سه شنبه 16 آذر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محرم امسال با این حسین هم بیعت کنیم! احمد وحدت‌خواه

احمد وحدت‌خواه
حسین فرزین ها نسلی از پیکر رنجدیده ملت ما را تشکیل می دهند که به قول سخنور نامدار زنده یاد نادر نادر پور به دنبال طلوع آزادی گرفتار صبحی دروغین شدند که از خورشید سیاه و خون آلود آن جز نکبت و مصیبت خیری بر مردم ما نرسید و نسل های پس از او اینک بر سر آنند تا آن را به گور تاریخ بسپارند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


احمد وحدت‌خواه ـ ويژه خبرنامه گويا

این هفته محرمی دیگر آغاز می شود. در تقویم شیعیان که اکثریت عددی مردم میهن ما هستند این ماه یادآور حوادثی حزن آور در تاریخ صدر اسلام است که وقتی با عواطف ایرانیان در هم می آمیزد و جدال با ظالمان چاشنی مراسم آن می شود کارناوالی از فریادهای غم و غصه های شخصی و هیجانهای اجتماعی انسانهایی را نمایش در می آورد که همراه با بروز اعتقادات مذهبی به دنبال تخلیه روانی خود از بدبختی های زندگی روزمره نیز هستند.

شکی نیست که امام حسین و داستان شهادت او و خانواده اش در پایبندی به آرمانهای انسانی مورد نظرشان بخشی از روان انسان معاصر ایرانی را به خود اختصاص می دهد و تا آنجایی که شیادان مذهبی نام و یاد آنها را برای دکان داری خود مورد سوء استفاده قرار ندهند یادآوری نبرد آنها با ستمکاران عصر خود در روزگاری که میهن کربلا شده ما در زیر چکمه های پاسداران دربار ولی فقیه در عطش آزادی و انسانیت له له می زند نه تنهاواجب بلکه ضروری است.

با این حال، همزمان با بزرگداشت دروغین رژیم و ایادی آن از امام حسین در محرم پیش رو، جا دارد ما صرفنظر از اعتقادات مسلکی خود از یک حسین دیگر که دست کمی از امام سوم شیعیان ندارد نیز امسال یاد کنیم و حضور زنده و امید بخش او و بدون شک هزاران مانند او را سرمشق میهن دوستی، دینداری بی آلایش و شجاعت و مقاومت در راه آزادی و شرف انسانی قرار دهیم.

HusseinFarzinAVKH.jpg
این حسین، حسین فرزین از فرماندهان سابق سپاه پاسداران است که به تازگی با قید وثیقه پس از تحمل هفته ها بازداشت به جرم تشویش اذهان عمومی و پس از شدت گرفتن ناراحتی قلب و بیماری دیابت خود از زندان مخوف اوین آزاد شده است.

حسین فرزین ها نسلی از پیکر رنجدیده ملت ما را تشکیل می دهند که به قول سخنور نامدار زنده یاد نادر نادر پور به دنبال طلوع آزادی و عدالت گرفتار صبحی دروغین شدند که از خورشید سیاه و خون آلود آن جز نکبت و مصیبت خیری بر مردم ما نرسید و نسل های پس از او اینک بر سر آنند تا آن را به گور تاریخ بسپارند.

او در مصاحبه ای با سایت جرس در مورد اتهامات خود می گوید:

پرسش:

جناب فرزین شما یکی از سپاهیان باسابقه بودید که بازداشت شدید و الان هم به قید وثیقه آزاد هستید ، دلیل بازداشت شما چه بود ؟

پاسخ:

من را هم مثل همه دوستان دیگری که بازداشت می شوند، به همان اتهامات بازداشت کردند. روز دوم که من را بردند دادگاه و بازپرس منصوری تفهیم اتهام کرد و به اتهاماتی اشاره کردند از توهین به حضرت امام و آقای خامنه ای گرفته تا تشویش افکار عمومی و ارتباط با دول بیگانه و مصاحبه با رسانه های بیگانه و از این جور موارد که همه دوستان دارند و شامل حال ماهم شده بود که من همان جا همه این اتهامات را تکذیب کردم.

پرسش:

شما کارگردان تلویزیونی هستید آیا برنامه خاصی در دست تولید داشتید، یا کار خبری انجام می دهید که اتهام تشویش اذهان عمومی و توهین به مقامات را مطرح کردند؟

پاسخ:

در جلسه بازجویی گفتم که من اصلا ذهنی گیر نیاوردم که مشوش کنم و به اندازه کافی ذهن مردم ما مشوش هست . درباره توهین به حضرت امام عضو سپاه بودم و قبل تر از آن در ستاد فرمان حضرت امام و دفتر امام بودم و بعد پاسدار شدم و گفتم این کذب بزرگی است. این اتهام بیشتر به یک شوخی شباهت دارد و اصلا مصداقش من نیستم. درباره ساخت فیلم هم چند سال است می نویسم و می گذارم کنار . یکسال قبل هم با توجه به عمل جراحی قلب در خانه افتاده بودم و فقط یکی دو جلسه برای بزرگداشت دکتر شریعتی و چمران در خانه برگزار کردیم و شبهای قدر را می خواستیم مراسم برگزار کنیم که دوستان گفتند نگذارید و نگذاشتیم. اینها از اتهامات من بود.

پرسش:

شما هفته قبل از بازداشت در جلسه شورای اداری استان ، انتقاداتی نسبت به عملکرد سپاه مطرح کردید ، ماجرا چه بود ؟

پاسخ:

احساس من این است که سپاه نسبت به آرمانهایی که ما برای آن حضور پیدا کردیم در حال دور شدن است. سپاهی که آلوده به مسائل اقتصادی و سیاسی می شود از اصول و اهداف خود فاصله می گیرد. امام همیشه چه سپاه چه اطلاعات را نهی می کرد از ورود به این حوزه ها . اینها برخلاف آرمانهاست . الان کم نداریم آدمهایی که گرفتار این بلیه شده باشند اشکالاتی که من گرفتم بیشتر مشکلاتی بود که سپاه گرفتارش شده است . شاید در ابتدا ناخواسته بوده و بعدا خواسته، آدم که از پول و قدرت بدش نمی آید و به تدریج آلوده می شود . همه بحث من در این قضایا این است که نگاه من خودی است و درون سازمانی است . به جامعه هم که نگاه می کنم این است . ما می گو ییم جامعه ما به سمتی می رود که ذله می شود از انقلابی که ما کردیم . به خاطر اینکه اربابان آن یا صاحبان و به وجود آورندگان آن دارند خراب می شوند.

در روحانیت می بینید که هر کدامشان را خود دوستان مثال می زنند که مشکل دارند. خیلی ها متاسفانه گرفتار بلا شدند.

من احساسم این است که مسوولین نظام و رهبری به این اعتقاد رسیده اند که حفظ نظام و بقای نظام در این است که مدیریت را به سپاه بدهند تا از فروپاشی جلو گیری کنند. چون فکر می کنند اگر کار به قول آنها به دست نا اهلان بیفتد، باعث سقوط نظام بشود.

پرسش:

این سرکوبها در تهران و حتی مشهد رخ داد و اتفاقا نزدیک سالگرد عاشورایی هستیم که به شدت حرکت مردمی سرکوب شد ؟

پاسخ:

این اتفاقات افتاده، اما من در ورود سپاه به سرکوب و اینکه توسط سپاه بوده است،تردید دارم. این جای بحث است که سپاه تبدیل شود به سپاهی که مردم دوستش نداشته باشند . اگر خدای نکرده، سپاه مقابل مردم بایستد یا این اتفاق یک روزی بیفتد. آن روز، روز پایان نظام است. چون سپاه یک مجموعه عظیم بر آمده ازتوده مردم با تمام خواص انقلابی گذشته است . شما نگاه کنید در دوره اصلاحات بیش از هشتاد درصد سپاه به آقای خاتمی رای می دهند. مجموعه سپاه یک مجموعه مصلح است و اگر خدایی نکرده این اتفاق بیفتد که روبروی مردم بایستد، من دیگر تضمینی برای بقاء نظام نمی بینم. و دلم می سوزد برای نظامی که امثال ما از نوجوانی جان کندیم . گاهی در خلوتم گریه می کنم و گاهی با مشت بر سر خودم می زنم و دغدغه ای این را دارم که خدای نکرده برای نظامی که بر خون شهیدان بنا شده است، سیصد هزار شهید و هفتصد هزار معلول آن هم تنها در جنگ، اتفاقی بیفتد. ما نمی خواهیم این نظام سقوط کند .

********

عزیز دردونه الهی یا

سرچشمه ظلم و تباهی؟

پس از کم آوردن ماده خاکستری در مغز آیت الله مصباح یزدی در درک ابعاد شخصیت مقام رهبری و اعتراف به این نقصان کبیر، حضرت آیت الله یزدی در رفع قصور بر آمده و فرموده اند آقای خامنه ای درمیان ابناء بشر دردانه الهی است!

از زنده یاد دکتر مصدق نقل شده است که در جایی گفته است شوم ترین میراثی که استعمار انگلیس در ایران باقی گذاشته است نصیحتی بوده که به آمریکاییها کرده اند که برای سلطه بر مردم ایران همیشه باید یک رهبر سیاسی یا مذهبی را تا سرحد بت برای آنها تراشید، چون به زعم آنها ذهنیت تاریخی ما ایرانیان پذیرای این فرهنگ تملق و پرستش خودکامگان است و در مقابل آنها کوتاه می آید.

چه با این تعبییر و نقل قول موافق باشیم یا نه، شوربختانه امروز در میهن ما تراوشات مغز یک انسان که هر روز از روز پیش بیشتر دچار خطاهای فاحش در تشخیص مصالح یک ملت می شود به عنوان اراده الهی به خورد جامعه ای داده می شود که نمی داند شکایت از عنایات این پروردگار دروغین را به درگاه چه کسی ببرد.

پادشاهان عربستان سعودی که از سوی سینه چاکان ولی فقیه با انگ مبلغین اسلام آمریکایی تقبیح می شوند تنها صفتی را که با خود حمل میکنند «خادم الحرمین شریفین» یعنی جاروکش خانه کعبه و مسجد الحرام است و پس از مرگ در قبری گمنام در گورستانهایی گمنام تر دفن می شوند. در مقابل ما در ایران با حکومتی طرف هستیم که بت پرستی و جهالت، یعنی دو عنصری که پیامبر اسلام در مبارزه با آنها دین خود را بنا گذاشت، در هزاره سوم عمری تازه بخشیده اند.

avahdatkhah@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016