سه شنبه 14 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مهديه محمدی، همسر احمد زيدآبادی: بهداری زندان خطر انتقال بيماری ايدز دارد، کمپين بين المللی حقوق بشر

مهديه محمدی، همسر احمد زيدآبادی که در اولين روزهای پس از انتخابات رياست جمهوری بازداشت شده است به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران گفت نگران همسرش است که هم اکنون در زندان رجايی شهر کرج در شرايطی بسيار سخت و در بازداشتگاهی که فاقد هرگونه طبقه بندی زندانيان است در ميان مجرمان عادی و بعضا خطرناک نگهداری می شود. او می گويد با وجود سپردن سندهايی به مبلغ ۵۰۰ ميليون برای آزادی همسرش در حال حاضر هم خود آقای زيدآبادی و هم اين مبلغ وثيقه در بازداشت هستند.
او در گفتگويی با کمپين بين المللی حقوق بشر در خصوص آخرين وضعيت پرونده و شرايط زندان رجايی شهر کرج را تشريح کرده و گفت برای هر بار ملاقات کابينی به مدت ۱۵ دقيقه با سه فرزند خود مجبور است ساعت های زيادی وقت بگذارد: “آقای زيدآبادی در زندان رجايی شهر کرج دوران تبعيد را می گذراند. او با زندانيان عادی که جرايم سنگين دارند مثل قاتلين و يا قاچاقچيان در يک جا نگهداری می شود و هيچ کدام از زندانيان سياسی نزديک او نيستند. حکم ايشان که تاييد هم شده است شش سال حبس و پنج سال تبعيد و محروميت مادام العمر است. ملاقات ها بسيار سخت هستند. عملا يک هفته در ميان می توانم به ملاقات بروم و هر بار رفت و برگشت حدود پنج ساعت طول می کشد چرا که تا کرج چهل کيلومتر مسافت است و آنجا هم برای يک ربع ملاقات کابينی مدت زيادی معطل می شويم. بچه ها هم هر سه ماه يا چهارماه يک بار می توانند به ديدن پدرشان بروند و عملا خيلی هم که بتوانم همان هفته ای که ملاقات خودم هست بروم “.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مهديه محمدی به شرايط نامناسب احمد زيدآبادی در يک سال گذشته در بازجويی ها و دوران بازداشت اشاره کرد و گفت: “موارد نقض قانون در برخورد با پرونده ايشان بسيار زياد است. از همان روز اول ساعت ۱۰ شب که ايشان را از در خانه ربودند (اين اصطلاحی است که من هميشه استفاده می کنم) تا ۱۴۱ روز انفرادی و ضرب و شتمی که در زندان شدند و نيز بازجويی های غيرقانونی که ايشان گذراندند در موارد متعدد حقوق او ناديده انگاشته شده است. در بازجويی های دشوار ورقه ای جلوی او گذاشتند و گفتند که اتهامات خودت را بنويس، در صورتی که بايد اول به ايشان تفهيم اتهام می شد که چرا ايشان بازداشت شده اند و بعد ثابت می شد که آيا درست هست يا خير اما با خشونت تمام و کتک کاری ورقه ای را جلوی ايشان گذاشته و گفته اند اتهامات اخلاقی، اقتصادی و … خودت را بنويس و قصد داشته اند که همه اين اتهامات را به زور به ايشان بقبولانند اما او قبول نکرده و گفته است که من يک روزنامه نگار هستم و کارم هم مشخص بوده و در نهايت با خشونت ورقه را از زير دست او کشيده اند و يک تير هم در داخل سلول شليک کرده اند که آقای زيدآبادی می گفت احساس می کردم صورتم سر شده است. مدت ۱۴۱ روز ايشان را در انفرادی نگه داشتند و بعد به بند ۳۵۰ منتقل شده بود که در طی يک مدت بسيار کوتاه ساير فعالان سياسی نيز با ايشان بوده اند و اين اصل تفکيک جرايم به مدت کوتاهی رعايت شده بود اما ايشان را از تاريخ ۱۲ بهمن ماه به زندان رجايی شهر منتقل کردند که هم اکنون هم در همين زندان نگهداری می شوند”.

همسر اين روزنامه نگار در بند با تاکيد عدم رعايت عدالت و قانون در مورد پرونده ی آقای زيدآبادی گفت در دادنامه ای که بر اساس آن برای آقای زيدآبادی چنين حکم سنگينی تعيين شده است به رعايت قانون از طرف آقای زيدآبادی چندين بار اشاره شده و گفته اند که او با رعايت قانون قصد داشته سر قانون کلاه بگذارد:”نوع برخوردی که با آقای زيدابادی شد نشان می دهد که اگر در ايران پشت ات به جايی گرم باشد می توانی قانون را کاملا لگدمال کنی درست مثل آقای مرتضوی که اين همه موارد غيرقانونی تا حتا قتل را انجام داده است اما کاملا راحت و آزاد است. نکته ی جالب اينجاست که اگر شما دادنامه ای که برای آقای زيدآبادی صادره شده است را بخوانيد سراسر آن نوشته شده که آقای زيدآبادی رفتارش کاملا قانونی بوده است و با استدلال و استفاده از رفتار قانونی قصد داشته است سر قانون کلاه بگذارد”.

مهديه محمدی شرايط نگهداری زندانيان از جمله آقای زيدآبادی در زندان رجايی شهر کرج را بسيار غيربهداشتی و غيراصولی دانست و ادامه داد: “شرايط بهداشتی زندان وضع خوبی ندارد. تا مدت ها آب زندان گل آلود و غيرقابل استفاده بود. البته روحيه ی خوبی که آقای زيدآبادی دارند طوری است که مسائل را آسيب شناسی هم می کنند و می گويند زندانيان هم رعايت نمی کنند. با آب زندان حمام هم نمی توانستند بروند. ظاهرا سالنی که آقای زيدآبادی در آن نگهداری می شود يک راهرو است که دوطرف آن اتاق هايی که پيش تر سلول انفرادی بوده است قرار دارد و درب اين سلول ها را برداشته اند و در هر سلول سه نفر را جا می دهند. غذای زندان خوب نيست و فروشگاهی که در زندان است به اندازه کافی مواد غذايی ندارد. در مورد بهداری زندان هم نگرانی های جدی در مورد بيماری هايی مثل ايدز وجود دارد و من به ايشان توصيه می کنم که تا جايی که امکان دارد به بهداری مراجعه نکنند چرا که اکثر زندانيان معتاد ايدزی هستند و ترس از اين که با مراجعه به بهداری به اين بيماری آلوده شوند وجود دارد”.

احمد زيدآبادی در شرايطی در زندان رجايی شهر دوران محکوميت خود را طی می کند که شاهد اتفاقات و درگيری های متعدد بين زندانيان قتلی و قاچاقچيان و معتادين بوده و به گفته ی همسرش در يک مورد شاهد قتل يکی از زندانيان به دست هم بندان خود در نزاع جمعی بوده است. مهديه محمدی با ابراز نگرانی از اين که همسر او در زندانی فاقد هر گونه امنيت و اصل طبقه بندی نگهداری می شود به کمپين گفت: “زندانيان عادی خطرناکی در اين بند هستند که به طور مثال يک «گل کوچک» که به زندان آورده شده است را دزديده اند که با ميله های آن قمه درست کنند و با کوچکترين مشکلی که با هم پيدا می کنند چاقو کشی هم می کنند. آقای زيدآبادی به دفعات شاهد اين صحنه ها بوده است که زندانيان با چاقو همديگر را مضروب کرده اند و يک بار يک نفر به هنگام چنين درگيری هايی کشته شده است. در اين بند اکثر مواقع زندانيان مواد مخدری سر پول با هم درگير می شوند. اين که زندان شرايط وحشتناکی دارد و هيچ گونه اصول و موازين حقوق بشری در آن رعايت نمی شود به يک سو، اما جای آقای زيدآبادی در اين زندان نيست. طبق اصل تفکيک جرايم هم که باشد ايشان که روزنامه نگار هستند نبايد در چنين شرايطی در زندان نگهداری شوند”.

به گفته ی مهديه محمدی همسر آقای زيدآبادی قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، بارها برای آزادی اين روزنامه نگار بهانه هانه های مختلفی آورده و با جود افزايش مکرر ميزان وثيقه او و در حالی که به توصيه وکيل آقای زيدآبادی کليه موارد قانونی از جمله توديع وثيقه تعيين شده از سوی خانواده ی اين روزنامه نگار رعايت شده است اما مقامات قضايی همچنان از آزادی زيدآبادی حتی برای مرخصی هم خودداری می کنند.

مهديه محمدی اقدام مقامات قضايی را لگدمال کردن قانون خواند و گفت: ” بعد از گذشت يک سال کم کم احساس می کنم از آزادی ايشان نااميد شده ام. ماه آبان يک بار ۲۵۰ ميليون تومان وثيقه تعيين کردند که ما ۱۵۰ ميليون تهيه کرديم و گفتند همين ميزان کافی است. هر چه منتظر مانديم ايشان آزاد نشدند. يک ماه بعد قاضی شعبه ۲۶ که پرونده آقای زيدآبادی زير دست ايشان است گفتند که ما ۲۵۰ ميليون وثيقه خواسته بوديم که شما ۱۵۰ ميليون را تامين کرده ايد و ۲۰۰ ميليون ديگر هم اضافه کنيد. ما شروع به پيگيری کرديم که ۲۰۰ ميليون ديگر را تهيه کنيم که يک ساعت بعد مجددا تماس گرفتند و گفتند وثيقه ۵۰۰ ميليون تومان است. ظرف يک ساعت وثيقه ايشان از ۳۵۰ ميليون به ۵۰۰ ميليون تومان افزايش پيدا کرد. تلاش زيادی کرديم که مابقی ميزان وثيقه را آماده کنيم و مبلغ ۴۸۰ ميليون تومان وثيقه را به دادگاه ارائه کرديم اما به دليل ۲۰ ميليون باقی مانده بهانه آوردند. در صورتی که اگر بخواهند کسی را آزاد کنند با مبالغ بيش از اين هم کنار می آيند اما قاضی شعبه ۲۶ فقط به اين دليل که من در آن مدت در مصاحبه هايم در مورد شرايط آقای زيدآبادی اطلاع رسانی می کردم گفتند که باقی مانده وثيقه را هم بايد تهيه کنيم. ما به خاطر ۲۰ ميليون تومان باز يک سند ديگر به دادگاه ارائه داديم. من راضی به اين کار نبودم چون می دانستم دارند بهانه می گيرند اما وکيل ايشان توصيه کردند که ما اقدامات قانونی لازم را انجام بدهيم. در نهايت هم مبلغ ۵۰۰ ميليون وثيقه را به دادگاه ارائه کرديم اما ايشان را آزاد نکردند و اين اقدام به نظر من چيزی نيست جز لگدمال کردن قانون. وثيقه هم اکنون هم در اختيار دادگاه است و شايد اگر برويم بگويند که وثيقه را برداريد اما در اين شرايط که خود آقای زيدآبادی زندانی است و من سه بچه دارم که بايد مخارج زندگی را بچرخانم فقط يک ميليون تومان هزينه بابت کارشناسی سند پرداخت کرده ايم. نگرانيم از آن روست که اگر وثيقه را برداريم و بخواهند بار ديگر برای مرخصی وثيقه تعيين کنند مجددا بايد همين هزينه را بپردازيم. برای همين وثيقه را خارج نکرده ايم و صاحبان سندها هم می گويند بگذاريم سندها بمانند و کنار آمده اند”.

زمينه خبر:
روز دوازدهم دی ماه سال گذشته، قاضی پيرعباسی، احمد زيدآبادی روزنامه نگار را به تحمل ۶سال زندان، پنج سال تبعيد در گناباد و محروميت مادام العمر از فعاليت‌های اجتماعی و سياسی متهم کرد. اتهام او تلاش برای انجام کودتای مخملی عنوان شد و مهمترين دليل اين اتهامات نگارش نامه سرگشاده خطاب به رهبرجمهوری اسلامی و انتقاد به وی بود. پس از مدتی از بازداشت آقای زيدآبادی، دادگاه تجديدنظر مفاد حکم دادگاه بدوی را به طور کامل تاييد کرد و دفاعيات زيدآبادی و وکلای او را نپذيرفت. زيدآبادی ۱۷ روز در يک سلول انفرادی به ابعاد يک در يک و نيم متر، در حال اعتصاب غذا بود و ۱۸ روز ديگر هم بدون اعتصاب غذا در همان اتاق بدون هيچ تماس و ارتباطی نگه داشته شد. او يک بار به علت فشارهای بيش از حد در طی اين ۳۵ روز قصد خودکشی داشت. ميزان وثيقه در نظر گرفته شده برای آزادی موقت آقای زيد‌آبادی نيز از ۲۵۰ ميليون تومان به ۵۰۰ ميليون تومان افزايش يافته است با اين حال دادستان تهران مانع از آزادی اين روزنامه‌نگار منتقد حاکميت شده بود. احمد زيدآبادی از ۲۴ خردادماه سال گذشته در مقابل منزل خود بازداشت شد و تا کنون امکان استفاده از مرخصی نيز نيافته است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016