چهارشنبه 20 مهر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

معصومه ابتکار: اصلاح طلبان با اين شرايط برنامه ای برای حضور در انتخابات ندارند، کلمه

دکتر “معصومه ابتکار”، عضو شورای اسلامی شهر تهران و معاون سيد محمد خاتمی در زمان رياست جمهوری يکی از دلايل کاهش حضور زنان در سال های اخير را رويکرد جديد به بحث زنان، پس از دوران اصلاحات عنوان کرد و افزود:« در دولت نهم خيلی روی حضور زنان تأکيد نمی شود و بالعکس تأکيد روی مشاغل خانگی زنان و تربيت فرزند است. از همان زمان هم بحث تفکيک جنسيتی در دانشگاه ها شروع شد و عليرغم صبحت هايی که بيشتر جنبه انتخاباتی داشت، اکنون عملا هم اجرايی شده است. کلا نوع نگاه به قشر زنان، نگاه مثبتی نبوده است و خيلی با دوره اصلاحات تفاوت دارد. سايت خبری آتی نيوز گفت و گويی را در باره ميزان مشارکت زنان در مجلس نهم با “معصومه ابتکار” انجام داده است که پيش روی شماست:

روند حضور زنان در مجلس از دوره اول تا کنون بسيار پرفراز و نشيب بوده و اغلب از کلان شهرها شاهد حضور زنان بوده ايم. نظر شما درخصوص انتخابات آينده چيست؟

اگر فضا به همين منوال باشد، ما درصد زيادی از حضور خانم ها نخواهيم داشت چون اصلاح طلبان هنوز تصميم به حضور نگرفته اند و اگر شرايط به همين شيوه ادامه پيدا کند و اصلاح طلبان هم حاضر نشوند، رقابت جدی صورت نخواهد گرفت و فضای انتخاباتی پرشوری با حضور جوانان، دانشجويان و قشر تحصيلکرده نخواهيم داشت. به هرحال با اين شرايط که اصلاح طلبان اصلا برنامه ای برای شرکت در انتخابات ندارند و همينطور با توجه به هزينه های زيادی که بانوان سياسی اصلاح طلب و فعالان سياسی متحمل شدند و بهای سنگينی که در دو سه سال اخير پرداختند، حدس و گمان من اين است که حضور زنان چه در بحث کانديداتوری و چه بحث مشارکت در انتخابات بسيار کم خواهد بود.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


تحليل شما از کاهش مشارکت سياسی زنان در دوران اخير چيست؟

همانطورکه گفتيد در يک دورانی با افزايش تعداد زنان نماينده روبرو بوديم اما در دوران اخير کاهشی رخ داد که دلايلی دارد. يک دليل آن رويکرد جديد پس از دوره اصلاحات به بحث زنان بوده است که جلوه های مختلفی نيز داشته است. مثلا در دولت نهم خيلی روی حضور زنان تأکيد نمی شود و بالعکس تأکيد روی مشاغل خانگی زنان و تربيت فرزند است. از همان زمان هم بحث تفکيک جنسيتی در دانشگاه ها شروع شد و عليرغم صبحت هايی که بيشتر جنبه انتخاباتی داشت، اکنون عملا هم اجرايی شده است. کلا نوع نگاه به قشر زنان، نگاه مثبتی نبوده است و خيلی با دوره اصلاحات تفاوت دارد.

مسئله دوم، غلبه فضاهای سياسی است. يعنی اگر در يک فضای انتخاباتی رقابت بيشتر جناح های سياسی را داشته باشيم و اگر يک طيف احساس کند شأنی برای حضور ندارند، باعث می شود بحث زنان به حاشيه کشيده شود و اولويت دوم شود. بحث رد صلاحيت کردن خانم ها هم هست که آنها در اين زمينه آسيب پذيری بالايی دارند. مسئله ديگر مکنت مالی است. خيلی از خانم ها واقعاً توان مالی آقايان را ندارند و به دليل ناشناس بودن (مخصوصاً در شهرستان ها) فرصت رقابت از آنها گرفته می شود.

شما تأکيد کرديد که اصلاح طلبان برنامه ای برای شرکت در انتخابات ندارند اما بحث مجلس، بحث يکی دو ماه مسئوليت نيست، اين مسئوليت ها برای چهارسال است که سرنوشت کشور را رقم خواهد زد. با حضور نيافتن يک جبهه مخالف اصولگرايان در مجلس، چه اتفاقی برای روند قانونگذاری و نظارت بر اجرای قوانين و به تبع آن حوزه زنان، خواهد افتاد؟

به نظر من اين مسئله همان چيزی است که مطلوب يک طيف خاصی از اصولگرايی بوده و محدوديت کامل اصلاح طلبان هدفی بوده است که جريانی از اصولگرايان آن را دنبال می کردند. بدين گونه که احزاب، روزنامه ها و تريبون هايشان تعطيل شود و افراد سياسی آن محدود شوند. آنها بارها «مرگ جريان اصلاح طلب» را عنوان کرده اند. به هرحال تحليل آنها اين گونه بود، حتی اگر بسياری از آنها به اشتباه خود پی برده باشند، تا وقتی که بسياری از خسارات وارده به اصلاح طلبان جبران نشود و آزادی بسياری از فعالان ما رقم نخورد، عملاً جريان اصلاحات نيز حضوری در روند انتخابات نخواهد داشت.

از ديد شما، افکار عمومی اغلب به چه سمتی گرايش دارد؟

طبق آمار موجود، نفوذ چهره های اصلاح طلب در ميان قشر جوان، تحصيلکرده، زنان، دانشجويان و تکنوکرات های جامعه بسيار بالاست. دليل آن هم واضح است. هميشه آن طيفی که در قدرت است به دليل آن که عملکردش نقض شده و اشکالات آن عيان شده است، بيشتر در معرض نقد است و افکار عمومی سمت جريانی می رود که از قدرت دور بوده است و جريان نقدکننده است.

اين طبيعی است که افکار عمومی به آن سمت برود که تمايل بيشتر داشته باشد. اين بخشی از فرايند انتقال سالم قدرت بين طيف های مختلف سياسی است. يکی از دلايلی که کارشناسان علوم سياسی به آن معتقدند و ما نيز به جهت تعاليم دينی و اصول اخلاقی به آن معتقديم، اگر نظارت بر جريانی چه به لحاظ درونی و بيرونی صورت نگيرد و از نظر زمانی بر آن قدرت محدوديت نباشد و ملزوم به پاسخگويی نباشد، قطعاً به انحراف کشيده شده و دچار فساد می شود

از نظر قانونی اين روند چگونه تعريف شده است و مسئولان چگونه می توانند نظام سياسی سالمی در دولت داشته باشند؟

قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی به گونه ای تعبيه شده است که اگر به طور کامل و يکپارچه آن را ببينيم، مسئوليت ها، نظارت ها، پاسخگويی ها را ببينيم، قدرت، کامل تحت محدوديت زمانی قرار گرفته و نظارت بر آن صورت می گيرد و قدرت حاضر نبايد تصور کند بايد تا ابد روی کار بماند. بلکه بايد جريان قدرت سيال باشد و بداند برای سلامت نفس خود جريان و احزاب سياسی کشور لازم است که تغيير و تحولات دائمی اتفاق بيفتد. به نظر من مهم است که طيف اصولگرا اين واقعيت را بپذيرد که جريان های سياسی بايد سيال باشند و در قدرت ماندن، هميشه مزيت نيست.

با اين اوصاف فکر نمی کنيد تحريم انتخابات از اساس اشتباه باشد؟

البته بهتر است از واژه تحريم استفاده نکنيم زيرا ما فقط برنامه ای برای حضور در انتخابات نداريم. مسلما اتفاق خوبی برای بحث زنان يا بحث های کلان ديگر مثل بحث اقتصادی که بحث زنان را تحت تأثير قرار می دهد، نخواهد افتاد. اگر ما همين روند افزايش تورم و نرخ بيکاری را داشته باشيم، اولين کسی که در خانواده آسيب می بيند زن است. ما دائماً در مورد حفظ کيان خانواده صحبت می کنيم ولی در خانواده ای که فقر، بيکاری و اعتياد باشد، تقدس و کيانی برايش باقی نمی ماند و در اين بين بالاترين آسيب متوجه زنان است.

به نظر شما عدم حضور اصلاح طلبان در مجلس آينده چه تبعاتی برای حوزه زنان در بر خواهد داشت؟

به نظر من عدم استفاده از اصلاح طلبان يعنی عدم استفاده از يک تجربه مديريتی و سياسی که بخش قابل توجهی از نظام و تاريخ سياسی ما را در برگرفته است. اگر همه آنها را که در گذشته بوده اند، نفی کنيم، افرادی روی کار می آيند که تجربه و پشتوانه مديريتی درستی ندارند. نظام آسيب خواهد ديد و بحث زنان نيز يکی از بحث هايی است که ناخودآگاه دچار آسيب می شود.

فرضيه ای موجود است که جريان انحرافی به عنوان شاخه ای از اصولگرايی، قصد دارد روی حوزه زنان و جوانان برای انتخابات آتی سرمايه گذاری کند. از آنجايی که اين جريان يک موج انحرافی است، ارزيابی شما از نظارت دولت بر اين جريان و جلوگيری از پيشرفت آن چيست؟

درخصوص جريان انحرافی يک سری صحبت ها و تحليل ها مطرح شد و اقداماتی شد. به نظر من اين اقدامات به هيچ عنوان متناسب با آن اتهامات و ادعاها نبود. بنابراين جوری دوگانگی و تضاد در طرز برخورد با جريان انحرافی و جريان اصلاح طلبی ديده می شود. بسياری از خيرانديشی ها، کارآمدی ها و خدمات ارزنده در دوره اصلاحات ناديده گرفته می شود و متأسفانه محدوديت های فراوانی برای شخصيت های اصلاح طلب وجود دارد. ولی چنين برخوردهايی با جريان انحرافی نمی شود و آقايان به طور جد نگران اين جريان نيستند. اين مسئله اين گونه می نمايد که از قبل هماهنگی هايی صورت گرفته باشد و بسياری از عناصر انحرافات به صورت علنی و غيرعلنی فعال هستند و مسلماً از اين جريان آسيب می بينيم.

به نظر شما، نتيجه اين بی توجهی ها نسبت به عملکرد دولت درخصوص جريان انحرافی چيست؟

در سال های اخير لطمه بزرگی از بی اخلاقی و افول اخلاق در سياست خورديم. اين موضوع سؤالات بسياری را در ذهن جوانان مطرح می کند که تداعی آن در قرآن نيز هست: «لماتقولون ما لاتفعلون» يعنی چرا شما چيزی را می گوييد که به آن عمل نمی کنيد. چرا شعارهايی می دهيد که می دانيد به آن عمل نخواهيد کرد. حالا يکبار حرفی می زنند که به آن عمل نمی کنند، يکبار آمار خلاف واقع می دهند. اينها فرقی ندارد با اين گونه رفتارها و اعلام اطلاعات نادرست نمی توانند يک حريم امن برای موقعيت مسئولين به وجود بياورند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016