دوشنبه 21 مرداد 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

به روحانی خوش‌بین نیستم! مهرداد درويش‌پور

مهرداد درويش‌پور
مردم اگر در اين انتخابات به تغييرات کوچک رأی داده‌اند، آرزوی تغيير بزرگ را از سر به‌در نکرده‌اند، بلکه هنوز مجال آن را نيافته‌اند. اگر قرار باشد کسی پوزش بخواهد و ابراز پشيمانی کند، نه معترضان به کودتای انتخاباتی، سرکوب، خفقان و بی‌عدالتی، بلکه ديکتاتورهای ريز و درشتی هستند که کشور را به چنين روزی انداخته‌اند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در حاشیه واکنش کیهان شریعتمداری به گفتگوی رادیو فردا درباره اظهار نظر روحانی درباره توبه مخالفان


به دنبال گفتگوی راديو فردا با من، عبدالرضا تاجيک، و مرتضی کاظميان درباره اظهارات تاسف بار حسن روحانی درباره ضرورت توبه برای "آنها که آماده بازگشت هستند" کيهان شريعتمداری در تاريخ دو مرداد ۱۳۹۲ بارديگر درافشانی کرده و در مطلبی تحت عنوان "حسن روحانی، موسوی و کروبی را دعوت به توبه کرد" نوشت:

"ارگان رسمی سازمان سيا از اين که رئيس جمهور منتخب حاضر نيست برای حصر دو تن از سران فتنه کاری بکند و از آنها می‌خواهد توبه کنند، ابراز ناخرسندی کرد.

در گزارش کيهان که در دهها سايت ريز و درشت حکومتی نيز انتشار يافته است به نقل از راديو فردا در مطلبی زير عنوان «قفل‌گشايی روحانی با کليد توبه؟» آمده است: حسن روحانی روز سه‌شنبه ۲۵ تير (۱۶ جولای) خواستار عبور از مشکلات و اختلافات در ايران شد و اظهار داشت آنها که آماده بازگشت هستند راهشان را تسهيل کنيم، چون توبه برای همه است. مهرداد درويش‌پور از عناصر ضد انقلاب مقيم سوئد درباره اين اظهارات گفت: منظور حسن روحانی آشکارا سران جنبش سبز و موسوی و کروبی بوده‌اند. ما فکر نمی‌کرديم چنين موضعی اتخاذ شود و او خواسته‌های حاکميت و رهبری را دنبال کند. اما مرتضی کاظميان از اعضای خارج‌نشين گروهک ملی- مذهبی در اين باره می‌گويد: سقف مطالبات دموکراسی‌خواهان از حسن روحانی بايد واقع‌بينانه و تعديل شده باشد. او با يادآوری اين موضوع که روحانی نه کانديدای جنبش سبز بود و نه حتی نامزد ايده‌ال اصلاح‌طلبان، به راديو فردا می‌گويد: فراموش نکنيم روحانی منتخب و نماينده رهبر جمهوری اسلامی در شورای عالی امنيت ملی و منتصب «آيت‌الله خامنه‌ای» (رهبر معظم انقلاب اسلامی) در مجمع تشخيص مصلحت نظام است. او با اين ويژگی‌های امنيتی و سياسی و به عنوان رئيس جمهور منتخب تلاش می‌کند تا راهی برای بازگشت کسانی که به تعبير او از نظام خارج شده‌اند، باز کند. گزارش راديو فردا در ادامه حاکی است: دو روز بعد از سخنان حسن روحانی درباره توبه، حبيب‌الله عسگراولادی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی که در ماه‌های اخير چند بار بر توبه موسوی و کروبی تاکيد کرده است، بار ديگر خواست تا توبه کنند".

در اين گزارش سر و دم بريده کيهان شريعتمداری کوشيده است طبق معمول با يک تير چند نشان بزند. نخست آن که تلويحا مرا خوش بين نسبت به روحانی جلوه دهد که با اين اظهار نظر او جا خورده ام! ادعايی که بسيار پرت است و نقل گفته های من در سايت راديو فردا به روشنی گواه آن است. دراصل اين گزارش آمده است:

"آقای درويش‌پور با متهم کردن رئيس جمهور منتخب به «خلف وعده» و «تحقير جنبش سبز» به راديو فردا می‌گويد: «ما فکر می‌کرديم افرادی مانند آقای روحانی قبل از انتخابات يک چيز بگويند و بعد از انتخابات چيز ديگر، اما چنين خلف وعده‌ای در گام‌های نخست اصلا پذيرفتنی نيست. او معتقد است بسياری از مردم برای اين به آقای روحانی رأی ندادند که او «خواسته‌های ولی فقيه» را دنبال کند زيرا به اعتقاد آقای درويش‌پور، آخرين سخنان رئيس جمهور منتخب، اگرچه «ژستی آزادی جويانه» داشت اما با هدف «تمکين مردم به نظر نظام» بيان شده نه «تمکين نظام به خواست مردم.»

آقای درويش‌پور می‌گويد اين نخستين بار نيست که رهبر جمهوری اسلامی و حاميانش، خواستار «توبه» رهبران جنبش سبز می‌شوند و حسن روحانی در واقع همان حرفی را زده که مسئولان حکومتی مدتهاست آن را بيان می‌کنند.

مهرداد درويش‌پور و مرتضی کاظميان هر دو معتقد هستند که حسن روحانی نقشی «ميانجی‌گرانه» و «بينابينی» در نزاع ميان جامعه و حکومت را بر عهده گرفته است اما درباره موفقيت او در ايفای اين نقش ترديد دارند.
آقای درويش‌پور می‌گويد: «ميانجی‌ها در هيچ کجای دنيا، تحقير يک طرف يک اختلاف يا نزاع را راه درست ميانجی‌گری نمی‌دانند و آقای روحانی با سخنان اخيرش جنبش سبز و رهبران نمادين آن را تحقير کرده است.»

به گفته استاد جامعه شناسی دانشگاه استکهلم، اگر رئيس جمهور منتخب می‌خواهد «نمادی از برد – برد در بازی نظام و جامعه» باشد،‌ بايد بداند «هر گامی که به طرف رهبری بردارد فاصله‌اش با مردم بيشتر می شود و هر گامی که به مردم نزديک شود، فاصله‌اش با اقتدارگرايان و آقای خامنه‌ای بيشتر خواهد شد.»

تا اينجای مطلب روشن است که نگاه من نقد مواضع آقای روحانی بوده است و تاکيد بر اين که اين موضع از نوعی اين همانی با مواضع رهبری و اصول گرايان برخوردار است که با وعده های انتخاباتی ايشان تفاوت دارد.

دوم آن که کيهان شريعتداری به گونه ای رندانه با تاکيد بر نزديکی های روحانی به خامنه ای از زبان مرتضی کاظميان می کوشد توقع از روحانی برای برآورد کردن وعده های انتخاباتی خود را مبنی بر آزادی زندانيان سياسی و چهره های نمادين جنبش سبز را فاقد موضوعيت جلوه داده و آزادی آنها را در گرو توبه و تحقير آنان کند. به عبارت ديگر بنيادگرايان اسلامی از نوع حسن شريعتمداری و کيهانيان که همراه با ديگر اسلام گرايان سياسی حدود سه و نيم دهه است کشور را به پرتگاه ويرانی کشيده اند، آنقدر در تمام خواهی خود وقيحند که حتی از مخالفان بسيار معتدل خود درخواست "توبه" دارند. اين به اصطلاح قدرت نمايی بنياد گرايان اسلامی در شرايطی صورت می گيرد که آنان پس از شکست نمايندگان افراطی شان در انتخابات ايران، پيشروی لائيک ها در ترکيه و شکست بنيادگرايان اسلامی در مصر يکسره سراسيمه شده اند و برای آن که از تک و تا نيافتند راه رجزخوانی را انتخاب کرده اند. آنان از هر فرصتی استفاده می کنند تا رای مردم در اين انتخابات را مصادره به مطلوب کنند تا جايی که با گستاخی مخالفان را نيز به توبه فرا می خوانند. در اين ميان البته هر نوع همراهی آقای روحانی با اين جريانات تنها به دور شدن ايشان از مردمی که به او رای داده اند منجر خواهد شد. همان گونه که هر نوع گام برداشتن در راستای تحققق وعده های انتخاباتی درباره آزادی زندانيان سياسی، موجب وحشت و هراس بنيادگرايان اسلامی خواهد شد.

سوم و مهمتر از همه آن که کارنامه اين حکومت و در راس آن بنيادگرايان اسلامی در اين سه و نيم دهه تنها انزجار همگانی دهها ميليون ايرانی را در پی داشته است که برای پايان بخشيدن به بساط استبداد دينی در ايران لحظه شماری می کنند. مردم اگر در اين انتخابات به تغييرات کوچک رای داده اند، آرزوی تغيير بزرگ را از سر بدر نکرده اند، بلکه هنوز مجال آن را نيافته اند. اگر قرار باشد کسی پوزش بخواهد و ابراز پشيمانی کند، نه معترضان به کودتای انتخاباتی، سرکوب، خفقان و بی عدالتی، بلکه ديکتاتورهای ريز و درشتی هستند که کشور را به چنين روزی انداخته اند. مستبدان تمام خواه که به قول هاناه آرنت معمولا کور و کرند گويا هرگز قصد ندارند از تاريخ بياموزند وبه ياد آورند که نيروی قدرتمند به پا خواسته مردم، بزرگترين ديکتاتورها را نيز به شنيدن صدای آنان وادار کرده است. همان گونه که شاه را نيز وادار کرد صدای انقلاب مردم ايران را بالاخره بشنود. ما گرچه در پی انتقام نيستيم، کارنامه سياه سرکوب و استبداد وبی عدالتی اين چند دهه را نه می بخشيم و نه فراموش می کنيم. آن چه می ماند در روز آزادی آن سرزمين، دادخواهی از ستم و تباهی است که به ملت ايران روا داشته اند و ميليونها نفر در انتظار آن روز، لحظه شماری می کنند!

در زير گزارش تحريف شده کيهان را به نقل از سايت های وابسته و اصل گزارش راديو فردا در باره اين گفتگو را می توان مشاهد کرد:

http://www.598.ir/fa/pages/?cid=151335

http://www.radiofarda.com/content/f14_hassan-rohani_political-prisoners_/25052074.html


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016