چهارشنبه 30 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اختلاس و تخريب محيط زيست، عبدالحسين طوطيايی

داستان تکراری اختلاس با رقمی که بتازگی اندازه ۱۲ صفرش را آموخته ايم اين روزها بخش هايی از صفحات اول رسانه ها را بخود اختصاص داده است . شايد که شگفتی اين بار بخاطر تعاد قابل توجه صفر های رقم مورد اختلاس باشد و ايکاش که مديريت بانک مرکزی بجای اين همه درنگ و تاخير، چهار تا صفری را که قرار بود از پول ملی کم کند انجام می داد. بدون ترديد با چنين کاهشی سرو صدای بپا خاسته از بابت اين اختلاس هم به خير و خوشی بپايان می پذيرفت و بهر حال رقم اختلاسی که تنها ۸ تا صفر دارد بنا به سابقه در کشورمان هرگز اين ارزش را در اذهان ايجاد نمی کرد که در باره آن اينقدر خبر رسانی بعمل ايد و يا که وقت ارزشمند دادستان محترم گرفته تا که وعده برگرداندان آن را به بيت المال بدهد. بدون ترديد مردمی که می دانند چه اين پول به بيت المال برگردد و يا برنگردد در سطح زندگی انان اثری نخواهد گذاشت پس نويد اين باز گردانی هم شادمانشان نخواهد نمود.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


برای مانند من که تخريب محيط زيست و چپاول منابع ملی تمامی ميدان ديدش را قرا گرفته است چنين ارقامی و با هر تعداد صفر نيز خبر کمرنگی است و چه بسا از اينکه اختلاس کننده محترم زحمت کشيده و دو هزار تای آن را به خارج از کشور ارسال داشته اند خوشحال هم شده باشيم. هنگامی که انباشت اين سرمايه ها چه از منابع قانونی ويا از طريق امثال اين اختلاس ها ی ناچيز، سمت و سوی توسعه پايدار را ندارد و همگی به دنبال سود آور ترين مسير های کوتاه مدت هستند چرا بايد از بود يا نبود اين سرمايه تفاوتی را حس نمايم ؟ اين سرمايه ها اگر در دست دولت باشد تلاش می نمايد از هر سوراخ و سنبه ای جاده ای برای شمال بزند و يا که در ژستی انسانی به توليد کنندگان ورشکسته ناشی از خسارت خشکسالی صدقه بدهد تا که بجای آهنگ موتور تراکتورشان اينبار با خود رو های مسافر کش خود بوق شيفتگی بزنند . چنين انباشت هايی از پول هم اگر که در دستان ظاهرا غير دولتی ها باشد با گرفتن چند مجوز واردات عمده انبار ها را تا سقف از شکر و امثالهم پر می کنند تابه بهای حلاوت شهد در کام خود شرنگ فقر به چغندر کاران و... بچشانند . اگر بدانيم که البته هم دانسته ايم که تنها کار آيی اين سرمايه ها، توسعه تجارت دلالی و واردات باشد ايا وجود اين سرمايه ها را باز گرامی خواهيم دانست ؟ . در تمامی اين سال ها که بر ما گذشت دستاورد اين سرمايه ها در دست دولتمردان و بخش غير دولتی وابسته به آن ايجاد حلقه ای بود که در آن توليد کنندگان مصالح و ابزار ساختمانی ، توليد کنندگان انواع خود روها ، عرضه بی وقفه بنزين و مردمی که پيوسته و بی هدف در جاده ها بی قرار و شتاب آلود در جستجوی آرامشند و با ارتزاق مداوم از درآمد نفت جامعه ای مصرف زده ايجاد کرده اند که ناگزير خيمه تخريب خودرا بر منابع طبيعی محدود کشورزده اند .

اگرکه اکنون از کران تا کران کشور ، خبر ها از بستر حيات حاکی از مرگ پی در پی درياچه ها و رودخانه هاست بايستی هنوز به انتظار دميدن صبح دولتمان باشيم که اينها از نتايج سحر است. آنچه بنام سرمايه ملی سراغ داريم در فرسايش اين چرخه يا به صدقه ای و يا چپاولی تبديل به نمودارهای قرمز آلودگی می شود که درآن آژير آمبولانس های بی برگشت، تنها صدا هايی هستند که خوابمان را آشفته ساخته است. درچنين دور باطلی آيا گزافه خواهد بود که از اين سرمايه ها بيزار باشيم؟ سرمايه ای که اکنون برای باز پس گيری آن بنام مردم و درنبود آنان جلسات غير علنی تشکيل می دهيم همچون خونی آلوده به تداوم چرخه ای می پردازد که درآن همه هستی ما را درنمکزارهای درياچه اروميه، مرداب خشکيده گاو خونی ودرياچه تف آلود هامون و ...دفن کرده است. اگر که قرار است اين سرمايه ها با چرخش بيمار گونه خود همچنان از مرگ و نيستی برايمان حکايت کنند پس چه بهتر که بر سفره بی قوت خود بنشينيم تا که آلودگی بپراکنيم اگر که حتی اين سرمايه ها جلويش بی نهايت صفر باشد.

عبدالحسين طوطيايی
عضو هيات علمی بازنشسته سازمان تحقيقات کشاورزی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016