شنبه 16 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

روايت هاشمی رفسنجانی از گفتگو با رهبری درباره نامه قبل از انتخابات، هاشمی: احمدی نژاد دروغ گفت و کار بسيار زشتی انجام داد

پايگاه خبری تحليلی انتخاب (Entekhab.ir) - رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام می گويد: وقتی خلاف گويی های مناظرات جبران نشد کاملا واضح بود که احمدی نژاد برنامه ای بالاتر از تخريب اشخاص در فکر دارد.

به گزارش سرويس سياسی «انتخاب» ؛ وی با اشاره به نامه اش به رهبری می افزايد: متأسفانه در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرفهايی را زده بود که غيرواقعی بود. تأسف بيشتر از اين بود که همان حرفهای دروغ را پايه تبليغات خويش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده می‌‌کردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام اين بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم.

هاشمی رفسنجانی در بخشی از کتاب منتشر نشده”صراحت نامه” ضمن پاسخگويی به شبهاتی پيرامون نامه ۸۸ ،خاطر نشان کرد:”عمق ۶۰ ساله رابطه من و رهبری فرآتر از اقوال سياسی است و جرياناتی هم که به بهانه اين نامه دست به کار تخريب اين رابطه زده و می زنند حتما منافعی در اين کار دارند ولی نکته حائز اهميت اين است که قطعا ناکام می مانند.”

پايگاه اطلاع رسانی اکبر هاشمی رفسنجانی بخش هايی از مصاحبه کتاب منتشر نشده "صراحت نامه” را منتشر کرده که در پی می آيد:

* آقای هاشمی! در جايی از اين گفت‌وگو به قدرت خطبه‌های نماز جمعه اشاره کرديد. قدرت نامه به عنوان يک ابزار ارتباطی نيز همين‌قدر زياد بوده است. شما در تاريخ انقلاب نامه‌نگاری‌های زيادی انجام داده‌ايد. فرض بفرماييد در اين يک‌ ساله گذشته، چقدر درباره نامه حضرت‌عالی به رهبری صحبت شد! چقدر در موردش نقد شد! تحليل شد! شما به عنوان يک مدير ارشد، قدرت نامه را چگونه می‌بينيد؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


- هر کدام يک خاصيت دارند. آدم گاهی يک مقاله می‌نويسد که مخاطب مشخص ندارد، اما آن مقاله تأثيرات خاص خودش را دارد. گاهی به يک شخص نامه می‌نويسد، نامه خصوصی می‌نويسد، سرگشاده نيست و محدود به خودش است. گاهی نامه سرگشاده می‌نويسد که در حکم مقاله است ولی چون مخاطب مشخصی دارد، حواشی آن باعث می‌شود که آثار ديگری نيز داشته‌ باشد؛ گاهی مثبت و گاهی منفی. نمی‌توانيم يک حکم کلی صادر کنيم. اطلاع‌رسانی از اين نوع مثل نامه نوشتن‌ها، کنفرانس‌ها، سخنرانی‌ها، پيغام‌ها و… جنبه‌های مثبت و منفی دارند و آنجا که در جهت اصلاح از اين ابزارها استفاده شود، خوب هستند و کم و زياد تأثير دارند.

* آقای هاشمی ! تا الان نامه‌ای نوشته‌ايد که از نوشتن آن پشيمان شده باشيد؟
- نه.

* انگيزه شما از نگارش آن نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری چه بود؟ چه چيزی شما را مجبور به انتشار آن نامه کرده بود؟ —
- ديدم کار بسيار زشتی انجام شد. همه می‌‌دانستند که نسبت به ديگر نامزدها بی‌طرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی می‌‌دهند.همه می‌‌دانستند که روحيه کاری من با اين شيوه اداره جامعه سازگار نيست.
متأسفانه در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرفهايی را زده بود که غيرواقعی بود. تأسف بيشتر از اين بود که همان حرفهای دروغ را پايه تبليغات خويش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده می‌‌کردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام اين بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم.
در آن مناظره شما نوعی ستيز با روحانيت را مشاهده کرديد که به بهانه مخالفت با اشخاص همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و اين‌گونه القا کرد که روحانيت در اداره جامعه کارايی ندارد.
در سالگرد رحلت امام در مرقد به ايشان گفتم حرفهای ناقص گفته‌اند. ترجيح می دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضيح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی نديدم. پس از آن نامه‌ای تهيه کردم. چون می‌‌بايست جواب آن حرفها داده می‌‌شد.
می‌‌گويند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. اين سؤال ديگر سفسطه است چون مگر ايشان هدفی غير از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟.
نامه را تهيه کردم و در آخرين فرصت قبل از انتخابات که عصر سه شنبه بود، برای رهبری فرستادم. چون اگر سه شنبه می‌‌دادم، روزنامه‌ها چهارشنبه می‌‌نوشتند و اگر چهارشنبه می‌‌دادم، پنج‌شنبه کسی حق نداشت بنويسد. چون فرصت تبليغات تمام می‌شد. می‌‌خواستم جواب آن حرفها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار مؤثق شور و اشتياق مردم را می‌‌ديدم. از برنامه‌های محافل مجريان انتخابات هم خبر داشتم. به هر حال در همان فرصت باقی‌مانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله ۲ ساعته باقی مانده نامه را به ايشان نداده بودند. چون جوابی به من نرسيده بود.
در آخرين لحظاتی که می‌‌خواستم خدمت ايشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ايشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپيوتر می‌‌خواندم. يعنی پس از اينکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را به ايشان نداده بودند.
پرسيدم از نظر شما چگونه بود؟
گفتند: از لحاظ محتوا هيچ ملاحظه‌ای ندارم و فقط يک نکته دارم که آقای احمدی‌نژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچه‌های شما گفت.
گفتم: فضا به‌گونه‌ای بود که اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چيز متوجه من شد.
ايشان گفتند: واقعاً هيچ ملاحظه‌ای روی نامه ندارم. ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم.
گفتم: خواست خدا بودکه شما تا قبل از انتشار نبينيد، چون اگر می‌‌خوانديد و به من می‌‌گفتيد، منتشر نمی‌کردم و اين مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر می‌‌کردم دو حالت داشت: اگر آقای احمدی‌نژاد شکست بخورد که درست نيست با ايشان درگير شوم. چون اخلاقاً کار درستی نيست. اگر هم پيروز شود که اصلاً درست نيست با منتخب مردم درگير شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم. ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم.
ايشان هم در مقابل اين منطق من اعتراض نکرد.

* ولی به نظر می‌‌رسد اين نامه روابط شما را با ايشان دچار تغييرات کرده است؟
-— نه، ايشان صراحتاً گفتند که هيچ ملاحظه‌ای درباره محتوای نامه ندارم.
حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار داريد که جواب بدهم. صلاح نديدم که پيش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تأثير می‌‌گذارد. ولی بعد از انتخابات جواب می‌‌دهم. حتی گفتند که به آقای احمدی‌نژاد هم گفتم که حرفهای ناحقی زديد و جواب شما را می‌‌دهم. واقعاً هيچ وقت ايشان به خاطر نامه از من گله نکردند. چون روابط ما به‌گونه‌ای است که اگر گله هم داشته باشند، می‌‌گويند.
الحمدلله همکاری ۶۰ ساله ما به‌گونه‌ای است که با هم رودربايستی نداريم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016