پنجشنبه 25 فروردین 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بهشت مهدوی کنی، دوزخ مصباح، مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
روی سخن اين يادداشت نه با طرفداران تفکر مصباح يزدی است و نه با کسانی که در روزهای پايانی عمر مهدوی کنی او را به رياست خبرگانِ خفته، دل‌خوش کرده‌اند. مخاطب اين يادداشت، تنها کسانی هستند که به دليل قدرت فريب‌کاری کارگزاران کشور، جذب ايشان شده و حمايت از حاکميت فعلی را عين دفاع از اسلام می‌دانند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مجتبی واحدی ـ ويژه خبرنامه گويا


خبرگزاری‌های مدعی اصول‌گرايی ديروز با آب‌وتابی وصف‌ناشدنی از تشکيل اولين جلسه هيئت رئيسه مجلس خبرگان به رياست آقای مهدوی کنی خبر داده اند. البته بايد به آن‌ها حق داد که اين‌قدر مشعوف باشند زيرا حدود يک ماه قبل، حضور مهدوی کنی در جلسه‌ای که مقرر شده بود در آن رياست خبرگان به او تقديم شود اولأ با تأخير فراوان انجام شد و ثانیأ آن‌چه از رياست چند دقيقه‌ای رئيس منصوب و منتسب بر «خبرگانِ امر بر» در خاطره‌ها باقی ماند چيزی جز چهره‌ی رنجور و صدای لرزان او نبود. پس خبرنويسان اصول‌گرا حق دارند خوشحال باشند که او توانسته بر صندلی رفسنجانی در دفتر رياست خبرگان تکيه زند و دستوراتی برای همه مسلمانان جهان صادرکند.

نکته جالب در سخنرانی تاريخی آقای مهدوی کنی آن است که او حتی يک کلام در مورد ايران صحبت نکرده و گويی از نظر رئيس منصوب خبرگان، نه در جامعه ايران مشکل اقتصادی وجود دارد و نه تهديدی متوجه کشور می‌باشد.

در سخنان مهدوی کنی نه ادعای اخير اغلب اصول‌گرايان در خصوص بدهکاری يک‌هزار و دويست ميليارد تومانی خريدار پژوی احمدی‌نژاد به بانک‌های کشور و ارتباطات ويژه‌ی او با اطرافيان احمدی‌نژاد مورد توجه قرار گرفته و نه اعتراض بسيای از مردم و نمايندگان مجلس نسبت به ۱۰ برابر شدن قيمت گاز و گرانی سرسام‌آور ساير کالاها و خدمات.

اين‌که در دولت سوگلی رهبری برای نخستين بار در سه دهه‌ی اخير سال جديد آغاز شده اما هنوز بررسی بودجه در مجلس آغاز نشده نيز برای رئيس مجلس خبرگان اهميتی نداشته است. مهدوی کنی حتی در مورد تهديد نظامی ايران توسط عربستان سعودی، توهين علنی سران اردن به مقامات جمهوری اسلامی بعد از دعوت حقارت‌آميز احمدی‌نژاد از پادشاه آن کشور، متهم شدن دولت ايران به جاسوسی در کويت و بحرين و مشکلات روزافزون برای معاملات و مراودات ايران در خارج از کشور، سخنی نگفته است.

شور و هيجان «رئيس بی‌رمقِ خبرگان» برای اظهار نظر در مورد جنبش‌های مردمی در ساير کشورها و سکوت مطلق او نسبت به وقايع مهم داخلی نشان می‌دهد رئيس مجلسی که قرار است بر عملکرد رهبری نظارت و در صورت لزوم با ضعف‌های او برخورد کند نه تنها هيچ نقطه‌ی سياه يا خاکستری در عملکرد آقای خامنه‌ای نيافته بلکه به‌طور کلی سيستم مديريت اجرايی، تقنينی و قضايی کشور را از هرگونه نقص و کمبودی مبرا می‌بيند و گمان می‌کند امروز ايران در ظل رهبری ولی فقيه به بهشت موعود تبديل شده است؛ پس به شکرانه تبديل ايران به جنت‌المأوی، مجلس خبرگان ايران و رئيس آن بايستی برای «اعزام اجباری» ساکنان کشورهای ديگر به بهشت نسخه‌پيچی نمايند.

سخنان اخيرمهدوی کنی مرا به‌ياد يکی از سخنرانی‌های مهدی کروبی در آستانه انتخابات پُرافتضاح بيست‌ودوم خرداد انداخت که «بعضی آقايان طوری صحبت می‌کنند که گويی ايران را به بهشت برين تبديل کرده اند».

امروز کروبی از دسترسی به اخبار کشور محروم است تا ببيند در «ايرانِ احمدی‌نژادزده» از يک طرف رئيس مجلس خبرگان دچار توهم «بهشت‌پنداری» است و از سوی ديگر، نتيجه‌ی شش سال حاکميت مطلق احمدی‌نژاد و حمايت‌های بی‌منطق رهبری از او کار را به جايی رسانده که بسياری از افراد اگرچه هيچ ارادتی به کروبی ندارند اما مانند شيخ شجاع، بر اين باورند که مديريت فعلی، نه تنها ايران را به «بهشت برين» تبديل نکرده بلکه دور نيست روزی که زندگی بسياری از مردم بی‌گناه رنگ‌وبوی دوزخ سوزان پيدا نمايد.

امروزه فرياد اغلب نمايندگان مجلس، تعداد زيادی از مراجع تقليد، مداحانی که تا چندی قبل مجيزگوی احمدی‌نژاد بودند و حتی بسياری از نيروهای سرکوبگر که ولخرجی‌های بی‌سابقه‌ی احمدی‌نژاد آن‌ها را به طرف او جذب کرده بود، بلند است و از انواع فسادهای مالی، سياسی و فرهنگی در کشور سخن می‌گويند.

در ميان همه‌ی کسانی که شرايط کشور را بسيار خطرناک می‌پندارند سخنان مصباح يزدی از آن جهت اهميت بيشتری دارد که دقيقأ هم‌زمان با نسخه‌نويسی مهدوی کنی برای آزادی‌خواهان منطقه بيان شده است.

مصباح يزدی همان شيخ مجيزگوی است که چند سال قبل، خود را بر روی پاهای رهبری انداخت و تلاش کرد پای او را ببوسد. مصباح يزدی چندی قبل هم نعمت وجود آقای خامنه‌ای را از مجموع همه‌ی نعمات مادی که خداوند در اختيار بندگان خود قرار داده بالاتر دانست. همين آقای مصباح يزدی اکنون به‌صورت تلويحی همه‌ی ادعاها در مورد منحصربه‌فرد بودن رهبری‌های آقای خامنه‌ای را به کناری نهاده و بر اساس استانداردهای مورد نظر خويش چهره‌ای کاملأ جهنمی ازايران ترسيم می‌نمايد.

بخشی از سخنرانی دو روز قبل مصباح يزدی به نقل از سايت اطلاع‌رسانی دفتر او به اين شرح است:
«خطری که من احساس می‌کنم شديدترين خطری است که تا به‌حال اسلام را تهديد کرده است و آن هم از سوی نفوذی‌هايی است که در بين خودی‌ها در حال رشد هستند. ….امروزه در درون جامعه‌ی ما تشکيلاتی فراماسونری در حال شکل گرفتن است، و همان‌طور که در دوران مشروطه، فراماسونری با شعار قرآن و اسلام پيش آمد، امروز نيز فراماسونری با شعارهای انقلاب و اسلام جلوه می‌کند و تحت پوشش آن حرف خود را بيان می‌کند، يعنی قالب را حفظ و محتوا را عوض می‌کند. 
…اگر تنبلی کنيم زمانی از خواب غفلت بيدار می‌شويم که تيرگی فتنه همه‌جا را فراگرفته است و می‌بينيم همان کسانی فتنه را آغاز کرده‌اند که خود پرورش داده‌ايم.»

البته برای اکثر مردم ايران نه دغدغه‌های مداخله‌جويانه‌ی مهدوی کنی نسبت به کشورهای منطقه، ارزش و اهميتی دارد و نه اظهارات ظاهراً ضد فراماسونری مصباح يزدی! زيرا هر دوی آن‌ها چشمان خود را بر علت اصلی همه‌ی نابسامانی‌های اقتصادی، سياسی و بين‌المللی که دستاورد مديريت کلان آقای خامنه‌ای بر کشور است؛ بسته‌اند و اگر سخنی در تأييد يا اعتراض به وضعيت فعلی بيان می‌کنند تنها با هدف حفظ يا افزايش سهم خود در قدرت و حکومت است.

روی سخن اين يادداشت هم نه با طرفداران تفکر مصباح يزدی است و نه با کسانی که در روزهای پايانی عمر مهدوی کنی او را به رياست خبرگانِ خفته، دل‌خوش کرده‌اند. مخاطب اين يادداشت، تنها کسانی هستند که به دليل قدرت فريب‌کاری کارگزاران کشور، جذب ايشان شده و حمايت از حاکميت فعلی را عين دفاع از اسلام می‌دانند. خوب است اينان لختی بينديشند و ببينند «ايران امروز همان بهشت برين است که رئيس مجلس خبرگان را از هرگونه هشدار يا تذکر در مورد مسائل داخلی، بی‌نياز کرده» يا «در حال تبديل به دوزخ سوزانی است که خطر آن در چشمان مصباح يزدی، بزرگ‌ترين خطر از صدر اسلام تاکنون می‌باشد؟»

مجتبی واحدی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016