شنبه 30 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

شکست قدرت ولايت، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
رهبر جمهوری اسلامی و اطرافيانش می دانند چه بر سر کشور و مردم آورده اند به همين دليل اين روزها دائم دم از فتنه ای ديگر در ايام انتخابات سال آينده می زنند. اگر در دوره گذشته مردم معترض به نتايج انتخابات برای زنده کردن رای خود به خيابان ها آمدند، اين بار طوفان فقر آنها را به خيابان ها خواهد کشاند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ويژه خبرنامه گويا

سال هاست که طرفداران علی خامنه ای می کوشند تا با تراشيدن اوصاف و کرامات جعلی، جايگاه تضعيف شده او را در ميان مردم تقويت کنند. اينها همه نشانه وجود نگرانی هايی است که در اثر عملکرد رهبر جمهوری اسلامی رخ داده است، رهبری که در طول بيست و سه سال رهبری اش حتی يک بار با کسی مصاحبه نکرده و همواره خود گفته و خود به ريش همگان خنديده است.

پاسخگو نبودن رهبر و زيرمجموعه عريض و طويلش، باعث شده تا او و نهادش در برابر مردم قرار بگيرند. دوری از مردم و فاصله گرفتن از آنها يکی از دلايل عمده همه اين کرامت تراشی ها و قرار دادن جايگاه رهبر در کنار عرش خداوندی و حتی کنار خدا بر روی عرش است.

افزون بر اين رهبر ايران و اطرافيانش کوشيده اند تا ارزش ها را بازتعريف کنند و هر آنچه را خود می پسندند در قالب ارزش های الهی به مردم تحميل کنند. اينگونه بوده است که خرافات را به نام دين رواج داده و سعی کرده اند تا پرسشگری را سرکوب و منکوب کنند. در نبود عناصر پرسشگری و پاسخگويی، تربيت شدگان ارزش های من درآوردی رهبرجمهوری اسلامی، عده ای بی مغز بوده اند که امروز به مثابه چماق بر سر معترضان عمل می کنند. حاصل ارزش های جمهوری اسلامی ترويج خشونت به نام حمايت از دين بوده تا جايی که دين گريزی به سبب عملکرد آقايان يکی از ويژگی های جامعه امروز ايران شده است، جامعه ای که سرانش می کوشند تا آن را دينی وانمايند در حاليکه در بنياد دچار مشکلات اساسی است.

خامنه ای البته در تربيت بی ريشه ها و تبديل کردنشان به نوکران حلقه به گوش، يک اشتباه بزرگ را هم مرتکب شد و آن بی ريشه و هويت کردن آنها بود. اصرار بر حذف بخشی از تاريخ ايران، تاکيد بر تاريخ دوران اسلامی، مرجع قرار دادن روحانيون و حوزه در بيشتر امور، غربی خواندن بسياری از علوم انسانی و در نهايت حذف برخی و حک و اصلاح برخی ديگر در دانشگاه های کشور، همه و همه محصولاتی را به بار آورد که اگرچه امروز بدون هرگونه تفکر و خردورزی مجری اوامر علی خامنه ای هستند، اما متصل به جايی هم نيستند درست مثل گياهی بی ريشه که با باد به هر سويی می رود.

محمود احمدی نژاد و حلقه يارانش از مصاديق بارز دست پروردگان بی ريشه ای هستند که امروز بلای جان همين رهبر و اطرافيانش شده اند. خامنه ای هيچگاه تصور نمی کرد تربيت شدگانش روزی در برابر وی قرار بگيرند و عرصه را بر او تنگ کنند. او که حمايت مردم را از دست داده، به همين افراد ريشه در باد دلخوش کرده که آنها هم به دليل شکسته شدن بيش از پيش رهبر، سود خود را در جايی ديگر می بييند.

آنچه امروز در ايران می گذرد؛ از بی رغبتی و نااميدی مردم گرفته تا دو دستگی های ايجاد شده در ميان سران کشور همه و همه به دليل عملکرد خامنه ای بوده است. امروز فرياد خامنه ای به آسمان بلند است و همگان را به سکوت و آرامش دعوت می کند اما کسی از او حرف شنوی ندارد و اينها تنها به دليل اشتباهات رهبری است که کوشيده است تا همواره چهره ای عاری از خطا و خطا کاری از خود ارائه دهد و اشتباهاتش را نپذيرد.

امروز به رغم آنکه کشور در منجلاب فساد، فروپاشی های اخلاقی و اجتماعی غرق است، با وجود آنکه فقر و گرسنگی بيداد می کند، خشونت های اجتماعی زياد شده است، زندان ها پر از زندانی است و آمار اعدام ها روز به روز افزايش می يابد، باز رهبر ايران در خواب و خيال خود کشور را گلستانی می بيند که می تواند الگويی برای بيداری اسلامی در جهان باشد. خامنه ای غرق شدن اين کشتی را می بيند و با خودخواهی های هميشگی، خيال رسيدن به ساحل آرامش را در سر دارد غافل از آنکه طوفان، کشتی اش را از پا در خواهد آورد.

رهبر جمهوری اسلامی و اطرافيانش می دانند چه بر سر کشور و مردم آورده اند به همين دليل اين روزها دائم دم از فتنه ای ديگر در ايام انتخابات سال آينده می زنند. اگر در دوره گذشته مردم معترض به نتايج انتخابات برای زنده کردن رای خود به خيابان ها آمدند، اين بار طوفان فقر آنها را به خيابان ها خواهد کشاند. در آن روز حتی ابزار سرکوب هم کارگر نخواهد بود زيرا مردمی که از فقر و نداری با مرگ دست و پنجه نرم می کنند چيزی برای از دست دادن ندارند.

بی شک همه سپاهيان از جنس غلامان حلقه به گوش رهبر نيستند. در آن ميان افراد زيادی وجود دارند که هنوز با مردم و در انتظار روزی هستند که در کنار آنها بساط رهبر و نظامی را در هم بپيچند که کشور را با همه ثروتش به اين روز سياه نشانده اند. دنيا به امثال هيتلر و استالين وفا نکرد، به خامنه ای هم وفا نخواهد کرد. اگرچه با به راه افتادن نهضت مردم اولين کسانی که گلوی همين رهبر را خواهند جويد اطرافيان و تربيت شدگان بی ريشه اش خواهند بود. اينها خطر بالقوه ای هستند که آينده ايران را هم تهديد می کنند بنابراين مردم نيازمند هوشياری بيش از پيش اند.

رهبر جمهوری اسلامی اگرچه مسبب فلاکت های امروز ايران و ايرانی است، اما او نماينده نوع تفکر روحانيونی است که برای ماندن در قدرت، دين را وسيله قرار می دهند. از اينرو در فردای ايران که دموکراسی استقرار می يابد، اگرچه بنابر قوانين حقوق بشر احترام دين و دينداران واجب خواهد بود، اما نهاد دولت و دين از يکديگر بايد جدا گردند. تجربه تاريخی نشان داده است اين جدايی بيشتر از هر چيزی به نفع خود دين است.

دکتر بهروز بهبودی
بنیانگذار شورای دموکراسی برای ایران
برازيليا – ۱۸ ژانويه ۲۰۱۲
www.bbehbudi.com
contact@bbehbudi.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016