پنجشنبه 21 اردیبهشت 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

از هول حلیم هولاند! احمد وحدت خواه

احمد وحدت‌خواه
مشکل ما این نفرت کور و تاریخی چپ گرایان ایرانی از هرچه آمریکا و آمریکایی بودن است که دیروز ارتجاعی ترین اقشار جامعه نیمه فئودالی ایران را به اسم ناجیان دموکراسی و رهبران ضد امپریالیست به ما قالب کردند و امروز برای انتقام گیری از جمهوریخواهان آمریکایی که با شرکای اصلاح طلب آنها کنار نیامدند به دیگ حلیم هولاند افتاده اند!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ویژه خبرنامه گویا

سرانجام انتخابات ریاست جمهوری فرانسه با پیروزی حزب سوسیالیست این کشور به رهبری فرانسوا هولاند به پایان رسید. رکود و بحران اقتصادی اروپا، ورشکستگی مالی دولت های یونان و اسپانیا، آینده مبهم پول رایج (یورو) در میان اعضای اتحادیه اروپا و نقش سنتی فرانسه در تصمیم گیریهای سیاسی- اقتصادی پیرامون حل و فصل این مسائل اهمیت این انتخابات را دو چندان نموده بود.

اگر برای سیاستمداران و ناظران غربی منافع دولتها، بانکها و سرمایه داران صنعتی و نظامی آنها در این جابجایی قدرت سیاسی در انتخابات کشور فرانسه مد نظر و حائز اهمیت بوده است و خواهد بود، برای ما ایرانیان که رژیم حاکم بر میهنمان از هر دریچه ای برای ابقای خود از طریق جدا سازی سیاستهای اروپا از آمریکا و بهره برداری از اختلافات آنان سود می برد معیار سنجش «خوبی یا بدی» هر دولت خارجی الزاما تنها می تواند به موضع گیری آنها نسبت به جنبش آزادیخواهی میهن ما خلاصه شود.

با این حال افراط و تفریط در این مساله نیز خود می تواند به موضع گیری های غیر منطقی و نهایتا به ضرر همین جنبش آزادیخواهی ملت ما تمام شود.

در حالت افراط ما می توانیم همه سیاستمداران و دولتهای غربی را مجموعه ای از سرمایه داران و انسانهای بی پرنسیپی قلمداد کنیم که جز به منافع مادی و قدرت دلبسته نیستند و ادعای آنها در مورد دفاع از حقوق بشر و مخالفت آنها با حکومتهای استبدادی و خونریز مانند جمهوری اسلامی به رقابت دسته بندیهای مراکز مالی و پرنفوذ جهانی باز می گردد.

چنین برداشتی حداقل از بعد تبلیغاتی که یکی از اجزای اصلی هر نهضت آزادیخواهی در عصر ارتباطات می باشد ما را از داشتن یک »پشتییان خارجی» محروم می سازد، بی آنکه به جای آن جایگزین دیگری را به ما اهدا کند.

جوامع غربی و به طبع آن سیاستمداران و رهبران آنها علیرغم نفوذ رئال پولیتیکس یا همان منفعت طلبی اقتصادی در تصمیم گیریهای آنها ، برخلاف هرزه گویی های آخوندی، هنوز از اصول انسانیت و اخلاقی تهی نشده اند و در مواجهه با خواست عمومی شهروندان و روشنفکران مسئول آنها برای همزیستی و صلح میان نوع بشر ناچار از رعایت بخشی از این اصول در روابط دیپلماتیک خود با حکومت های خودکامه هستند.

این سیاست ورزی محتاطانه دولتهای غربی در قبال رژیم های سرکوبگر همان روزنه مختصری است که هر سازمان و گروه و فعال مبارزاتی ایرانی می بایستی بتواند از وجود آن به نفع پیشبرد اهداف جنبش آزادیخواهی ایران بهره بگیرد.

از سوی دیگر، در حالت تفریط ما با افراد و سازمانهایی طرف هستیم که آبشخور افکار همه آنها به نشانی بازماندگان حزب توده و نیروهای ظاهرا مستقل اما وابسته به آنها باز می گردد.

سایت خبری و مثبت نگر «پیک نت» در تحلیلی پیرامون نتیجه انتخاب فرانسوا هولاند آن را به «آغاز انقلابی نوین در اروپا و جهان» تشبیه کرده است که دولت سوسیالیستی این کشور به زودی با اجرای سیاست دوری از معاهده های اقتصادی و مالی میان فرانسه و سایر اعضای اتحادیه اروپا قرار است آن را به ثمر بنشاند.

هم میهن دیگری هم که کماکان رگه های توده ای بودن خود را حفظ کرده است در صفحات همین وب سایت ضمن خیر مقدم گفتن به هولاند با شعفی آشکار آن را مقدمه دوری هرچه بیشتر سیاست های داخلی و خارجی فرانسه از آمریکا خوانده است و سارکوزی را به خاطر زیر پا گذاشتن سنت ژنرال دوگل در حفظ استقلال فرانسه از واشنگتن مورد مواخذه قرار داده است.

از آنهم تاسف آورتر، هم میهن مبارز ما ابراز امیدواری کرده است که فرانسه زیر حکومت سوسیالیستها نقش فعال تری در گسترش روابط دیپلماتیک میان اتحادیه اروپا با جمهوری اسلامی بازی کند!

اگر هم میهنان ما به این دو تحلیل که ریشه در ضد آمریکایی بودن صاحبان آن دارد دسترسی ندارند، می توانند برای باز خوانی آنها به کیهان حسین شریعمتداری مراجعه کنند تا متوجه بشوند چگونه کسانی که تا دیروز به زعم این روزی نامه از «مقاله نویسان مزدور در سایت سازمان سیا» بوده اند یک شبه به »تحلیلگران معتبر ایرانی» تبدیل شده اند.

نه توده ای بودن جرم است و نه انتشار مقاله یک هموطن در خارج کشور در روزنامه کیهان تهران او را از صف آزادیخواهان ایرانی جدا می سازد. مشکل اما این نفرت کور و تاریخی چپ گرایان ما از هرچه آمریکا و آمریکایی بودن است که دیروز ارتجاعی ترین اقشار جامعه نیمه فئودالی ایران را به اسم ناجیان دموکراسی و رهبران ضد امپریالیست به ما قالب کردند و امروز برای انتقام گیری از جمهوریخواهان آمریکایی که با شرکای اصلاح طلب آنها کنار نیامدند به دیگ حلیم هولاند افتاده اند!

avahdatkhah@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016