شنبه 7 آبان 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خدا سايه خانم کلينتون را کم نکند! حسين شريعتمداری، کيهان (ايران)

۱-اوايل آبان ماه ۱۳۸۴- اکتبر ۲۰۰۵- خبرنگار «سی.ان.ان» که برای تهيه گزارش و مصاحبه به کيهان آمده بود، با اشاره به حمله نظامی آمريکا به عراق و حضور همزمان نظاميان آمريکا در شرق و غرب ايران- افغانستان و عراق- نظر نگارنده را دراين باره جويا شد که به وی گفته شد؛ «اگر آقای جرج بوش آدم جنايتکاری نبود وظيفه خود می دانستيم برای سلامتی و طول عمر وی دست به دعا برداريم»! و در مقابل ابراز تعجب خبرنگار سی.ان.ان که در همان حال به دوربين دار و صدابردار برای ضبط دقيق صوت و تصوير تاکيد می کرد به ايشان گفته شد «شما آمريکايی ها نمی دانيد که برخورداری از دشمن نادان چه امتياز بزرگی است»! و در ادامه به نمونه هايی از دستاوردهای حمله نظامی آمريکا به عراق که علی رغم خواست جرج بوش نصيب ايران شده بود اشاره رفت، چند ماه بعد از پخش اين مصاحبه از شبکه تلويزيونی سی.ان.ان. «براون بک» سناتور جمهوريخواه از کانزاس که به کينه توزی عليه جمهوری اسلامی معروف است و يکی از مدافعان سرسخت تحريم ايران بوده است نيز در يک کنفرانس خبری به مقايسه ميان اهداف از قبل اعلام شده آمريکا در حمله به عراق و آنچه که آن هنگام به دست آورده است پرداخت و با اشاره به سرنگونی رژيم صدام، حاکميت اسلامگرايان در عراق، آسيب جدی گفتمان ليبرال دموکراسی در منطقه، تبديل عراق به همپيمان استراتژيک جمهوری اسلامی ايران و... نتيجه گرفت که هزينه های مالی و تلفات انسانی اين حمله نظامی به آمريکا تحميل شده است و دستاوردهای آن به حساب منطقه ای جمهوری اسلامی ايران ريخته شده.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سناتور براون بک در همين کنفرانس خبری با لحنی نيشدار گفت «مقايسه سود و زيان حمله نظامی آمريکا به عراق اين تلقی را پيش می آورد که حمله نظامی به عراق را جمهوری اسلامی ايران به پرزيدنت جرج بوش تحميل کرده است»! اين بخش از اظهارات سناتور براون بک با واکنش فوری و تند سخنگوی کاخ سفيد روبرو شد که آن را با منافع ملی آمريکا ناسازگار ارزيابی کرده بود و سناتور جمهوری خواه کانزاس توضيح داد که در اظهارات خود جدی نبوده و قصد شوخی داشته است! و اين در حالی بود که براون بک شواهد محسوس و قابل مراجعه ای را به اظهارات خود پيوست کرده و نشان داده بود طرح حمله نظامی آمريکا به عراق «احمقانه»! بوده است.

۲- روز چهارشنبه ۴ آبان ماه جاری -۲۶ اکتبر ۲۰۱۱- خانم هيلاری کلينتون
وزير امور خارجه آمريکا در اقدامی غيرمنتظره که با توجه به جايگاه و موقعيت سياسی وی در هيئت حاکمه آمريکا، «بيرون از عرف ديپلماتيک» ارزيابی شده است، ابتدا با شبکه فارسی زبان «بی بی سی» و ساعتی بعد با شبکه فارسی زبان صدای آمريکا «VOA» به مصاحبه نشست و اظهارات سخيف و خنده داری درباره جمهوری اسلامی ايران بر زبان آورد که با جرأت می توان گفت، نمايش قابل تقديری! از يک دشمن احمق بود و جا دارد مردم ايران و همه ملت های مسلمان همنوا با حضرت سجاد عليه السلام، خدای مهربان را به خاطر ارزانی داشتن اين دشمن نادان شاکر باشند، اگرچه به قول سعدی؛
«از دست و زبان که برآيد کز عهده شکرش به درآيد»!

پرداختن به تمامی اظهارات خانم هيلاری کلينتون در دو مصاحبه پی در پی او با شبکه های تلويزيونی فارسی زبان انگليس و آمريکا اگرچه به نمايش گذاردن دست خالی مقامات آمريکايی در مقابله و چالش با ايران اسلامی است و اميد است صدا و سيمای کشورمان متن کامل اين دو مصاحبه را به جای يکی از برنامه های «رازبقا» پخش کند! ولی اين مختصر را گنجايش آن پرحرفی نيست و از اين روی به چند نکته گفتنی درباره مصاحبه های ياد شده بسنده می کنيم.

۳- وزير امور خارجه آمريکا، ابتدا به پشتيبانی دولت آمريکا از فتنه ۸۸ و اينکه «دولت آمريکا، در حمايت از معترضان هرچه از دستش برمی آمد انجام داده است» اشاره کرده و از ناکامی اين فتنه آمريکايی-اسرائيلی ابراز تأسف می کند. خانم کلينتون اعتراف می کند که عوامل داخلی فتنه از آمريکا خواسته بودند «دولت آمريکا در حمايت از جنبش سبز(!) به گونه ای عمل کند که عامل و حامی اصلی اين جنبش تلقی نشود». تا اينجا وزير خارجه آمريکا بی آن که بخواهد و يا متوجه باشد که دست به چه اعترافی زده است، يک گام بلند و سودمند به نفع جمهوری اسلامی ايران برمی دارد و برتمامی مستندات به دست آمده از فتنه ۸۸ و اعترافات بازداشت شدگان مهر تائيد می زند و علی رغم تبليغات گسترده رسانه های آمريکايی و انگليسی و اسرائيلی که عاملان و سران فتنه ۸۸ را بی تقصير معرفی می کردند، خانم کلينتون از جايگاه وزير خارجه آمريکا تصريح می کند که فتنه گران «ستون پنجم» آمريکا در ايران اسلامی بوده اند و بديهی است که در تمامی سيستم های حقوقی دنيا، «ستون پنجم»ها به اشد مجازات محکوم می شوند.

۴-خانم هيلاری کلينتون، چنانکه گويی با هووی خود «خانم مونيکا» جرّ و بحث کرده و برای او خط و نشان می کشد در اظهاراتی سخيف و احمقانه می گويد اگر معترضان در ايران نيز مانند مردم ليبی از آمريکا درخواست کمک کنند، دولت آمريکا به کمک آنان می شتابد! اين تهديدهای ناشيانه در حالی است که اولا؛ مردم ليبی با دخالت ناتو در انقلاب اسلامی آنان به شدت مخالف بودند. ثانيا؛ آمريکا، انگليس، فرانسه، ايتاليا و اسرائيل را حاميان اصلی سرهنگ قذافی می دانستند و در تظاهرات پيوسته خود بيشترين اعتراض ها را عليه اين چند کشور غربی که مهره های اصلی «ناتو» هستند، سرداده بودند و نهايتا نيز علی رغم تلاش گسترده آمريکا و متحدانش با صراحت اعلام کردند که خواستار برپايی يک نظام اسلامی در کشورشان هستند. ثالثا؛ خانم کلينتون فراموش کرده است که مردم مسلمان ايران با چه قدرت و اقتداری گروهک های تروريستی مسلح را به زباله دان تاريخ فرستادند، بنابراين اگر نگاه کلينتون به مردم ايران است که مردم ايران در جريان فتنه ۸۸، حماسه ۹ دی و حضور همه ساله ۲۲ بهمن و اخيراً در استقبال بی نظير و مثال زدنی از رهبر معظم انقلاب در سفر ايشان به کرمانشاه که در سراسر ايران اسلامی تکرارشدنی است و... نفرت و انزجار عميق خود از آمريکا و متحدانش را به نمايش گذارده اند و اما، چنانچه منظور کلينتون، اصحاب اندک و کم شمار فتنه ۸۸ است که بايد گفت؛ «موز را زور و قوتی گر بود کمر خويش راست می فرمود»!

۵- يکی از خنده دارترين بخش از اظهارات هيلاری کلينتون، آنجاست که درباره اتهام اخير دولت آمريکا به جمهوری اسلامی ايران، سخن می گويد. اين بخش از سخنان خانم کلينتون به اندازه ای بی پايه و اساس است که مجری شبکه بی بی سی با پوزش از وی، می گويد؛ بسياری معتقدند که اين اتهام و طرحی که به ايران نسبت داده می شود «پيش پا افتاده» و «مبتذل» است- مجری از اين اتهام با واژه BANAL ياد می کند- و خانم کلينتون که از اين سؤال به طور محسوسی عصبانی شده است به ادعانامه- کيفرخواست- دادستان کل آمريکا عليه «منصور ارباب سيار» اشاره می کند و به جای ارائه دليل برای اثبات اين ادعا می گويد «سپاه قدس سابقه اينگونه عمليات را دارد و اين خود دليل محکمی است بر اين که می تواند در توطئه قتل سفير عربستان نيز دست داشته باشد»! و هيچ نشانه ای از سوابق مورد ادعای خويش ارائه نمی کند. خانم کلينتون که انگار متوجه پريشان گويی خود شده است در ادامه پاسخ به سوال ياد شده می گويد «البته اميدواريم دولت آمريکا بتواند اين اتهامات را در دادگاه ثابت کند»!

گفتنی است که طی ۳۲ سال گذشته برای اولين بار است که يکی از اتهامات دولت آمريکا به جمهوری اسلامی ايران نه فقط با مخالفت، بلکه با تمسخر بسياری از مقامات رسمی و رسانه های معروف آمريکايی روبرو می شود. تا آنجا که هفته نامه آمريکايی «تايم» علی رغم نزديکی اعلام شده با کاخ سفيد، اين اتهام را مضحک و با سناريوهای تخيلی فيلم های هاليوودی قابل مقايسه دانسته است و «رابرت بائر» مأمور برجسته سيا در خاورميانه اظهار می دارد: سطح کار نيروی قدس بسيار بالاتر از آن است که چنين طرح های دم دستی داشته باشد و خطاب به دولتمردان آمريکايی می گويد: «با شناختی که من از نيروی قدس دارم، اگر تصميم بگيرد که شما بميريد، حتما خواهيد مرد»!
هيلاری کلينتون که فهميده است پاسخ وی به پرسش ياد شده تا چه اندازه بی پايه و سخيف بوده است در مصاحبه بعدی با VOA- در همان روز- به فکر جبران می افتد و در پاسخ به همين سوال فقط می گويد «ما اسناد فراوانی در اختيار داريم که در دادگاه ارائه خواهيم کرد»!

۶- وزير امور خارجه آمريکا در پاسخ به اين سوال که «شما از يکسو می گوئيد طرفدار جدی مردم ايران هستيد و از سوی ديگر دست به تحريم هايی زده ايد که آثار آن متوجه همين مردم است» می گويد «آمريکا چاره ای جز انجام اين تحريم ها ندارد»! و هنگامی که با پرسش بعدی مجری که اشاره تلويحی به تناقض ميان ادعای مردم دوستی آمريکا و تحريم عليه همين مردم روبرو می شود، يک برگ ديگر به نفع جمهوری اسلامی ايران رو می کند و بی آن که متوجه باشد، اعتراف می کند که هدف اصلی از تحريم ها و اتهام تروريستی اخير به ايران، ايجاد تمايل در جمهوری اسلامی ايران به مذاکره با آمريکاست و با استيصالی که آشکارا نشان می دهد آمريکا تا چه اندازه از اين که مورد تحقير ايران قرار گرفته عصبانی است، ابراز اميدواری می کند که ايران در پی اين تحريم ها به مذاکره با آمريکا تن بدهد. به بيان ديگر، خانم کلينتون با صراحت به دست بالا و اقتدار جمهوری اسلامی ايران در چالش با آمريکا اعتراف می کند. اظهارات خانم کلينتون درباره انقلاب های اسلامی منطقه و ادعای حمايت از آنها در حالی که خروش مردم در تمامی تحولات اخير عليه ديکتاتورهای دست نشانده آمريکا نظير حسنی مبارک، بن علی، عبدالله صالح، پادشاه اردن، آل سعود، آل خليفه و... است نيز قبل از آن که تعجب آور باشد خنده دار است و موارد ديگری از اين دست که در اين وجيزه نمی گنجد و تنها می توان از ژرفای دل دست به دعا برداشت و از خدای مهربان، ادامه مسئوليت خانم هيلاری کلينتون در پست وزارت امور خارجه آمريکا را آرزو کرد!

۷- و بالاخره، نکته درخور توجه اين که در هيچيک از دو مصاحبه ياد شده هيچ پرسشی درباره جنبش فراگير وال استريت و دامنه گسترده آن به بيش از ۱۲۰۰ شهر بزرگ از ۸۴ کشور جهان مطرح نمی شود و حال آن که مردم آمريکا و ساير کشورهای اروپايی مخالفت جدی خود با نظام سرمايه داری را به صراحت فرياد می زنند و با شعار معروف «ما ۹۹ درصديم که تحت سلطه يک درصدی حاکمان آمريکايی و اروپايی قرار گرفته ايم» ضمن تاکيد بر غيرمردمی بودن اين حکومت ها از ادامه جنبش تا رسيدن به خواسته های مشروع خود سخن می گويند و به گفته تمامی صاحبنظران اروپايی و آمريکايی جنبش وال استريت، اصلی ترين، جدی ترين و بی سابقه ترين تهديد عليه دولت های غربی است. از اين روی حضور شتابزده و غيرمنتظره هيلاری کلينتون در دو شبکه مورد اشاره برخلاف ظاهر آن، نشانه استيصال آمريکا در مقابل جنبش وال استريت، احساس ضعف و شکست از خيزش های اسلامی منطقه و سقوط پی درپی ديکتاتورهای دست نشانده است که به اعتراف استراتژيست های معروف آمريکايی و اروپايی در تمامی اين تحولات اثرپذيری از انقلاب اسلامی ايران به وضوح ديده می شود. مردم در آمريکا، انگليس، ايتاليا، يونان و...خيزش خود را با حرکت انقلابی مردم مصر در ميدان «التحرير» مقايسه می کنند. در اقدام مضحک هيلاری کلينتون نبايد وحشت آمريکا و متحدانش از حج امسال و فرياد برائت از مشرکين ملت های مسلمان را که اين روزها به فريادی فراگير تبديل شده است، ناديده گرفت.

حسين شريعتمداری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016