جمعه 1 مهر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

"آقا" پر، بيژن صف‌سری

بيژن صف‌سری
پر بی‌راه نيست که با توجه به اوضاع کنونی جهان و با تعمق در پيام نهفته شده در فيلم يک ساعته و محتاطانه‌ی بی‌بی‌سی از زندگی سياسی "آقا"، دريابيم که "دوقلوها" به‌رغم همه‌ی اصرارهايی که در حل معضل جمهوری اسلامی، آن هم با گفت‌وگو دارند، گويی بر اين باور و توافق رسيده‌اند که بايد طرحی نو درانداخت

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بعد ازسر شاخ شدن علنی دولت فخيمه انگليس با نظام جمهوری اسلامی ، خصوصا در موسم "بهار عربی " که در کشورهای عرب زبان منطقه درحال وزيدن است ، نمايش فيلم سير به قدرت رسيدن "آقا" ، خاصه برای آن دسته ازجوانانی که امروز از بيدادگری دستگاه حاکمه به خيابان ها ريخته و از سير قدرت در حکومت اسلامی جز به تحريف نشنيده اند، بسيار تاثيرگذار بوده، و تلنگری بر اذهان عمومی تا بنا بر سوابق تاريخی دريابند، خوابی در ضميمه تحولات منطقه برای حکومت جمهوری اسلامی ديده شده است و عنقريب ناقوس برچيدن آن بصدا درمی آيد و تا لحظه مقرر، دولت فخيمه انگليس چون هميشه ابتدا پيشقراول خود ،يعنی بی بی سی را به ميدان فرستاده است.

ايرانيان ازاولين سال های پس از انقلاب ۵۷ به رغم همه شادمانی کاذبی که از برچيدن نظام شاهنشاهی داشتند اما بک باور را در بين خود رواج می دادند و ان اينکه تحميل نظام جمهوری اسلامی بر ملت ايران ، هرگز بی حمايت بيگانگان امکان پذير نبوده خاصه دولت انگليس که با سلاح موثر خود بی بی سی بازيگردان اين انقلاب بوده است چرا که درسال های آغاز ناآرامی ها در کشور و بلوايی که بعدا انقلاب ناميده شد، حتی متعصبين مذهبی که راديو و تلويزيون در خانه هايشان جايی نداشت و از ابزارالات کفر به حساب می آمد به محض شروع ناآرامی ها در کشور، با خريدن راديوهای تزانزيستوری بی بی سی، اين پيشقراول استعمار را به پستوی خانه هايشان برده و جز اين خبرگزاری هيچ منبع خبری ديگری را موثق نمی دانستند و به همين دليل بسياری انقلاب ۵۷ را انقلاب بی بی سی خواندند و از اين رو است که بعد از گذشت سال ها ،علارغم همه مخالفت های زمامداران کنونی ايران طی سی سال گذشته با دولت انگليس ،بازهم ايرانيان ، سياست های لندن را در راستای حمايت زيرکانه از نظام جمهوری اسلامی دانسته وحتی راه اندازی بخش فارسی تلويزيون بی بی سی هم نتواست خللی براين باور ايجاد نمايد وبه باور اين قلم حتی نمايش فيلم اخير اين خبرگذاری هم تغيری درنظر ملت ايران ايجاد نکرده جزانکه بر اين باور رسيده اند که کشتيبان را سياستی ديگری افتاد و آن هم نه از سر دلسوزی به حال روزملتی که خود سی و سه سال پيش ازاين چنين دامی برای آنها گسترده است بلکه ازسر اهداف منفعت طلبانه خويش بازهم به تکاپو افتاده است آنچنانکه چنين تکاپوی از اين دولت فخيمه در تاريخ اين آب و خاک مسبوق به سابقه است .

بی شک عليرغم همه ادعای مستقل بودن بی بی سی از دولت انگلستان ،نقش اين بنگاه خبرپراکنی که همواره پيشقراول و زمينه ساز حضور دولت مطبوع خويش در کشورهای بی ثبات بوده، انکارناپذير است خاصه در مورد ايران که با گذشت زمان هم نتوانستند مستقل بودن خود را به اثبات برسانند و اين واقعيتی است که نه تنها مخالفان بی بی سی و دولت انگلستان بدان اذعان دارند بلکه افرادی چون سر آنتونی پارسونز، سفيرکبير انگليس در ايران (۱۹۷۹-۱۹۷۴) هم به صراحت از اين وابستگی می گويد و در خاطرات خود می نويسد «ترديدی نيست که اگر بی‌.‌بی.‌سی از نظر مالی يک سازمان مستقل و خودکفا بود و قسمتی از هزينه‌های آن از طرف وزارت خارجه و امور کشورهای مشترک‌المنافع انگليس تأمين نمی‌شد، من در قانع کردن مخاطبين ايرانی خود درباره‌ی استقلال سياسی اين دستگاه مشکلات کمتری داشتم. برای رهبران کشورهای جهان سوم… باور کردن اين موضوع دشوار است که دستگاهی که با کمک دولت اداره می‌شود، فارغ از کنترل دولت باشد. آن‌ها نمی‌توانند بپذيرند کسی که به فلوت‌زن پول می‌دهد، نوای فلوت را در اختيار ندارد » و يا در جای ديگر از خاطراتش می گويد «ايرانی‌ها… هرگز اين مطلب را فراموش نکرده اند که بخش فارسی راديوی بی‌.‌بی.‌سی در اوائل جنگ دوم جهانی و با هدف ضمنی تضعيف موقعيت رضاشاه و برکناری وی از سلطنت تأسيس شد. حتی پس از گذشت ۴۰ سال قانع کردن ايرانی‌ها درباره‌ی اينکه بی‌.‌بی.‌سی يا راديو لندن ، زبان دولت انگليس نيست، غيرممکن به نظر می‌رسد.»

حال با چنين واقعيتی که ، نقش موثر بی بی سی در تحقق اهداف سياست دولت انگلستان در بزنگاه های تاريخی را انکار ناپذير می نمايد، پخش فيلم سير به قدرت رسيدن رهبرنظام جمهوری اسلامی ، حکما بی نشانه و بی معنا نمی تواند باشد آنچنانکه درست يک شب مانده به کودتای ۲۸ مرداد از راديو بی بی سی اين شعر معروف فردوسی خطاب به حکومت وقت خوانده شد که: چو فردا برآيد بلند آفتاب / من و گرز و ميدان و افراسياب.

نقل است ساعد مراغه ای نخست وزير سالهای ۲۰ به صنعت تجاهل العارفين آراسته بود و ميگويند که او در آن سالهای سخت با رجال وقت قراری گذاشته بود تا به جای ملت ،حسن آقا، و به جای روس وانگليس ، بگويد "دوقلو ها "که اگر اين کنايه را به مصداق امروز بگيريم جای روس با امريکا در اثر تحولات پنجاه ساله اخير تغيير يافته و از اين رو پر بی راه نيست که با توجه به اوضاع کنونی جهان و با تعمق در پيام نهفته شده در فيلم يکساعته و محتاطانه بی‌بی سی از زندگی سياسی "آقا"، دريابيم که "دوقلو ها" به رغم همه اصرارها ئی که درحل معضل جمهوری اسلامی ، آن هم با گفتگو دارند ، گويی بر اين باوروتوافق رسيده اند،که بايد طرحی نودرانداخت ، طرحی که ازهم اکنون چنان لرزه ای بر پيکره نظام انداخته که همچون زنگی مست تيغ بردست به جان مردم بيگناه افتاده وچند مستند ساز را به بهانه همکاری با بی بی سی به بند می کشد اما درباور "حسن اقا " (ملت ايران) اين طرح هر چه باشد بنا بر سوابق تاريخی دولت فيخيمه انگلستان بی شباهت به بازی معروف کلاغ پر نيست به همين دليل بعد از پخش فيلم اخيربی بی سی ، در بين مردم کوچه و بازاربه کنايه و اشاره به هم گفته می شود : " آقا پر ".

بيژن صف سری
http://bijan-safsari.com/


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016