یکشنبه 13 اردیبهشت 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پيکر رضا سيدحسينی در کنار بيژن ترقی آرام گرفت، ايسنا

پيکر رضا سيدحسينی دقايقی پيش در قطعه‌ی هنرمندان بهشت‌ زهرا (س) آرام گرفت.

به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، پيکر اين مترجم پيشکسوت صبح امروز (يک‌شنبه، ۱۳ ارديبهشت‌ماه) از مقابل تالار وحدت تشييع شد و در قطعه‌ی ۸۸ هنرمندان در کنار بيژن ترقی - ترانه‌سرا و شاعر تازه درگذشته - به خاک سپرده شد.

مراسم تشييع پيکر سيدحسينی با حضور اهل فرهنگ و هنر و افرادی چون:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




غلامعلی حداد عادل - رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و رييس کميسيون فرهنگی مجلس شورای اسلامی -، علی‌اکبر اشعری - رييس سازمان اسناد و کتابخانه‌ی ملی -، محمدرضا شفيعی کدکنی، توفيق سبحانی، جمال ميرصادقی، احمد سميعی گيلانی، اسماعيل سعادت، بهمن فرمان‌آرا، مهدی غبرايی، ايرج راد، جواد مجابی، موسی اسوار، غلامحسين سالمی، قطب‌الدين صادقی، اصغر الهی، ليلی گلستان، مصطفی رحماندوست، بيوک ملکی، ابراهيم حسن‌بيگی، کامران فانی، اسدالله امرايی، محمد جعفری قنواتی، هيوا مسيح و سهيل محمودی همراه بود.

مديا کاشيگر، بابک احمدی و مهدی فيروزان نيز سخنرانان اين مراسم بودند، که کاشيگر در سخنانی گفت: سيد هم استاد زبان بود، هم زبان را تحول داد و هم مترجم بزرگی بود. مترجم‌ بودنش کافی بود تا جاودانه بماند. «مکتب‌های ادبی»‌اش کافی بود جاودانه باشد. او در مجله‌ی «سخن» چندين نسل را پرورش داد و اين کافی بود تا جاودانه بماند. اما « فرهنگ آثار» را هم منتشر کرد و همين بس بود که او را جاودانه سازد. اگر هم هيچ‌کدام از اين کارها را نمی‌کرد، حضورش کافی بود تا جاودانه بماند.

بابک احمدی نيز در اين مراسم يادآور شد: بياييد به جای سنت مألوف ايرانی‌ها که در سوگ ديگران گريه می‌کنند، درس بزرگی را که سيدحسينی به ما داد، برجسته کنيم. او در شرايط سختی زيست؛ اما به فرهنگ ايران اهميت داد. مرگ هر بزرگی درسی برای ما دارد؛ آن‌که سانسور می‌کند، می‌رود و آن‌که سانسور می‌شود، می‌رود؛ رؤسا می‌روند، زيردستان هم می‌روند؛ ولی بايد درسی را که سيد به ما داد، از ياد نبريم و در شرايط دشوار فرهنگی آن را به کار بريم. کار بزرگ او يکی عشق و علاقه‌اش به فرهنگ و ديگری حرفه‌يی نگاه ‌کردنش بود.

مهدی فيروزان هم در سخنانی گفت: اگر فتوت چند رکن داشته باشد و يکی‌اش زلالی و صداقت باشد، سيد اين خصلت را داشت. او در همه‌ی جلسات صادق بود؛ زمانی که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی يا در صداوسيما و در جاهای ديگر حضور می‌يافت، صادقانه با تجربياتش در مقابل جمع قرار می‌گرفت.

مديرعامل مؤسسه‌ی شهر کتاب افزود: سال ۵۶ که در مؤسسه‌ی سروش کار می‌کرد، يکی از طراحان طرحی را زد که ساواک ايراد گرفت. سيدحسينی بدون اين‌که اجازه دهد مشکلی متوجه آن طراح شود، قلندرانه ايستاد و دفاع کرد. در اخلاق فتوت، ايمان وجود دارد که اين ايمان سيد عجيب است. يک مجلس احيا ۳۰ ‌سال است در خانه‌ی ماست و او سال‌های آخر با عصا می‌آمد و گوشه‌ای می‌نشست. اين عصاره‌ی علم حالت متواضعانه‌ی پرمعرفتی در چهره‌اش داشت و جوانان بسياری را متوجه امر متعال می‌کرد.

او همچنين دفتر زندگی سيدحسينی را دفتر جوانمردی توصيف کرد.





















Copyright: gooya.com 2016