یکشنبه 14 آذر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آذر اين سال‌ها سبز است، بيانيه سازمان دانش آموختگان (ادوار تحکيم وحدت) در گرامی‌داشت روز دانشجو


آذرماه را ماه دانشجو ناميده اند ولی انگار تمامی ايام تاريخ معاصر اين کشور در کوران تمامی اين سالهای مبارزه و سختی، با نام دانشجو عجين شده است. چه حلاج ها که بر سر دار حق جويی و حق گويی رفتند و چه خون ها که به روی صحن دانشگاه چکيد تا کاروان آزادی طلبی و عدالت جويی مردمان اين سرزمين بدينجا برسد.

آذرماه، ماه دانشجو، با آن سه قطره خونی که بر صحن دانشگاه چکيد، انگار سرخ رنگ شد و در سالهای پس از آن نيز سرخ رنگ ماند که انگار هر چيز و همه چيز يا سرخ است يا آذری نيست! در تمامی سالهای پيش و پس از انقلاب، آذر سرخ ماند. آذری که شعله اش در تمامی اين سالها با ايثار و رنج جوانان اين مرز و بوم روشنی زا و گرمابخش بوده و هست.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اما آذر اين سال ها ديگر سرخ نيست. آذر اين سالها دوشادوش متوليانش رشد يافته و آبديده شده است. آذر اين سالها سبزشده و جوانه آگاهی سرتاسر وجودش را سبزينه نموده است. آذر ديگر سرخ نيست هر چند هنوز هم خون آلود است. هنوز هم نم ناکی اشک و خون بر تارک صداقت و راستی و درستی اش باقی مانده است.

آذر اين سالها سبز است و سبز يعنی تحمل، آگاهی، صبر، استقامت، نستوهی و بخشش. يعنی مدارا، يعنی حق گويی يعنی حقيقت جويی و يعنی خواستن روزگار نيک و شرافتمندانه برای هر کس و همه کس و جنبش دانشجويی امروز حاملان اصلی تمامی اين مفاهيم والا و زيباست.

جنبشی که فعالانش به بند کشيده می شوند، ستاره دار می شوند و از تحصيل محروم می شوند، ضربه حبس های سخاوتمندانه و طويل المدت هشت ساله و ده ساله را ناعادلانه و ظالمانه بر گرده خويش حس می کنند، زجر می بينند و ستم می کشند. از اوليه ترين حقوق خويش محروم می شوند چنانکه حق بيمار شدن نيز ندارند چرا که درمان را نيز از ايشان دريغ می کنند و اما از درون زندان جور و جفا برای مردم خويش تنها يک پيام دارند: پيام آزادی برای همگان حتی آنانکه در بندشان کرده اند. پيام صلح، پيام دوستی و آرزوی زندگی شرافتمندانه برای دشمنان خويش و اين آرزو که " ای کاش رويای شيرين ما کابوس کسی نبود".

اينها همه معنای سبز شدن و سبز بودن آذر اين سال ها پس از طی دورانی سخت از تجربه و آزمودن است. اين ها معنای واقعی اميد است و اميد جزيی لاينفک از راه سبز. اميد به فردايی که بلاشک از آن ماست. فردايی که ديگر به فرموده علی (ع) اراذل (دون مايگان) مقدم نباشند و افاضل (خردمندان) در انزوا. فردايی که نخبگان در بند و سفلگان بر تاج سروری نيستند. آنروز دور نيست که اين وعده حتمی خداوند هستی است که "اليس الصبح بقريب".

اما اين همه رشد، اين همه فهم و اين همه تعالی در بدنه جامعه ايران و دانشجويان را مرهون چه کس يا کسانی بايد بود؟ بدون شک جايگاهی که ما با تمام فراز و فرود هايش به عنوان جامعه مدنی ايران هم اکنون در آن ايستاده ايم و رشد اين بذر آگاهی و دانش مرهون تلاشهای تک تک ما بوده است. مايی که خواسته ايم تا سبز باشيم و سبز بينديشيم و مطمئن بايد بود که آنچه ما بخواهيم و در راه اکتسابش جديت و صداقت داشته باشيم را هيچ نيرويی يارای مقابله نيست.

در اين راه اما بايد از همه کسانی نام برد و قدر شناسی کرد که با از جان گذشتگی چراغ دانش و آگاهی را روشن نگهداشتند و بر شب شب نشينان چراغی برافروخته اند. بايد نام برد از تک تک اساتيد مبرز و آزاده ای که به قيمت خانه نشين شدن و تضييقات و بازنشستگی و حتی ترور فيزيکی، لحظه ای در حقانيت راه روشنشان ترديد نکرده اند و نمی کنند.

بايد نام برد از همه دانشجويانی که به قيمت نصب ستاره هايی بر بازوانشان که البته مدال افتخارايشان محسوب می شود ، بر عهدی که با وجدان خويش بسته اند، استوار ماندند. بايد نام برد از دفتر تحکيم وحدت و دانشجويانی که به قيمت از دست دادن همه چيزشان و با صرف نظر نمودن از همه امتيازاتی که با وابستگی به مراکز قدرت می توانستند به دست آورند، تنها شمعی بودند برای روشن نگهداشتن آذر آذرماه. آنهايی که همه سختی ها را به جان خريدند که آرمان آن سه يار دبستانی در کوچه پس کوچه های بی اخلاقی ها و مکارگی سياست بازی ها به فراموشی سپرده نشود.

بايد نام برد و تجليل نمود از عبدالله مومنی، بهاره هدايت، ميلاد اسدی، علی مليحی، حسن اسدی زيد آبادی، علی جمالی، مجيد توکلی، مهديه گلرو، ضيا نبوی، مجيد دری و صدها پير و جوان نخبه اين مملکت که در زندان بی خردی حاکمان و خود کامگی نشستگان بر سرير قدرت اسيرند. بايد نام برد از شهيد کيانوش آسا، شهيد ناصر امير نژاد، شهيد محسن روح الامينی، شهيد سهراب اعرابی، شهيد ندا آقا سلطان و ده ها جوان آزاده ای که ندای هل من ناصرشان همچنان در گوش های شنوای تاريخ پيچيده است و وجدان های بيدار را به حرکت وا می دارد. پسران و دخترانی که در خون سرخ خويش غوطه ور شدند و اما همچنان سبز ماندند تا رايتی برای آزادگی و حريت شوند....

روز دانشجو روز همه اينهاست و روز همه آنهاست که جوانه سبز دانستن را با دست و زبان، پندار و کردار خويش آبياری می کنند. روز دانشجو يعنی روز آگاهی بخشی و جهل زدايی از دامان جامعه و بدين معنا روز دانشجو يک روز نيست. هر روز، روز دانشجو و هر روز، روز دانستن و روز ادای دين تک تک ماست. اين روز بر همه شاهدان شاهد آزادی گرامی و مبارک باد.

سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی (ادوار تحکيم وحدت)


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016