یکشنبه 28 آذر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

موسيقی پاپ از جشنواره موسيقی فجر حذف شد، مهر

معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: تفکر و حضور چهره های دانشگاهی و علمی همچون دبير اين جشنواره از اهداف اصلی در برنامه ريزی جشنواره موسيقی فجر به عنوان يکی از مهمترين رويدادهای فرهنگی است.
حميد شاه آبادی در گفتگو با خبرگزاری مهر با اشاره به اينکه رواج آموزش موسيقی برای سرگرمی و تفنن، حيات اين هنر ارزشمند را به خطرانداخته است در باره اين نوع آموزش هشدار داد و گفت : آموزش تفننی موسيقی به صلاح اين هنر اصيل و هنرمند فعال و صاحب نام در اين عرصه نيست.

معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به برنامه های آتی اين معاونت از جمله آغاز فعاليتهای ارکستر موسيقی ملی با رويکرد جديد موسيقايی اشاره و در باره روند فعاليت ارکستر سمفونيک تهران، کم و کيف تغييرات و چگونگی سياستگذاری در برگزاری بيست و ششمين جشنواره موسيقی فجر، چرايی تعلل در انتصاب مديرکل دفتر موسيقی وزارت ارشاد و... صحبت کرد.

وی در صحبتهای خود نقاط ضعف درانجام برنامه های موسيقايی کشور را پذيرفت و رسيدن به نتيجه مطلوب را منوط به گذر زمان دانست و ضمن تشريح نقاط قوت اين معاونت نويد ارائه آثار ارزشمند در عرصه هنر موسيقی را داد که بايد منتظر ماند و شاهد عملکرد اين معاونت در پيشبرد اهداف هنر موسيقی بود. در ادامه مشروح اين گفتگو را می خوانيد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




* خبرگزاری مهر - گروه موسيقی: ارکسترسمفونيک تهران در طول فعاليتهای خود فراز و فرودهای بسياری را از سر گذرانده است و به نظرمی رسيد با رفتن منوچهر صهبايی رهبرسابق ارکسترسمفونيک تهران اوضاع بهتر شود اما به نظر می رسد اوضاع اين ارکستر همچنان ملتهب است.

- حميد شاه آبادی : محوری ترين اقدام در عرصه فعاليتهای ارکسترسمفونيک تهران که از ابتدای مديريت در امور هنری در ذهنم جريان پيدا کرد توجه به برنامه ريزی بلند مدت در اين ارکستر بود تا با گذشت زمان ارکسترسمفونيک تهران به يکی از ۱۰ ارکستربرتر جهان تبديل شود. البته من موسيقيدان نيستم و روی مباحث فنی اين ارکستر از جهت کيفيت آثار اظهارنظر نمی کنم چرا که ارکسترسمفونيک تهران يک شورای فنی و راهبردی متشکل از اساتيد به نام در عرصه موسيقی دارد. از همين رو به اين بخش وارد نشدم اما ساختار ارکسترسمفونيک تهران را درست کردم و اين ساختار به معنای رضايت عمومی نيست . از ابتدا دو محور برای ارکسترسمفونيک تهران در نظر گرفته شد و برنامه های اين ارکستر براساس اين دو محور پيش خواهد رفت به اين ترتيب که در مرحله نخست يک مدير اجرايی و مديرعامل برای ارکستر سمفونيک می خواهيم که اين ارکستر را رهبری و اداره کند و با يک برنامه ريزی معين به ما متعهد شود که در بازده زمانی مشخصی ارکسترسمفونيک تهران را به نقطه اوج و ايده آل برساند و در عين حال بايد شورای فنی که متشکل از بزرگان موسيقی است تشکيل شود تا درباره توانايی نوازنده های ارکسترسمفونيک تهران نظر دهند وهمچنين درباره آيين نامه ها، تصويب رپرتوارها و همچنين کم و کيف رهبری ارکستر نظارت کنند.

*نظارت کارشناسی توسط شورای راهبردی ارکسترسمفونيک تهران همواره وجود داشته است و حضور اين شورا پديده تازه ای نيست اما با وجود اين شورا هميشه نقدهايی بر عملکرد ارکستر وارد بوده است.

- من هم به وجود اين شورا و مجموع فعاليتهايی که انجام می دهد واقف هستم اما شواهد حاکی از آن است که نوع برنامه ريزيهايی که توسط شورای ارکسترسمفونيک تهران در خصوص تعيين رهبر ارکستر و تصويب رپرتوارها برای اجرا انجام می شود همواره با مخالفتهايی مواجه است اما در اين راستا من مديری نيستم که رسانه ها بتوانند مرا مديريت کنند و توجهی هم به فضاسازيهای ژورناليستی نمی کنم البته اين صحبت به اين معنا نيست که بی توجه به افکار عمومی هستم اما درگير فضاسازيهای رسانه ای نمی شوم. به عنوان مثال، صحبتها و حاشيه سازيهای بسياری در خصوص کم و کيف انتخاب رهبر مهمان و يا دائم پس از رفتن منوچهر صهبايی بود اما من درگير اين فضا سازی نشدم چرا که برای انتخاب رهبر ارکستر سمفونيک تهران معيار و شاخصهای مشخصی وجود دارد و معيار انتخاب هم تاييد شورای فنی ارکستر و دستگاههای امنيتی و انتظامی است.

* با توجه به صحبتهای شما بايد متذکر شد که صلاحيت آقای صهبايی هم توسط همين شورا تاييد شد.

- با گذشت زمان در مجموع جمع بنديها به اين نتيجه رسيديم که بين اعضای ارکستر و رهبرسابق تعامل لازم صورت نگرفته است و بنا به دلايل مختلف بستری پراز سوءتفاهم و اصطکاک به وجود آمد و اين بستر بايد از بين می رفت که با رفتن آقای صهبايی اين اتفاق افتاد و اگر نگاه درستی به شرايط فعلی ارکسترسمفونيک تهران داشته باشيم متوجه خواهيم شد که ميزان رضايتمندی اعضای ارکسترسمفونيک تهران بيش از گذشته است و شکل قراردادها، ايجاد تعامل با مديريت ارکستر و رضايت از رهبر مهمان، علاقه به رپرتوارها و ساير فعاليتهايی که انجام می شود مبين اين مطلب است و برای رسيدن به شرايط آرام در ارکسترسمفونيک به اين نتيجه رسيديم که سال ۸۹ را بايد با حضور رهبر مهمان بگذرانيم البته اتخاذ چنين تصميمی به اين معنا نيست که سال آينده رهبر مهمان نداريم و اگر رهبر ثابت برای ارکستر درنظرگرفته شود قطعا رهبرمهمان در مراحل مختلف اجراهای ارکسترسمفونيک حضورخواهد داشت.

*با اين اوصاف به حضور رهبر دائم برای ارکسترسمفونيک تهران قائل هستيد؟

- قطعا همينطور است و تلاش می کنيم که حضور رهبر دائم را از اوايل سال آينده داشته باشيم و از رهبران مهمان هم با توجه به معيارهايی که برای حضور رهبرمهمان وجود دارد دعوت به عمل آيد و در اين راستا نوع نگاه رهبر به رپرتواری که برای اجرا در نظرمی گيرد در اولويت قرار دارد. به عنوان مثال، اجرای آثار آهنگسازان ايرانی و آثار فاخر موسيقی کلاسيک از مهمترين فاکتورهای اجرای ارکسترسمفونيک تهران است درست مانند اجرای اخير اين ارکستر که هم سمفونی شماره ۶ چايکوفسکی و همه قطعه صلح و نغمه خراسانی اثر ارسلان کامکار اجرا شد. به اعتقاد من ارکسترسمفونيک تهران مطابق با استانداردهای جهانی حرف برای گفتن دارد و برای اثبات اين ادعا بايد بهترين رهبران و برترين رپرتوارهای موسيقايی توسط اين مجموعه به روی صحنه برود و برای رسيدن به اين منظور حضور رهبر مهمان در کنار رهبر دائم الزامی است و ارکستر سمفونيک تهران هيچگاه از وجود رهبرمهمان معاف نيست.

*برای رسيدن به استاندارد جهانی در اجرا ارکستر سمفونيک تهران معياری درنظر داريد؟

- برای برداشتن گامهای بلند بی ترديد معيارهای فراوانی وجود دارد که در اين راستا مهمترين معيار برای استانداردسازی ارکسترسمفونيک تهران توجه به سنت و آيين موسيقی اصيل ايرانی است و اگر بتوانيم از اين شاخص دفاع کنيم قطعا حرفهای ارزنده ای برای گفتن خواهيم داشت در غير اين صورت گرفتار فرايند روزمره و هيجان های زودگذر و غيرکارشناسانه مانند دلخوشی به فروش بليت خواهيم شد. اين در حالی است که به اعتقاد من فروش بليت به تنهايی افتخار نيست چرا که ممکن است يک کار ضعيف به دلايل مختلف چون خواننده محوری و تبليغات و مسائل ديگر درآمدزايی کند و چنين اتفاقهايی در حوزه موسيقی مهم نيست بلکه مهم آن است که سمفونيهايی چون مقاومت توليد کنيم و مردم برای ديدن اجراهايی از اين دست هزينه صرف کنند به همين دليل درآمدهايی از اين ناحيه برای ما ارزشمند است و خوشبختانه امسال به اين نقطه ارزشمند رسيده ايم.

*درآمد حاصل از اجراهای متعدد سمفونی "انقلاب" و يا "مقاومت" در ايران چقدر بوده است؟

- قبل از پاسخ به اين سئوال بايد متذکر شوم که آنچه در شرايط فعلی موجود است مورد نظر ما نيست اما نسبت به دوسال گذشته پيشرفتهای قابل توجهی هم از جهت کيفی و هم جهت کمی داشته ايم و تغييرات بنيادی در ساختار ارکستر ايجاد کرديم. به عنوان مثال، امسال آمار نوازنده ها را پايين آورديم اما پرداختها بيشتر شد که چنين شيوه پرداخت مورد استقبال قرار گرفت و از جهت کيفی هم سعی شد با حضور رهبران مهمان ايجاد تنوع کنيم. البته ضعفهايی هم در کار وجود دارد که آن را می پذيرم و در صدد حل موانع و مشکلات هستم اما در بخش کمی شرايط بهتری وجود داشت و به جز پنج اجرايی که با بودجه ويژه در خارج از کشور انجام شد ارکسترسمفونيک تهران ۹ اجرا از محل قرارداد به روی صحنه برد يعنی ۱۵۰ نوازنده يکسال حقوق گرفتند و تنها ۹ کنسرت اجرا کردند که در مجموع تا اين لحظه ۲۶ کنسرت برگزار کردند که از اين تعداد اجرا دو کنسرت در قطر، دو اجرا در شيراز و يک کنسرت در گرگان برگزار شد و نکته جالب اينجا است بودجه ای که برای اين تعداد از اجراها صرف شد به هيچ عنوان بيش از گذشته نيست و به دلايلی کمتر هم هست و به طور مشخص درباره سئوال شما بايد بگوييم که در طول سالهای اخير ميانگين ۳۰ ميليون تومان درآمد حاصل از اجراهای ارکسترسمفونيک تهران داشته ايم اما در حال حاضر بيش از دويست ميليون تومان درآمد حاصل از فروش اجراهای اين ارکستر داشته ايم.

*با توجه به صحبتهای شما کنسرتهای ارکسترسمفونيک تهران طبق برنامه ريزی که انجام شده است پيش می رود اما از نگاه بيرون نوعی کارشکنی و ايجاد مسائل حاشيه ای برای توقف روند حرکت رو به جلو برنامه های اين ارکستر احساس می شود. به عنوان مثال، چندی پيش نشست رسانه ای ارکسترسمفونيک تهران با حضور برخی از نوازنده های اين ارکستر و مديرعامل انجمن موسيقی برگزار شد اما به نظر می رسيد اين جلسه به منظور گرفتن تاييد از نوازنده ها مبنی بر عملکرد مثبت انجمن موسيقی و همچنين فعاليتهای آن برگزار شده است.

- درکنار هرحرکت و قدم مثبت برای دستيابی به اهداف موردنظر ايرادهايی هم دارد و من هم با شما هم عقيده هستم جلسه ای که به آن اشاره کرديد خطايی بود که توسط مديريت انجمن موسيقی انجام شد و من هم بدون اينکه بحث را مطبوعاتی کنم با مجموع همکارانی که اين خطا را مرتکب شدند برخورد کردم چرا که صحبت کردن در خصوص عملکرد اشخاص در فضايی که فرد مورد نظر فرصت دفاع از خود و طرح مباحثی را ندارد امری نادرست است و اميدوارم در آينده چنين تخلفهايی توسط مديران اين مجموعه صورت نگيرد.

* در گفتگويی که در گذشته داشتيم متذکر شديد که تکليف ارکسترموسيقی ملی تا پايان سال جاری مشخص می شود اما به پايان سال نزديک می شويم ولی ارکستر موسيقی ملی همچنان تعطيل است.

- توجه به اين نکته ضروری است زمانی که مديريت امورهنری وزارت ارشاد را عهده دار شدم ارکستر موسيقی ملی مدتها بود که در حالت تعطيلی به سر می برد، با اين اوصاف از نظر من اهميت ارکسترملی اگر بيش از ارکستر سمفونيک تهران نباشد کمتر از آن هم نيست. به همين جهت از همان ابتدا با يک حساسيت ويژه ای پيش رفتم و سعی کردم همه ظرفيتهای از دست رفته اين ارکستر را بارديگر بارور کنم اما نوگشايی ارکستر موسيقی ملی نياز به مطالعه جدی در اين حوزه داشت و مطالعات بسياری درخصوص چرايی تعطيلی اين ارکستر داشتم و در نهايت به اين نتيجه رسيدم که بيش از هر عنوانی ارکسترسمفونيک تهران بايد سامانه جدی پيدا کند از همين رو تيمی تشکيل شد تا روی اساسنامه ارکسترموسيقی ملی کار کنند و از همان دوران جلسات متعددی برگزار شد و نتيجه بررسيها گزارش شد و متوجه شدم که از يکسو حاشيه و اصطکاک های بسياری هم در بدنه ارکستر موسيقی ملی وجود داشته است و از سوی ديگر بستر موسيقايی ارکستر هم تضعيف شده است؛ البته باز متذکر می شوم که من موسيقيدان نيستم و بايد انگيزه های اهالی موسيقی را بشناسم و آن انگيزه ها را مديريت کنم. خوشبختانه مسائل ارکستر موسيقی ملی تا اندازه ای حل شده است و تا پايان امسال گلبانگ ارکسترموسيقی ملی بارديگر نواخته خواهد شد.

*آقای شاه آبادی انتصاب مدير کل دفتر موسيقی وزارت ارشاد به کجا انجاميد و اگر سرپرست فعلی اين دفتر به خوبی از عهده انجام امور برمی آيد چرا حکم مديريت ايشان را صادر نمی کنيد؟

- تاخير در انتصاب مديريت دفتر موسيقی قابل دفاع نيست و من هم اين تاخير را تاييد نمی کنم، آقای ترابی مدير خوبی است و کار خودش را به درستی می داند و امور جاری اداره کل موسيقی را به خوبی انجام می دهد اما در نگاه کلی بايد در مورد اداره امور جاری اين هنر در دفتر موسيقی وزارت ارشاد به جمع بندی خوبی برسيم و بدانيم که چه انتظاری غير از انجام امور جاری توسط مدير کل دفتر موسيقی داريم و به درک صحيح از آنچه می خواهيم دست يابيم چراکه فردی که به عنوان مدير کل دفتر موسيقی وزارت ارشاد انتخاب می شود به نوعی متولی موسيقی در کشور است از همين رو متولی موسيقی کشور با مدير و اداره کننده مسائل جاری چون ارکستر سمفونيک و ارکستر ملی و غيره فرق می کند ما می توانيم تعداد زيادی اجراهای متعدد داشته باشيم و در طول سال چندين هزار آلبوم موسيقی توليد کنيم اما نقش خودمان را نسبت به صيانت هنر موسيقی در کل کشوربه خوبی ايفا نکنيم و ذائقه موسيقی مردم را در جهت متعالی تغيير ندهيم و اين امر مطلوب نظر من نيست و تا زمانی که نقشه مشخصی برای ادامه راه وجود نداشته باشد و تا زمانی که برنامه جامع در اين حوزه دست نيابم مديريت دفتر موسيقی به همين شکل اداره می شود. در حال حاضر آقای ترابی مجموع فعاليتهايی که در اين حوزه بايد انجام شود را به درستی انجام می دهد و در نتيجه فعاليتهای خوب و مستمر سرپرست دفتر موسيقی وزارت ارشاد است که شما به عنوان خبرنگار اين سئوال را اينگونه مطرح می کنيد که چرا حکم مديريت آقای ترابی صادر نمی شود اما من دنبال منطقی هستم که بتواند با نقشه جامعی فضای موسيقی کشور را برای سالهای آينده ترسيم کند و طبق آن برنامه پيش رود.

*چه تغييراتی در سياستگذاريهای جشنواره موسيقی فجر ايجاد شده است؟

- جشنواره موسيقی فجر از مهمترين رويدادهای فرهنگی است که برای رسيدن به جشنواره ای با کيفيت يک چهره علمی و دانشگاهی را به عنوان دبير جشنواره انتخاب کردم آقای رياحی از چهره های ممتاز و موجه در حوزه موسيقی دانشگاهی است از همين رو حضور فعال و کارآمد چهره های دانشگاهی و علمی از مهمترين اهداف دربرنامه ريزی جشنواره موسيقی فجر است . در ادامه در نظر دارم موسيقی نواحی ايران که از ارزشمندترين بخشهای موسيقايی محسوب می شود به صورت يک جريان مستقل با بودجه و امکانات مجزا و حضور دبيری آگاه به هنر موسيقی نواحی در دل بيست و ششمين جشنواره موسيقی فجر برگزار می شود. از سوی ديگر، بخش رقابتی موسيقی پاپ حذف شده است و تنها بخش جنبی اين نوع موسيقی در اجراهايی محدود به روی صحنه می رود.

*به عنوان آخرين سئوال جشنواره موسيقی فجر در بخش موسيقی بين الملل دچار ضعف بوده است و اين بخش از برگزاری جشنواره در سال گذشته به ضعيف ترين موقعيت خود رسيد و اين سئوال مطرح بود که با وجود اجراهايی که ارکستر سمفونيک تهران در اروپا داشت چرا هيچ ارکستر اروپايی حاضر به شرکت در بيست و پنجمين جشنواره موسيقی فجر نشد ؟

- واقعيت اين است که در برگزاری جشنواره ها همواره تفکر جشنواره ای حاکم بوده است و امسال هم متاثر از اين تفکر هستيم و متاسفانه همين تفکر باعث شده است که برای يک بازه زمانی کوتاه مدت و با يک تابلوی مشخص کار کنيم و معتقد هستم که اگر برگزاری جشنواره برآيند فعاليت گروههای موسيقی در طول سال نباشد خروجی زيبايی ندارد و متاسفانه ما هنوز هم به اين نقطه نرسيده ايم و برای رسيدن به برنامه مشخص بايد دبيرخانه دائمی جشنواره موسيق فجر تاسيس شود و فرهنگ جشنواره هم بايد متاثر از اتفاقات موسيقايی در طول سال باشد که اميدوارم با تاسيس دبيرخانه دائمی در خصوص دعوت از گروههای مختلف خارجی پيش قدم باشيم.

...............................

گفتگو : پريسا ساسانی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016