دوشنبه 18 مهر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

"در خاطر پس‌کوچه‌ها ماندی"، ارکستر کلاسيک ايران خاطره‌های محمد نوری را اجرا کرد، ايسنا

در اولين شب از دوازدهمين جشن خانه‌ی موسيقی ايران، ارکستر کلاسيک ايران، سازهايشان را برای رهبری محمد سرير کوک کردند و سه خواننده به ياد دلاويزترين صدا، آواز سر دادند.

به گزارش خبرنگار بخش موسيقی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، شامگاه ۱۷ مهرماه تالار وحدت يکی از شب‌های شلوغ را پشت سر گذاشت. علاقه‌مندانی که آمده بودند قطعات محمد نوری را اين بار با صدای رشيد وطن دوست، محمدرضا صادقی و ماريو تقدسی بشنوند.

ساعت ۲۱:۳۰ بود که ارکستر کلاسيک ايران بر صحنه حاضر شدند. هنگامی که گروه برای نواختن اولين قطعه آماده می‌شد قطعه‌ی «آواز، آواز تا هستم می‌خوانم» با صدای زنده ياد نوری در سالن پخش شد.

سپس سرير پا به صحنه گذاشت و چوبدستی کوچکش را به ياد دوست ديرينش حرکت داد و در حالی که نت‌هايش را به آرامی مرور می‌کرد قطعه‌ی «آواز با عشق» با صدای ماريو تقدسی شنيده شد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




سپس هر سه خواننده در اوج خواندند:

«آواز، آواز می‌جوشد در جانم
آواز، آواز، تا هستم می‌خوانم ...»

سرير پيش از اين گفته بود اين قطعه زمانی ساخته شده که وی از مشيری می‌خواهد ترانه‌ای برای نوری بنويسد و او هم برای ترانه آهنگسازی کند. هنگامی که نگين سرير به آرامی کليدهای پيانو را به صدا درمی‌آورد، محمدرضا صادقی به آرامی آوازی را با کلامی از فريدون مشيری سر داد:

«از دلاويزترين روز جهان خاطره‌ای با من هست
سحری بود و هنوز ز گوهر باد به گيسوی شب آويخته بود... »

و با تسلط صدای ويولن‌ها بر فضا

«... من به ديدار سحر می‌رفتم
در افق پشت سراپرده نور
بادهای گل سرخ ...»

با تشويق‌های بی وقفه‌ی مردم اعضای ارکستر از جايشان بر می‌خيزند و دوباره برای نواختن قطعه‌ای ديگر آماده می‌شوند.

سپس وطن دوست، تقدسی و صادقی «اگر تو آمده بودی بهار می‌آمد، زمانه با دل عاشق کنار می‌آمد» را سعی کردند با همان صلابتی که نوری می‌خواند تکرار کردند.

برای لحظاتی ارکستر کلاسيک خاموش ماند و نوای پيانو نگين سرير بر فضا تسلط پيدا کرد. اين مقدمه‌ای بود برای اينکه ماريو تقدسی «آرزوها»ی محمد نوری را زمزمه کند:

«دلم از اون دلای قديميه، از اون دلاست
که می‌خواد عاشق که شد پا روی دنيا بذاره...»

پس از اجرای اين قطعه محمد سرير به صحنه حاضر شد و در سخنانی گفت: «موسيقی و نغمه‌های ايرانی به آن گويش‌های شيرين بسيار جالب است و نوری علاقه زيادی به آن داشت.» سپس اين هنرمند پشت پيانو قرار گرفت و وطن دوست قطعه آذری «مارال» را با ريتمی آرام خواند.

با پيچيدن صدای قطعه‌ی «عروسی» در فضای تالار وحدت، سالن حال و هوايی متفاوت به خود گرفت. همان قطعه‌ی معروفی که می‌گويد «گل و سکه، نقل و نبات روسرش غوغا می‌کنه...»

سرير اين قطعه را در شب يادمان محمد نوری هم اجرا کرده بود و توضيح داد که اين قطعه را زمانی که جوان بوده با محمد نوری با هم ساختند.

پس از تنفسی ۱۵ دقيقه‌ای سرير در سخنانی گفت: «نوری ما را ترک نکرده است. در تمام کارهايم به نوری فکر می‌کنم. عجيب است. نمی‌توانم طور ديگری موسيقی بسازم. هميشه حرف‌های زيادی است؛ حرف‌هايی که نمی‌شود هرجا زد. اما اين بار می‌خواهيم با شعری از افشين يداللهی حرف‌های تازه بزنيم.»

اين قطعه‌ «همان بودی که می‌گفتی» نام داشت که به نوعی برای نوری سروده و ساخته شده بود و ريتمی آرام داشت.

و تقدسی خواند:

«تو از باران که می‌خواندی
نگاهت آسمان می‌شد به دنيای غبار آلوده می‌باريد...»

سپس با صادقی همصدا شد:

«تو از دريا که می‌خواندی
تپش‌های دلت
مرداب‌ها را زير و رو می‌کرد...»

و هر سه خواننده آواز سر دادند:

«همان بودی که می‌گفتی
همان بودی که می‌خواندی
همين هستی که بعد از رفتنت
در خاطر پس‌کوچه‌ها ماندی»

«به خاطر پرنده» با شعری از مصدق قطعه‌ی ديگری بود که توسط ارکستر کلاسيک نواخته شد. «عاشقانه» با شعری از فروغ فرخزاد اين بار توسط ماريو مقدسی اجرا شد. همان قطعه‌ای که نوری در آن می‌خواند:

«ای شب از رويای تو رنگين شده
سينه از عطر توام سنگين شده ...»

با پيانو نوازی سرير قطعه‌ای از موسيقی آمريکای لاتين با صدای وطن دوست و تقدسی فضايی متفاوت به سالن بخشيد.

شايد کمتر کسی باشد که قطعه‌ی «جان مريم چشماتو واکن» محمد نوری را نشنيده باشد. اما اين بار اين قطعه با صدای تقدسی، وطن دوست و صادقی شنيده شد.

از آن جا که نوری هميشه برای وطنش می‌خواند، سازهای زهی، بادی و ضربی ارکستر کلاسيک ايران همنوا با حرکت دستان محمد سرير قطعه‌ی «ايران، ايران» نوری را نواختند:

«ای ايران ايران، دور از دامان پاکت دست دگران، بد گهران
ای عشق سوزان، ای شيرين‌ترين رويای من، تو بمان، در دل و جان
ای ايران ايران، گلزار سبزت دور از تاراج خزان، جور زمان
ای مهر رخشان، ای روشن گر دنيای من به جهان، تو بمان ...»

و با تشويق‌های بی‌وقفه‌ی مخاطبان اولين شب از جشن خانه‌ی موسيقی را به ياد اين هنرمند به پايان بردند.

در بين حضار می‌شد چهره‌هايی مانند نادر مرتضی‌پور، افشين يداللهی، کمال پورتراب، دکتر آريانپور و ايرج نوذری را ديد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016