گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
17 مهر» خبرهای حقوق بشری یکشنبه: پیمان عارف قبل از آزادی ۷۴ ضربه شلاق خورد (+ عکس و فایل صوتی)16 مهر» خبرهای حقوق بشری شنبه: سه ماه بلاتکلیفی چهارشهروند بهایی بازداشت شده در اصفهان 15 مهر» خبرهای حقوق بشری جمعه: بازداشت و اجرای حکم یک شهروند بهایی در مازندران 8 مهر» خبرهای حقوق بشری جمعه: ضرب و شتم دستگیرشدگان مراسم افطاری در زندان تبریز 3 مهر» خبرهای حقوق بشری روز یکشنبه: خبرنگار "ایلنا" بازداشت شد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! خبرهای حقوق بشری جمعه: انتقال یک زندانی سیاسی به زندان قزل حصارخبرهای این صفحه مرتبا به روز می شوند انتقال یک زندانی سیاسی به زندان قزل حصار، کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) وبلاگ نویس زندانی که چندی پیش و با اتهاماتی همچون «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقامات» به تحمل سه سال زندان محکوم شده بود به زندان قزل حصار کرج منتقل گردید. به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، انتقال این زندانی سیاسی که هم اکنون با اتهام جدید «توهین به مقدسات» با خطر صدور حکم اعدام روبروست به زندان قزل حصار کرج در حالی است که این زندان محل نگهداری محکومان به اعدام و مجرمان خطرناک جرایمی همچون مواد مخدر، قتل، تجاوز و شرارت می باشد. با توجه به انتقال این زندانی سیاسی از زندانی در استان البرز به زندانی دیگر در همین استان و همچنین انتقال زندانیان سیاسی از زندان قزل حصار کرج به زندان رجایی شهر در راستای طرح تفکیک جرایم طی چند ماه گذشته، احتمال انتقال آقای پورشجری با هدف اجرای طرح انتقال زندانیان به استان های محل اقامت و همچنین انتقال ایشان به جهت طرح تفکیک جرایم به زندان قزل حصار کرج مردود بوده و این مساله باعث افزایش نگرانی از قصد مقامات قضایی و امنیتی برای تحت فشار قرار دادن این زندانی سیاسی و حتی قتل وی گردیده است. لازم به یادآوری است که سیامک مهر روز سی ام آذرماه و با اتهام «توهین به مقدسات» مورد محاکمه مجدد قرار خواهد گرفت که انتساب این اتهام به این زندانی سیاسی ممکن است صدور حکم اعدام برای وی را در پی داشته باشد. محمدرضا پورشجری معروف به سیامک مهر وبلاگ نویس زندانی که در بیست و یکم شهریورماه سال گذشته در منزل مسکونی خود در شهر مشهد توسط مأموران امنیتی بازداشت گردید، علیرغم مشکلات عدیده جسمی، بدون امکان هرگونه تماس و ملاقات و حتی دیدار با تنها عضو خانواده خود، ابتدا در بند ۸ اطلاعات زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) معروف به بند سپاه و هم اکنون نیز در زندان قرل حصار کرج و در میان زندان خطرناک بسر می برد. این وبلاگ نویس زندانی که پیش از بازداشت، مدیریت وبلاگ «گزارش به خاک ایران» را بر عهده داشت، پس از بازداشت توسط مأموران امنیتی و تحمل ماهها بازداشت و شکنجه نهایتاً طی دادگاهی فرمایشی و غیرعلنی، و بدون امکان دسترسی به وکیل مدافع به تحمل سه سال زندان محکوم گردید. نامه سیامک مهر وبلاگ نویس زندانی به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد، کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) زندانی سیاسی زندان رجایی شهر و نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران که با وجود دریافت حکم سه ساله زندان هم اکنون و با اتهامات جدیدی در معرض صدور حکم اعدامقرار دارد، در نامه ای خطاب به سازمان های مدافع حقوق بشر و همچنین احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بیان شرح حالی از وضعیت یک سال گذشته خود و همچنین فشارها و شکنجه های روحی و جسمی وارده بر وی طی ایام بازداشت پرداخت. «در تاریخ 21 شهریور 1389 برابر با 12 سپتامبر 2010 ماموران اداره اطلاعات کرج با یورش به آپارتمان شخصی من، مرا بازداشت نموده و لوازم بسیاری را با خود به همراه بردند. از جمله کیس کامپیوتر شخصی و رسیور ماهواره، مدارک هویتی از قبیل شناسنامه و پاسپورت و اسناد بانکی. دست نوشته ها و فیش ها و یادداشت های شخصی و متفرقه. کتابها و اشیاء دیگری مانند فلش مموری و سی دی ها که دقیقا متوجه ریز آنها نشدم. ماموران اظلاعات که چهار تن بودند، مرا به بند اطلاعات در زندان رجایی شهر معروف به بند 8 سپاه منتقل کرده و در سلول انفرادی حبس نمودند. در همان روز بازجویی ها آغاز شد و با تهدید شوکر تمامی رمز عبور ایمیل- آدرسها و پسورد وبلاگ های مرا گرفته و با تهیه پرینت از مقاله های مندرج در وبلاگ "گزارش به خاک ایران" و تهیه پرینت از متن ایمیل ها و نامه های متعدد من و تماس های من با هم میهنانم در خارج کشور، به مدت چندین روز متوالی به قصد پرونده سازی و وارد آوردن اتهاماتی از قبیل، "اقدام علیه امنیت ملی"، "تبلیغ علیه نظام"، "توهین به مقدسات" و "توهین به مقامات رژیم اسلامی"، بازجویی هایی همراه با فشار و تهدید را ادامه دادند. به دنبال فشارهای تحمل ناپذیر و برای خودداری از اظهار توبه و پشیمانی، با بریدن رگهای دستم در سلول انفرادی اقدام به خودکشی نمودم که موفق نشدم و مرا به بیمارستان زندان منتقل و مداوا کردند. بازجویی ها همواره با چشم بند و با کتک و ضرب و شتم و فحاشی همراه بود و در یک مورد از من خواستند تا وصیت نامه خود را بنویسم و سپس مرا به روی چهار پایه برده و نمایش اعدام اجرا کردند که هدفشان تهدید و ترساندن من بود. پس از 24 روز مرا به زندان منتقل کردند، ولی به مدت 8 ماه ممنوع ملاقات، ممنوع تلفن و حق تماس با وکیل نداشتم. مرا در سلول انفرادی و یا در اتاقک هایی معروف به "فرعی" همراه با تعدادی از جانیان و اشرار برای ماه ها حبس کردند. دادگاه انقلاب کرج بدون تشکیل دادگاهی عادلانه و واجد لوازم و قواعد حقوقی، از بابت توهین به رهبر جمهوری اسلامی و نیز تبلیغ علیه نظام اسلامی مرا به 3 سال حبس تعزیری محکوم کرده است. و از بابت اتهام توهین به مقدسات پرونده ای را در دادگستری کرج گشوده اند که با توجه به ماده 513 قانون مجازات اسلامی با خطر صدور حکم اعدام مواجهم. در هیچ مورد حقوق من رعایت نگردیده و وکیل نداشتم و هیچ دادگاهی واقعی و علنی نبوده و صلاحیت لازم را نداشته است. مرا بی خبر و بدون اطلاع قبلی و با دستبند و پابند به دادگاهی فرمایشی میبردند که فقط من و دادرس دادگاه حضور داشتیم و از کیفر خواست نیز بی اطلاع بودم. طی این مدت از بازجو و شکنجه گر و بازپرس گرفته تا حتی کارمند شعبه 2 دادگاه انقلاب دائما مرا به مرگ و اعدام تهدید می کردند و من بر طبق ماده 19 اعلامیه حقوق بشر از آزادی بیان استفاده نموده و در وبلاگ شخصی ام اندیشه ها و افکار و آرائ خود را منتشر ساخته ام و اتهاماتی که به من وارد کرده اند بر طبق همین ماده و ماده 18 این اعلامیه که به آزادی عقیده و وجدان صراحت دارد، بی اساس و فاقد وجاهت قانونی است». سیامک مهر نویسنده وبلاگ «گزارش به خاک ایران» نام شناسنامه ای: محمدرضا پورشجری چرایی صدور احکام سنگین برای فعالین کارگری در تبریز در گفتگو با نقی محمودی، هرانا خبرگزاری هرانا - دادگاه انقلاب اسلامی طی یک پروسه دادرسی مشترک برای پنج تن از فعالین کارگری و دانشجویی تبریز، چهار تن از ایشان را در مجموع به ۲۲ سال و نیم حبس و یک نفر را از اتهامات وارده تبرئه کرد. بر این اساس شاهرخ زمانی به یازده سال حبس تعزیری، محمد جراحی به تحمل پنج سال، نیما پور یعقوب به شش سال حبس تعزیری و ساسان واهبیوش نیز به تحمل نود و یک روز حبس محکوم شده اند. صدور چنین حکمی که لااقل کم سابقه بودن آن طی سال های اخیر بدیهی ست، نسبت به موارد مشابه مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفته است. در این خصوص با نقی محمودی، از وکلای دادگستری در تبریز که تاکنون وکالت بسیاری از فعالین سیاسی- مدنی در تبریز را بر عهده داشته و از مطلعین پرونده مذکور نیز است، به گفتگو نشستیم. آقای محمودی معتقد است که احکام صادره برای نامبردگان با رفتاری های آنان هیچ تناسبی ندارد و تنها به علت هراس دستگاه امنیتی از کار گروهی و تشکیلاتی بوده است. متن کامل گفتگوی با این وکیل دادگستری را در زیر می خوانید: آقای محمودی بعنوان وکیل دادگستری در منطقه تبریز که در جریان پرونده ی تعدادی از فعالین دانشجویی و کارگری در تبریز، یعنی آقایان شاهرخ زمانی، محمد جراحی، نیما پوریعقوب، ساسان واهبیوش و بیوک سیدلر هستید. در ابتدا مشخصا بفرمائید که چقدر و چگونه در جریان این هستید؟ این افراد در اقدامی کم سابقه از سوی دادگاه انقلاب مجموعا به ۲۲ سال و نیم حبس محکوم شدند. اتهام این افراد که منجر به صدور چنین احکامی شده، چه بوده است؟ اگر اطلاعاتی راجع به نحوه برگزاری دادگاه این افراد دارید لطفا در اختیار ما قرار دهید. سوال دیگری که مطرح هست این است که آیا این افراد و یا وکلای شان به احکام صادره اعتراض کرده اند؟ این حکم مشخصا به کدام یک این فعالین ابلاغ شده است؟ آقایان زمانی، جراحی، پور یعقوب، واهبی وش و سیدلر در طی دوران بازداشت موقت چه شرایطی داشتند؟ به نظر شما چرا با فعالین کارگری و دانشجویی چنین برخورد سنگینی صورت گرفته است؟ آقای محمودی مطلب دیگری اگر مانده که من در پرسش هایم به آن اشاره ای نداشته ام لطفا بیان کنید. Copyright: gooya.com 2016
|