یکشنبه 16 بهمن 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رژيمی که مخالفان خود را حتی در رؤيا تعقيب می‌کند، نقدی بر نخستين اثر ادبی جواد طالعی به‌زبان آلمانی، گريت ووستمن*

گريت ووستمن
با اين داستان کم‌حجم، جواد طالعی موفق به خلق يک شاهکار کوچک شده است. ديالوگ ميان بيمار و روانکاو چنان دقيق و ظريف است که به سختی می‌توان باور کرد يک بازی دوجانبه در کار است. در هر سطر داستان، ترور رژيمی نفس می‌کشد که انسان‌ها را حتی در تبعيد و در رؤيا هم تعقيب می‌کند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

يک روزنامه نگار ايرانی که در تبعيد فرانکفورت روزگار می گذراند، به سراغ روانکاو می رود و از او ياری می خواهد. کابوس ها او را رها نمی کنند: سردرگمی تبعيد، يادهای گذشته و وضعيت کشورش. "ايستگاه سيزدهم" ** نخستين اثر داستانی جواد طالعی نويسنده و روزنامه نگار ايرانی است. از او پيش تر دو مجموعه شعر به زبان فارسی در ايران منتشر شده است.

شخصيت قصه، به عنوان بيمار حال خوشی ندارد. او حاضر نيست روی مبل دراز بکشد. او، تنها زمانی دراز می کشد که قصد خوابيدن داشته باشد. بعد، روياها هستند که آغاز می شوند. اما او نمی تواند به درستی ميان روياها و کابوس ها تفاوتی قائل شود. ترس ها بر او غلبه دارند و از چنگ آن ها گريزی نمی يابد. اين ترس ها هم با گذشته او ارتباط دارند و هم با آنچه در تبعيد از سر می گذراند: بحران هويت، قطع ريشه و بيگانه ستيزی يی که همه جا هست.

عنکبوت يا چيزی شبيه عنکبوت، نماد همه ترس های بيمار است. عنکبوت، همه جا او را دنبال می کند. همه چيزهائی که می خواهد از آن ها بگريزد، در عنکبوت جاخوش کرده اند. يکبار او را کت بسته به بخش اعصاب می برند و با اين تصور که ديوانه شده است به او شوک الکتريکی می دهند. اما او ديوانه نيست.

اين، در مسير ديالوگی برنده، برای روانکاو نيز به تدريج روشن می شود. کابوس و واقعيت در هم می آميزند و در پايان خواننده همواره به اين درک نزديک تر می شود که بدترين کابوس واقعيت است. عنکبوت واقعی است، همانطور که ارواح.

شخصيت قصه می گويد از "سرزمين ارواح" ی می آيد که نام واقعی آن را فراموش کرده است، زيرا که اين سرزمين نام های متعددی دارد. روزی سرزمين ديکتاتور بود، اما حالا زير سلطه ارواحی است که می خواهند همه انسان ها را به خود شبيه کنند. سرزمينی که در آن زنده ها تحقير و مرده ها ستوده می شوند.

در داستان، صحنه عميقا متاثر کننده ای هست که راوی داستان دستگيری يک دختر ۱۵ ساله را شرح می دهد. پس از اعدام اين دختر، مهريه اش را به پدرش می رسانند. روانکاو نمی خواهد باور کند. اما بيمار اصرار می ورزد که اين يک واقعيت است. چنين نيز هست. آنجا يک قاعده شرعی هست که می گويد دختران باکره در صورت اعدام به بهشت می روند. ارواح حاضر نيستند که قربانيان آن ها به بهشت بروند. پس قبل از اعدام عقد می کنند. اين يک ماجرای تخيلی هولناک يا افسانه ای ناراحت کننده نيست، بلکه قوانين حاکم بر ايران بوده است. اما بيمار اميدش را از دست نداده که روزی انسان ها موفق خواهند شد ارواح را به قبرهای خودشان بارگردانند.

با اين داستان کم حجم، جواد طالعی موفق به خلق يک شاهکار کوچک شده است. ديالوگ ميان بيمار و روانکاو چنان دقيق و ظريف است که به سختی می توان باور کرد يک بازی دوجانبه در کار است. در هر سطر داستان، ترور رژيمی نفس می کشد که انسان ها را حتی در تبعيد و در رويا هم تعقيب می کند.

کتابی که نه تنها بايد خوانده شود، بلکه کاملا مناسب اجرای روی صحنه است. چيزی که اميدوارم روزی اتفاق بيافتد.

ــــــــــــــــــــ
* گريت ووستمن (Gerrit Wustmann) نويسنده و کارشناس تاريخ هنر آلمانی و تدوين کننده کتابی است که در سال ۲۰۱۱ با نام "اينجا ايران است" منتشر شد. در اين کتاب نمونه ای از شعرهای شاعران ايرانی مقيم آلمان به زبان آلمانی منتشر شده است. نسخه آلمانی نقد او بر داستان ايستگاه سيزدهم در پايگاه اينترنتی www.cineastentreff.de منتشر شده است.

** Station 13, 108 Seiten, Javad Talee, Goethe & Hafis Verlag, Bonn, Januar 2012


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016