یکشنبه 8 فروردین 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

احتمالات شکست یک ژنرال در سه پرده، سایت گل

چرا مربیانی با دانش فنی ابراهیم‌زاده و مرفاوی که در بازی‌های سطح بالاتر موفق‌ هستند تا آن اندازه که اسکولاری را هم با شکست به خانه می‌فرستند، در بازی داخلی، مقابل ژنرالی با دانش فنی محدود با مصرف صد در صد داخلی، بازی را واگذار می‌کنند

سایت گل - همیشه وقتی صحبت فوتبال ناپاک در حول و حوش امیر قلعه‌نویی مطرح می‌شود، او به درستی طلب مدرک می‌کند. راست‌ش با این همه شک و شبه نسبت به موفقیت‌های داخلی قلعه‌نویی و سهم داوران در آن، تا به امروز یک نفر هم یک مدرک قابل اتکا رو نکرده است که ثابت کند ژنرال داخلی قصه ما و تیم‌های‌ش، با کمک زد و بند و این‌طور اتهام‌ها ، بهترین خط حمله بعد از بارسلونا را دارند! اما حالا یک مدرک، خیلی رک و راست، خودش را به ما نشان می‌دهد. آن هم نتیجه و کارنامه‌ای‌ست در جایی که دیگر نه می‌شود با داورش ساخت و نه می‌توان بازیکنان تیم مقابل را با چک و مبلغی وسوسه کرد که کم‌فروشی کنند یا قبل از بازی موعود، سه اخطاره و محروم بشوند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




امیر قلعه‌نویی تا این‌جا در بازی‌های آسیایی بعد از نه بازی- 6 بازی با استقلال و 3 بازی با سپاهان- بردی نداشته است. در رقابت‌های این دوره با تیم پر مهره و امکانات سپاهان تنها دو امتیاز کسب کرده؛ در حالی‌ که دو مربی ایرانی دیگر-مرفاوی و ابراهیم‌زاده- از همین تعداد بازی، هفت امتیاز به دست آورده‌اند و در گروه خودشان اول هستند. واقعا تا چه اندازه می‌تواند طعنه‌آمیز و به رخ کشنده باشد که دو مربی دیگر که موفق هستند، هر دو دستیار قلعه‌نویی یا به لفظ خود ژنرال «شاگرد»ش بوده‌اند. چه می‌شود که دستیاران قلعه‌نویی در استقلال و تیم‌ملی، در آخرین بازی دور رفت‌شان رقیبان‌شان را با سه گل بدرقه می‌کنند، در حالی که ژنرال،استاد و مرد اصلی تیم‌ش در سه بازی تنها موفق به زدن دو گل شده است. واقعا محل پرسش نمی‌تواند باشد که چرا این‌جا دیگر از بهترین خط حمله‌ دنیا بعد از بارسلونا خبری نیست؟ به این سوال، از سه منظر و نگاه می‌توان پاسخ گفت. انتخاب پاسخ درست یا درست‌تر باشد به عهده هر وجدان منصفی است که امیدواریم خود ژنرال و کسانی که بعد از هر باخت مرفاوی، نام او را فریاد می‌زنند هم میان آنها باشند.

نگاه یک - دستیارهای معجزه‌گر
دستیاران قلعه‌نویی در بازی‌های آسیایی موفق بوده‌اند و خود او نه؛ این شما را به یاد موضوعی قدیمی نمی‌اندازد؟ همان تاثیر شگرف دستیاران در موفقیت‌های یک تیم و بی اثری سرمربی. آخرین نفری که در مظان این اتهام بود و هست، افشین قطبی است. همو که قهرمانی تیم‌ش توسط منتقدان‌ش به پای دستیارش حمید استیلی نوشته شد. گرچه خیلی زود، دستیار تاثیرگذار خودش روی صندلی سرمربی‌گری نشست و نتیجه کارش با فوجی از ستارگان قابل بررسی است. واقعا نکند این آقای قلعه‌نویی با آن القاب درشت و دهان پرکن و حرف‌های بزرگ نظیر پازل تاکتیکی، چیز زیادی از فوتبال نمی‌داند و تا به امروز نان دانش فنی دستیاران خودشان را خورده است؟ این نگاه یک اشکال کوچک و صدالبته تاثیرگذار دارد. قلعه‌نویی با این دو دستیار طعم شکست را هم چشیده است. با منصور ابراهیم‌زاده در جام ملت‌های آسیا و با صمد مرفاوی در جام باشگاه‌های آسیا. متوجه کلمه مشترک در دو شکست ژنرال با دستیاران موفق‌ش که هستید؟ آسیا.

آسیا، کلمه‌ای‌ست که باید بولد و بزرگ بشود تا فکر ما را بیشتر به خودش مشغول کند و ما را برساند به دومین نگاه که شاید پاسخ درست‌تر، آنجا پنهان شده باشد.

نگاه دو - ارتفاع پست ایرانی
قلعه‌نویی در آسیا موفق نیست و در بازی‌های داخلی،رقیب ندارد. علت چیست؟ تا پارسال جواب‌ش ساده و سرراست بود. سطح فوتبال ایران از باقی تیم‌های آسیایی پائین‌تر است و این سطح پائین غول بزرگی است که همه تیم‌های ایرانی را می‌بلعد. همان‌طور که در مسابقات پارسال، هر چهار تیم با نتایج کم‌وبیش مشابه از مسابقات کنار رفتند و ژنرال قلعه‌نویی تنها فرد شکست خورده نبود. اما امسال، حباب افسانه سطح پائین فوتبال ایران نسبت به قطر و امارات و عربستان ترکید و نتیجه‌اش را با صدای بلند و هلهله زیاد تماشاگران ذوب‌آهن و استقلال شنیدیم. دو تیم ایرانی استقلال و ذوب‌آهن که در همین لیگ گویا سطح پائین ساخته شده‌اند، با پایان دور رفت مسابقات در صدر گروه خود هستند. پس با این اوصاف باید آن غول بزرگ را کمی کوچک‌تر کرد و گفت سطح سرمربی‌گری قلعه‌نویی پائین‌تر از مربیانی‌ست که در برای تیم‌های اماراتی،قطری و عربستانی کار می‌کنند. قلعه‌نویی توانایی خواندن دست مربیان شاغل در ایران را دارد، این شرایط و جغرافیا را خوب می‌شناسد و در این‌جا موفق است. اما وقتی به بازی‌های آسیایی می‌رود، دیگر دانش فنی محدودش در زمین بزرگ‌تر به کارش نمی‌آید و به خاطر همین تیم‌‌های‌ش تا به امروز موفق به بردن یک تیم غیرایرانی هم نشده‌اند.

اما باز یک اشکال کوچک و باز صدالبته موثر در کار است. چرا مربیانی با دانش فنی ابراهیم‌زاده و مرفاوی که در بازی‌های سطح بالاتر موفق‌ هستند تا آن اندازه که اسکولاری را هم با شکست به خانه می‌فرستند، در بازی داخلی، مقابل ژنرالی با دانش فنی محدود با مصرف صد در صد داخلی، بازی را واگذار می‌کنند و جام‌ها را یکی پس از دیگری از دست می‌دهند و شاهد بالانشینی امیر قلعه‌نویی هستند؟ شاید برای پیدا کردن مشکل اصلی باید برویم سراغ امیر قلعه‌نویی و پای صحبت‌های‌ش بنشینیم تا دلیل اصلی و واقعی را خودش برای‌مان بازگو کند.

نگاه سه - داورانی با سوت‌های سهوی
واقعا حیف است این همه حرف بزنیم و فرضیه‌بافی کنیم اما به سراغ آدم اصلی قصه‌مان نرویم. همان ژنرال عزیز و محترمی که بعد از تساوی در اولین بازی آسیایی‌اش با سپاهان گفت داور سر ما را برید. و بعد از شکست در سومین بازی،داور را مقصر اول و آخر شکست تیم‌ش معرفی کرد. داور... این دومین کلمه‌ای‌ست که در متن ما حتما باید بولد و بزرگ بشود. چون به نظر می‌رسد جایی که قلعه‌نویی و منتقدان‌ش به توافق می‌رسند، همین نقطه است. منتقدان قلعه‌نویی به تاثیر داوران البته پاک و شریف ایرانی در نتایج موفقیت‌آمیز او اشاره می‌کنند و خود ژنرال امیر هم در شکست‌های‌ تیم‌ش در آسیا پای داور را وسط می‌کشد. امیر قلعه‌نویی در شکست‌های تیم‌ش در آسیا داور را مقصر می‌داند و این به آن معناست که داوری‌های بازی‌های داخلی برای تیم‌های قلعه‌نویی دردسرساز و مشکل‌آفرین نبوده و احتمالا نخواهد بود.

حرف ژنرال مبنی بر مقصر بودن داور و بریده شدن سر تیم‌ش، معنای‌ش این است که تیم‌های او با قضاوت‌های خوب همیشه موفق و پیروز بوده‌اند و خواهند بود.

اما مسلما مخاطب این نوشته یا کسانی که جملات قلعه‌نویی را خوانده‌اند و شنیده‌اند، با یک سوال سمج در ذهن‌شان مواجه می‌شوند. داور خوب چه کسی‌ست و داوری منصفانه کدام است؟ داور خوب همان است که گل زدن با دست را مجاز می‌داند و هر زمین خوردنی در محوطه جریمه را پنالتی می‌گیرد؟ داوران خوب که اهل سربریدن نیستند همه آن‌هایی هستند که در آیتم برنامه نود سوت‌های‌شان به نفع سپاهان کنار هم قرار گرفته بود و کارشناسان برنامه نود درباره‌ اشتباهات‌شان که حتما سهوی‌ست، صحبت کرده‌اند و احتمالا خواهند کرد؟ امیر قلعه‌نویی نمی‌تواند منکر اشتباهات داوران داخلی و نفع بردن تیم‌های‌ش از این اشتباهات بشود. ما هم نمی‌توانیم ثابت کنیم که تعمد و قصد قبلی‌ای در این سوت‌های نابه‌هنگام و اشتباه بوده است. اما یک چیز دیگر این وسط مسلم است.

تیم‌های آقای قلعه‌نویی فقط وقتی موفق می‌شوند که داوری کاملا سهوی سوت‌ش را به دهان‌ش نزدیک کند و در آن بدمد و نفعی را به سپاهان امروز و استقلال دیروز برساند. کاش در پایان این مطلب و پایان دور رفت بازی‌های جام باشگاه‌های آسیا، وجدان‌های منصف و داوران درستکاری باشند که فکر کنند و ببینند چطور می‌شود وقتی مرفاوی بعد از برد در بازی اول، در دومین بازی نتیجه‌ای بهتر از مساوی کسب نمی‌کند، صداهایی از سکوها بلند می‌شود و اسمی به زبان آورده می‌شود که در هشت بازی آسیایی هنوز نتوانسته بود حتی یک برد کسب کند.

اشتباه نکنید. آن سکونشینان پرصدا خدای نکرده از جایی شارژ مالی نشده‌اند. مدرک‌ش نیست و شایسته نیست بی‌مدرک اتهام زدن. فقط باید گفت آن سکونشینان ژنرال‌گو هم مثل داوران ایرانی هستند که اشتباه‌شان در قضاوت میان توانایی فنی دو سرمربی، کاملا سهوی و تصادفی به نفع امیر قلعه‌نویی تمام شده و می‌شود

ایرج رادان


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016