رجانيوز: آزادی‌ شبه‌طنز مرعشی و دوردست‌تر شدن برخورد با متخلفان ‌خانواده‌ هاشمی

گروه سياسی- آزادی حسين مرعشی از زندان با عنوان مرخصی نوروزی تنها پس از گذشت يک روز از بازداشت وی در حالی که برای افکار عمومی نمونه ديگری از برخوردهای دوگانه دستگاه قضايی را به نمايش گذاشت، آرزو و مطالبه عمومی برای برخورد با متخلفان خانواده هاشمی رفسنجانی را نيز دور دست‌تر کرد.

به گزارش رجانيوز، پنج‌شنبه شب گذشته خبر حکم قطعی دادگاه تجديدنظر استان تهران در محکوميت مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی (حزبی که فعاليت آن عملاً از انتخابات سال گذشته و به‌دليل چند دستگی اعضايش به حالت تعليق درآمد) منتشر و افزوده شد وی روانه زندان اوين شده است.

در حکم دادگاه تجديدنظر استان تهران که تصوير آن نيز منتشر شد، اشاره‌ای به جزئيات اتهامی مرعشی نشده بود اما درباره موضوع اتهامی وی به ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی استناد شده بود. براساس اين ماده از قانون، هر کس عليه نظام جمهوری اسلامی ايران يا به نفع گروه‌ها و سازمان‌های مخالف نظام به هر نحو فعاليت تبليغی نمايد، به حبس از سه ماه تا يکسال محکوم خواهد شد.

بر مبنای اين حکم قطعی دادگاه مشخص است که اشد مجازات برای حسين مرعشی در نظر گرفته شده است اما نکته جالب اين است که بر خلاف تمامی متهمان حوادث پس از انتخابات که مدتی را در بازداشت به‌سر برده و بعضاً هنوز نيز آزاد نشده‌اند، هيچ‌گونه خبری در خصوص اتهام مرعشی، احضار، بازداشت احتمالی و دادگاه وی به رسانه‌ها درز پيدا نکرده است.

اما در ادامه اين برخوردهای دوگانه، مرعشی در حالی که پنج‌شنبه شب بازداشت شد، صبح شنبه با عيدی مرخصی دو هفته‌ای از سوی دستگاه قضايی مواجه شد.

در عين حال، عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان تهران در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس گفت: در پی صدور حکم قطعی محکوميت حسين مرعشی به مدت يک سال نامبرده در روز پنج‌شنبه دستگير و به زندان معرفی شده بود که با توجه به فرا رسيدن سال جديد مقرر شد که به مرعشی تا پايان ۱۴ فروردين ماه مرخصی اعطا شود لذا وی صبح امروز از زندان آزاد شد.

جعفری دولت‌آبادی اضافه کرد: به تعدادی از زندانيان محکوم امنيتی نيز مانند مهدی کلاری،‌ محسن ميردامادی، ‌آذر منصوری و تعدادی ديگری از محکومان در اين راستا مرخصی اعطا شده است.

اين در حالی است که تفاوت ميان مرخصی فردی مانند مرعشی که حکم وی در دادگاه تجديدنظر قطعی شده و يک روز پس از آن بازداشت آزاد می‌شود، با افرادی که ماه‌ها است در زندان به‌سر می‌برند و هنوز حکم قطعی نيز درخصوص آن‌ها صادر نشده، روشن است.

حسين مرعشی از اقوام سببی حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی است (پسرعموی همسر وی) مرعشی در سال‌های ۷۳ و ۷۴ به‌عنوان مسئول دفتر هاشمی رئيس‌جمهوری وقت فعاليت کرد و يکی از طرفداران تغيير قانون اساسی به‌منظور امکان کانديداتوری مجدد هاشمی برای سال ۷۶ بود. مرعشی همچنين در تشکيل حزب کارگزاران سازندگی به‌عنوان بازوی سياسی هاشمی نقش عمده‌ای ايفا کرد.

اما برخورد دوگانه با تخلفات اعضای خانواده هاشمی در جريان حوادث پس از انتخابات منحصر به مرعشی نيست، به‌طوری که اکنون ماه‌ها از سخنرانی تحريک‌آميز فائزه هاشمی در مقابل صداوسيما که تصوير آن نيز بارها از رسانه ملی پخش شد، می‌گذرد. وی همچنين در موارد متعدد ديگر از جمله روز عاشورا نيز در ميان اغتشاشگران حضور يافت و به تحريک آن‌ها پرداخت، با اين حال، علی‌رغم بازداشت ‌های متعدد در جريان اين حوادث که در ميان آن‌ها نام زنان زيادی نيز به چشم می‌خورد، تاکنون حتی از احضار فائزه نيز خبری منتشر نشده است.

از سوی ديگر، مهدی هاشمی رفسنجانی نيز از مردادماه سال گذشته به بهانه آنچه که سرکشی به واحدهای دانشگاه آزاد در خارج از کشور و پايان رساله دکتری مطرح شده، از کشور خارج اما هنوز بازنگشته است. در حالی که دادستان کل کشور نيز آذرماه سال گذشته در نشست خبری خود و در برابر ده‌ها خبرنگار به دادستان تهران دستور داد مهدی را احضار کند، تاکنون از اين اقدام نيز خبری منتشر نشده است.

اين در حالی است که اخبار موثق از سفر دختران هاشمی به لندن و هماهنگی برای بازگشت مهدی به کشور طی يک سناريو برنامه‌ريزی شده حکايت داشت که با افشای اين خبر توسط رجانيوز، سناريوی مزبور مختل شده است.

گفتنی است حسين مرعشی در آخرين يادداشت خود در وب‌سايتش، در نگاهی به سال ۸۸، همه‌ی دغدغه‌هايش را معطوف به هاشمی می‌کند. متن کامل اين يادداشت نيز در ادامه آمده است:

«۱۳۸۸ سال اوج نگرانی های هاشمی

هاشمی رفسنجانی ازجمله شخصيت هائی است که از آغاز جوانی ويا به عبارت صحيح تر نوجوانی با تکيه بر استعداد های درونی وآرمان گرائی فردی وهم به لحاظ سعادت برخورداری از تعاليم راد مردبزرگ تاريخ معاصرايران حضرت امام خمينی (ره) ، زندگی به معنی واقعی پربار وهدفمندی را پی ريزی وتوانست درتمامی سالهای عمر خود وحتی اکنون که دهه هفتادسالگی را تجربه ميکند ، موقعيت خود را درکانون تحولات سياسی واجتماعی کشور ، به عنوان يک عنصر دست اول ، نقش آفرين وتاثيرگذار تثبيت نمايد.

نظر به آگاهی عمومی همگان درمورد نقش هاشمی رفسنجانی در دوران مبارزه وپيروزی واستقرار نظام وبرای جلوگيری ازاطاله کلام از پرداختن به آنها ميگذرم وخيلی سريع وارد مسائل جاری می شوم.

برداشت عمومی اين است که تبليغات گسترده عليه جناب آقای هاشمی رفسنجانی يا بستگان ايشان درسال ۱۳۸۸ ، اين سال را به سال نگرانی های هاشمی تبديل کرده است ، حال آنکه برخلاف اين برداشت روح بلندهاشمی مانع از اين بوده وهست که اينگونه مسائل ومشکلات پيش پا افتاده او را مضطرب ونگران کند.

بنظرمن هاشمی فرزندی مهم تر وعزيزتر از فرزندان خود دارد که درسال ۱۳۸۸، آينده اين فرزند معنوی او را نگران ودل واپس کرده بود .

واقعيت اين است که هاشمی دراين سالها واين ايام همانند ديگر سياستمداران ايران ومسئولان نظام جمهوری اسلامی ، نگران فرزند معنوی خود يعنی «جمهوری اسلامی ايران » است.

او در اوج علاقه ودلبندی به جمهوری اسلامی وآينده ايران ونيز بدليل داشتن اطلاعات کافی وازآنجاکه اهل دقت ومطالعه وتفکردر موضوعات مختلف است ، به خوبی درک کرده وميکندکه برسراين جوان برومند وعزيز چه آمده است. اومی داند که بی تدبيری ها چه برسر اوضاع اقتصادی واجتماعی کشورآورده است،

او به خوبی واقف است که شکسته شدن حرمت ها ، نظام را دچار چه خساراتی ميکند، او با توجه وجود حس ميکندکه تندروی ها وافراط ها وچنگ دندان نشان دادن پاره ای از نهادهای حاکميت چه برسر اعتماد عمومی آورده است .

اونمی تواند بنشيند ونظاره گر باشد که باسندچشم انداز بيست ساله کشور که تحقق آن از آرزوهای ديرينه همه کارشناسان واهل فن کشور است چه آمده است؟ او سالها رنج برده تا سند توسعه ايران را که با سرنوشت آينده جمهوری اسلامی گره خورده است را دردستور کارنظام قراردهد ، او دهها انگ وتهمت را بجان خريده است تا ايران را از دايره تنگ وبسته توزيع فقر برهاند، او همت خود را صرف کرده تا ايران را متناسب با شان تاريخی خودبسازد وبه دينا معرفی کند تا شايد درسايه آن ، مردم طعم شيرين رفاه وسربلندی را بچشند، و او وديگردلسوزان کشور دراين سال ها نظاره گر بودند که دقيقاً درشرايطی که همه نهادها و بخصوص نهاد مهم وتاثيرگذاری چون رهبری به يک جمع بندی واحدی برای توسعه ايران رسيده واسناد بالا دستی که توسعه را حمايت ميکند، پس از بحث های کارشناسی ودلسوزانه درمجمع تشخيص به تاييد رهبری رسيده و به قوای سه گانه ابلاغ شده است ، به يک باره گروهی پا به عرصه سياست ومديريت ايران مظلوم گذاشته اند که هيچکدام از آرمان های واقعی انقلاب ونظام دغدغه واقعی آنها نيست ، آری آنها همه چيز را برای خود ميخواهند وهمه چيز را برای خود هزينه ميکنند.

او می بيندومی فهمد که چگونه همه سرمايه های بزرگ وملی نظيرنهاد رهبری برای مسائل بی اهميت وافراد بی ارزش هزينه می شود.

به نظرمن سال ۱۳۸۸ برای هاشمی وبرای همه دلسوزان واقعی کشور ومردم ونظام سال اوج نگرانی بود.سالی که می توانست با تدابير مناسب تر ، سال استحکام وحدت جامعه وسال پيشرفت وتوسعه باشد ، آن چنان دچار فتنه و اختلاف خانمان سوز شدکه قابل وصف نيست.

انشاء الله که با لطف خداوند ملت ايران بتواندخاطرات تلخ سال ۱۳۸۸ را از حافظه خود پاک وانشاء الله که تلخی های سال ۱۳۸۸ تجربه ای برای اصلاح امور جامعه باشد.»