گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
26 بهمن» گزارش روزآنلاين از سالگرد ۲۵ بهمن: نمايش دوباره ترس حکومت از مردم26 بهمن» ۲۵ بهمن؛ پژواک صدای مظلوميت رهبران جنبش سبز و زندانيان سياسی، کلمه 25 بهمن» لحظه به لحظه با ۲۵ بهمن: حضور نيروهای امنيتی در خيابانهای تهران و تجمعهای پراکنده مردم، راديو زمانه 25 بهمن» گزارش لحظه به لحظه اتفاقات ۲۵ بهمن، رهانا 25 بهمن» چهرۀ پلیسی – امنیتی مرکز تهران در آستانه مراسم ۲۵بهمن، جرس
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گزارش شاهدان عينی؛ بازداشت گسترده راهپيمايان ۲۵بهمن، جرسسپهر سعادت - جرس: بازداشت شمار زيادی از شهروندان معترض بارزترين مشخصه وقايع ۲۵ بهمن امسال بود. گويی حاکميت می خواست ترس خود را با دستگيری کسانی بپوشاند که با وجود حاکم شدن فضايی رعب آور و امنيتی در تهران شجاعت به خرج داده و پس از گذشت چندين ماه از فراخوان قبلی،دوباره به خيابان آمده بودند. با توجه به اخبار رسيده و گزارش های ارسالی در خوش بينانه ترين حالت حداقل تعداد بازداشت شدگان چهار صد نفر تخمين زده می شود. بنابر گزارش منابع خبری "جرس" از تهران،سازوبرگ و تعداد نيروهای امنيتی در خيابان ها بسيار بيشتر از روزهای اعتراضی پيشين بود. اين تعداد نيرو که مجهز به انواع و اقسام ابزار آلات سرکوب و جنگ خيابانی بودند برای مقابله با تظاهراتی ميليونی در نظر گرفته شده بود. آنها در اين روز تمام خيابان ها و کوچه پس کوچه های شهر را پوشش داده بودند. بر پايه گزارش يک منبع خبری جرس،حوالی ساعت ۱۴ نيروهای امنيتی از محل هايی که پيش از آن برای آنکه زياد در چشم نباشند و ساختمان هايی که محل تجمعشان بود خارج شده و در جای جای نقاط محل برگزاری راهپيمايی و خيابان های اطراف و همچنين ديگر نقاط حساس شهر مستقر شدند.
در مسير راهپيمايی و به خصوص از ميدان فردوسی به سمت ميدان آزادی دوربين های فيلمبرداری که بر روی سه پايه ثابت کاشته شده بودند به چشم می آمدند . برخی ساختمان های بلند حدفاصل ميدان فردوسی تا ميدان آزادی نيز محل استقرار نيروهايی بود که به وسيله دوربين سعی در رصد حرکات مردم داشتند و در چهار راه وليعصر نيز جوانی با در دست داشتن دوربين حرفه ای از عابرانی که منتظر سبز شدن چراغ برای عبور از چهار راه بودند فيلم می گرفت. به نظر می رسيد با "استقرار آشکار" اين همه تجهيزات رسانه ای، پيش از هر چيز می خواستند نشان دهند که هيچ کنش و واکنشی از " چشم برادر بزرگ " پنهان نمی ماند. گزارشهای رسيده به جرس همچنين حاکی از اين بود که درگيری های پراکنده و آغاز بازداشت هايی که جو خيابان ها را ملتهب کرد از ساعت ۱۸ به بعد و با نزديک شدن به تاريکی هوا شکل گرفت. نيروهای پرتعداد لباس شخصی از هر سن و با هر تيپ و پوشش ظاهری که در لابه لای مردم در حرکت بودند با شگردهای مختلف سعی در شناسايی معترضان از ميان عابران و دستگيری آنها داشتند. برخی لباس شخصی های جوان، ظاهری آراسته تر از حد معمول داشته اند که تنها در زمانی که اقدام به بازداشت يکی از شهروندان می کردند مشخص می شد جزو نيروهای امنيتی هستند. وظيفه لباس شخصی ها گوش دادن به صحبت های مردم با يکديگر و يا تحريکشان به منظور ابراز واکنش بود تا از اين طريق بتوانند معترضين را شناسايی و دستگير کنند. آنها بدون آنکه مخاطب خود را مشخص کنند در کنار مردم زمزمه می کرده اند که اينها سلطنت طلب ها و منافقين هستند. گاهی اوقات به برخی نگاه می کردند و بی آنکه کاری به کارش داشته باشند می گفتند مشکوک است يا آنکه اگر توقفی در حرکت جمعيت صورت می گرفت برای تحريک مردم می گفتند"اوه اوه شروع شد، شلوغ شد، راهپيمايی شروع شد" تا از طريق واکنش مردم از ميان آنها معترضين را شناسايی کنند. يک شاهد عينی به "جرس" می گويد: «در ميدان انقلاب تعدادی کفن پوش حامی حکومت ايستاده بودند. در ابتدای خيابان جمالزاده شمالی ون سفيد رنگی مجهز به قفس پارک بود که بازداشت برخی از معترضين و هدايت آنها به سمت اين ماشين موجب درگيری ميان نيروهای امنيتی و مردم شد.» بر طبق مشاهدات برخی شهروندان به نظر می رسد ماموران با همان روش گوش دادن به گفت و گوی مردم با يکديگر به مادر و پسری مشکوک شده و سعی داشتند يکی از آنها را بازداشت کنند: «همزمان نزديک به بيست مامور با لباس شخصی و لباس فرم به سمت اين دو هجوم برده و پسر را کشان کشان به سمت اتومبيل قفس دار می بردند. در اينجا مادر اين فرد شروع به فرياد زدن و درخواست کمک از مردم کرد. واقعا ضجه های اين مادر برای رهايی فرزندش از دست ماموران دردناک بود. ابتدا مردم جمع شدند و نظاره گر ماجرا بودند تا زمانی که فرد بازداشتی به دم ماشين رسيد و از سوار شدن بر آن امتناع کرد. در اين حال فريادهای مادرش ادامه داشت تا اينکه مردم به سمت ماشين حمله کردند. ماموران با فرياد نايستيد و حرکت کن سعی در پراکنده کرده مردم داشتند اما با برخی شعارها نظير مرگ بر ديکتاتور درگيری آغاز شد و ماموران با استفاده از باتوم و گاز اشک آور مردم را پراکنده کردند. در ابتدا مادر فرد بازداشتی دستگير نشد اما با ادامه فريادهای وی او را نيز سوار ماشين کردند.» به گفته شاهدان عينی اکثر درگيری ها از اين منطقه به سمت ميدان آزادی و در حالی که هوا کاملا تاريک شده بود روی داده است. بيشتر درگيری ها منجر به بازداشت شهروندان می شد به گونه ای که اگر فردی در جريان درگيری مورد اصابت باتوم از سوی ماموران قرار می گرفت به هيچ عنوان نمی گذاشتند از منطقه خارج شود و بازداشتش می کردند. به گفته برخی منابع خبری جرس، آنچه که باعث شد ابتکار عمل مردم در مقابله با نيروهای امنيتی گرفته شود اين نکته بود که به دليل حضور سنگين نيروهای لباس شخصی در بين جمعيت کسی نمی توانسته مطمئن باشد فردی که در کنارش ايستاده لباس شخصی است و يا جزو مردم معترض است. Copyright: gooya.com 2016
|