گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
23 آذر» علی مطهری: هيأترييسه مقصر عدم قرائت گزارش حمله به کوی دانشگاه بود، شرق4 آذر» علیمطهری: جوانفکر و همکارانش اگر به برخورد خشن با معترضان انتخابات، اعتراض میکردند اين بلا به سرشان نمیآمد، تابناک 30 آبان» علی مطهری: نظام رياستی برتری خود را دارد، جمهوری اسلامی عين دموکراسی است، مهر 11 آبان» علی مطهری: راهی جز استعفا باقی نماند، سوال از رييسجمهور به آينده نظام مربوط است، ايسنا 11 آبان» با مخالفت ۱۵۵ نماينده با استعفا؛ عــلــی مــطــهــری نماينده تهران باقی ماند، ايسنا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! علی مطهری: برخی نمايندگان فعلی به درد مجلس نمیخورند، برخی نگاههای جبهه پايداری،بسيارخطرناک است، ايسناعلی مطهری، نوع نگاه سياسيون به جايگاه ولايت فقيه، دلايل شکلگيری اتفاقات پس از انتخابات سال ۸۸، علت فعال نبودن احزاب، سرنوشت طرح سوال از رييس جمهور، دلايل تسخير سفارت انگليس و پارهای از مسائل سياسی کشور را مورد تحليل و واکاوی قرار داد. اين نماينده اصولگرای مجلس شورای اسلامی درگفتوگوی تفصيلی با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)، با تاکيد به اينکه التزام به ولايت فقيه هيچ تکليفی را از دوش ما ساقط نمیکند، گفت: ولايت فقيه استقلال هيچ نهادی را مخدوش نمیکند. نماينده تهران درمجلس، با تشريح نگرش سياسيون کشور نسبت به ولايت فقيه و تاثير آن بر عملکرد احزاب و جريان های سياسی گفت: نسبت ولايت فقيه با احزاب و جريانهای سياسی بسيار حساس و کليدی است، در بين سياسيون دو نگاه نسبت به ولايت فقيه وجود دارد، عدهای معتقدند در هر موضوع و هر موضعگيری سياسی بايد استقلال فکری و اجرايی داشت و تنها در احکام حکومتی ملزم به اطاعت محض از ولیفقيه بود، اين گروه التزام به ولايت فقيه را به معنای نظرخواهی از ولیفقيه در هر موضوعی و کشف مکنونات قلبی مقام رهبری نمیدانند.
وی افزود: اما نگاه دوم معتقد به هماهنگی همه تصميمات سياسی خود با ولیفقيه هستند، اين گروه بر اين باورند که حتی بايد ميل قلبی مقام رهبری درباره موضوعات خرد و کلان را کشف کرد، آنان از فکر و عقل خود کمتر استفاده کرده و کمتر به تفکر، تعقل و اظهارنظر در حوزه های سياسی و اجتماعی پرداخته و بيشتر به تکرار نظرات ولیفقيه مشغولند.
عضو کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، با تاکيد به اينکه اين دو برداشت در عمل سياسيون بسيار تأثيرگذار است و راه و مسير آنان را از يکديگر جدا میکند، گفت: بنده نگرش درست را نگرش اول میدانم، ولايت فقيه هيچ منافاتی با استقلال فکری افراد ندارد و التزام به ولايت فقيه هيچ تکليفی را از دوش ما ساقط نمیکند، اين طور نيست که ولی فقيه فکر کند و تصميم بگيرد و بقيه فقط عمل کنند، هر کسی در جايگاه خودش بايد فکر کرده و اظهارنظر کند، فقط در جايی که حکم حکومتی صادر میشود بايد بدون چون و چرا اطاعت کرد.
مطهری خاطرنشان کرد: نظر مقام رهبری نيز همين است، معظمله بارها به اشکال گوناگون بر اين موضوع صحه گذاشتهاند و حتی تأکيد کردهاند که «مرز التزام به ولايتفقيه احکام حکومتی است». اگر احزاب برخلاف نظر ولیفقيه در امور سياسی يا اجتماعی نظری داشتند و حکم حکومتی هم در کار نبود، هيچ خدشهای به اعتقاد آنان نسبت به ولايت فقيه وارد نمیشود، حتی مجلس میتواند برخلاف نظر ولیفقيه مصوبه داشته باشد، اگر اشکال شرعی داشت، شورای نگهبان ايراد میگيرد و اگر مصلحت بزرگی ناديده گرفته شده بود آن وقت ولیفقيه تذکر میدهند و مجلس اصلاح میکند. وی احياء نظام حزبی در کشور را منوط به اصلاح ديدگاه سياسيون نسبت به اصل ولايت فقيه دانست و تصريح کرد: نوع برداشت از اين اصل بسيار حائز اهميت است و تا به درستی حل نشود مسئله حزبگرايی نيز حل نمیشود و اصلا يکی از موانع شکلگيری احزاب شايد همين موضوع است.
وی متذکر شد: برخی افراد فکر میکنند با وجود نهادی به نام «رهبری» و اصلی به نام «ولايت فقيه» چه نيازی به وجود احزاب است؟ مثلا رهبری در زمان انتخابات نظرشان را به شکلی بيان میکنند و ديگر نيازی به احزاب نيست. در بررسی طرحها و لوايح مختلف در مجلس نيز ولی فقيه نظرش را اعلام میکند و مجلس تکليف خود را میفهمد و نيازی به احزاب نيست. عضو کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه گفتوگو با ايسنا افزود: اين تفکر، تفکر اشتباهی است و برداشتی غلط از ولايت فقيه است که بيشتر هم در بين اصولگرايان رايج است، اين نقص اصولگرايان بايد برطرف شود، وجود ولايت فقيه کشور را از وجود احزاب بینياز نمیکند. ولايت فقيه تضادی با شکلگيری احزاب ندارد و اصلا هر کدام کارکرد خودشان را دارند. احزاب میتوانند مستقلا طرحها و ايدههايی را مطرح کنند. حتی اين طرحها میتواند مخالف نظريات ولیفقيه باشد. احزاب فقط در احکام حکومتی ملزم به اطاعت از ولیفقيه هستند.
وی تأکيد کرد: مجلس محل بحث آزاد است، بايد اين فضا در مجلس وجود داشته باشد که بحثها راحت انجام شود،از اين رو مرز التزام به ولايت فقيه و لوازم وجود احزاب بايد به درستی مشخص شود. مطهری بار ديگر تاکيد کرد: در خصوص نسبت احزاب با ولايت فقيه اگر نگرش اول مبنا قرار گيرد، اختيار و تأثير احزاب به شدت کاهش میيابد و احزاب ديگر نقش مشاور و اتاق فکر را نخواهند داشت بلکه واسطهای برای انتقال نظريات ولیفقيه به پيروان خود می شوند اما اگر نگرش دوم مبنا قرار گيرد آن وقت حزب به معنای واقعی اتاق فکر و در مسائل سياسی و اجتماعی تأثيرگذار خواهد بود. مطهری همچنين افزود: يکی از نقايص ما سياسيون کشور اين است که کمتر به مسائل فکری و ايدئولوژيک میپردازيم، بعد در عمل به مشکل برمیخوريم و همديگر را متهم به مثلا ضديت با ولايت فقيه میکنيم، جريانهای سياسی اين اتهام را رد میکنند و برای مردم روشن نمیشود که بالاخره کدام يک درست میگويند، در حالی که اگر اين مرزها به صورت دقيق روشن شود بسياری از اين مشکلات حل میشود.
وی با تاکيد براين که فضای طرح اين قبيل مباحث تا حدودی وجود دارد و فضای کامل آن نيز بايد به وجود آيد، گفت: بزرگان بايد وارد اين مباحث شوند و با صراحت اين بحثها را مطرح کنند. خود مقام معظم رهبری بارها نشانههايی را بروز دادهاند و اشارات معظمله نشان میدهد نظر ايشان نيز همين است که ولايت فقيه استقلال هيچ نهادی را مخدوش نمیکند، يکی از شاهدهای اين سخن بيانات ايشان در سفر اخير به کرمانشاه است که فرمودند «نمايندگان وظايفی دارند، رهبری در کار آنها نه دخالت میکند و نه حق دخالت دارد.» اين عضو کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی يادآور شد: اگر مقام رهبری مثلا در جايی میفرمايند «من فلان موضوع را میپسندم»، آن وقت ديگر هيچ کس به دليل اين سخن ايشان سخنی نگويد، چنين وضعيتی، وضعيت خوبی نيست، بايد اين را دانست که تا وقتی ولیفقيه در مسائل مختلف، حکم حکومتی ندهند جريانهای سياسی میتوانند نظر ديگری بدهند و آزادند حرف خود را بزنند.
وی با اشاره به بينش و عملکرد مقام معظم رهبری در برخورد با افراد منتقد، گفت: بارها ديده شده که در يک مراسم رسمی فردی از رهبر انقلاب سؤالی پرسيده و ايشان با روی باز جواب دادهاند و انتقاد از خود را امری نکوهيده تلقی نکردهاند و بدون آن که از آن فرد ناراحت شوند، سخن انتقادی را گوش کرده و پاسخ دادهاند و حتی از آن فرد تشکر هم کردهاند. مطهری همچنين سوال و انتقاد از شخصيتها را امری طبيعی دانست و خاطرنشان کرد: اطرافيان و مريدها در پارهای موارد موضوع را از روال عادی خارج میکنند و شخص مورد نظرشان را در حدی قديس و آسمانی جلوه میدهند که میخواهند از او بت بسازند، اينها در حقيقت دنبال منافع خودشان هستند و دوست ندارند شخصيت مورد علاقهشان مورد سؤال و انتقاد قرار گيرد.
مطهری با نکوهش اين فضاسازی ها، يادآور شد: شهيد مطهری در کتاب «پاسخها به نقدهايی بر کتاب مسئله حجاب» میگويند «هر مقام غيرمعصومی اگر در جايگاه غيرقابل انتقاد قرار گيرد، هم خودش فاسد میشود و هم جامعه را فاسد میکند.» يعنی اصلا مقام غيرقابل انتقاد نداريم، در زمان حضرت علی(ع) افرادی پای منبر ايشان در مسجد برخاسته انتقاد می کردند يا به حضرت توهين میکردند ولی ايشان با روی باز با آنان برخورد میکردند و جواب منطقی میدادند و از برخورد اصحاب با آنان نيز جلوگيری میکردند. مطهری اين ديدگاه و منش اميرالمومنين(ع) را موجب از بين رفتن روحيه و نگاه قديسسازی دانست و خاطرنشان کرد: اگر نگاه به ولايت فقيه درست شد آن وقت میتوان احزاب موفقی داشت ولی اگر نگاهمان نگاه برخی اصولگرايان باشد که در هر طرح يا موضوعی میگويند بايد ديد آقا چه میگويند؟ اين افراد استقلال فکری خود را از دست دادهاند و طبيعی است که حزب هم مفيد فايده نخواهد بود،اين افراد حزب را در سطح يک واسطه تنزل دادهاند.
مطهری با بررسی آثار نگرش نوع دوم سياسيون نسبت به ولايت فقيه و تاثيرات آن بر اوضاع داخلی کشور، گفت: به عنوان مثال اگر نگاه به ولايت فقيه درست بود، حوادث پس از انتخابات دهم رياست جمهوری اتفاق نمیافتاد، قبل از اين انتخابات مقام معظم رهبری ملاکهايی را برای کانديدای اصلح بيان کردند و اين، حق ايشان بلکه وظيفه رهبری است.
وی افزود: به طور طبيعی اين ملاکها بر يکی از کانديداها بيشتر صدق میکرد يا برداشت عدهای اين بود که بر فلان آقا بيشتر صدق میکند، بعد عدهای که سنگ ولايت فقيه را خيلی به سينه میزنند آمدند و گفتند نظر آقا فرد "الف" است و فضا را به گونهای ساختند که هيچ يک از اصولگرايان نبايد دنبال کانديدای ديگری باشد و اساسا طرفداری از غير آقای "الف" برخلاف التزام به ولايت فقيه است، در حالی که اصلا انتخابات يعنی عمل کردن افراد به تشخيص خود و اساسا تشخيص اصلح بر عهده خود فرد است، اين موضوع همچون اثبات رؤيت هلال شب اول ماه شوال است، اگر فردی شخصا هلال ماه را رؤيت و يقين پيدا کرد، اينجا ديگر نظر مرجع تقليد برای او ملاک نيست، در انتخابات نيز هر فردی شخصا بايد اصلح را انتخاب کند.
وی ادامه داد: يا در نمونهای ديگر، مقام رهبری پيشنهاد طرح نظارت بر نمايندگان را مطرح کردند، اين پيشنهاد، نظر بود نه حکم حکومتی، افرادی در مجلس با اين طرح مخالف بودند و معتقد بودند دست نماينده بسته میشود و فايدهای ندارد. در روز بررسی طرح نظارت بر نمايندگان بنده و يک نفر از اصلاحطلبان به عنوان مخالف صحبت کرديم، در اينجا نظر مخالف اشکالی ندارد چون حکم حکومتی نبود،اظهارنظر در اين باره هيچ مغايرتی با التزام به ولايت فقيه ندارد. اين عضو کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تاکيد کرد: مردم میتوانند از فردی که تشخيص دادهاند اصلح است، حمايت کنند و به او رأی بدهند نه اينکه چون گفته میشود ميل رهبری به فرد الف است عملا مجبور باشند از او حمايت کرده و به او رأی بدهند. مطهری در گفتوگو با ايسنا يادآور شد: در انتخابات گذشته در بين اصولگرايان اگر فردی تصميم داشت سراغ کانديدای ديگری برود عدهای به او حمله میکردند که شما حق نداريد کانديدای ديگری را مطرح کنيد، چرا؟ چون ما احساس میکنيم ميل آقا به فرد "الف" است و همه بايد مطيع باشيم، در حالی که اين، برداشتی کاملا غلط است و اصلا انتخابات را بیمعنا میکند.
وی با اشاره به آثار منفی اين نگرش، گفت: نتيجه اين تفکر چه میشود؟ نتيجه آن میشود که افرادی که طرفدار دو آتشه ولايت فقيه هستند میگويند پس فرد "الف" حتما بايد رأی بياورد و مخالفان میگويند بايد کاری کرد تا فرد "الف" حتما رأی نياورد، در چنين فضايی جامعه دوقطبی شده و حالت بسيار خطرناکی ايجاد میشود که ديديم انتخابات سال ۸۸ به چه صورتی شد، خود رهبری هم قطعا با اين روشها مخالفند و بارها اعلام کردند که «نظر مرا کسی نمیداند» اما دوستان نادان تمکين نمیکنند. وی افزود: اين در حالی بود که وقتی به همان آقايان اصولگرا مراجعه میشد، در محافل خصوصی مدعی بودند در صورت ادامه يافتن مديريت فعلی کشور ساقط می شود اما در محافل عمومی عکس اعتقاد خود را بيان کرده و تأکيد میکردند همه بايد به آقای "الف" رأی بدهيم که در واقع نوعی نفاق شکل گرفت. مطهری بار ديگر بر اين اعتقاد تاکيد کرد که نوع نگاه به ولايت فقيه در خيلی مسائل اثرگذار است و اگر اين نگاه اصلاح نشود در بسياری امور به مشکل بر میخوريم.
وی افزود: اگر برداشتمان از اصل ولايتفقيه اصلاح شود، اين اصل، اصلی بسيار مترقی است و اصلا حافظ انقلاب و جمهوری اسلامی است و اگر نباشد ظرف چند ماه انقلاب از مسيرش خارج میشود، در موضوع احزاب نيز نوع برداشتمان از ولايت فقيه بسيار مهم است. برداشت اول موجب بیخاصيت شدن احزاب است ولی برداشت دوم موجب مفيد و مؤثر بودن آنها می شود. مطهری گفت: احزاب برای به دست گرفتن قدرت تشکيل میشوند و نفس «قدرتطلبی» امر بدی نيست، مشکل کار از آنجا آغاز میشود که منافع فردی و حزبی بر منافع ملی و ارزشهای اخلاقی ترجيح داده شود، حضرت يوسف نيز از عزيز مصر خواست تا او را خزانهدار حکومت کند، بسياری از اولياء الهی به دنبال قدرت بودهاند ولی قدرت را برای اجرای عدالت و پيادهکردن احکام الهی میخواستهاند.
وی تاکيد کرد: اين خيلی مهم و حياتی است که قدرت برای نيل به چه چيزی به خدمت گرفته شود؟ آيا قدرت وسيلهای برای خدمت به اسلام و مردم ديده میشود يا خود اصالتا يک هدف است؟ اگر قدرتطلبی برای خدمت باشد، نشانهای دارد و آن اين است که اگر فرد صالحتری رقيب ما شد، کنار میرويم. اما اگر قدرتپرستی جای قدرتطلبی را بگيرد يعنی قدرت معبود ما شود، امر مذموم و نکوهيدهای خواهد بود. وی ادامه داد: اگر برای کسب کرسیهای بيشتر در مجلس يا تصاحب پست رياستجمهوری، اخلاق زير پا گذاشته شود، رقيب تحقير يا تخريب شود و آبروی افراد ريخته شود، نمیتوان گفت قدرتطلبی برای خدمت به اسلام يا مردم بوده است. احزاب و افراد بايد برای خدا وارد عرصه انتخابات شوند، اصول و آرمانهايشان را مطرح کنند، مرامنامه، اساسنامه و کانديداهايی را به جامعه معرفی کنند و هدفی جز خدمت به اسلام و مردم نداشته باشند. در اين صورت رقابت سالمی بين آنها شکل میگيرد و در مجموع نظام از مزايای آن منتفع میشود.
مطهری خاطرنشان کرد: اساسا در يک حکومت مذهبی بايد چنين فضايی حاکم باشد، به اعتقاد شهيد مطهری در يک حکومت مذهبی اگر خلوص نيتها کم شود، آن حکومت خيلی زود استحکامش را از دست میدهد، چون نگاه افکار عمومی به چنين حکومتی اين است که افراد با ادعای خدا و پيغمبر وارد ميدان سياست شدهاند، اما جنگ قدرت در حکومتهای غيرمذهبی که ادعای خدا و مذهب ندارند آسيب چندانی به آنها وارد نمیکند. عضو کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در بخش ديگری از اين گفتوگو، فضای سياسی کشور را اينگونه تشريح کرد: فضای سياسی کشور با توجه به نزديک شدن به انتخابات مجلس نهم بايد بهتر از اينها باشد، با توجه به حوادث انتخابات سال ۸۸ لازم است انگيزه و شوق شرکت در انتخابات در مردم افزايش يابد، بايد مشوقهايی برای سياسيون و افرادی که تمايل به کانديدا شدن دارند ايجاد شود، فضای سياسی کشور بازتر شود، اجازه داده شود افراد اظهارنظر کنند و منتقدان نظام سخن بگويند و پاسخ دريافت کنند تا اين احساس در سياسيون و دلسوزان نظام ايجاد شود که میتوانند در روند سياسی کشور مؤثر باشند. وی گفت: البته با افرادی که به اموال عمومی آسيب زدند و اقدام عملی برضد نظام انجام دادند، بايد برخورد شود.
عضو کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بيان اينکه هرکس قانون اساسی را قبول دارد و اقدام عملی عليه نظام انجام نداده است نبايد مشکل رد صلاحيت داشته باشد، افزود: کسی که میگويد «مرز التزام به ولايتفقيه را احکام حکومتی میدانم» چرا به صرف برخی انتقادات و مخالفتها رد صلاحيت شود؟ وی به ايسنا تاکيد کرد: اگر فضای سياسی حالت امنيتی و پليسی نداشته باشد و مردم با مشارکت بالا در انتخابات شرکت کنند، تودهنی محکمی به آمريکا و کشورهای غربی زده میشود، غربیها از ابتدا تصميم به نابودی انقلاب اسلامی داشتهاند و مترصد حمله به ايرانند، اگر انتخابات آزاد با مشارکت بالا مثلا ۷۰ درصد برگزار شود اثرش از شليک صدها موشک به سوی مراکز حساس آنها بيشتر خواهد بود و اصلا جلوی حملهی نظامی احتمالی به ايران گرفته میشود ولی اگر به پياده کردن افراد و گروهها از قطار انقلاب ادامه داده شود، مشارکت مردمی کاهش میيابد و کشورهای غربی احساس خواهند کرد که پايگاه اجتماعی انقلاب ضعيف شده، از اين رو بر حجم تهديداتشان می افزايند.
وی سپس به تشريح معنای اصولگرايی پرداخت و افزود: اصولگرايی به معنای اعتقاد و التزام عملی به اصول و مبانی مشخص مثل ولايت فقيه، آزادی بيان، استقلال فرهنگی، اخلاق و معنويت و نظام خانوادگی اسلام است، جمعی از اصولگرايان منتقد خواستار تفصيل و روشنتر شدن مبانی اصولگرايی شدند، از اين رو بنده را مامور تدوين منشور تفصيلی اصولگرايی در تفسير منشور جامعتين کردند، بنده نيز ۱۵ اصل را تعيين، تعريف و تشريح کردم. مطهری با برشمردن اصول ۱۵گانه از مبانی اصولگرايی، گفت: اصل ولايتفقيه، عدالت اجتماعی، آزادی، مردم سالاری دينی، استقلال فرهنگی، امر به معروف و نهی از منکر، جايگاه روحانيت، رهبری نسل جوان، سادهزيستی و پرهيز از تجملگرايی و اشرافيگری، پيشرفت علمی و صنعتی، وحدت اسلامی، نقش زن در اجتماع مدنی، اخلاق در سياست، قانونگرايی، دفاع از مستضعفين در صحنه بينالمللی ۱۵ اصل تعريف و تشريح شده است که اين مبانی را تقريبا همه قبول دارند، مهم برداشت واحد از اين مبانی است.
وی افزود: مثلا همه ما میگوييم ولايت فقيه، ولی هر کدام برداشت خاص خود را داريم و يا همه به «آزادی بيان» و «عدالت» اعتقاد داريم ولی برداشتمان با يکديگر متفاوت است، در حقيقت بر برخی مشترکات لفظی توافق داريم ولی هر يک معنای خاص خود را در نظر داريم. برداشتهای مختلف از يک اصل، در نهايت موجب اختلاف و انشقاق میشود. نماينده مردم تهران در مجلس تاکيد کرد: اصولگرايی زمانی به سامان میرسد که از اصول و مبانی، برداشتهای واحد شود. شهيد مطهری درباره «آزادی بيان» میگويند «در جمهوری اسلامی حتی احزاب غيراسلامی آزادند و میتوانند حرف خود را بزنند ولی بايد با تابلوی خودشان به عرصههای مختلف وارد شوند، به اين معنا که مثلا يک حزب مارکسيست نمیتواند با تابلوی اسلام و با عکس امام خمينی تجمع برپا کند تا مردم فريب بخورند، بلکه بايد با تابلوی مارکسيسم و با عکس مارکس و لنين تظاهرات کنند.» اين برداشت يک برداشت از آزادی بيان است و در نقطهی مقابل، برخی از گروههای اصولگرا قائل به محدود کردن فضا هستند.
وی در بخش ديگری از سخنان خود با تاکيد به اينکه نمیتوان تاريخ انقلاب را پاک کرد، گفت: به عنوان مثال هرچه باشد آقايان منتظری و بازرگان بخشی از تاريخ انقلاب اسلامی را تشکيل می دهند، اگر بخواهيم زندگینامه شهيد مطهری را بنويسيم بايد بگوييم شهيد مطهری و آقای منتظری ۱۱ سال با يکديگر هم درس و هم بحث بودند و ايشان از نزديکترين دوستان شهيد مطهری بود و همين طور مهندس بازرگان. انتقادات فکری و سياسی يک مطلب است و واقعيات تاريخی مطلب ديگر. اما وقتی اين مطلب را میگويم برخی اصولگرايان ناراحت شده و بنده را از بيان آن برحذر میدارند. مطهری "عدالت" را از ديگر اصولی دانست که در جريان اصولگرا برداشتهای متفاوتی از آن می شود، سپس خاطرنشان کرد: در خصوص عدالت بايد تعريف واحد داشته باشيم، ما میگوييم جامعه اسلامی جامعه بدون تبعيض است نه جامعه بدون تفاوت،تفاوتهايی که ناشی از اختلاف کوشش و اختلاف استعدادها باشد به رسميت شناخته میشود ولی برداشت برخی از عدالت همان نگاه سوسياليستی است که معتقد به برابر بودن برخورداری افراد از مواهب طبيعت بدون در نظر گرفتن اختلاف استعدادها و اختلاف تلاش افراد است. برداشت برخی ديگر توزيع يکسان پول بين مردم است، برخی نيز عدالت را در سرمايهگذاری در زيرساختها و افزايش توليد میدانند و توجه چندانی به شکافهای طبقاتی ندارند.
نماينده مردم تهران در مجلس با بيان اينکه اصولگرای واقعی کسی است که به اصول و مبانی با برداشت و درک درست اعتقاد داشته باشد، به ايسنا گفت: در بين گروههای مختلف اصولگرا نگاه جبهه پايداری را در برخی حوزهها قبول ندارم، حساسيت آنها در مسائل فرهنگی خوب است اما نگاه آنها به اصولی نظير "ولايت فقيه"، "آزادی بيان" و "نقش مردم" را درست نمیدانم، معتقدم اگر اين تيپ فکری بر کشور مسلط شود نظام و انقلاب ظرف مدت کوتاهی نابود میشود. مطهری با ابراز تاسف گفت: اين نگاه تنگنظرانه و سختگيرانه، فقط خود را اصولگرا و انقلابی واقعی دانسته و بقيه را منحرف میداند، اين نگاه جبهه پايداری، نگاه بسيار خطرناکی است. اعضای اين جبهه بقيه اصولگرايان را يا مردودين فتنه يا خواص بیبصيرت میدانند، بنابراين حکم به خروج بخش عظيمی از اصولگرايان از حوزه انقلاب می دهند و اين اعتقاد، اعتقاد خطرناکی است.
مطهری اظهار کرد: از نظر بنده برخی از اعضای جبهه پايداری خود از مردودين فتنه هستند، آنان با عملکردشان در تشديد بحران و فتنه سال ۱۳۸۸ نقش داشتند، آنان تخلفات طرف خودی را نديدند و قضاوت عادلانه و منصفانه نداشتند و با برخوردهايی که با معترضان داشتند باعث جری شدن طرف مقابل و شعلهورتر شدن آتش فتنه شدند، اين افراد با پخش مستقيم دادگاهها، با اتهامات و تهمتهايی که به بسياری از معترضان زدند فضا را تندتر کردند، آنان کوچکترين انتقاد مؤثری به نحوهی مناظره احمدینژاد، حادثه کوی دانشگاه و کهريزک نکردند و اين در حالی بود که مقام معظم رهبری در موضوع کوی دانشگاه و کهريزک به صراحت موضعگيری کردند.
نماينده مردم تهران اضافه کرد: زمانی که بنده و امثال بنده نسبت به تسامح فرهنگی دولت هشدار داده و اعتراض میکرديم، اين افراد با ما مخالفت میکردند، حتی در زمان نطقم در مجلس سر و صدا میکردند؛ چراکه اين اقدام بنده را اعتراض به دولت میدانستند و تاکيد میکردند اين مسائل، فرعی است و نبايد به آنها پرداخت، حالا اينها تندتر از سايرين سنگ مخالفت با جريان موسوم به انحرافی را به سينه میزنند. وی ادامه داد: اشکال ديگر آنها اين است که میگويند ما آقای احمدینژاد را قبول داريم ولی مشائی را قبول نداريم و اين يک تناقض است زيرا اين دو به اعتراف خودشان يکسان فکر میکنند.
مطهری در بخش ديگری از گفتوگويش با ايسنا، به تشريح ويژگیهای کانديداهای نمايندگی مجلس پرداخت و افزود: کانديداهای نمايندگی مجلس در درجه اول بايد علاقهمند به اين کار باشند، فرد کانديدا بايد دارای ايدهها و آرمانهايی بوده و رسالتی برای خود قائل باشد نه اين که به دنبال استفاده از مزايای نمايندگی باشد. اين عضو فراکسيون اصولگرايان مجلس ادامه داد: نمايندگانی در مجلس حضور دارند که طی ۳ سال و نيم گذشته هيچ اظهارنظر سياسی نداشتهاند، به اعتقاد بنده اين افراد به درد نمايندگی مجلس نمیخورند، اين عده نسبت به مسائل حساس مرتبط با مصالح و منافع ملی هيچ واکنشی ندارند، همچنين کسانی که کار تخصصی لازم را انجام نمیدهند به درد نمايندگی نمیخورند. مطهری در تشريح ويژگی های نماينده ايده آل گفت: نماينده ايدهآل کسی است که جامع باشد، هم کار تخصصی انجام دهد و در کميسيون تخصصی فعال باشد و هم در مسائل سياسی و اجتماعی روز دخالت کند. افرادی در مجلس حضور دارند که در کميسيون خيلی خوب فعاليت دارند ولی در مسائل اجتماعی و سياسی فعال نيستند و برعکس، نمايندگانی هستند که در مسائل سياسی و اجتماعی خوب اظهارنظر میکنند اما در کميسيونهای تخصصی فعال نيستند.
مطهری وقت کافی گذاشتن را از ديگر شروط کانديداتوری نمايندگی مجلس برشمرد و افزود: شرط دوم نمايندگی، وقت کافی است، پزشک يا مهندسی که در ضمن، نماينده هم هست ولی وقت کافی برای نمايندگی نمیگذارد مناسب اين کار نيست، نماينده بايد وقت زيادی برای مطالعه طرحها و لوايح، ديدن نظرات و تحليلهای کارشناسی، مشورت با مشاوران کاردان و در نهايت ارائه رأی حکيمانه بگذارد.
مطهری مديون منابع قدرت و ثروت شدن کانديدای نمايندگی مجلس را موجب از بين رفتن حريت و آزادگی فرد در دوره نمايندگی مجلس دانست و متذکر شد: نماينده نبايد به منابع قدرت و ثروت وابستگی داشته باشد يا به عبارت بهتر «مديون» فرد يا گروهی باشد و بايد در بيان ديدگاههايش آزادی و حريت داشته باشد. وی سادهزيستی، عدم دلبستگی به مال و قدرت، قابل خريد نبودن و درک وظيفه نمايندگی يعنی قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون و عدم اتلاف وقت در مشکلات شخصی مردم را از ديگر معيارهای نمايندگی مجلس برشمرد.
مطهری در بخش ديگری از گفت و گوی خود با ايسنا، با بيان اينکه طرح سؤال از رئيس جمهور در مجلس يک "دور" به اصطلاح فلسفی ايجاد کرده است، گفت: وقتی هيات رئيسه مصمم نباشد، برخی نمايندگان امضا کننده متزلزل میشوند و وقتی از سوی دولت يا حتی خود هيات رئيسه تحت فشار قرار میگيرند، امضايشان را پس میگيرند، از سوی ديگر وقتی برخی امضاکنندگان طرح امضايشان را پس میگيرند، هيات رئيسه متزلزل میشود و اين دو، يکديگر را تشديد میکنند. مطهری گفت: ولی اگر هيات رئيسه مجلس از همان ابتدا که طرح سؤال از رئيس جمهور را با ۱۰۰ امضا دريافت کرد، به کميسيونهای تخصصی ارجاع میداد، چرخه معيوب فعلی اتفاق نمیافتاد اما وقتی طرح را در کشوی ميز اتاقشان نگه میدارند، برخی از امضاکنندگان احساس میکنند هيات رئيسه به دليل ترس يا هر دليل ديگری مايل نيست طرح را به جريان اندازد و يا تصور میکنند از دفتر رهبری ندايی رسيده است.
مطهری نظر هيات رييسه مجلس در خصوص طرح سوال از رييس جمهور را واحد ندانست و افزود: اعضای هيات رئيسه مجلس درباره طرح سؤال از رئيس جمهور نظر واحدی ندارند و البته در مجموع هم خوب عمل نکردند، استعفايم نيز در اعتراض به اين عملکرد هيات رئيسه بود، امضاهای طرح سؤال از رئيس جمهور هيچ وقت از ۶۹ تا کمتر نشد و اکنون نيز ۷۸ امضا دارد، يعنی بالاتر از حد نصاب. مطهری با بيان اينکه قرار است امضاءکنندگان طرح سوال از رييس جمهور برای فراموش نکردن اين طرح هم قسم شوند، گفت: مدتی است کميتهای متشکل از آقايان اکرمی، پزشکيان، حيدرپور، رضا حسينی و عباسپور از سوی امضاکنندگان انتخاب شدند تا قضيه سؤال از رئيس جمهور را پیگيری کنند و بنده نيز در کنارشان هستم، قرار است در جلسهای که با حضور همه امضاکنندگان طرح سؤال از رئيس جمهور برگزار میشود، برای پس نگرفتن امضاها همقسم شويم، بعد از آن طرح را مجددا تقديم هيات رئيسه مجلس میکنيم. در واقع اراده امضاکنندگان طرح مانع از به فراموشی سپرده شدن آن شده است. مطهری يادآور شد: استعفايم راه را هموارتر کرد و با مطالبی که در روز بررسی آن مطرح شد، اثبات شد که سؤال از رئيس جمهور لازم و امری طبيعی است و هيچ خطری برای نظام ندارد، از اين رو تصور میکنم فضا برای به جريان افتادن آن مهياتر از قبل باشد.
مطهری با اشاره به برخی مخالفتها با مطرح شدن طرح سوال از رييس جمهور، متذکر شد: اگرچه برخی افراد وابسته به دولت نقل قولهايی از مخالفت رهبری با طرح سؤال از رئيسجمهور بيان میکنند ولی بر اساس نشانههايی که از مقام معظم رهبری مشاهده کردهام، ايشان نظر مخالفی در اين خصوص ندارند، ايشان همزمان با مباحثی که در مجلس در خصوص طرح سؤال از رئيس جمهور مطرح بود، در کرمانشاه تأکيد کردند «رهبری اساسا در اين گونه مسائل دخالت نمیکند.» احساسم اين است که اين سخن ناظر به طرح سؤال از رئيس جمهور بود.
مطهری در بخش ديگری از اين گفتوگو با واکاوی دلايل تسخير سفارت انگليس در تهران به ايسنا گفت: اشغال سفارت انگليس در شرايطی که تحت فشارهای خارجی هستيم، اقدام درستی نبود و در مجامع بينالمللی به ضرر ايران تمام شد، در حالی که قانون کاهش روابط با انگليس، قانون خوب و حساب شدهای بود. اشغال سفارت اثر خوب اين قانون را از بين برد. اين اقدام خلاف قانون، به نفع کشورهای غربی و انگليس تمام شد. مقايسه اين اقدام با تسخير سفارت آمريکا در سال ۱۳۵۸ مقايسه درستی نيست. در آن زمان دولت موقت سرکار بود، انقلاب هنوز استقرار نيافته بود و اين گونه رفتارها قابل توجيه بود. مطهری افزود: در آن زمان نيز طولانی شدن تسخير سفارت آمريکا به ضرر ايران تمام شد، اصل تسخير قابل توجيه بود ولی گروگانگيری ۴۴۴ روزه کارکنان سفارت به ضرر ايران تمام شد، مسوولان ايران ۴۴۴ روز به دشمنان قسم خورده فرصت دادند تا وجهه انقلاب اسلامی را نزد افکار عمومی جهان تخريب کنند و با اين کار زمينه حمله عراق به ايران را نيز فراهم کردند. مطهری با يادآوری حادثهای مشابه نظير تسخير لانه جاسوسی آمريکا در سال ۱۳۵۸، گفت: در زمان حيات شهيد مطهری چريکهای فدايی در اقدامی وارد سفارت آمريکا شدند، وقتی خبر به شهيد مطهری رسيد، ايشان بلافاصله به عنوان رئيس شورای انقلاب به آقای مهدوی کنی که آن زمان رئيس کميتهها بود دستور داد چريکهای فدايی را از سفارت بيرون کنيد، ايشان تأکيد داشتند «نبايد به آنان اجازه داد چهره انقلاب اسلامی، آن هم در روزهای آغازين پيروزی تخريب شده و برای کشور مشکل به وجود آورند.»
مطهری خطاب به دانشجويان حاضر در تسخير سفارت انگليس گفت: به جای تبعيت از احساسات و هيجانات بايد تحت سلطه عقلتان تصميمگيری کنيد. البته افرادی هم که دانشجويان را تحريک کردند مقصرند. يکی از نمايندگان روحانی مجلس در زمان اشغال سفارت انگليس جلسه کميسيون فرهنگی را به قصد شرکت در تجمع دانشجويان و تشويق آنها ترک کرد و بعد شنيديم که در آنجا امامت نماز جماعت هم کرده است. مطهری ماجرای تسخير سفارت انگليس را قابل پيگرد قضايی دانست و اظهار کرد: تحريککنندگان و عاملان اين قضيه مقصرند. اين افراد بايد پشت سر مجلس که قائل به اقدام گام به گام است حرکت میکردند. میشد اقدامات اثرگذارتری انجام داد تا در عمل به دولت انگليس لطمه وارد کنيم. مثلا روابط اقتصادی را به حداقل برسانيم. با تسخير سفارت بيش از آن که به انگليس ضربه وارد شود به خودمان لطمه زديم.
مطهری با يادآوری اشغال سفارت ايران در لندن در سال ۱۳۵۹، گفت: قرائن نشان میدهد که اشغال سفارت ايران در لندن در سال ۱۳۵۹ از سوی مخالفان نظام جمهوری اسلامی که طی آن ۲۶ ايرانی حاضر در سفارت گروگان گرفته شدند و دو نفر از آنان (دکتر لواسانی و دکتر صمدزاده) به شهادت رسيدند، بدون همکاری پليس انگليس امکانپذير نبود، هر چند که بعدا پليس اسکاتلنديارد به آنجا حمله کرد و پنج تن از شش تروريست را کشت. وی تاکيد کرد: اصلا دولت انگليس طی صد سال گذشته ظلمهای فراوانی به مردم ايران کرده است ولی راه جبران آن، تسخير سفارت انگليس نبود. گفتوگو از خبرنگار پارلمانی ايسنا: هادی فرهنگ زاد Copyright: gooya.com 2016
|