جمعه 26 آذر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

از «تکیه دولت» تا «دولت تکیه»! احمد وحدت‌خواه

احمد وحدت‌خواه
در طول همان دو قرن موازی با تحولات شگرف مغرب زمین، در میهن ما تلاش برای زدودن جهل و خرافات از اندیشه انسان ایرانی از یکسو و پایان دادن به فرمانروایی حاکمان مستبد، دو انقلاب و چندین جنبش اجتماعی با هزینه هایی عظیم و دردناک به وقوع پیوسته است. بر این ها بیافزاییم شصت سال سازندگی دوران پهلوی ها را، آنگاه حتی با نیم نگاهی بر حال زار کنونی میهن و مردم خود باور کنیم که ما تازه از عصر «تکیه دولت» به روزگار «دولت تکیه» رسیده ایم!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


احمد وحدت‌خواه
ويژه خبرنامه گويا

یکی از زیباترین آثار کمال الملک نقاش بزرگ ایرانی تصویر «تکیه دولت» است که در زمان پادشاهان قاجار محل برگزاری مراسم مذهبی دوران محرم و روضه خوانی و عزاداریهای ایام عاشورا بوده است.

با آنکه تعدادی عکسهای سیاه وسفید تاریخی نیز از معماری این محل به یادگار مانده است، در نقاشی کمال الملک تصویردرونی «تکیه دولت» در حین اجرای مراسم تعزیه و سینه زنی در حضور ناصرالدین شاه علاوه بر نمایش استعداد خارق العاده نقاش در به تصویر کشیدن ساختمان درونی این بنا با رنگ آمیزی و جزئیات دقیق آن، این اثر مانند کتابی قطور درباره سنن مذهبی و فرهنگی حاکم بر دوره ای مهم از تاریخ میهن ما به شمار می رود.

Tekiyeh-Dolat.jpg
سعیده سلطانی مقدم در کتاب «اوضاع اجتماعی ایران در دوره قاجار» آن را یک «نمونه واقعی جامعه قرون وسطایی» تعریف میکند که به تمام معنی میان حاکمین و محکومین تقسیم می شده است که در یک سوی آن دربار و روحانیت و در سوی دگر اکثریت مردم کشور قرار داشته اند.

با آنکه ظاهرا پادشاهان قاجار ظل السلطان و صاحب ممالک محروسه خود بودند، اما به سبب وجود تعصبات شدید مذهبی و خرافاتی که آخوند های درباری رواج می دادند اعلیحضرت های جبون و مستبد نیز خود از بزرگترین مشتریان خزعبلات فکری این جماعت بودند و در واقعیت امر روحانیون حکومتی در پشت پرده در تمام شئون اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مملکت نقش داشتند و بر آنها رهبری میکردند.

در میان طبقات حاکمه بساط القاب دهی رواج داشت و هر کدام از فرزندان آنها که در مکتبخانه چهار کلمه نهج البلاغه و گلستان سعدی را می آموخت و صرف و نحو عربی را می توانست بلغور کند بعدها با دریافت فلان الدوله و بهمان السلطنه به صف رجال و والیان حکومتی می پیوست.

مراجع تقلید در حوزه ها پادشاهی می کردند و عواید و موقوفات و نذری ها دامنه نفوذ آنها در میان عوام را تدوام می بخشید. آنها حداکثر در بروز هرگونه اختلاف با دربار و میان قشر خود به عتبات مهاجرت می کردند و از راه دور کماکان اوهام و خرافات مذهبی را همراه با پیامهای سیاسی و اعتراضی به پیروانشان می رساندند.

طبقات محکوم که کاسبکاران خرده پا و صنعتگران و بقالان و عمله ها و بیکاران و داش آکل ها را در بر می گرفت جز قبول شرایط و مصیبت های زندگی به عنوان «مشیت الهی» کاری نداشتند و عقاید خرافی و جهل و نادانی عمومی هضم آن را برایشان راحت تر میکرد.

از آن سو، همزمان با عصر سلطنت ناصرالدین شاه، جهان غرب با جهشی انقلابی و بلا وقفه در زمینه های علوم طبیعی، فلسفه، اقتصاد و سیاست به تعاریف جدیدی از عالم هستی، تکامل و تحولات اجتماعی دست می یافت که در همه آنها عنصر انسان و نقش خرد و اندیشه، آزادی عمل، و اراده او در این تغییر و تحولات شگرف هسته اصلی آنها را تشکیل می داد.

دولت ها در این عصر در مغرب زمین مجموعه ای از عناصر و فرهیختگان سیاسی و فرهنگی کشورهای خود را تشکیل می دادند که با درک از نیازهای مادی و معنوی شهروندانی که آنها را در سایه دموکراسی به این سمت گمارده بودند برای دنیا و آخرت آنها برنامه ریزی و آنها را از مجاری قانونی به اجرا در می آوردند. اموری که دویست سال بعد امروز نیز کماکان به همان روش جاری هستند.

در طول همان دو قرن موازی، در میهن ما تلاش برای زدودن جهل و خرافات از اندیشه انسان ایرانی از یکسو و پایان دادن به فرمانروایی حاکمان مستبد، دو انقلاب و چندین نهضت و جنبش اجتماعی با هزینه هایی عظیم و دردناک به وقوع پیوسته است. بر این ها بیافزاییم شصت سال سازندگی دوران پهلوی ها و توسعه علمی و دانشگاهی و صنعتی و جمعیتی و فرهنگی کشور را، آنگاه حتی با نیم نگاهی بر حال زار کنونی میهن و مردم خود باور کنیم که ما تازه از عصر «تکیه دولت» به روزگار «دولت تکیه» رسیده ایم!

در دوران حاکمیت «دولت تکیه» که همان جمهوری اسلامی باشد، ملت ما به یک مراسم عزاداری ابدی فراخوانده شده است که صحنه گردانان آن را روحانیت جاهل عصر ناصری، تجار بی مروت تیمچه حاجب الدوله و بازار بین الحرمین و گردن کلفت های عربده جوی آنها تشکیل می دهند.

اولی در مقام حفظ بیضه دین، حاجی های چند زنه در هیبت صاحبان صنایع و منابع مالی کشور و نوچه هایشان در صفوف قداره بندان فدایی رهبر ظاهرا کشور را در قبضه مالکیت خود در آورده و چنین وانمود می کنند که نبود آنها با پایان اسلام و ایران برابر است!

در جستجوی چرایی این عقب گرد بی نظیرتاریخی می توان تا ابد بحث و گفتگو کرد و اشک خون بارید، اما هیچکدام به پایان این سیاهی کمک واقعی نخواهد کرد مگر آنگه ما یکبار برای همیشه به این حقیقت گردن بگذاریم که آنها که جهان مجازی در فرای آسمانها را به ما وعده می دهند در واقع تمامی این جهان حقیقی را برای خود می خواهند.

avahdatkhah@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016