سه شنبه 10 آبان 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

وزارت ارشاد رمان "سوخته‌دلان" زهره درانی را خمير کرد، ايلنا

رمان سوخته‌دلان زهره درانی، درحالی که مشروط اعلام شده‌ بود، پيش از ارجاع اصلاحيات ازسوی اداره‌ی کتاب، خمير شده است. درانی می‌گويد: اصلاحيه‌هايی که برای رمانش صادر شده‌است، با صفحات اين کتاب تطابق ندارد.

ايلنا: زهره درانی که پيشتر با رمان‌هايی چون «سالومه» توانسته‌ بود توجه مخاطبان را به خود و آثارش جلب کند، بعداز اختلاف‌نظرهايی که با مسوولان نشر سوره‌ی مهر پيدا کرد، از متوقف ماندن آخرين رمانش «سوخته دلان» در اداره‌ی کتاب ارشاد خبر داد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




وی در گفتگو با خبرنگار ايلنا، ضمن ابراز تاسف از وضعيت نابسامان روند نظارتی در اداره‌ی کتاب، گفت: حدودا ۵ ماه پيش با نشر مدبران به توافق رسيدم و رمان «سوخته دلان» توسط اين نشر، برای اخذ مجوز به ارشاد فرستاده شد اما بعداز ۴ ماه، به من خبر رسيد که رمانم با يک اصلاحيه‌ی چهار صفحه‌ای مواجه شده که در مجموع؛ اين موارد چيزی حدود ۴۰ صفحه از کتاب من را مورد ايراد قرار گرفته است.

درانی ادامه داد: بعداز پيگيری، اصلاحيه را از ناشر دريافت کردم و موارد لحاظ شده در آن را در رمانم جستجو کردم. ولی متوجه شدم که موارد لحاظ شده با رمان من مطابقت ندارد؛ بسياری از بخش‌های اين اصلاحيه حتی مشکل نگارشی داست. به عنوان مثال در آن نوشته‌اند؛ سطر ۱۴، پاراگراف ۴. اين برای من سوال است که مگر پاراگراف زيرمجموعه‌ی سطر است؟!

اين نويسنده افزود: در بررسی برخی ديگر از اين موارد، آدرس‌ها را پيگيری کردم و به سطرهايی برخوردم که به هيچ وجه نمی‌تواند مشکل‌ساز باشد؛ سطرهايی با جمله‌های کاملا معمولی. حتی يکی از موارد به قسمت معطوف شده بود که بخش‌هايی از غزليات حافظ در آن آمده است.

درانی ادامه داد: موضوع را با ناشرم درميان گذاشتم و او برای درميان نهادن اين مشکلات، به اداره‌ی کتاب رفت. اما وقتی به مسوولان اين اداره از عدم تطابق موارد اصلاحيه با رمان «سوخته دلان» گفت و درخواست رسيدگی کرد، به او گفتند که ديگر کتاب خمير شده و قابل پيگيری نيست. درحاليکه وقتی کتابی مشروط اعلام شده و برايش اصلاحيه صادر میِ‌شود، معنايش اين است که موارد اصلاحی ازسوی مولف و ناشر برطرف شده و مجوز صادر شود، بنابراين برای تطبيق اصلاحيات با نسخه‌ی اوليه‌ی کتاب ارائه شده، می‌بايست کتاب در اين اداره حفظ می‌شد.

وی ضمن بيان اين مطلب که به ناشر مدبران گفته‌شده که بايد خدا را شاکر باشد که «سوخته دلان» را مردود و غيرقابل انتشار اعلام نکرده‌اند، گفت: به هيچ وجه نمی‌توانم درک کنم که داستان زندگی يک زن ۶۰ ساله که به معضلات زندگی‌اش که عموما قبل از انقلاب با آن‌ها دست به گريبان بوده‎ -از قبيل اعتياد شوهرش و بداخلاقی‌های مادرش- چه سوءتفاهمی می‌تواند برای بررسان کتاب که گويا فرق ميان سطر و پاراگراف را نمی‌دانند، ايجاد کند.

نويسنده‌ی سالومه ادامه داد: من نه در اين کتاب به خط قرمز‌های سياسی نزديک شده‌ام و نه از قواعد و اصول اخلاقی عدول کرده‌ام. تنها سعی کرده‌ام با روايت دشواری‌ها و مصائب زندگی يک زن ۶۰ ساله، حرکتی در جهت تقبيح بداخلاقی‌های اجتماعی داشته باشم؛ آن‌چنانکه به اعتقاد من و دوستانی که اين رمان را خوانده‌اند، اين رمان جنبه‌های تربيتی‌اش محسوس‌تر از ديگر جنبه‌های آن است.

درانی با انتقاد از روند نظارت‌های ناهمگون در اداره‌ی کتاب، اظهار داشت: «سوخته دلان» در شرايطی مشروط اعلام می‌شود، که انواع و اقسام بداخلاقی‌های اجتماعی در کتاب‌هايی که داخل بازار هستند، ديده می‌شود. به عنوان مثال يکی از پر فروش‌ترين رمان‌هايی که به چاپ چندم هم رسيده؛ داستان پسر و دختری را دنبال می‌کند که بدون اينکه رابطه‌شان را شرعی کرده‌باشند، مدت‌ها زير يک سقف زندگی می‌کنند.

وی همچنين با انتقاد از ورود و ترجمه‌ی کتاب‌های غربی به ايران که به هيچ‌وجه با فرهنگ و موازين شرعی ما همخوانی ندارند، گفت: از آنجا که داستان‌های من به بعد روانشناسانه‌ی شخصيت‌ها نيز محتاج است، بخشی از مطالعات من در زمينه‌ی کتاب‌های روانشناسی و تربيتی‌ست. اخيرا کتابی را خواندم که در آن، مولف –که نامش به يک برند تبليغاتی تبديل شده- نکات آموزشی را برای فرزند خيالی‌اش که امريل نام دارد، شرح می‌دهد. در اين کتاب آمده‌است که ...اگر-برای اولين بار- امريل با دوست دخترش به خانه آمد؛ بايد چگونه با او برخورد کرد... يا اگر برای اولين بار متوجه شديد که امريل به مشروبات الکلی لب زده، چطور بايد با او برخورد کنيد.

نويسنده‌ی رمان چاپ نشده‌ی سوخته دلان ادامه داد: از طرف ديگر متاسفانه در ميان جوانان ما هم باب شده، که چنين کتاب‌هايی را خريداری کنند، حال آنکه من شک دارم همين کتاب‌ها هم ازسوی آن‌ها مطالعه شود و تنها نقش تزيينی در کتاب‌خانه‌هاشان نداشته باشد.

وی درمورد معضلاتی که يک نويسنده درحال حاضر با آن مواجه است، گفت: من حدودا ۸ ماه وقت می‌گذارم تا يک رمان بنويسم، پروسه‌ی اخذ مجوز هم-با فرض اينکه هفت‌خوان اداره‌ی کتاب طی شود- حدودا ۸ ماه به طول می‌انجامد و از آن‌ طرف ۸ ماهی را هم در برای انتشار و توزيع و فروش کتا‌ب‌ها درنظر بگيريد؛ تازه در چنين شرايطی‌ست که از ناشر چکی را دريافت می‌کنيد که رقم ناچيزی روی آن نوشته شده است. خب راه چاره‌ برای من چه می‌تواند باشد؟

درانی با اشاره به تصميم جديدش، اظهار داشت: تصميم گرفته‌ام من هم مثل ديگرانی بنويسم که تنها با سوژه‌ قرار دادن داستان‌های محرک، به فکر فروش بالا هستند و اتفاقا موفق هم بوده‌اند. وقتی که عمر خود را صرف مسائل ارزشی و تربيتی می‌کنم و بالاترين نهاد در حوزه‌ی کتاب، منت مردود نشدن کتابم را سرم می‌گذارد، چاره‌ای جز اين می‌ماند؟ چرا بايد اصرار کنم روی مواضع خودم و صدايم به هيچ جا نرسد؟ از سر عشق و اعتقاد کار کردن هم اندازه‌ای دارد! من هم ناچارم به درآمد ناچيز کتاب‌هايم اميدوار باشم.

وی اضافه کرد: در خيابانی که من در آن سکنا دارم، هر روز مواجه می‌شوم با سيل دختران و پسران خيابان‌گرد که آرايش‌های عجيب و غريبی دارند. به فراخور حضور اين جوانان، در اين خيابان ده‌ها آرايشگاه تاسيس شده؛ تازه‌ خيلی از اين آرايشگاه‌ها رسمی نيستند و تابلو هم ندارند. کارشان هم سکه است، بچه‌های مردم را رنگ می‌کنند و می‌فرستندشان توی خيابان تا خود را به نمايش بگذارند. گاهی از خودم می‌پرسم فرق من با فلان زن آرايشگر چيست؟ آيا من بايد عمر خود را هدر کنم و هر توهينی را به جان بخرم و دست آخر اين‌همه مشکل داشته باشم، آن‌وقت يک آرايشگر در شرايط فعلی از بهترين زندگی برخوردار است. گرسنگی؛ معرفت نمی‌فهمد آقا!

درانی ضمن بيان اين مطلب که نشر مدبران همچنان پيگير رمان «سوخته دلان» است، درمورد فعاليت‌های اخير خود گفت: حتی با متوقف ماندن «سوخته دلان» بازهم نمی‌توانم ديگر ننويسم. درحال حاضر نيز مشغول اتمام رمان «آوای فاخته» هستم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016