پنجشنبه 5 اردیبهشت 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سياست کلنگی و برادران کردپور، تقی رحمانی*

تقی رحمانی
دستگيری خسرو و مسعود در راستای خسته و کلافه کردنشان برای دست کشيدن از فعاليت‌های مدنی است، در حالی که جامعه‌محوری نياز جامعه ايران است و اقدامات و تلاش‌هايی که اين افراد و فعالان قومی در ايران انجام می‌دهند، در اين راستا می‌باشد؛ پس هم تلاش ايشان را پاس بداريم و هم تلاش کنيم که آزاد شوند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


برادران کردپور دو جرم بزرگ درنزد سياست مداران کلنگی در ايران دارند:
۱- فعاليت مدنی در منطقه کردستان که چند دهه ايست، سياست در آن با خشونت آميخته است.
۲- ارتباط منطقه کردستان با تهران و مرکز کشور به شکل دائمی.

اين اقدامات هر دو جرم سنگينی دارند که گريبان بسياری از فعالان مدنی کرد را گرفته و احکام به ناحقی در موردشان جاری ساخته است. به چشم ديده ام فعالان مدنی کرد چقدر اتهام از تند روان کرد دريافت می کنند که سازش کار هستند، هم ديده و هم شنيده ام به چه اندازه برای رفتار مدنی در استان و منطقه ای که آگاهی سياسی دارند از سوی حکومت مورد آزار و شکنجه قرار می گيرند و در نهايت از زندان سر در می آورند. افراطی ها خوش دارند که در فضای کلنگی نفس بکشند، از زيست مدنی امثال برادران کردپور و کاک امينی و بسياری از فعالان کرد خشنود نيستند. پس با سخت گيری برايشان، می خواهند فضای امنيتی در کردستان هميشگی شود. در چنين فضای سربی افراطی ها هم به نان نوا می رسند. داستان برخورد نادرست و زمانی ناروا با قضيه کردستان همواره در تهران هوادار داشته است، منتها افراد آن فرق کرده اند.

برادران کردپور بر پيمان فعاليت مدنی ايستاده و حتی با وجود شرايط مناسب، کشور را ترک نکردند و در سختترين شرايط به خبررسانی و فعاليت حقوق بشری ادامه دادند. دستگيری خسرو و مسعود در راستای خسته و کلافه کردنشان برای دست کشيدن از فعاليت های مدنی است، درحاليکه جامعه محوری نياز جامعه ايران است و اقدامات و تلاشهايی که اين افراد و فعالان قومی در ايران انجام می دهند، در اين راستا می باشد؛ پس هم تلاش ايشان را پاس بداريم و هم تلاش کنيم که آزاد شوند.

در عين حال بايد بدانيم که با همدلی، آنانی که در مرکز هستند با فعالان قومی (که حقوق مدنی خود را می خواهند) رابطه حامی برقرار کنند تا نزديکی ميان ايرانيان شکل واقعی به خود گيرد چرا که ايران فقط تهران نيست و زندان در ايران فقط اوين نيست. مرکز نشينان را وظيفه مضاعف است و بايستی توجه داشته باشند که قصور از اين امر به وحدت ملی زيان می زند. ايجاد رابطه معقول ميان فعالان مدنی را می بايست بيشتر ازسوی مرکزنشينان پی گرفت. جالب اين بود که برادران کردپور به ايران نگاه می کردند و خواستار رابطه با تهران بودند و در اين راه تلاش می کردند. تلاشی که گاهی از سوی برخی از هم نوعانشان در تهران پاسخ گرم نمی گرفت. اما ايشان بر رفتار مدنی و هم رابطه با تهران استوار ماندند پس مستوجب هزينه دادن سخت تر از سوی مديران سياست کلنگی شدند. حال خسرو و مسعود فعالان حقوق بشری را به ياری می خوانند.

*اين يادداشت برای برادران کردپور، توسط تقی رحمانی - پژوهشگر و فعال ملی مذهبی - نگارش و به تاريخ چهارم ارديبهشت ماه ۹۲ به کمال حسينی - خبرنگار آژانس خبری موکريان – جهت انتشار ارسال شده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016