تنها راه باقی مانده برای هاشمی (متن کامل)، محمد نوری زاد

• به ايشان گفتم: من راه چاره ای برای دنيا وآخرت شما دارم که بعنوان “هديه” ای تقديمتان می کنم. در يک هديه، حتماً بايد شأنی از”هدايت” متجلی باشد. وآن هديه را برای ايشان واگشودم.

سايت محمد نوری زاد ـ درتنها ديدار “رخ به رخ”ی که همين چند ماه پيش با آقای هاشمی داشتم، به ايشان گفتم: اگرامروز دو نفرباشند که دستشان به خون مردم آلوده است، دو نفری که اموال مردم را مصادره کرده اند، دو نفری که مردم را زده اند و مردم را بی دليل و بدون محاکمه ی منصفانه به زندان انداخته اند، دو نفری که مردم را از سرزمين پدری ومادری شان رانده اند، دو نفری که در بسياری از مناسبات خيروشراين سرزمينِ گرفتار نقشِ محوری داشته اند، يکی شما هستيد و يکی آقای خامنه ای.

به ايشان گفتم: آقای هاشمی، ما مردم را زده ايم وکشته ايم واموالشان را برداشته ايم وخودشان را آواره و زندانی کرده ايم، ودرنقطه ی مقابل جماعتی را به نوا رسانده ايم. اين خون ها وحقوق تباه شده مطلقاً بجوری نيست که شامل مرورزمان شوند، وصاحبان حق – چه مرده چه زنده – فراموش کنند که چه ظلمی به آنان و به خانواده هايشان رفته است.

به ايشان گفتم: شما وآقای خامنه ای يا عامل مستقيم اين خونها وحقوق تباه شده بوده ايد، يا شاهد بوده ايد، يا خبردارشده ايد، يا ازکنارآن بی سروصدا عبورکرده ايد. بهمين خاطرامضای شما دوتن پای اينهمه آسيب و نادرستی هست تا مگر به اعاده ی حقوقِ معوقه ی مردم اقدام کنيد.

به ايشان گفتم: من راه چاره ای برای دنيا وآخرت شما دارم که بعنوان “هديه” ای تقديمتان می کنم. در يک هديه، حتماً بايد شأنی از”هدايت” متجلی باشد. وآن هديه را برای ايشان واگشودم و گفتم: بياييد و درسايت شخصیِ خود به تک تک اين موارد اشاره کنيد وازصاحبان حق حلّيت بطلبيد. که اگر به اين اقدامِ انسانی واسلامی قيام کنيد، هم دنيا وآخرت خود را پاکسازی کرده ايد، وهم اخلاق پوزش خواهی واعاده ی حق را دراين ديرهنگامِِ کشور بجريان انداخته ايد. اين سخنِ من به آقای هاشمی، با اطمينان می گويم تنها سخنِ صريح وبی اعوجاج وخيرخواهانه ای بوده است که تاکنون کسی آن را با جناب ايشان درميان گذارده است.

عمده ی افرادی که به محضر بزرگانی چون ايشان راه می يابند، سخن به مديحه و چاپلوسی می رانند واجازه نمی دهند يک مسئول با خودِ خودش مواجه شود. که اگر من روزی با جناب خامنه ای نيز مواجه شوم، همين سخنان را با وی درميان خواهم گذارد. که: دست شما ای عزيز، به خون ومال وآبرو و حقوق مردم آلوده است. بياييد و درهمين چند صباح باقيمانده کاری بکنيد و پای خود را ازغرقاب حق الناس بدر ببريد. که امروزاگر دست برپشت دست می زنيد و مأيوسانه “واويلا” سرمی دهيد، همه ازهمين حق الناسِ به هيچ گرفته شده است. حالا حق خدا وآسيبی که ما و شمايان به اعتقاد مردم وارده آورده ايم بماند.

اکنون نيز دراين ورطه ای که شيوخِ شوخِ شورای نگهبان به اشاره ی جناب خامنه ای به “له” شدگی آقای هاشمی فرمان فرموده اند، می گويم: تنها راه باقی مانده برای ايشان، تنها وتنها همين است. که به دستهای خود بنگرند. وبه ترميم ضايعاتی قيام کنند که خود درآنها دخيل وشاهد ومقصر بوده اند. به ايشان درآن روز گفتم: ورود به عرصه ی پوزشخواهی، گرچه درقدمهای نخست، دشواروآشوبنده است اما حتماً درقدمهای بعدی برکات خدا را نصيبتان خواهد کرد وهمان خداعزتی صد برابر به سمت شما سرازير می کند. وگفتم: اين اقدام شما، کفِ آن چيزی است که فعلاً می شود بدان دست برد. وگرنه در پيشگاه خدای متعال، حسابرسی ها و واگشايی ها بسيار مويين است وبنا بفرمايش قرآن به ذره ی خردل می انجامد.

محمد نوری زاد
سوم خرداد نود و دو
تهران