گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
14 مهر» قوز بالا قوز! احمد وحدتخواه1 مهر» پيغمبران ما! احمد وحدتخواه 23 شهریور» جنتی آمريکايی! احمد وحدتخواه 16 شهریور» سیاره میمون ها! احمد وحدتخواه 19 مرداد» اسلام منهای روحانیت و اسلام! احمد وحدتخواه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بازگشت به آینده! احمد وحدتخواهاگر محمد رضا شاه با نادیده گرفتن حقوق ملت در قانون اساسی مشروطه مقدمات سقوط خود را فراهم کرد، ما با نادیده گرفتن تمامی آن قانون اساسی و جایگزین کردن آن با سلطه ارتجاع ولایت فقیه مقدمات سقوط ایران را فراهم آوردیماحمد وحدتخواه - ويژه خبرنامه گويا علیرضا افتخاری خواننده و آهنگساز سرشناس ایرانی در مصاحبه با صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفته است پس از شرکت در برنامه ای که او در آن «از روی ادب» به احمدی نژاد اظهار احترام کرده است شخص او و خانواده اش مورد انتقادهای شدید اطرافیان و تهدیدهای تلفنی ناشناسان قرار گرفته است و فردی هم موهای دختر ایشان را که استاد دانشگاه است کشیده و به او توهین کرده است. چرچیل زمانی به مزاح گفته بود که مردم انگلستان و آمریکا نزدیکترین شهروندان دو کشور متفاوت در دو سوی دنیا هستند که بدبختانه تنها چیزی که آنها را از هم دور نگاه می دارد زبان مشترک آنهاست! اگر منظور چرچیل همان اختلاف میان زبان صریح آمریکایی با انگلیسی چندپهلو باشد، متاسفانه «اختلاف در زبان مشترک» پیش آمده میان ما ایرانیان امروز دره عمیقی از دوری میان اکثریتی متنفر از یک حکومت استبدادی و ضد ملی با اقلیتی است که به هزار دلیل خواسته یا ناخواسته به دوام این حکومت یاری می رسانند. صرف نظر از تمامی مصیبت ها و بدبختی های آشکار و پنهانی که جمهوری اسلامی برای ایران و ایرانی تاکنون آفریده است با قاطعیت می توان گفت بزرگترین تبهکاری این رژیم نسبت به مردم ما آفریدن دو نوع ایرانی در داخل یک کشور ایران است که در عین داشتن زبانی مشترک، مانند دو لشگر متخاصم اما در کنار هم روز را به شب می رسانند. به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی شخصیت و روان ایرانی را به جایی رسانده است که وجود و زندگی او یا در همراهی با حاکمیت، یا مخالفت با آن خلاصه و تعریف می شود. در حالیکه در یک جامه سالم و متمدن می توان هم در حاکمیت بود بی آنکه تبهکار شناخته شوی و نزدیکی با تو ننگ نباشد، و یا در میان مخالفان آن حکومت باشی ولی منکوب و سرکوب نباشی و از حق زندگی و امنیت هم برخوردار شد. وحشتناکی بیشتر این شرایط در آن است که امروز دیگر رفتار بی محابا و حیوانی از سوی حاکمان نسبت به شهروندان مخالف خود به سطح تکرار این رفتار در میان شهروندان نسبت به یکدیگر تنزل پیدا کرده است و نوعی آنارشیسم اخلاقی که از فقر و استبداد و بی قانونی سرچشمه می گیرد ایران را در آستانه یک فروپاشی اجتماعی قرار داده است. از بازیهای روزگار آنکه تنها نیرویی که می تواند ازاین اضمحلال فرهنگی و سقوط اخلاقی جامعه و نابودی همبستگی ملی ما جلوگیری کند همان ته مانده نیروهای اجتماعی از میان طبقات متوسط و زحمتکش ایران پیش از انقلاب هستند که به دست خود آن را در بهمن ۵۷ آفریدند! . این یک واقعیت انکار ناپذیراست که صرفنظر از همه انتقادات به رژیم گذشته، دوران پهلوی ها با ملت سازی Nation Building آغاز و تا وقوع انقلاب اسلامی به پیش می رفت. در این پروسه ملت سازی مفاهیمی چون ایرانی و هموطن بودن، داشتن تاریخ مشترک درمیان اقوام گوناگون سرزمین ایران، زبان رسمی و متحد، فرهنگی ملی ووو درمیان مردم ما نضج و مفهوم پیدا کرد. تلاش همگانی برای پیشرفت فرهنگی، علمی و آموزشی و تقسیم بندی کار اجتماعی میان آحاد ملت ما، به طوری که هر فردی با توجه به درجه تحصیلات و تخصص و شایستگی بتواند در یک نظم عمومی خدمت و از نتایج اقتصادی آن بهره مند شود به یک همبستگی نانوشته میان ما در پیش از انقلاب منجر شده بود. تقسیم بندی های کذایی میان انقلابی گری و طاغوتی بودن، کاخ نشین و کوخ نشین بودن، اسلام ناب یا آمریکایی را قبول داشتن، همراه با ده ها زباله های کلامی و شعارهای تفرقه افکنانه دیگر که با سقوط نظام گذشته وارد واژه نامه سیاسی -اجتماعی ما ایرانیان گشت با گذشت زمان و نابودی بسیاری از پیوندهای اخلاقی میان ما ایرانیان، امروز نوعی بازگشت به روزگار گذشته را برای ما به صورت آرزو درآورده است. این «آرزو» حتی در میان رادیکالترین نیروهای چپ گرای مخالف نظام پادشاهی در گذشته نیز در قبول غیر مستقیم این واقعیت که رفرم های اقتصادی آن رژیم برای گذار ایران از یک جامعه سنتی به یک جامعه شهرنشین ضروری بود دیده می شود. تلاش برای گسترش فرهنگ این شهر نشینی و به خاک سپردن اندیشه های ارتجاع مذهبی (نه مذهب)، یعنی هسته اصلی انقلاب مشروطه، همان نیاز مبرم امروز مردم ما برای جایگزینی نظامی است که امروز مردم ما را در خیابان به جان همدیگر انداخته است. اگر محمد رضا شاه با نادیده گرفتن حقوق ملت در قانون اساسی مشروطه مقدمات سقوط خود را فراهم کرد، ما با نادیده گرفتن تمامی آن قانون اساسی و جایگزین کردن آن با سلطه ارتجاع ولایت فقیه مقدمات سقوط ایران را فراهم آوردیم. ****** خودروی اسلامی! رضا شاه نخستین نفر درمیان رهبران کشورهای جهان بود که پس از اعلام جمهوریت در ترکیه تاسیس آن را با ارسال یک جلد قرآن و یک شمشیر زمرد نشان به عنوان هدیه به آتاتورک و مردم کشورش تبریک گفت. وی سپس در راس هیاتی بلندپایه از نظامیان و درباریان و وزرای کابینه ۷۸ سال پیش در تنها سفر خارجی خود برای بازدید از پیشرفتهای صنعتی و اجتماعی ترکیه نوین به این کشور سفر کرد. یکی از خاطرات معروف این سفر به نقل از همراهان او این است که در شب دوم اقامت پس از ضیافت شام کمال آتاتورک به رضا شاه پیشنهاد می کند یک گروه از خوانندگان زن و رامشگران پادشاه ایران را تا محل اقامتش همراهی کنند. اما رضا شاه از قبول این پیشنهاد خودداری میکند و از میزبان خود می خواهد که تنها دو سرباز ترک او را مشایعت کنند و در بیرون اتاقش به رسم نظامی گری تا صبح کشیک بدهند. بعدها رضا شاه به یکی از پیشکارانش گفته بود که اگر آن شب همراهی زنان خواننده ترک را با خود پذیرفته بود فردا روزی که آتاتورک به ایران برود از او نیز انتظار مشابهی خواهد داشت که او، رضا شاه، اهل این حرفها نبوده است. ترکهای امروز در «ترکیه برادر و مسلمان» فرق سیاستمداران و رهبران حکومت امروز ایران با بنیانگزار سلسله پهلوی را سالهاست که به خوبی شناسایی کرده و سبیل آنها را برای رونق اقتصاد خود چرب نگاه داشته اند. از جمله این زرنگی های معمول خبر هفته پیش در کانال اقتصادی بلومبرگ است که مقامات ترکیه به ایران پیشنهاد کرده اند دو کشور با یکدیگر یک «خودروی اسلامی» تولید کنند و آنها را در دنیای مسلمانان به فروش برسانند. اینکه یک خودرو چگونه می تواند صفت و مشخصات اسلامی به خود بگیرد و فرقش با خودروی ساخت کشورهای مسیحی و یهودی در چیست اتلاف وقت در یافتن دلیل اصلی این همکاری جدید است. به ویژه وقتی که از دهان میر جواد سلیمانی قائم مقام مدیر عامل ایران خودرو می شنویم که در اصل این خودروی اسلامی پیش از این قرار بوده است توسط شرکت معظم پروتون مالزیا ساخته شود. البته آقای سلیمانی توضیح نمی دهد که چه بلایی بر سر قرارداد با پروتون آمده است که ناگهان ترکیه شریک تجاری ایران خودرو شده است. جز آنکه تحریمهای جهانی بر علیه ایران اگر نان و آب بسیاری را بریده است، برادران ترک ما را به ما نزدیکتر کرده است. Copyright: gooya.com 2016
|