خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
23 شهریور» سالروز درگذشت شيون فومنی، کتابی جديد از گزيده شعرهای فارسی شيون در راه است، ايسنا1 شهریور» شاعران درباره امام علی (ع) کم شعر گفتهاند، مهر 6 مرداد» محسن عمادی جايزه آنتونيو ماچادو را از آن خود کرد، ايلنا 29 تیر» مفتون امينی: "عقلانيت" آيندهی ناگزير شعر است، ايلنا 1 تیر» شعر تازه ای از سيمين بهبهانی
بخوانید!
23 آبان » ماجرای آشنايی سيمين و جلال در "نقد و بررسی کتاب تهران"، ايسنا
23 آبان » ۶۹ سالگی يک قيافه خيلی مشکوک، علی باباچاهی به روايت علی باباچاهی، ايسنا 22 آبان » هفت کتاب نامزد جايزه کتاب سال شدند، ايلنا 22 آبان » پزشکی قانونی: مرگ روزانه ۸۲ نفر در جادهها، مهر 22 آبان » محمدرضا لطفی: به جای نقد کارم به ريش و سبيل و موهای من گير میدهند، راديو فردا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ۶۹ سالگی يک قيافه خيلی مشکوک، علی باباچاهی به روايت علی باباچاهی، ايسناعلی باباچاهی بهمناسبت زادروز ۶۹سالگیاش، از شروع شاعری و ادامهی اين کار گفت. اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به انتشار شانزدهمين مجموعهی شعرش، گفت: اين مجموعهی شعر که «گل باران هزارروزه» نام دارد، ۷۳ شعر را دربر میگيرد. اين شعرها نتيجهی تجربههای من است و طنزی را در خود دارد که البته آدم را به قهقهه وانمیدارد؛ بلکه لبخندی را بر لب مینشاند که زود میتواند محو شود. او افزود: اين مجموعه که در ۱۷۰ صفحه از سوی انتشارات مرواريد منتشر شده است، مسائل اجتماعی را بيان میکند و در موضوعات و پديدهها به کشف میپردازد و ناگفتههايی را میگويد. باباچاهی که بيستم آبانماه امسال ۶۹ساله شده است، در شرح شاعری خود، گفت: من وقتی چشمم را باز کردم، خودم را در يکی از روستاهای بوشهر به نام جفره ديدم. رشد و نمو اوليهی من در همان روستا بود که فاصلهی چندانی با مرکز شهر نداشت. در همانجا دوران دبستان را گذراندم و بعد وارد دبيرستان سعادت شدم که اين دبيرستان بعد از دارالفنون، يکی از معروفترين مدرسههای کشور است. بعد از آن هم در دانشگاه شيراز ادبيات خواندم و دورهی نظام را در شيراز و کرمان گذراندم و سال ۴۵ وارد آموزش و پرورش شدم. ۱۸ سال ادبيات تدريس کردم و برای بچهها مجلهای را به نام «تکاپو» منتشر کردم که پخش غيربومی هم داشت و مطالبی از آن در مجلههايی چون «خوشه» به سردبيری احمد شاملو و «فردوسی» به سردبيری عباس پهلوان چاپ میشد؛ اما بعد ساواک اين مجله را به جرم نداشتن مجوز، تعطيل کرد. او در ادامه گفت: سپس من تا سال ۱۳۶۲ در بوشهر بودم و تدريس میکردم؛ اما آموزش و پرورش مرا مجبور به بازنشستگی کرد که علت آن را بايد از آموزش و پرورش بوشهر پرسيد. من به تهران آمدم و از سال ۱۳۶۲ تا کنون در تهران هستم. در طول اين دوران، انواع شغلها را تجربه کردهام که خوشبختانه تمام اين شغلها در راستای فرهنگ بود. کارهايی را چون ويرايش کتاب، تنظيم نمايشنامههای راديويی، مشاوره به ناشران و مسؤوليت بخش شعر مجلهی «آدينه» تجربه کردهام. ۱۵ سال هم در مرکز نشر دانشگاهی کار کردم. به هر حال، من از راه جمله و کلمه و نقطهگذاری زندگیام را سپری کردم و تا کنون هم به تعبير مطبوعاتی، يکی از پرکارترين قلم به دستها بودهام که البته خوب و بدِ آثارم را منتقدان بايد مشخص کنند. او در ادامه يادآور شد: من تا کنون ۳۲ کتاب تأليف کردهام که نيمی شعر و نيمی هم نقد بوده است. اين شاعر سپس دربارهی روند شاعر شدنش گفت: من يک پيشآغاز در شعر داشتهام؛ به اين معنا که خيلی کمسن و سال بودم، در کلاس پنجم ـ ششم ادبيات فهميدم به شعر علاقه دارم. برادرم سياسی بود و با روزنامهها و مجلات آن زمان آشنايی داشت و هميشه کتابهايی دم دست من بود. با حافظ، سعدی و «موش و گربه»ی عبيد زاکانی و شعرهای کفاش خراسانی شروع به کار کردم. در دبيرستان سعادت که درس میخواندم، مجلههايی را که به بوشهر میآمد، میخواندم و شعرهايی را که میسرودم، برای مطبوعات پايتخت میفرستادم که چاپ میشد. من اين شعرها را با عنوان ع. فرياد چاپ میکردم که مورد توجه شاعرانی چون محمد زهری، فريدون مشيری و ديگران قرار گرفت؛ بنابراين بعد که ديدم شعرهايم مورد توجه قرار گرفت، به پيشنهاد منوچهر آتشی که چند سالی معلم من بود، شعرهايم را به نام خودم چاپ کردم. در همان سالها شعرهايی از من در مطبوعات به عنوان بهترين شعر هفته چاپ میشد که مايهی خوشحالی من بود. اين شاعر با اشاره به چاپ اولين مجموعهی شعرش، گفت: در سال ۱۳۴۶ اولين مجموعهی شعرم را با عنوان «در بیتکيهگاهی» منتشر کردم که دو شعر از اين کتاب در محيط ادبی کشور طنين يافت. باباچاهی همچنين دربارهی فضای ادبی جنوب در سالهای جوانی و ابتدای شاعری خود گفت: در سالهای پيش از دههی ۴۰ که من دبيرستانی بودم، شاعری به نام محمدرضا نعمتی معلم دبستان من بود. او نقش يک معلم دلسوز را برای من بازی کرد و اگر بخواهم کسی را استاد خطاب کنم، او را شايستهی اين عنوان میدانم. در دبيرستان هم منوچهر آشتی سه سال معلم من بود؛ او با نعمتی در مدرسه روزنامهی ديواری تهيه میکردند که من هم با آنها همکاری میکردم. در سالهای پايانی دههی ۴۰ و سالهای آغاز دههی ۵۰، سه شهر در ادبيات آوازه داشتند؛ يکی تهران بود و ديگری اصفهان و همچنين بوشهر. در بوشهر، شبهای شعر زيادی تشکيل میشد که سالنهای بزرگی را مملو از جمعيت میکرد. افراد در اين سالنها حتا سر پا هم میايستادند. گزارش شبهای شعر بوشهر در مجلههای تهران منتشر میشد. در اين جلسات کسانی چون ابوالقاسم ايرانی، منوچهر آتشی، دکتر جعفر حميدی و پرويز پروين ـ که متأسفانه در جوانی فوت کرد، وگرنه يکی از استعدادهای جنوب محسوب میشد ـ حضور داشتند. او ادامه داد: نويسندگانی چون محمدرضا صفدری، احمد آرام و عبدالحسين شريف هم آن سالها در فضای ادبی بوشهر حضور داشتند. باباچاهی سپس دربارهی اينکه فضای جنوب و بوشهر چقدر در شعرش اثر گذاشته است، گفت: اگر فضای جنوب را به فضای دريايی و صحرايی تقسيم کنيم، فضای صحرا را منوچهر آتشی تصرف کرده بود و با «اسب سفيد وحشی» خود جا برای ديگر شاعران باقی نگذاشته بود؛ اما اقليمگرايی در شعر من هم هست. يکی از کتابهای من، «پيکاسو در آبهای خليج فارس» نام دارد. همچنين مجموعههای شعری را هم با نام «منزلهای دريا بینشان است» و «بيا گوشماهی جمع کنيم» دارم. در بچگی در کنار دريا زندگی میکردم و چشمهايم را که باز میکردم، دريا را میديدم و نزديکان من خود مرد دريا بودند؛ بنابراين صدای دريا در شعر من مانند يک موسيقی حضور دارد. او همچنين عنوان کرد: من شعری به نام «غرقیها» دارم که در سال ۹۰ گفتهام و با وجود اينکه میخواهد مدرن باشد؛ اما محورش درياست و آدمهايی که در دريا غرق میشوند. علی باباچاهی سال ۱۳۲۱ در شهرستان کنگان استان بوشهر به دنيا آمده است. او تا کنون مجموعههای شعری را همچون «در بیتکيهگاهی»، «جان و روشنايیهای غمناک»، «از نسل آفتاب»، «آوای دريامردان»، «گزينهی اشعار»، «منزلهای دريا بینشان است»، «نمنم بارانم»، «عقل عذابم میدهد»، «قيافهام که خيلی مشکوک است»، «رفته بودم به صيد نهنگ»، و «پيکاسو در آبهای خليج فارس» منتشر کرده است. Copyright: gooya.com 2016
|