واکنشها به منع ورود شهروندان افغان به یک پارک اصفهان
جلوگیری از ورود شهروندان افغان به پارک کوهستانی صفه در اصفهان موج گستردهای از مخالفت به ویژه در سایتهای اینترنتی را به دنبال داشته است. این اقدام به بهانهی تامین رفاه مردم در سیزدهبه در انجام شد.
دويچه وله ـ خبرگزاری محلی ایمنا که خود را "تریبون جهانی کلانشهر اصفهان" معرفی میکند روز جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۹۱ از قول مسئول كمیته انتظامی ستاد تسهیلات سفر اصفهان، احمدرضا شفیعی نوشت «به منظور رفاه شهروندان نیروهای این کمیته با همکاری پلیس امنیت و اداره اماکن در روز ۱۳ فروردین از ورود افاغنه به پارک کوهستانی صفه جلوگیری میکنند.» انتشار این خبر با اعتراضهای شدیدی روبرو شد که دامنهی آن در روزهای اخیر و در دنیای مجازی مدام گستردهتر میشود.
خارجیستیزی به بهانه تامین امنیت
به گزارش ایمنا شفیعی علت این تصمیم را "حضور پررنگ افاغنه در روز طبیعت در سالهای گذشته در این پارک کوهستانی و ایجاد ناامنی برای خانوادهها" عنوان کرده است. او که همچون اغلب مسئولان جمهوری اسلامی از به کار بردن عبارت "سیزده بهدر" برای جشن روز پایانی نوروز پرهیز دارد میگوید «با توجه به این که در روز ۱۳ فروردین خانوادهها برای تفریح و تفرج به دامان طبیعت پناه میبرند، از این رو حفظ امنیت شهروندان و ایجاد فضایی آرام برای گذران اوقات فراغت این روز از اهمیت ویژهای برخوردار است.»
شماری از کاربران ایرانی اینترنت اقدام مسئولان شهر اصفهان را به عنوان عملی "نژاد پرستانه" و "توهینی بیسابقه" به شهروندان افغان مقیم ایران به شدت محکوم کردهاند. جلوگیری از ورود افغانها به یک پارک عمومی تنها پنج روز پس از آن صورت گرفته که محمود احمدینژاد برای شرکت در سومین جشن جهانی نوروز همراه با رئیسان جمهوری افغانستان و پاکستان به دوشنبه پایتخت تاجیکستان رفته بود.
"گسترش محبت" به شیوهی احمدینژاد
مسئول كمیته انتظامی ستاد تسهیلات سفر اصفهان در حالی حضور پر رنگ افغانها در یک پارک کوهستانی را مایهی "ایجاد ناامنی" برای خانوادههای ایرانی عنوان میکند که احمدینژاد ۷ فروردین و در بازگشت از سفر تاجیکستان پیشبینی کرد «به زودی همه دنیا جشن نوروز را همانگونه كه ایرانیان برگزار میكنند یعنی با نام خدا برای زدودن كینهها و گسترش محبت و عشق و نیل به سوی بهار اصلی انسانیت برگزار خواهند كرد.»
در کنار بیاعتنایی به این اظهارات احمدینژاد، سخنان او در شهر دوشنبه و درباره ضرورت خروج فوری نیروهای خارجی از افغانستان با اعتراض شدید شماری از نمایندگان مجلس سنای این کشور روبرو شده است. عدهای از نمایندگان سنای افغانستان جمهوری اسلامی را متهم میکنند که «از هر فرصتی برای نفاقافکنی بین اقوام و مذاهب افغانستان استفاده کرده است.» تعدادی دیگر از نمایندگان سنا نیز معتقدند مداخلههای ایران و پاکستان افغانستان را به ویرانه تبدیل کرده است.
محرومیت از تمام حقوق اجتماعی
بر خلاف نظر برخی از معترضان به جلوگیری از ورود افغانها به پارک صفه، چنین برخوردهایی "بیسابقه" نیست. در سالهای اخیر گزارشهای فراوانی از بدرفتاری حکومت و حتا مردم ایران با خارجیتباران مقیم این کشور به ویژه شهروندان افغان منتشر شده است. خبرگزاری فارس ۱۷ مرداد ۹۰ از قول احمد دردشتی موسس "انجمن خیریه حضرت ابوالفضل استان اصفهان" نوشت «طبق قانون پیوند اعضای هر ایرانی به هموطن خود امكانپذیر است و پیوند از یك ایرانی به افاغنه انجام نمیشود.»
مطابق تصمیمی که از سوی دولت و مجلس حمایت میشود فرزندان زنان ایرانی که با مردان خارجی ازدواج کرده باشند از داشتن تابعیت ایران محروم هستند. سایت خبرآنلاین ۲۵ مرداد ۹۰ با استناد به آمار اداره کل اتباع خارجی استانداری تهران نوشت «۳۲ هزار کودک بدون هویت و شناسنامه حاصل ازدواج زنان و دختران ایرانی با اتباع بیگانه» هستند. خبرآنلاین مینویسد «این کودکان که اغلب از پدران افغانی هستند نه شناسنامه دارند و نه میتوانند تابعیت ایرانی داشته باشند و از هیچ حقوق قانونی برخوردار نیستند.»
انتقاد از رفتار "بیشرمانه" با افغانها
ایجاد محدودیت برای تحصیل کودکان افغان در مدرسههای ایران و جلوگیری از ورود افغانها به برخی از مکانهای عمومی از جمله برخی استخرها و ورزشگاهها نیز سابقهای طولانی دارد. جمهوری اسلامی مدعی است از بیش از سه دهه پیش مهمترین پناهگاه آوارگان افغان بوده است. برآورد میشود از زمان اشغال افغانستان توسط ارتش شوروی سابق در سال ۱۳۵۷ تا کنون ۳ میلیون مهاجر افغان به ایران پناه آوردهاند.
مطابق بعضی از آمارهای وزارت کشور در حال حاضر حدود دو میلیون افغان در ایران هستند که تنها به ۹۰۰ هزار نفرشان مجوز اقامت داده شده است. بسیاری از شهروندان افغانستان بدون داشتن اجازهی کار مجبورند با حقوقی کمتر کارهای سختتری نسبت به ایرانیان را انجام دهند.
اینها و نمونههای فراوانی از بدرفتاری با افغانها در بسیاری از نوشتههای انتقادی در شبکههای اجتماعی منعکس شده است. تعدادی از ایرانیان که خود مهاجر یا پناهنده هستند نیز با استناد به تجربههای شخصی سیاستهای حکومت در برابر افغانها را سختگیرانه و سنگدلانه و نحوهی برخورد با آنها را "بیشرمانه" و "تاسفبار" خواندهاند.
ادعای مسئولان، تجربه مهاجران ایرانی
برخی از منتقدان میگویند دولت ایران حتا کمکهایی را که از سازمان ملل متحد به اسم پناهندگان افغان دریافت میکند در اختیار آنها نمیگذارد. مطابق آنچه معترضان به جلوگیری از ورود افغانها به پارک صفه در اینترنت منتشر کردهاند، به رغم ادعای مسئولان در مورد برگزاری نوروز در سراسر جهان و "نیل به سوی بهار اصلی انسانیت" مطابق الگوی ایرانی، مهاجران این کشور سالهاست در دیگر کشورها از حقوقی برخوردارند که به هیچ وجه با وضعیت افغانها در جمهوری اسلامی قابل قیاس نیست.
صدها هزار مهاجر و پناهنده ایرانی در کشورهای اروپایی حضور دارند که پس از طی کردن مدت و مراحل مشخصی میتوانند اجازهی اقامت، کار و تابعیت کشور میزبان را دریافت کنند. شهروندان افغان در ایران حتا با داشتن اجازه اقامت و کار طاقتفرسا نیز به دلیل درآمد اندک در وضعیت نامطلوبی هستند که دسترسی آنها را به بسیاری از امکانات نسبی رفاهی ناممکن میکند. در آستانه آغاز سال تحصیلی ۸۹ سایت خبرآنلاین از قول یک فعال حقوق کودک نوشت همچنان ۴۰۰ هزار کودک افغان از تحصیل در مدرسههای ایران محروم هستند.