پنجشنبه 9 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کارگران و معلمان آزادی می خواهند تا تشکل صنفی خود را ايجاد کنند، پيام ميرحسين موسوی به مناسبت روز کارگر و معلم، کلمه

کلمه: مهندس ميرحسين موسوی به مناسبت ۱۱ ارديبهشت روز جهانی کارگر و ۱۲ ارديبهشت روز معلم پيام ويدئويی منتشر کرد.

در اين پيام ويدئويی مهندس موسوی فعاليت های قشر کارگر و معلم را جزو مهمترين مولفه های اقتدار ملی کشور عنوان کرد و گفت: تنها راه تحقق خواسته های برحق معلمان، کارگران و همه اقشار ملت رجوع به قانون اساسی است و حقوق مردم که فراموش شده ترين قسمت قانون اساسی است.

به گزارش کلمه متن کامل اين پيام به همراه فايل های صوتی و ويدئويی آن به شرح زير است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


با سلام به همه کارگران و معلمان کشور

من روز معلم و روزکارگر را به شما عزيزان تبريک می گويم .در آستانه اين دو روز بسيار مهم هستيم. فعاليت ها و جهت گيری های قشر کارگر و قشر معلم جزو مهمترين مولفه های اقتدار ملی ما هست. آنها توليد کنندگان ثروت و توليدکنندگان علم و فضيلت و اخلاق در کشور هستند و بدون فعاليت آنها نيل به ارزش های بنيادی در يک نظام امکان پذير نيست و بعد از به وجود آمدن دولت -ملت ها نقش اين دو قشر اهميت فراوانی در همه کشورها پيدا کرده و برای همين توجه به سرنوشت ، جهت گيری ، مشکلات و مسائل آنها بسيار مهم است و برای همين همه کشورها سعی می کنند به سرنوشت اين دو قشر اهميت ويژه ای دهند .

روز گارگر که در سراسر دنيا و کشور ما برگزار می شود نشانه توجه به نيروی کار و اهميت آن است. از اول انقلاب هم رسم بر اين بود که به اين روز اهميت داده شود و همينطور روز معلم که اهميت آن از روز کارگر کمتر نيست و بنده می خواهم دراين پيام مختصر خطاب به شما مسائلی که برای سرنوشت اين دوقشر و برای همه مردم ما مشترک را خدمتتان عرض کنم.

حقيقت اين است که ما در شرايطی به اين دو روز مهم نزديک می شويم که کشور دارای بحران و مشکلات افتصادی ، سياسی و اجتماعی وسيعی است و تک تک اين بحران ها در سرنوشت و گذران زندگی اين دوقشر منعکس شده و اثرات زيادی دارد.

بازار داخلی کشور به بيگانگان واگذار شده است

ما وضعيت اقتصادی کشور را می بينيم. تورم، پايين آمدن نرخ سرمايه گذاری ها، فساد، رواج دروغ و سو مديريت ، حقوق معوقه کارگران و بيکاری روزافزون آنها، تعطيلی روزافزون کارخانه ها يا با ظرفيت پايين کار کردن کارخانه ها در حالی که بازارهای ملی ما پر از کالاهای خارجی شده و در حقيقت ما تمام بازار داخلی خودمان را در رابطه با کالا ، خدمات و سرمايه به بيگانه واگذار کرديم و همه می دانيم که اين مساله تا چه اندازه در سرنوشت ملت ، استقلال و آزادی ما و همچنين در سرنوشت کارگران ما اثر می گذارد.

مسائل و مشکلات کارگران و معلمان با مسائل عمده کشور در ارتباط است

از سوی ديگر محدود کردن آزادی ها را داريم. بستن دهان ها ، بستن روزنامه ها و پر کردن زندانها را داريم و محدود کردن تشکل های صنفی و سياسی را داريم که آن هم در سرنوشت کارگران ومعلمان اثر می گذارد. به همين علت مهم است که امسال کارگران و معلمان پی ببرند ( گرچه می دانم می دانند) مسائل و مشکلاتی که در زندگی روزمره لمس و درک می کنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و اين ارتباط مستقيم است.

خواسته های کارگران و معلمان خواسته های اساسی و بنيادی کشور است

خواسته يک کارگر و يک معلم اگر با زبان حال گفته شود و خواسته طبيعی اين دوقشر باشد بايد توجه کنيم که خواسته های بسيار اساسی و بنيادی برای کل کشور است. کارگر و معلم چه می خواهد؟آنها می خواهند کشور توسعه پيدا کند. توسعه کشور به نفع آنها است.عدم توسعه کشور دودش به چشم همه ملت می رود. از همه مهمتر به چشم کارگران چه در بخش صنعتی و چه خدماتی ، چه در سطح روستاها يا هر جای ديگر و همينطور به چشم معلمان هم می رود.

آنها آزادی می خواهند چرا که آزادی باعث می شود تشکلهای صنفی و سياسی خودشان را تشکيل دهند و فعاليت سياسی کنند و راهی برای گشايش امور خود و ملت پيدا کنند. آنها دنبال عدالت هستند. چه عدالت در سطح معيشتی و اقتصادی و چه در سطح توزيع منزلت های اجتماعی. باعث می شود آنها بهتر بتوانند خدمت کنند و يهتر می توانند ثروت ايجاد کنند و بهتر می توانند از اقتصاد کشور دفاع کنند و با فعاليت خود در صنعت و بازار و از استقلال کشور دفاع کنند و همچنين در توزيع منزلت آنها موقعيتی پيدا می کنند که از ايده های مترقی و پيشروانه در سطح کشور حمايت کنند.

منزلت معلمان از نظر سياسی تنزل پيدا کرده اما از نظر ملت تنزل نيافته

اول انقلاب با اين ايده شروع شد. يادمان باشد که در مجلس اول اکثر نمايندگان معلم بودند. شهيد رجايی و شهيد باهنر و شهيد مطهری معلم بودند. شريعتی را معلم می دانستيم و معلم هم هست. معلمی به گونه ای بود که باعث می شد فرد مورد اعتماد ملت قرار گيرد. اضافه کنم که اگر اين منزلت از نظر سياسی تنزل پيدا کرده از نظر ملت تنزل پيدا نکرده است. وقتی ما به گروه های مرجع رجوع کنيم می بينيم که معلمان و کارگران هنوز در رده های بالای گروه های مرجع قرار می گيرند و هنوز مورد اعتماد ملت هستند ولی در کشور اتفاقی افتاده که اين منزلت آنچنان که اول انقلاب بود نيست. اين منزلتی که اول انقلاب بود اجازه می داد که معلمان فضای نورانی و عميقی را در ملت ايجاد کرده و يک نسل سرافراز را تربيت کنند و خود و کارگران در جبهه ها فراوان بودند. برعکس هم اکنون می بينيم برخی از معلمان و کارگران در زندان هستند و در آستانه اين دوروز خيلی تلخ است که بخواهيم در اين مورد صحبت کنيم.

به نفع کارگران و معلمان است که سياست های خارجی متعادلی داشته باشيم

طبيعی است که اگر دقت کنيم در مورد آزادی، عدالت، توسعه و يا پيشرفت کشور يا ساير زمينه ها می بينيم به طور مثال همين دو قشر به شدت مخالف فساد هستند. آنها می دانند که وقتی بحث درآمدهای عظيم نفتی می شود و صدها ميليارد که قرار بود سر سفره مردم آورده شود آورده نمی شود و در عوض خبرها يی مبنی بر فساد ، ناپختگی و نارسايی در امور اقتصادی کشور می شنوند و می دانند که اين به ضرر آنها و منافع آنهاست و به ضرر منافع ملی و به ضرر امنيت ملی و آتيه کشور است. به طور طبيعی ، هم صورت آگاهانه و هم به صورت زبان حال به نفع معلمان و کارگران هست که سياست های خارجی متعادلی داشته باشيم. آنقدر ماجراآفرينی نکنيم. اينقدر بی برنامه پيش نرويم. اينقدر با بالا و پايين رفتن منافع ملی خود را به خطر نياندازيم.

اقدامات خلاف تدبير اثرات خود را سر سفره مردم نشان می دهد
با اسلحه و نيروی نظامی امنيت کشور حفظ نمی شود


بلافاصله اين اقدامات خلاف تدبير، تاثير خود را روی سفره مردم نشان می دهد. عظمت يک کشور در دلبستگی و دلگرمی مردم نسبت به آينده خودشان است. نگاه و اميدواری که نسبت به آينده دارند. صرفا با اسلحه و نيروی نظامی امنيت يک کشور را نمی شود حفظ کرد. ما در زمان دفاع مقدس نه ارتش داشتيم و نه سپاه. اينها به مرور به وجود آمدند. ارتش که در واقع اول انقلاب از بين رفت و دوباره سازمان داده شد. خود سپاه و بسيج هم بعدا شکل گرفت. آن چيزی که باعث مقاومت ما در آن جنگ هشت ساله شد که يک سانتيمتر از خاک کشور خود را تسليم دشمن نکرديم يقينا به دليل اسلحه های زياد ما نبود. دشمن ما اسلحه بيشتری داشت و بيشتر هم کمک در اختيار داشت و تمام خدمات ابزاری دنيا در اختيارش بود ولی ملت ما از جمله اين قشر کارگر و معلم توانست مقاومت کند. اين به دليل دلگرمی مردم نسبت به آتيه نظام بود. ولی وقتی اين اعتماد خدشه دار شود و وقتی بحث فساد پيش بيايد که پيگيری هم نشود و در مجلس هم برده شود و هيچ خبری هم نشود و ناگهان بحث آن فروکش کند و همچنين از اينجا و اونجا اين مسائل شايع بشود طبيعی است که اين باور و اين دلگرمی را نسبت به نظام از دست بدهيم.

مسائل کارگران و معلمان جدا از مسائل ملت نيست

شما عزيزان و شما کارگران ومعلمان بدانيد که مسائل شما مسائل همه ملت ماست و جدا نيست. شما اگر در تشکيل شوراهای مستقل صنفی مشکل داريد و هر حرکتی که می کنيد با محدوديت و دستگيری ها روبرو می شويد و در فعاليت خود دچار مشکل هستيد . سر کلاس که می رويد با خوف و رجا می رويد چون نمی دانيد که آيا می توانيد حرف حق را بزنيد و در برابر دانشجويان و دانش آموزان از حق دفاع کنيد. با سينه برآمده و سری افراشته از حق دفاع کنيد و از سفيدی سفيد و سياهی سياه شهادت دهيد و کوتاه نياييد و وقتی در اين زمينه دچار تزلزل و خوف می شويد طبيعی است که اين مساله مساله ملی است و مساله همه ماست.

جنبش سبز راهی که در اين زمينه در پيش می گيرد بر اين اساس است و آن هم اينکه مسائل ما در گرو بسته ای از فعاليت ها است که مشکل حل شود. اينطوری نيست که مثلا يکبار اين موضوع را با وعده و وعيد حل کنيم و يک موقع با اقتصاد صدقه ای، بالا و پائين آوردن حقوق و يا مثلا موقع انتخابات که می شود فعاليتی کنيم و از اين شاخه به اون شاخه بپريم. اينها مشکلات معلمانف کارگران، کارفرمايان و نه کارآفرينان مارا حل نمی کند.

راهی جز بازگشت به قانون اساسی نداريم

بنده اعتقاد دارم تنها راه، بازگشت به قانون اساسی است .برگشتی که برای تحقق بدون تنازل قانون اسای راهی پيش پای ما نيست. اين کم هزينه ترين راه است. راهی است که می توانيم مشکلات خودمان را در سطح ملی حل کنيم. مشکلات بازارهای مسلمانی خودمان را حل کنيم که اينقدر از اجناس بنجل خارجی پر نشود. می توانيم از صنعت ملی خودمان دفاع کنيم برای اينکه در مقابل هجوم بازاهارهای خارجی مدفون نشويم. می توانيم از حقوق کارگران دفاع کنيم تا روز به روز از کار بی کار نشوند و حقوق معوقه کارمندان روی هم تلمبار نشود. با برگشت به قانون اساسی می توان از فساد جلوگيری کرد و با احيا حقوق مردم می توان مشکلات را برطرف کرد. بدون انتخابات آزاد ،غير گزينشی، رقابتی و بدون آزادی مطبوعات و زندانی ها و تشکل ها جلوی رويمان راه ديگری وجود ندارد و رفتن به سمت قانون اساسی به نفع همه ملت است. به نفع همه کسانی که دل در گرو ملت خود دارند و عظمت ملت خود را می خواهند.

ما به مردم امضا داديم قانون اساسی را اجرا کنيم
حقوق مردم فراموش شده ترين قسمت قانون اساسی است

اين ميثاق ملی ما است و عهدی که مردم و حکومت با هم بستند و هر نوع برگشت از اين ميثاق يک نوع خيانت در اعتماد مردم است. ما از مردم امضا گرفتيم و امضا داديم که اين قانون را بدون اجتهاد اجرا کنيم. اگر قسمت هايی از آن را ناکارآمد می دانيم بايد آنرا اصلاح کنيم. قانون اساسی که وحی منزل نيست. ولی بايد باز هم از راه قانون اساسی اقدام کنيم و حقوق مردم که فراموش شده ترين قسمت قانون اساسی است را بايد رعايت کنيم که مشکلات يکی يکی حل شود و در آن موقعيت جايگاه معلمان و کارگران ما آنچنان که شايسته است در نظام حکومتی ما و جامعه ما انشالله احيا خواهد شد.

موفق باشيد و اين دوروز هم برشما و هم بر همه ملت ايران مبارک باشد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016