دوشنبه 25 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تاج زاده: از هياهوی اخير نبايد ترسيد؛ بايد از انتخابات آزاد دفاع کرد

"راه نجات کشور انتخابات آزاد است و اگر بيرون زندان بودم بزرگ ترين کمپين را برای دفاع از انتخابات آزاد که امری قانونی و مشروع است، برپا می کردم. الأن هم از هر کسی که به فکر استقلال و تماميت ارضی و امنيت ايران است و نمی خواهد کشورمان هم سرنوشت با ليبی و يمن و سوريه بشود، می خواهم که برای برگزاری انتخابات آزاد در ايران بکوشد. نه فقط در انتخابات آتی بلکه در همه..."



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


سيدمصطفی تاجزاده معاون وزير ارشاد دوران ميرحسين موسوی در يادداشتی از زندان اوين به ادعاهای مطرح شده در خصوص انتخابات آزاد پاسخ داده است.

به گزارش کلمه، هفته گذشته آيت الله خامنه ای در ديدار با مردم قم بيان کرد که “آن کسانی که راجع به انتخابات توصيه‌هايی می‌کنند، حواسشان باشد به دشمن کمک نکنند. دائما نگويند انتخابات بايد آزاد باشد. از اول انقلاب ۳۴ انتخابات داشتيم. کدامش آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ايران آزادتر است.” پس از اين سخنان، احمد جنتی مطرح کنندگان انتخابات آزاد را گردن کلفت خواند و ديگر ائمه نماز جمعه در سراسر کشور نسبت به طرح مساله انتخابات ازاد در کشور موضع گرفتند. همچنين فعالين سياسی وابسته به جريان محافظه کاری و اقتدارگرايی نيز چون هميشه به دنبال سخنان رهبری به تقبيح انتخابات آزاد پرداختند.

تاجزاده در يادداشت خود در پاسخ به اعتراض کنند گان به انتخابات آزاد نوشته است: “به قدری تعادلشان را از دست داده اند که متوجه نيستند اين خيلی زشت است که مطرح می کنند «انتخابات آزاد رمز فتنه است»، معنای اين حرف اين است که انتخابات فرمايشی و شاهنشاهی از نظر اصول گراها انتخابی درست است!”

معاون وزير کشور دولت اصلاحات که در بند قرنطينه سپاه محبوس است، در بخشی ديگر از سخنان خود در ارتباط با اظهارات آن عده ايی که ايران را آزاد ترين کشور دنيا می خوانند نوشت: “ادعا می کنند ايران آزادترين کشور جهان است و هم زمان مطبوعات آزاد را پايگاه دشمن می خوانند. احزاب آزاد را مزدوران دشمن می خوانند. اجتماعات آزاد مردمی را فتنه دشمن می نامند و انتخابات آزاد را توطئه دشمن. من نمی دانم اين مردم چگونه می توانند نظراتشان را آزادانه اعلام کنند؟!”

اين عضو دربند جبهه مشارکت ايران اسلامی و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی تاکيد کرده است: “من باز هم بر اين اصل اصرار می ورزم که راه نجات کشور انتخابات آزاد است و اگر بيرون زندان بودم بزرگ ترين کمپين را برای دفاع از انتخابات آزاد که امری قانونی و مشروع است، برپا می کردم. آلان هم از هر کسی که به فکر استقلال و تماميت ارضی و امنيت ايران است و نمی خواهد کشورمان هم سرنوشت با ليبی و يمن و سوريه بشود، می خواهم که برای برگزاری انتخابات آزاد در ايران بکوشد. نه فقط در انتخابات آتی بلکه در همه ادوار. ”

متن يادداشت سيدمصطفی تاجزاده از زندان که در اختيار کلمه قرار گرفته به شرح زير است:

کسی که متکی به اکثريت آرا باشد، از انتخابات آزاد فرار نمی کند

ديدم که حداد عادل در جايی گفته بود که موسوی و کروبی بايد بدون محاکمه در حصر باشند، اين ها جرأت ندارند سران جنبش سبز را محاکمه کنند چون نگران اين هستند که نزد مردم دستشان رو شود!

– در مورد انتخابات مجلس ششم هم اخيراَ ادعاهايی شده و نکاتی گفته شده که من کسانی که به واقع قصد آگاه شدن در اين زمينه دارند به مطالعه دو کتاب از مستندات اين انتخابات دعوت می کنم. رأی ملت و رأی مردم. مجموعه مکاتبات با شورای نگهبان که برخلاف قراری که گذاشته شده بود، شورای نگهبان طفره رفت و من مجبور شدم به صورت يک طرفه مکاتبات خود (وزارت کشور) را با شورای نگهبان منتشر کنم و البته در مواردی نامه های شورای نگهبان هم مورد اشاره قرار گرفته است. اين مستندات را صرفا برای حفظ در تاريخ نشر داده ام. کتاب دوم رأی مردم است که بابک داد آن را نوشته و مشروح آن چه در دادگاه گذشت در آن آورده شده است. مطالعه اين دو کتاب برای دريافت واقعيت ها و حقايق آن دوران ضروری است. در ضمن بايد يک نکته تايخی را يادآور شوم و آن اين که انتخابات مجلس ششم بعد از ۲۳ تيرماه برگزار شد و قاطبه مردم در آن انتخابات به اصلاح طلبان رأی دادند و از حضور آنان استقبال کردند. هم چنان که به بازجوها گفته ام معتقدم که اگر بعد از ۹ دی ماه هم انتخابات آزاد باشد مردم بيشتر از مجلس ششم به اصلاح طلب ها رأی می دهند. به همين دليل اين ها به انتخابات آزاد فتنه می گويند. چون می دانند اگر آزادی در انتخاب باشد به مراتب رأی اصلاح طلب ها بيشتر از گذشته خواهد بود.

– اين ها حاضرند با همه گفتگو کنند و در قبال شان کوتاه بيايند الا در برابر اصلاح طلب ها و سبزها. چون می دانند (براساس نظرسنجی های خودشان) که اصلاح طلب ها رأی اول را دارند. به قدری تعادلشان را از دست داده اند که متوجه نيستند اين خيلی زشت است که مطرح می کنند «انتخابات آزاد رمز فتنه است». معنای اين حرف اين است که انتخابات فرمايشی و شاهنشاهی از نظر اصول گراها انتخابی درست است!

با توجه به شرايط موجود و اظهارنظرهای اخير ذکر نکاتی را لازم می دانم:

يکم- وقتی که با بازجوها در مورد انتخابات ۸۸ بحث می کرديم، می گفتم که انتخابات ۹۲ تکليف را روشن می کند که آيا انتخابات را آزاد برگزار می کنيد يا فرمايشی و مهندسی شده. اگر آزاد برگزار کنيد، معلوم است واقعاً اعتقاد داريد در انتخابات ۸۸ تخلف و تقلب نشده و رأی اکثريت مردم باشماست اما اگر فرمايشی يا مهندسی شده برگزار کرديد و مانند بار قبل کودتای انتخاباتی کرديد، روشن می شود که نه تنها د راقليت هستيد و مورد اعتماد مردم نيستيد بلکه خود نيز به اين حقيقت واقفيد و به آن اشراف داريد. چون در هيچ جای دنيا کسی که متکی به اکثريت آراء باشد، از انتخابات آزاد فرار نمی کند.

دوم- ادعا می کنند ايران آزادترين کشور جهان است و هم زمان مطبوعات آزاد را پايگاه دشمن می خوانند. احزاب آزاد را مزدوران دشمن می خوانند. اجتماعات آزاد مردمی را فتنه دشمن می نامند و انتخابات آزاد را توطئه دشمن. من نمی دانم اين مردم چگونه می توانند نظراتشان را آزادانه اعلام کنند؟!

متأسفانه ما با کودتای انتخاباتی ۸۸ داريم مثل عربستان می شويم که مفتی اش فتوا می دهد که تظاهرات مسالمت آميز مردم عليه آل سعود توطئه و فتنه است و اطاعت از حکومت و حاکم را هم اطاعت از خدا می خوانند و با اين که همه اختيارات در دست ملک(شاه) است، هيچ کس حق انتقاد به آن ها را در رسانه ها ندارد و انتخابات آزاد هم در آن کشور بی معنی است. اقتدارگراها معتقدند که انتخابات ۸۸ حاصل يک تلاش ۲۰ ساله بود. حق با اين هاست. از زمان رحلت رهبر فقيد انقلاب يعنی سال ۶۸ تا سال ۸۸، بيست سال تلاش شد منتها برای استحاله جمهوری اسلامی و رسيدن به حکومت مطلقه فردی که نه تنها حکومت را تک صدا می خواست بلکه جامعه را هم تک صدا می پسندد. به همين علت انتخابات را مهندسی شده و فرمايشی برگزار می کنند. و انتظار دارند که هيچ کس اعتراض به آن نداشته باشد. آری اين تلاش ۲۰ ساله دارد طی يک حرکت ارتجاعی، ايران را عربستان سعودی می کند. جالب آن که در همان هفته ای که خواستن انتخابات آزاد و بيان آن جرم اعلام می شود، نماينده ولی فقيه در سپاه همان حرف های سردار مشفق را البته اين بار قبل از انتخابات به زبان می آورد و خيال همه را راحت می کند تا بدانند انتخابات آزاد نيست بلکه به شکل معقول و منطقی، مهندسی شده است. اعضای هیأت نظارت بر انتخابات نيز مثل گذشته همه با يک گرايش سياسی واحد و ضد اصلاحات و ضد آزادی دوباره تعيين شده اند. صدا و سيما هم که تيول آقای حداد و ولايتی است در حالی که اين دو رسما اعلام کرده اند که می خواهند نامزد رياست جمهوری باشند. اما سؤال اساسی: چرا اقتدارگرايان اين اندازه از انتخابات آزاد می ترسند؟ علتش به نظر من روشن است: در وهله اول نارضايتی عمومی گسترده مردم است. از گرانی و تورم و بيکاری و … دوم بی کفايتی مديريتی که آن قدر بر همه آشکار شده که به قول آقای موسوی اردبيلی يک مسجد هم اين گونه اداره نمی شود چه رسد به کشور!

سوم- اختلافات گسترده و روزافزونی که پيدا کرده اند.

چهارم- فسادی که در ارکان کشور و در سه قوه به طور وسيع شايع شده و منجر به افشاگری هايشان عليه يکديگر شده است.

پنجم- نتيجه ديپلماسی غلط حکومت يک دست آثارش در زندگی مردم نمايان شده است. بنابر اين می دانند که اگر انتخابات آزاد باشد، اصلاح طلبان پيروز می شوند. نظرسنجی هايشان هم به اعتراف خودشان همين را نشان می دهد. چهارسال هرچه خواستند عليه اصلاح طلب ها و سبزها گفته اند اما باز هم انتخاب اول مردم، آن ها هستند. همان طور که پيش از اين به باجوها گفته ام اصلاح طلبان در مجلس ششم هشت ماه بعد از ۲۳ تيرماه اکثريت قاطع رأی مردم را کسب کردند و حالا بعد از اين همه صحبت از ۹ دی و حماسه خواندن آن معتقدم در يک انتخابات آزاد، آقای خاتمی بيش از دو دوره قبل رأی خواهد آورد مشروط به آن که انتخابات آزاد باشد. چرا که بی ترديد برخی از اصول گراها نيز برای نجات کشور به او رأی می دهند. اما متأسفانه رابطه اقتدارگرايی و انتخابات آزاد مانند رابطه جن و بسم الله است. متأسفم که آقايان توجه ندارند که طی سه سال گذشته ما بهار عربی را پشت سر گذاشته ايم و اکنون نه تنها در کشورهای دموکراتيک بلکه در ترکيه، لبنان، فلسطين، مالزی، پاکستان، عراق، افغانستان، مصر، تونس، مراکش و حتی ليبی انتخابات آزاد برگزار می شود و در اين کشورها احزاب مسلمان و سکولار و مارکسيست و ليبرال و سوسياليست به رقابت آزاد با يکديگر می پردازند. راديو و تلويزيون هايشان هم شبکه های خصوصی دارند. مطبوعات و احزاب هم آزادند. ادعا هم ندارند که ما آزادترين کشور و حکومت جهان را داريم. اما در ايران لاف آزاد بودن انتخابات با گاف برگزاری انتخابات يک اسبه افشاء می شود.

من باز هم بر اين اصل اصرار می ورزم که راه نجات کشور انتخابات آزاد است و اگر بيرون زندان بودم بزرگ ترين کمپين را برای دفاع از انتخابات آزاد که امری قانونی و مشروع است، برپا می کردم. آلان هم از هر کسی که به فکر استقلال و تماميت ارضی و امنيت ايران است و نمی خواهد کشورمان هم سرنوشت با ليبی و يمن و سوريه بشود، می خواهم که برای برگزاری انتخابات آزاد در ايران بکوشد. نه فقط در انتخابات آتی بلکه در همه ادوار.

در واقع انتخابات آزاد، استراتژی اصلاح طلبان ايران است و هم چنان که جنبش سبز با انتخابات شکل گرفته، پيروزی آن هم در گرو برپايی انتخابات آزاد است و در آن صورت هرکس که رأی بياورد مورد احترام همه است.

در هياهوی اخير نبايد ترسيد و بايد قاطع و همه جانبه از انتخابات آزاد دفاع کرد به گونه ای که در ايران يا انتخابات آزاد برگزار شود يا خدای ناکرده انتخابات رسوا.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016