دوشنبه 3 آبان 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دلخوش به گذشته، بدون اميد به آينده، پدرام فرزاد

پدرام فرزاد
همين الان با انواع و اقسام مسافرت‌ها (احمدی‌نژاد به لبنان، خامنه‌ای به قم، احمدی‌نژاد به اردبيل و ...) به قدری سعی در شلوغ کردن شبکه‌های تلويزيونی و بزرگنمايی اين مسافرت‌ها دارند که شبکه‌های تلويزيونی و خبرگزاری‌های مختلف و سايت‌های جورواجور جايی برای اعلام نارضايتی مردم از گرانی جهشی مايحتاج روزانه خود ندارند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


پدرام فرزاد ـ ويژه خبرنامه گويا

در تازه‌ترين اخباری که به چشم و گوشمان ديديم و شنيديم، هزينه يک ماه زندگی برای يک خانواده که تعدادشان هم مشخص نشده ۸۲۶ هزار تومان برآورد شده. نيازی به گفتن نيست که اين مبلغ، حداقل مبلغی است که آن خانواده «X نفره» می‌توانند با آن زنده بمانند (زندگی کردن را سال‌هاست فراموش کرده‌ايم).

طبق ابلاغيه وزارت کار به ادارات و سازمان‌های تابعه، حداقل حقوق روزانه يک کارگر ۱۰۱۳۰۰ (معادل ۱۰ هزار و ۱۳۰ تومان) تصويب شده که با احتساب ۲۰ هزار تومان هزينه مسکن و ۲۰ هزار تومان ديگر (خواربار يا ...) حقوق روزانه همان کارگر تبديل می‌شود به ۱۱۴۳۰ تومان (خرده‌‌اش مال شما) که پس از تمامی اين دنگ و فنگ‌ها قرار است کارگر مورد نظر ما ماهيانه ۳۴۳.۹۰۰ تومان دريافتی داشته باشد که پس از کسر ۷% اين مبلغ (البته درصورتی که کارفرما لطف کرده و کارگر را بيمه کرده و مابقی حق بيمه را خودش بپردازد) که می‌شود تقريبا ۳۲۰ هزار تومان. يعنی همين الان ۵۰۰ هزار تومان تا رسيدن به مرز آدميت در تهران فاصله داريم؛ البته آدمی که فقير حساب نشود. پولدار بودن و رفاه را فراموش کنيد.

بدون خنده بخوانيد: پايه حقوق ۳۱۳ هزار تومان، هزينه يک ماه زندگی (برای يک خانواده چند نفره؟) ۸۲۶ هزار تومان.

بياييد از طرف کارفرمای محترم و دلسوز ۲۰۰ هزار تومان هم به بهانه‌های مختلف (سنوات کار، اضافه‌کاری، کارآمد بودن کارگر و ديگر دلايل) به دريافتی کارگر محترم اضافه کنيم. هنوز ۳۰۰ هزار تومان ديگر عقبيم.

به محض اين که در سه استان خراسان (رضوی، جنوبی و شمالی) پرداخت يارانه شروع شد، در تهران ظرف يک هفته ۱۵۰۰ تومان بر قيمت گوشت قرمز افزوده شد. البته اين هنوز از نتايج سحر است. گرانی قيمت نان (به عنوان تنها غذای بخور و نمير به معنای واقعی) و به همان اندازه کاسته شدن از کيفيت آن، گرانی گوشت مرغ و ماهی (که برای بسياری از اقشار مردم سال‌هاست به روياهايشان پيوسته)، روغن نباتی مايع و جامد، ميوه که سر به فلک کشيده و ...

امان از دست بزرگ‌ترهايمان که ريختند در خيابان و به خاطر چيزی کشته و زخمی و معلول دادند که بعد از ۳۲ سال همه بلااستثنا مودبانه‌ترين توهينی که به خود می‌کنند «غلط کرديم» است.

** نگاهی به اين‌وری‌ها
گزيده‌ای از يکی از مقالات روزنامه تهران امروز را که راست هم می‌زند، بخوانيد:
«در روزهايی که کشور خود را برای آغاز اجرای يک طرح بزرگ اقتصادی آماده می‌کند، ارائه آمار از بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور بيش از گذشته اهميت پيدا کرده است.

روز گذشته رئيس مرکز آمار ايران در يک نشست خبری سعی کرد آمارهای استخراج شده جديدی را اعلام کند اما همچنان جای خالی آمارهای مهم اقتصادی در ميان آمارها خالی است.

در اين شرايط بانک مرکزی هم همچنان از اعلام شاخص‌های رشد اقتصادی و رشد صنعتی شانه خالی می‌کند. چند سالی می‌شود که ديگر خط فقر که يک شاخص مهم اقتصادی است نيز اعلام نمی‌شود. عادل‌آذر در توضيح اين نقيصه آماری به توليد نشدن آمارهای مورد نياز برای محاسبه خط فقر اشاره کرد. وی همچنين از عدم محاسبه شاخص فلاکت در مرکز آمار خبر داد.

عادل‌آذر اما هزينه يک ماه زندگی برای هر خانوار را ۸۲۶ هزار تومان اعلام کرد. او جمعيت کشور را ۴/۷۴ ميليون نفر اعلام کرد و از دور جديد جمع‌آوری اطلاعات اقتصادی خانوار در آذرماه خبر داد.»

دقت کرديد؟ «جای آمارهای مهم اقتصادی خالی است»، « بانک مرکزی همچنان از اعلام شاخص‌های رشد اقتصادی و رشد صنعتی شانه خالی می‌کند»، « همچنان جای خالی آمارهای مهم اقتصادی در ميان آمارها خالی است»، « چند سالی می‌شود که ديگر خط فقر که يک شاخص مهم اقتصادی است نيز اعلام نمی‌شود»، « عادل‌آذر در توضيح اين نقيصه آماری به توليد نشدن آمارهای مورد نياز برای محاسبه خط فقر اشاره کرد» و « وی همچنين از عدم محاسبه شاخص فلاکت در مرکز آمار خبر داد». اين همه مجهول در يک مصاحبه چند خطی؟ در دولتی که اولين و بهترين بودن، بازی با ارقام و بزرگ نشان دادن کارهای کوچک، اگرانديسمان کارهای انجام نشده، دزد و خائن معرفی کردن ديگران و خادم معرفی کردن خودشان و ... حرف اول را می‌زند چرا اين يک دفعه خبری از آمار و ارقام نيست؟ کجای کار می‌لنگد که اين جماعتِ عشقِ اعداد و «ترين»ها زبانشان در حلقوم محترمشان فرو رفته؟ چرا هيچ مقايسه‌ای بين قيمت‌های اقلام پايه (نان، روغن، برنج، گوشت سفيد و قرمز، سيب زمينی، گوجه، ميوه‌ها و ...) از زمان روی کار آمدن دولت مدعی نيابت امام زمان در سال ۱۳۸۴ تا الان که سال ۱۳۸۹ از نيمه هم گذشته انجام نمی‌شود؟ اصلا اين مرکز آمار کجاست که اين همه رقم و عدد از خودش استخراج می‌کند و به عنوان «آمار» به خورد مطبوعات (و نه مردم) می‌دهد که مطبوعات بدبخت نيز در امر چاپ، واجب‌الاطاعه هستند؟

در کشوری که قيمت‌ها از سال ۱۳۸۴ (که مملکت دست اينان افتاد) اقلا سه برابر شده، کدام عقل سليمی تبليغ می‌کند که «۲ بچه کافی است تبليغات غربی‌هاست، لطفا بيشتر بچه‌دار شويد!» يا برای هر نوزادی که در سال ۱۳۸۹ پا به اين دنيای پر از دروغ و دغل می‌گذارد يک حساب يک ميليون تومانی افتتاح می‌کند؟ با کدامين پشتوانه؟ به اميد کدام آينده؟ ما که فقط دلخوش به گذشته‌ايم و اصلا آينده‌ای برای خود تصور نمی‌کنيم! تورم، کمر ملت را شکسته، خبر نداريد؟ يک روز فقط ۱۰۰ نفر از خيل بی‌شمار سربازان امام زمان و لباس‌شخصی‌هايی (که هنوز هيچ پدر و مادر سازمانی برايشان پيدا نشده) را بگوييد بروند داخل اتوبوس‌های خطوط راه‌آهن - وليعصر، راه‌آهن - ونک، وليعصر - تجريش، انقلاب - امام حسين و ... با گوش دادن به حرف‌های مردم عادی، به راحتی دستتان می‌آيد چه خاکی بر سر اين مملکت به اسم سپردن ايران به دست امام زمان و دستيابی به انرژی هسته‌ای ريخته‌ايد.

تشريف نامبارکتان را بياوريد پايين‌تر از ميادين وليعصر و انقلاب و نگاهی به ميوه‌فروشی‌های اين مناطق بيندازيد تا دستتان بيايد مردم اين مناطق برای خريد ميوه با چه ترس و لرزی وارد مغازه می‌شوند. خيلی‌ها که حتی فکر خريد ميوه را نيز از مخيله‌شان خارج کرده‌اند. نان شب برسد و گرسنه نباشی، بقيه چيزها پيشکش.

** زنگ تفريح
در ميان اين همه موضوع اعصاب خردکن، جوکی نيز از معاون دارای مدرک نامعلوم رياست جمهوری ايران بشنويد:

«رحيمی: مردم اعتماد کنند چون ما دروغ نمی گوييم»
کسی که تقلبی بودن مدرکش اظهر من‌الشمس است، اختلاس ميلياردی‌اش با من بميرم و تو بميرم اين مقام و آن يکی مسئول بلندپايه نظام فعلا مسکوت مانده و قوه قضاييه با گروکشی بابت رو نکردن اين قضيه، افسار بعضی از کارها و اطرافيان احمدی‌نژاد را به دست گرفته و فعلا می‌تازد و ... همين شخص محترم! انتظار دارد مردم به او و همپالکی‌هايش اعتماد کنند، چرا؟ چون دروغ نمی گويد. شده حکايت آن جوک معروف که از طرف می‌پرسند می‌دانی چرا کف دست مو ندارد؟ می‌گويد نه. جوابش می‌دهند: چون کف دست مو ندارد!
«ميزان ذخاير ارزی ايران بالاست؛ آن‌قدر بالا که جای هيچ نگرانی نيست» (البته اين نقل قول قبل از اين بود که از مجاری غيررسمی اعلام شود ذخيره ارزی کشور فقط ۸۰ ميليارد دلار است و اين رقم برای کشوری با وسعت و جمعيت ايران يعنی هيچ) اين گفته هم از سوی رئيس دولت بر زبان رانده شده و هم از طرف معاون وی. رئيس بانک مرکزی نيز چندی پيش از دوبرابر شدن اين ذخاير سخن گفته بود؛ ذخايری که مقدارش هيچ وقت اعلام نمی‌شود زيرا به گفته مسئولان دولتی «محرمانه» است. توجه کنيد دولتی که آمده بود همه «محرمانه»‌های دولت‌های قبل از خود را «فاش» کند و با مردم درميان بگذارد، حالا اخبار معمولی دولت‌های قبلی را نيز «محرمانه» اعلام کرده و از باخبر شدن مردم از آنها جلوگيری می‌کند (بهتر است گفته شود «می‌ترسد»).

در همين حال معاون اول احمدی‌نژاد با تکذيب گرانی پيش‌بينی شده به دنبال اجرای طرح هدفمندسازی يارانه‌ها، از وجود دلار به اندازه کافی در کشور (ديگر دارد حرص آدم را درمی‌آورد) خبر داد و از مردم خواست به دولت اعتماد کنند، چون اعضای دولت احمدی‌نژاد به آنها دروغ نمی‌گويند. حواله‌تان می‌دهم به تمامی دروغ‌هايی که در اين دو دولت (نهم و دهم) به نام «حقيقت» به خورد ملت ايران داده شد؛ چشم در چشم و صورت در صورت، بدون حتی ذره‌ای وجدان درد يا احساس گناه.

** ماهی نگير، اکبرشاه!
درست بعد از هشدار هاشمی رفسنجانی درخصوص تحريم‌های تازه عليه ايران (در اجلاس هشتم خبرگان رهبری) احمدی‌نژاد گفت: آنهايی که خيال می‌کنند با گل‌آلود کردن آب می‌توانند ماهی بگيرند بدانند که دولت به بازار مسلط است و اگر قيمت ارز ۵۰ برابر امروز هم شود الحمد‌‌لله آن‎قدر ذخيره داريم که کشور سال‌ها اداره خواهد شد.

همين الان با انواع و اقسام مسافرت‌ها (احمدی‌نژاد به لبنان، خامنه‌ای به قم، احمدی‌نژاد به اردبيل و ...) به قدری سعی در شلوغ کردن شبکه‌های تلويزيونی و بزرگنمايی اين مسافرت‌ها دارند که شبکه‌های تلويزيونی و خبرگزاری‌های مختلف و سايت‌های جورواجور جايی برای اعلام نارضايتی مردم از گرانی جهشی مايحتاج روزانه خود ندارند. اين هم سياستی است برای خود که با پر کردن وقت و جای اخبار با اخبار غيرمرتبط با مردم، چيزی از مردم نوشته نشود مگر در مدح خامنه‌ای که «طلاب قم رساله از آقا می‌خواهند»، «فلان آيت‌الله آمدن خامنه‌ای به قم را نزول اجلال قدسی رهبر محترم دانست» و قس‌عليهذا.

اين دولت عالمگير عالِم!
طبق يکی از اخبار خبرگزاری فارس، احمدی‌نژاد گفت: همه جوانب کار در هدفمندی يارانه‌ها ديده شده و برنامه‌ريزی‌های دقيق و عالمانه صورت گرفته اما اين طرح فقط با مشارکت و همراهی مردم قابل اجراست و از مردم می‌خواهيم که دولت را در اين زمينه ياری دهند.

شما را به خدا آيا اين «همه جوانب ديده شده» و «برنامه‌ريزی دقيق و عالمانه صورت گرفته» برای کسی که سوادش حتی در سطح دبستان هم باشد و فقط يک چرخ کوچک در جامعه ايران (خلاصه‌اش کنيد در تهران) زده باشد، از فحش بدتر نيست؟ من مانده‌ام باتری اينها کی تمام می‌شود و بالاخره چه زمانی دست از بازی با شعور مردم و بی‌شعور پنداشتن مردم برمی‌دارند؟

محمدرضا رحيمی که اين روزها کلمه به کلمه صحبت‌های احمدی‌نژاد را تکرار می‌کند، گفت: درخصوص بحث هدفمند کردن يارانه‌ها با استانداران هماهنگ کرديم که واقعيت را به گوش مردم برسانيم و از مردم تقاضا کنيم که به دولتمردانشان اعتماد کنند چرا که آن چيزی که دولتمردان می‌گويند واقعی است و چيزی که اخلالگران و دشمنان می‌گويند غلط است.

ممنون از اطلاعات درست و صادقانه شما. اما لطفا قيمت گوشت قرمز يک ماه پيش را بگوييد و قيمت الان همان گوشت را نيز. ممنونتان می‌شويم اگر جرئت اعلام همين يک قلم جنس را داشته باشيد. بالا رفتن قيمت نان، گوشت مرغ، روغن نباتی (جامد و مايع)، حبوبات، کرايه ماشين، قطعات يدکی ماشين (که باوجود تحريم کياموتورز بيشتر هم شد) فدای سرتان.

سعيد ليلاز نيز در اظهارنظری تقريبا عجيب اعلام کرد هدفمندکردن يارانه‌ها گرانی به وجود نمی‌آورد بلکه اين بی‌انضباطی مالی دولت است که باعث گرانی می‌شود.
بنده خدا تا همين حد اجازه گفتن داشت، والا می‌گفت وقتی سفرهای استانی قبل از انتخابات همراه با بارش باران تراول‌چک‌های ۵۰ و ۱۰۰ هزار تومانی همراه بود بايد فکر چنين روزهايی نيز می‌شد که نشد. حکايت امروز دولت شده حکايت «جيک جيک مستون و فراموشی سرمای زمستون».

** نگاهی بر سوءمديريت منجر به کاهش تاثيرگذاری بانک مرکزی در بازار پرتلاطم ارز
برابر گزارش خبرگزاری آفتاب «با توجه به گذشت چندين از آغاز فروش ارز توسط بانک مرکزی، تاکنون حداقل ۱۰ ميليارد دلار و يورو از ذخاير ارزی کشور از بانک مرکزی خارج شده و علاوه بر کاهش ذخاير ارزی، نقدينگی دريافت شده توسط بانک مرکزی در ازای فروش ارزها به‌زودی به صورت نقدينگی به بازار تزريق شده و بالا رفتن تورم را به دنبال خواهد داشت».

واضح است که با کاهش ذخاير ارزی بانک مرکزی، امکان ايفای نقش اين بانک در مبادلات جهانی، تاثيرگذاری بر واردات و صادرات کشور و تنظيم ارزش پول ملی کاهش يافته و توان امنيت اقتصادی کشور دچار مشکل خواهد شد. از سوی ديگر با انتقال اين ارزها به مردم عادی امکان تاثيرگزاری بر نرخ ارزها توسط بانک مرکزی (به دليل کسری موجودی) کاهش يافته و هرکس هر زمانی دلش خواست می‌تواند اقدام به افزايش نرخ ارز نموده و نظام ارزی کشور را دچار اختلال نمايد.

** نامربوط، اما کاملا مرتبط با متن
سيدمجتبی ثمره‌هاشمی در دومين کنگره سراسری کانون دانشگاهيان ايران اسلامی در مشهد با اشاره به سفر اخير محمود احمدی‌نژاد به امريکا گفت: يکی از نکات عجيب، اين است که بسياری از اقشار اجتماعی در امريکا انديشه‌های رئيس جمهور ايران را قبول دارند اما نمی‌توانند آن را مطرح کنند.

وی با بيان اين‌که در سفر امريکا با اقشار مختلفی از مردم اين کشور ديدار داشته است، افزود: در اين ميان با برخی سياستمداران کشورهای مختلف، جمعی از نخبگان امريکا، تعدادی از رهبران مسيحی، گروه‌های ضد جنگ و قشر عظيمی از خبرنگاران ديدار و گفت‌وگو داشتيم که رئيس جمهور در تمام اين برنامه‌ها مباحث تهاجمی را مطرح می‌کرد و حاضرين نيز هيچ دفاعی در مقابل اين موارد نداشتند و تنها سکوت کرده و يا حتی با سخنان احمدی‌نژاد همراهی می‌کردند.

فعلا که دست ما کوتاه است و خرما بر نخيل، اما اگر کسی دستش يا ميکروفونش يا Voice Recorderاش به جناب ثمره‌هاشمی رسيد فقط بگويد: اين جناب (رئيس جمهور) موفق در تمامی بحران‌ها، چالش‌ها، جنگ‌ها و زد و خوردها چرا در خارج از ايران تن به مصاحبه با خبرنگاران فارسی‌زبان نمی‌دهد؟ آيا در خارج از ايران برای اين جناب، فهميدن زبان فارسی سخت می‌شود يا در رفتن از زير بار سوالات خبرنگارانی که بنا به هر جهت جانشان را برداشته‌اند و چون سرشان به تنشان می‌ارزيد از ايران رفتند؟
ممنون می‌شوم يک نفر اين زحمت را برای اين حقير بکشد.

پدرام فرزاد


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016