جمعه 22 مهر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خبرهای حقوق بشری جمعه: انتقال یک زندانی سیاسی به زندان قزل حصار

خبرهای این صفحه مرتبا به روز می شوند

انتقال یک زندانی سیاسی به زندان قزل حصار، کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی

محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) وبلاگ نویس زندانی که چندی پیش و با اتهاماتی همچون «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به مقامات» به تحمل سه سال زندان محکوم شده بود به زندان قزل حصار کرج منتقل گردید.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، انتقال این زندانی سیاسی که هم اکنون با اتهام جدید «توهین به مقدسات» با خطر صدور حکم اعدام روبروست به زندان قزل حصار کرج در حالی است که این زندان محل نگهداری محکومان به اعدام و مجرمان خطرناک جرایمی همچون مواد مخدر، قتل، تجاوز و شرارت می باشد.

با توجه به انتقال این زندانی سیاسی از زندانی در استان البرز به زندانی دیگر در همین استان و همچنین انتقال زندانیان سیاسی از زندان قزل حصار کرج به زندان رجایی شهر در راستای طرح تفکیک جرایم طی چند ماه گذشته، احتمال انتقال آقای پورشجری با هدف اجرای طرح انتقال زندانیان به استان های محل اقامت و همچنین انتقال ایشان به جهت طرح تفکیک جرایم به زندان قزل حصار کرج مردود بوده و این مساله باعث افزایش نگرانی از قصد مقامات قضایی و امنیتی برای تحت فشار قرار دادن این زندانی سیاسی و حتی قتل وی گردیده است.

لازم به یادآوری است که سیامک مهر روز سی ام آذرماه و با اتهام «توهین به مقدسات» مورد محاکمه مجدد قرار خواهد گرفت که انتساب این اتهام به این زندانی سیاسی ممکن است صدور حکم اعدام برای وی را در پی داشته باشد.

محمدرضا پورشجری معروف به سیامک مهر وبلاگ نویس زندانی که در بیست و یکم شهریورماه سال گذشته در منزل مسکونی خود در شهر مشهد توسط مأموران امنیتی بازداشت گردید، علیرغم مشکلات عدیده جسمی، بدون امکان هرگونه تماس و ملاقات و حتی دیدار با تنها عضو خانواده خود، ابتدا در بند ۸ اطلاعات زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) معروف به بند سپاه و هم اکنون نیز در زندان قرل حصار کرج و در میان زندان خطرناک بسر می برد. این وبلاگ نویس زندانی که پیش از بازداشت، مدیریت وبلاگ «گزارش به خاک ایران» را بر عهده داشت، پس از بازداشت توسط مأموران امنیتی و تحمل ماه‌ها بازداشت و شکنجه نهایتاً طی دادگاهی فرمایشی و غیرعلنی، و بدون امکان دسترسی به وکیل مدافع به تحمل سه سال زندان محکوم گردید.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


نامه سیامک مهر وبلاگ نویس زندانی به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد، کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی

محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) زندانی سیاسی زندان رجایی شهر و نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران که با وجود دریافت حکم سه ساله زندان هم اکنون و با اتهامات جدیدی در معرض صدور حکم اعدامقرار دارد، در نامه ای خطاب به سازمان های مدافع حقوق بشر و همچنین احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بیان شرح حالی از وضعیت یک سال گذشته خود و همچنین فشارها و شکنجه های روحی و جسمی وارده بر وی طی ایام بازداشت پرداخت.

«در تاریخ 21 شهریور 1389 برابر با 12 سپتامبر 2010 ماموران اداره اطلاعات کرج با یورش به آپارتمان شخصی من، مرا بازداشت نموده و لوازم بسیاری را با خود به همراه بردند. از جمله کیس کامپیوتر شخصی و رسیور ماهواره، مدارک هویتی از قبیل شناسنامه و پاسپورت و اسناد بانکی. دست نوشته ها و فیش ها و یادداشت های شخصی و متفرقه. کتابها و اشیاء دیگری مانند فلش مموری و سی دی ها که دقیقا متوجه ریز آنها نشدم. ماموران اظلاعات که چهار تن بودند، مرا به بند اطلاعات در زندان رجایی شهر معروف به بند 8 سپاه منتقل کرده و در سلول انفرادی حبس نمودند. در همان روز بازجویی ها آغاز شد و با تهدید شوکر تمامی رمز عبور ایمیل- آدرسها و پسورد وبلاگ های مرا گرفته و با تهیه پرینت از مقاله های مندرج در وبلاگ "گزارش به خاک ایران" و تهیه پرینت از متن ایمیل ها و نامه های متعدد من و تماس های من با هم میهنانم در خارج کشور، به مدت چندین روز متوالی به قصد پرونده سازی و وارد آوردن اتهاماتی از قبیل، "اقدام علیه امنیت ملی"، "تبلیغ علیه نظام"، "توهین به مقدسات" و "توهین به مقامات رژیم اسلامی"، بازجویی هایی همراه با فشار و تهدید را ادامه دادند. به دنبال فشارهای تحمل ناپذیر و برای خودداری از اظهار توبه و پشیمانی، با بریدن رگهای دستم در سلول انفرادی اقدام به خودکشی نمودم که موفق نشدم و مرا به بیمارستان زندان منتقل و مداوا کردند. بازجویی ها همواره با چشم بند و با کتک و ضرب و شتم و فحاشی همراه بود و در یک مورد از من خواستند تا وصیت نامه خود را بنویسم و سپس مرا به روی چهار پایه برده و نمایش اعدام اجرا کردند که هدفشان تهدید و ترساندن من بود. پس از 24 روز مرا به زندان منتقل کردند، ولی به مدت 8 ماه ممنوع ملاقات، ممنوع تلفن و حق تماس با وکیل نداشتم. مرا در سلول انفرادی و یا در اتاقک هایی معروف به "فرعی" همراه با تعدادی از جانیان و اشرار برای ماه ها حبس کردند. دادگاه انقلاب کرج بدون تشکیل دادگاهی عادلانه و واجد لوازم و قواعد حقوقی، از بابت توهین به رهبر جمهوری اسلامی و نیز تبلیغ علیه نظام اسلامی مرا به 3 سال حبس تعزیری محکوم کرده است. و از بابت اتهام توهین به مقدسات پرونده ای را در دادگستری کرج گشوده اند که با توجه به ماده 513 قانون مجازات اسلامی با خطر صدور حکم اعدام مواجهم.

در هیچ مورد حقوق من رعایت نگردیده و وکیل نداشتم و هیچ دادگاهی واقعی و علنی نبوده و صلاحیت لازم را نداشته است. مرا بی خبر و بدون اطلاع قبلی و با دستبند و پابند به دادگاهی فرمایشی میبردند که فقط من و دادرس دادگاه حضور داشتیم و از کیفر خواست نیز بی اطلاع بودم.

طی این مدت از بازجو و شکنجه گر و بازپرس گرفته تا حتی کارمند شعبه 2 دادگاه انقلاب دائما مرا به مرگ و اعدام تهدید می کردند و من بر طبق ماده 19 اعلامیه حقوق بشر از آزادی بیان استفاده نموده و در وبلاگ شخصی ام اندیشه ها و افکار و آرائ خود را منتشر ساخته ام و اتهاماتی که به من وارد کرده اند بر طبق همین ماده و ماده 18 این اعلامیه که به آزادی عقیده و وجدان صراحت دارد، بی اساس و فاقد وجاهت قانونی است».

سیامک مهر نویسنده وبلاگ «گزارش به خاک ایران»

نام شناسنامه ای: محمدرضا پورشجری

چرایی صدور احکام سنگین برای فعالین کارگری در تبریز در گفتگو با نقی محمودی، هرانا

خبرگزاری هرانا - دادگاه انقلاب اسلامی طی یک پروسه دادرسی مشترک برای پنج تن از فعالین کارگری و دانشجویی تبریز، چهار تن از ایشان را در مجموع به ۲۲ سال و نیم حبس و یک نفر را از اتهامات وارده تبرئه کرد. بر این اساس شاهرخ زمانی به یازده سال حبس تعزیری، محمد جراحی به تحمل پنج سال، نیما پور یعقوب به شش سال حبس تعزیری و ساسان واهبی‌وش نیز به تحمل نود و یک روز حبس محکوم شده اند.

صدور چنین حکمی که لااقل کم سابقه بودن آن طی سال های اخیر بدیهی ست، نسبت به موارد مشابه مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفته است.

در این خصوص با نقی محمودی، از وکلای دادگستری در تبریز که تاکنون وکالت بسیاری از فعالین سیاسی- مدنی در تبریز را بر عهده داشته و از مطلعین پرونده مذکور نیز است، به گفتگو نشستیم.

آقای محمودی معتقد است که احکام صادره برای نامبردگان با رفتاری های آنان هیچ تناسبی ندارد و تنها به علت هراس دستگاه امنیتی از کار گروهی و تشکیلاتی بوده است.

متن کامل گفتگوی با این وکیل دادگستری را در زیر می خوانید:

آقای محمودی بعنوان وکیل دادگستری در منطقه تبریز که در جریان پرونده ی تعدادی از فعالین دانشجویی و کارگری در تبریز، یعنی آقایان شاهرخ زمانی، محمد جراحی، نیما پوریعقوب، ساسان واهبی‌وش و بیوک سیدلر هستید. در ابتدا مشخصا بفرمائید که چقدر و چگونه در جریان این هستید؟
آقای جراحی تقریبا حدود 3 سال قبل موکل بنده بود که به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، از طریق نگهداری برخی نشریه ها و اعلامیه های کارگری به 4 ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. ایشان بعد از ابلاغ حکم نتوانستند اعتراض خود را ارائه دهند که پس از ارسال پرونده به احرای احکام حکم جلب ایشان صادر شد و بر همین اساس به زندان منتقل شدند. در این خصوص من بعدها به حکم اعتراض کردم و موفق شدیم در دادگاه تجدید نظر نسبت به تعلیق حکم، اقدام کنیم و ایشان را از زندان بیرون بیاوریم.
بعد از دستگیری این افراد در سال جاری هم با توجه به اینکه من تمامی این افراد - به استثنای ساسان واهبی وش- را از نزدیک می شناختم، نیما و شاهرخ تماس مداوم از داخل زندان با من داشتند و هم چنین خانواده های ایشان هم به دفترم مراجعه می کردند و بنده مشاوره های لازم را به آن ها می دادم؛ به همین خاطر می توان گفت که در جریان کامل پرونده هایشان هستم.

این افراد در اقدامی کم سابقه از سوی دادگاه انقلاب مجموعا به ۲۲ سال و نیم حبس محکوم شدند. اتهام این افراد که منجر به صدور چنین احکامی شده، چه بوده است؟
واقعا در طول سال های اخیر صدور چنین حکمی بی سابقه بوده که برای چهار نفر که دو نفرشان فعال کارگری و دو نفرشان دانشجو هستند صرفا به خاطر بحث و تبادل نظر و خواندن برخی اعلامیه ها و کتاب ها و حتی چاپ یک نشریه ی کارگری چنین حکم سنگینی صادر شود.
اتهام سنگینی که علیه ایشان مطرح شده، یعنی اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از آن اتهام های نخ نمایی ست که در سال های اخیر به اکثر فعالین سیاسی و مدنی در مناطق مختلف منتسب شده و تلاش حاکمیت این است که هرگونه کار گروهی و تشکیلاتی را خنثی بکند چرا که افراد در درون یک تشکیلات و جمع می توانند انرژی فردی خودشان را منسجم کنند و آن را برای پیشبرد هدفی به کار بگیرند. هر چند که من در مورد این افرد معتقدم که هیچ کار عملی ای که مصداق عنصر مادی اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور باشد، انجام نشده. چرا که حتی انتشار یک نشریه کارگری و تقاضا و پیشنهاد برای تشکیل سندیکاهای کارگری هم مصداق اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور نیست چرا که جمهوری اسلامی خود یکی از امضا کنندگان پروتکل هایی ست که تشکیل سندیکاهای کارگری بدون اخذ مجوز در آن پذیرفته شده و اساسا به لحاظ اینکه برخی از سندیکا ها هم در داخل کشور وجود دارد -هرچند که به شکل موثری دارای فعالیت و آن بازدهی لازم نیستند- بحث در مورد تاسیس یک سندیکای جدید نمی تواند مصداقی برای این جرم باشد.
تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی هم اتهامی دم دستی ست که همانند رستوران هایی که پیش قضا برای مشتریانشان در نظر می گیرند این اتهام به تمامی فعالین سیاسی مدنی وارد دانسته می شود.

اگر اطلاعاتی راجع به نحوه برگزاری دادگاه این افراد دارید لطفا در اختیار ما قرار دهید.
پرونده شان در شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز مورد بررسی قرار گرفته و حکم صادر شده است و بحثی که مطرح است این است که به حدی موضوع این ها از لحاظ حقوقی دارای بار منفی و ضعیف بوده که مامور اداره ی اطلاعات، که به سرباز گمنام امام زمان معروف است، موقع خروج بیوک سیدلر که هم پرونده ی باقی افراد بوده و 35 روز در سلول های انفرادی اداره ی اطلاعات قرار داشته و خوشبختانه از کلیه اتهامات تبرئه شده، از ایشان حلالیت طلبیده است. و به نظر من باید از همه ی این عزیزان حلالیت طلبیده می شد. چراکه تا جایی که من در جریان امر بودم این ها به جز بحث و گفتکو و مطالعه ی کتاب و بررسی برخی نشریات کارگری هیچ گونه اقدام عملی در این زمینه انجام نداده اند.

سوال دیگری که مطرح هست این است که آیا این افراد و یا وکلای شان به احکام صادره اعتراض کرده اند؟
احکام صادر شده به همه ی افراد ابلاغ نشده است. بعد از اینکه این حکم به خودشان و یا وکلا -که معمولا در ابتدا به وکلا اعلام می شود- ابلاغ شد بیست روز وقت دارند که نسبت به حکم صادره اعتراض کنند و امید این هست که قضاتی که به صورت نسبی مستقل هستند، پرونده را مورد بررسی منصفانه قرار دهند تا نسبت به صدور حکم برائت این افراد اقدام شود چرا که حکمی که صادر شده با رفتارهای این افراد هیچ تناسبی ندارد.

این حکم مشخصا به کدام یک این فعالین ابلاغ شده است؟
این حکم به شاهرخ زمانی که در زندان هست ابلاغ شده. در مورد نیما پوریعقوب و محمد جراحی هم تا جایی که اطلاع دارم حکمی ابلاغ نشده و البته در جریان امور مربوط به ساسان واهبی وش هم همان طور که اشاره کردم، نیستم.

آقایان زمانی، جراحی، پور یعقوب، واهبی وش و سیدلر در طی دوران بازداشت موقت چه شرایطی داشتند؟
مهم ترین رفتارهای غیرقانونی که در رابطه با این افراد که از خردادماه تا تیرماه سال جاری دستگیر شدند، صورت گرفته این است که همه شان در اداره ی اطلاعات و در سلول های انفرادی نگهداری شدند و فشارهای روحی و فیزیکی زیادی بر روی ایشان اعمال شده. مخصوصا فشارهای روحی و برخی تهدیدها مانند اینکه "ممکن است شما نتوانید تا سال ها از این زندان بیرون بروید"
هم چنین بعد در حالیکه طبق روال عادی زندانی تازه واردتنها ۲-۳ روز در بند قرنطینه نگهداری می شود و بعدها به بند مربوطه که عموما در مورد افراد سیاسی بند مالی ست، منتقل می شوند متاسفانه در مورد این افراد این گونه نبوده پس از انتقالشان به زندان مرکزی تبریز آن ها را مدت ها در بند قرنطینه نگه داشتند؛ مخصوصا در مورد نیما پوریعقوب که ایشان را به عنوان تنبیه به بند مجرمین خطرناک که بندی ست متعلق به قاتلین و و سارقین مسلح، انتقال داده بودند و همینطور آقای شاهرخ زمانی که تا جایی که من اطلاع دارم ایشان هم چنین در بند مجرمین خطرناک قرار دارند. و به نظر من تمامی این موارد یعنی قرار گرفتن در مدت بازجویی در سلول های انفرادی، اعمال هرگونه شکنجه ی روحی و جسمی، تهدید و همینطور بازداشت ایشان که با اتهام وارده تناسبی ندارد، غیرقانونی بوده و همین طور نگهداری شان در زندان هم از لحاظ اینکه زندان های ایران گنجایش نگهداری این تعداد زندانی را ندارد و تقریبا 4-5 برابر بیشتر از استاندارد خودِ جمهوری اسلامی در آن نگهداری می شوند و اینکه زندانی را در بند مخصوص خودشان نگه نمی دارند در صورتی که طبق آیین نامه سازمان زندان ها افرادی که اتهام مشخصی دارند باید در بند خودشان نگهداری شوند و وقتی یک زندانی سیاسی را به جای اینکه به بند مالی منتقل کننند به بند مجرمین خطرناک می فرستند این هم خود شکنجه ی مضاعفی ست که در مورد این افراد هم صادق بوده است.
چرا آقای شاهرخ زمانی کماکان در بازداشت به سر می برند؟
مسئولان برای آزادی آقای زمانی وثیقه ی سنگینی تعیین کرده اند که ایشان قادر به تامین آن نیست و همان طور که گفتم هم اکنون در بند مجرمین خطرناک زندان مرکزی تبریز نگهداری می شود.

به نظر شما چرا با فعالین کارگری و دانشجویی چنین برخورد سنگینی صورت گرفته است؟
به نظر من ترس جمهوری اسلامی بیشتر از کارهای گروهی و تشکیلاتی هست. یعنی جمهری اسلامی تا زمانی که فردی به تنهایی فعالیت می کند زیاد حساسیتی به موضوع نشان نمی دهد اما وقتی تعدادی از افراد جمع می شوند تا کار گروهی ای را انجام دهند، -حالا این کار گروهی ممکن است مطالعه و یا نقد یک کتاب یا نشریه یا اینکه بحث و نظر خواهی در مورد اینکه جمع و انجمن تشکیل و یا سندیکای کارگری ای تاسیس شود، باشد- در این مورد جمهوری اسلامی بسیار حساسیت دارد. چرا که هیچ علاقه ای به این ندارد که تشکیلاتی راه بیفتد و عده ای عضو آن شوند و بعد از مدتی این اعضا به صورت تصاعدی بالا روند که این موجبات به خطر افتادن امینت جمهوری اسلامی را سبب شود. در حقیقت فلسفه ی ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی هم بر این اساس هست که بیشتر از دو نفر جمع نشوند تا یک کار گروهی و تشکیلاتی را پیش ببرند.

آقای محمودی مطلب دیگری اگر مانده که من در پرسش هایم به آن اشاره ای نداشته ام لطفا بیان کنید.
من مطلب خاصی ندارم فقط اعتقادم بر این است که این عده فقط به اندیشیدن خطر کردند و این مسئله یعنی اندیشیدن در جمهوری اسلامی بزرگترین جرم است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016