جمعه 1 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

زبان زنده، لادن نيکنام، اعتماد

زبان زنده است. نفس مي کشد. شبيه جانداري کنار ما. مدام نو مي شود. پوست مي اندازد. تغيير مي کند. زبان آرام و قرار ندارد. نه در سطح رويي، که در جان و ريشه هايش در حرکتي مدام است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




زبان اين روزگار چنين است. اگر کمي در زبان فارسي اين روزها دقت کنيد مي بينيد زبان مردم کوچه و بازار دائماً در حال تحول است. قديم ترها سال به سال، حالا گاه حتي در يک سال زبان مردم بارها عوض مي شود. تکيه کلام ها، صرف و نحو جمله ها گاه از رسانه ها تاثير مي گيرد، گاه از شنيدن يک ترانه جديد، فيلم تازه. اينها که گفتم عيبي ندارد. خاصيت زبان است. به خصوص زبان فارسي که امکان هايش بسيارند و ايران کشوري است با تنوع جغرافيايي بسيار. اين وضعيت به خلق گونه هاي مختلف در زبان فارسي منتج شده است.

ايران سرزمين شگفت انگيزي است و اگر با اين گزينه موافق باشيد، لاجرم به اين نتيجه مي رسيد که انواع رويکرد زباني در هر خطه يي هويدا است. برآيند اين رويکردها کليت باشکوهي را مي سازد به نام زبان فارسي، که نه تنها در ايران که در کشورهاي فارسي زبان هم قابل توجه است. حال اين ماهيت زنده درهم شونده وقتي در راستاي آفريدن شعر قرار مي گيرد، شگفتي ها بيشتر هم مي شود. شعري که برخاسته از همين گونه هاي زبان است.

از رسانه تا کوچه و خيابان، گفتارها و نوشتارهاي رايج، همه بر ساحت زبان شعر تاثير مي گذارند اما کافي است کمي در اين حوالي گذر کنيم. مي بينيم وسواس زباني در شعرها ديده نمي شود. بيشتر اهالي نوگرا و جوان در اين حوزه چنان نگاه تساهلي به زبان دارند که گويي اصلاً شعر به واسطه زبان اتفاق نمي افتد. يعني آنچه قدما در باب استخدام واژه ها گفته اند گويي از ياد رفته است.دلايل اش بي ترديد ريشه در مسائل مرتبط با شعر داشته و جاي تامل فراوان دارد.حتي در فرآيندي جدي تر و پرتامل تر مي بينيد که بر نوع تصويرپردازي ها و تداعي هاي آزاد و چيدمان سطرها اثر دارد.

پس بايد به نحوه اين تاثيرها دقت کنيم. اگر شعري پر از ارجاعاتي به زبان گفتار است حتماً با متني که سويه هاي زبانش به حماسه سرايي ها نزديک مي شود، متفاوت است. جايگاه شان با هم فرق مي کند. مخاطب شان. شاعرشان و... پس همه چيز اگر نه، اما نوع به استخدام گرفتن واژه ها و دريافت هاي زباني از محيط بيروني و ذهن شاعر بر شعر سايه يي مي افکند، گسترده. زير اين سايه شما مي توانيد به تلقي هاي متفاوت از خوانش شعر برسيد. بياييد يک بار ديگر به نوع نگاه و دريافت شاعران از زبان شعر، شاعرانگي يا شاعرانه به خدمت گرفتن واژه ها نگاهي کنيم. اين عرصه هنوز براي تحقيق و تفحص باز است.

ناگفته هاي زيادي در اين ميان است. چرا يک شاعر با وجه حماسي زبان در ارتباط است و ديگري مي خواهد به گفتار مردم نزديک شود؟ چرا در بعضي شعرها واژه هاي زبان رسانه ديده مي شود و در متن ديگري لحن شعر به متون کهن نزديک است؟ چه عواملي در اين انتخاب ها دخيل است؟ اگر شعري قرار است شعور و شهود مخاطب خود را هدف قرار دهد، پيروزي اش به چه عواملي در ساحت زبان بستگي دارد؟ هيوا مسيح در اين نوشتار مي کوشد به تفاوت اين رويکردها توجه نشان دهد.





















Copyright: gooya.com 2016