گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
4 تیر» دولت روحانی آسيب پذيرترين دولت است، امير محبيان29 خرداد» پيشنهاد تشکيل حزب فراگير توسط هاشمی رفسنجانی 27 خرداد» حميدرضا ترقی: عملکرد دولت دهم عامل شکست اصولگرايان بود 22 خرداد» احمد خاتمی: اصولگرايان به وحدت نرسند نزد خداوند جوابی نخواهند داشت 20 خرداد» حدادعادل انصراف داد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! امير محبيان: ۱۶ سال است که کانديدای اصولگرا شکست میخوردايسنا ـ يک تحليلگر مسائل سياسی با اشاره به تاثير کنارهگيری عارف از انتخابات در پيروزی حسن روحانی، گفت که کنار رفتن عارف اين پيام را به جامعه داد که جريان اصلاحطلب از قدرت میگذرد ولی جريان مقابل از قدرت نمیگذرد. به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)، امير محبيان شنبه گذشته در جلسه ماهانه جامعه اسلامی مهندسين با تبريک به حسن روحانی به دليل انتخابش به عنوان رييسجمهور آينده اظهار کرد: خوشحال هستيم رييس جمهوری انتخاب شده که توجه او به مبحث عقل و حرکت در مسير اعتدال است. وی به بررسی دلايل پيروزی روحانی در يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوری پرداخت و افزود: به طور کلی وقتی که به نحوه شکلگيری انقلاب توجه میکنيم میبينيم که فرآيند انقلاب توسط آرمانگرايان ايجاد میشود اما زمانی که انقلاب پيروز میشود، اين مصلحتگرايان هستند که تلاش میکنند بر اساس واقعيت موجود آرمانها را به پيش ببرند. اين فعال رسانهای با بيان اينکه "وقتی به تاريخ انقلاب نگاه میکنيم میبينيم زمانی امور دست آرمانگرايان و زمانی نيز دست مصلحتگرايان بوده است"، گفت: اين تصور در ذهن مردم ايجاد شده که گويا آرمانگرايی مترادف است با يک جامعه بسته و انقباضی و مصلحتگرايی مصادف است با يک جامعه باز و انبساطی. وی در ادامه با بيان اينکه "ما اکنون در حد وسط قرار داريم و جريانی در عرصه انتخابات پيروز شده که مدعی ترکيبی از آرمانگرايی و مصلحتگرايی است"، تصريح کرد: خوشبختانه ما در حال حاضر در وضعيت وسط قرار داريم و چندان عجيب نبود که چنين چرخشی در جامعه صورت بگيرد. اين تحليلگر مسائل سياسی با بيان اينکه "روحانی هيچگاه خود را اصلاحطلب نناميده است بلکه خود را مستقل معرفی کرده است"، گفت: از طرف ديگر جريان اصولگرايی نيز به مفهوم واقعی در انتخابات در کنار روحانی نبود. البته جريان اجتماعی اصلاحطلب از وی حمايت کرد، گرچه روحانی کانديدای حداقلی آنها محسوب میشود. محبيان با بيان اينکه "انتخاب حسن روحانی به عنوان رييسجمهور از سوی مردم، اصولگرايان را مأيوس نکرد"، خاطرنشان کرد: حتی راديکالها در اين جريان نيز از نتيجه بدست آمده در انتخابات چندان ناراضی نيستند. وی با اشاره به ۱۴ مورد به عنوان مهمترين دلايل پيروزی روحانی در انتخابات اظهار کرد: يکی از دلايل پيروزی حسن روحانی، وحدت نداشتن و وجود تفرقه در جريان اصولگرا بود که موجب تقسيم آراء آنها در انتخابات شد. اين فعال سياسی همچنين به کنار رفتن عارف از عرصه انتخابات اشاره کرد و يادآور شد: اين موضوع نيز در پيروزی آقای روحانی منشاء اثر بود و اين پيام را به جامعه داد که اين جريان - يعنی جريان اصلاحطلب - از قدرت میگذرد ولی جريان مقابل از قدرت نمیگذرد. وی با بيان اينکه "اصولگرايان در انتخابات از سوی اصلاحطلبان احساس خطر نکردند و در واقع فضای دوقطبی را احساس نکرده بودند"، گفت: در واقع آنها احساس نکردند که خطری از سوی جريان اصلاحطلبی وجود دارد و به همين دليل تلاش چندانی در راستای وحدت نداشتند. محبيان همچنين به مشکلات اقتصادی مردم اشاره کرد و افزود: دولت آقای احمدینژاد بسيار کوشيد تا مشکلات را حل کند ولی بايد دانست آنچه که در سياست معنا دارد، احساس مردم از قضايا و رويدادهاست و در اين مورد، مشکلات از نظر مردم نه تنها کم نشده بود، بلکه بيشتر شده بود. وی با بيان اينکه "احمدینژاد خود را از اصولگرايان نمیدانست"، ادامه داد: جامعه او را از جريان اصولگرا تفکيک نمیکرد و در واقع او را جزئی از جريان اصولگرا میداند. محبيان يکی ديگر از دلايل پيروزی حسن روحانی در انتخابات را فقدان رهبر و مرجعيت قاطع برای وحدت اصولگرايان عنوان کرد و گفت: جامعتين در اين انتخابات نتوانست اثری جدی داشته باشد. بايد واقعيت را بپذيريم که ۱۶ سال است کانديدای متعلق به جريان اصولگرا در انتخابات شکست میخورد و اصولگرايان لازم است يک بازنگری جدی در مورد وضعيت خود داشته باشند و بررسی کنند که اشکال کار کجاست، چراکه اگر زنجيره شکستهای آنها ادامه پيدا کند، به يک جريان حاشيهای تبديل میشود. ما میبينيم که گاه يک جريان فردی از درون جريان اصولگرا رشد میکند و بعد همين جريان میآيد و اصولگرايی را نفی میکند. به نظر میرسد بايد يک بازنگری جدی داشته باشيم و اين موضوع را به صورت جدی بررسی کنيم که چرا چنين اتفاقی میافتد يعنی بذر میکاريم، اين بذر رشد میکند ولی نتايج حاصل از آن مال ما نيست. وی با بيان اينکه "حسن روحانی توانست پيام خود را به مردم منتقل کند"، به مناظره سوم کانديداها اشاره کرد و افزود: ايشان در مناظره سوم توانست کار انتقال پيام خود به مردم را به خوبی انجام دهد. در اين مناظرهها و در اين رقابت، آقای جليلی به عنوان مظهر ديدگاه آرمانگرايی مطرح شد. اگر در اين انتخابات آقايان قاليباف و روحانی با هم بودند، اين دو قطبی ايجاد نمیشد، چراکه جنس روحانی و قاليباف از نظر عمومی تفاوت اساسی ندارد ولی حضور جليلی فضا را به نفع آقای روحانی دو قطبی کرد و به ضرر آقای قاليباف شد و در واقع موجب شد که قسمتی از آرای قاليباف به سمت روحانی سرازير شود. اين تحليلگر مسايل سياسی اضافه کرد: در مناظره سوم اين پيام به جامعه منتقل شد که يک جريان وجود دارد که معتقد به تداوم وضعيت موجود است و يک جريان ديگر میگويد که میتواند وضعيت را بهتر اداره کند و مشخص است که با انتقال اين پيام، آرا به چه سمتی میرود. وی همچنين به تصميمگيریِ به موقع هاشمی و خاتمی در جريان انتخابات و حمايت آنها از حسن روحانی اشاره کرد و گفت: با آمدن آقای هاشمی به صحنه، ظرفيتی ايجاد شد و با کنار رفتن ايشان ظرفيت ايجاد شده با حمايتی که آقايان هاشمی و خاتمی از حسن روحانی کردند، به سمت آقای روحانی رفت؛ ضمن اينکه آقای عارف نيز از صحنه انتخابات کنارهگيری کرده بود. البته بخشی از اصلاحطلبان نيز انتقاد جدی دارند که چرا آقای خاتمی به گونهای عمل کرد که کانديدای نسبتا مقبولتر آنها يعنی عارف به نفع کانديدای هاشمی کنار برود؛ گرچه در حال حاضر اين موضوع را به صورت علنی مطرح نمیکنند، ولی به مرور تقاضاهايی را مطرح میکنند مثل معاون اول شدن آقای عارف در دولت آقای روحانی. محبيان همچنين با بيان اينکه "در عرصه انتخابات شاهد شکلگيری دو قطبی جليلی - اصلاحطلبان بوديم"، گفت: در جريان انتخابات فقط اصلاحطلبان نبودند که به آقای روحانی رای دادند و رای ايشان رای اصلاحطلبی محض نبود بلکه اصولگرايانی بودند که به روحانی رای دادند. وی يکی از دلايل پيروزی حسن روحانی در انتخابات را ناتوانی دولت فعلی در حل معضلات اقتصادی مردم دانست و اظهار کرد: از سوی ديگر اين تصور ايجاد شد که در بين جريان اصولگرا نيز اختلافات درونی وجود دارد. آقای روحانی در سخنرانیهای خود بر حل مشکلات اصلی مردم از جمله مشکلات اقتصادی تاکيد داشتند و از سوی ديگر بر مقوله اعتدال و اخلاق نيز تاکيد ويژهای میکردند و در واقع دست روی مواردی گذاشتند که جامعه فکر میکرد از آنها صدمه خورده است. محبيان در بخش ديگری از صحبتهای خود با بيان اينکه "با توجه به تحولاتی که در عرصه سياسی کشور رخ داده بود، در روزهای آخر انتخابات شاهد افزايش چشمگير اقبال عمومی به حسن روحانی بوديم"، يادآور شد: در دو - سه روز آخر باقيمانده به زمان انتخابات افرادی که تصميم نگرفته بودند به کدام کانديدا رای بدهند، رای خود را به سبد آقای روحانی سوق دادند. اين تحليلگر مسائل سياسی با بيان اينکه "بخشی از رای آقای قاليباف بخاطر عملکردش در تهران، رای عمرانی بود نه رای ايدئولوژيک"، گفت: وقتی فضا دوقطبی شد، اين وضعيت تغيير کرد و ديدگاه سياسی برای رای دادن در اولويت قرار گرفت. وی در بخش ديگری از صحبتهای خود به بايدهايی که رييسجمهور منتخب بايد به آن توجه کند اشاره کرد و افزود: در بحث ساختار، ايشان گفتمان عدالت و عقلانيت را مطرح کردند. اين گفتمان هوادار دارد ولی ساختار ندارد و برای تحقق ساختار آن بايد نظام حزبی در کشور ايجاد شود، به نحوی که کسانی که دارای تب تند هستند به قدرت نرسند. رييسجمهور منتخب بايد نظام حزبی را در جامعه جا بيندازد. محبيان افزود: آقای روحانی نبايد بگويد من دولت فراجناحی ايجاد میکنم. مگر میشود افراد گرايش نداشته باشند؟ ايشان بايد در واقع دولت ميانجناحی ايجاد کند و در واقع از عقلای دو جناح استفاده کند. ايشان بايد واقعيت جناحهای موجود در کشور را بپذيرد. جريان اصلاحطلب و اصولگرا جريانهايی هستند که در کشور ما ريشه اجتماعی دارند و نمیميرند. وی همچنين با بيان اينکه "روحانی بايد برای تبديل عقلانيت و اعتدال به گفتمان غالب جامعه، فرهنگسازی کند"، تاکيد کرد: گفتمان غالب جامعه ما، گفتمان اعتدال نيست و اگر فردی حرف معقولی بزند، رسانهها کمتر توجه میکنند. محبيان همچنين به اهميت فرهنگسازی برای اصالت دادن به قانون و اقدامات قانونی اشاره کرد و گفت: اگر قانون را کنار بگذاريم، اين سليقهها هستند که روی کار میآيند و تصميمگيری میکنند. اين فعال رسانهای همچنين به اهميت ايجاد فرهنگ نظمپذيری اشاره کرد و افزود: در حال حاضر گاهی نوعی آشوب در رفتارها را در جامعه مشاهده میکنيم که نمونه آن، ترافيک است. اگر ما نظم را نهادينه کنيم، جامعه پيشرفت میکند. وی همچنين بر اهميت ايجاد سيستم پايش مستمر نظرات و ديدگاههای افکار عمومی تاکيد کرد و گفت: با ايجاد اين سيستم بايد رفتارها و تصميمات بر اساس پايشهايی باشد که از نظرات و افکار عمومی صورت میگيرد. تحليلهای تودههای مردم بعضا قویتر از تحليلهای نخبگان است، چراکه آنها در فضای آرامتری مسائل را تحليل میکنند. محبيان همچنين به اهميت مديريت توقعات مردم اشاره کرد و افزود: اين موضوع بسيار مهم است، چراکه ما در خيلی از مواقع میبينيم که يک دولت کارهای خيلی خوبی انجام میدهد ولی مردم راضی نيستند و قبول ندارند و توقع بيش از اين را دارند. وی با بيان اينکه "مديريت توقعات، يک فن است"، اظهار کرد: آقای روحانی بايد توقعات مردم را معقول کند و نبايد به صورت احساسی با آنها برخورد شود. يکی از اشکالات اساسی آقای احمدینژاد اين بود که توقعات را مديريت نکرد و وقتی که توقعات فزاينده شود، احتمال شکست وجود دارد. بايد توقعات را معقول کرد که بتوان آنها را اجرا کرد. محبيان همچنين به اهميت برنامهريزی نيز از سوی رييس جمهور منتخب تاکيد کرد و در ادامه گفت: آقای روحانی بايد توجه کند که از بکارگيری نيروهای حاشيهدار و مسالهساز در کابينه خود خودداری کند، چراکه ما ديديم حاشيهسازی برخی افراد در دولت آقای احمدینژاد موجب شد که بسياری از زحمات او ديده نشود. وی همچنين با بيان اينکه "آقای روحانی نبايد از نيروهايی استفاده کند که خلاف گفتمان عقلانيت و اعتدال حرکت میکنند"، تصريح کرد: ويترين دولت حسن روحانی بايد ترکيبی از نيروهای کارآمد باشد. محبيان به بحث مديريت ادراک نيز اشاره کرد و گفت: مردم همواره برداشت خودشان را از واقعيتها دارند، گرچه ممکن است اين برداشت بر اصل واقعيت نباشد. مثلا در همين جلسه ممکن است به تعداد شما در مورد صحبتهای من برداشت شود و من که سخنران هستم، بايد به گونهای سخنرانی کنم که بيشترين نزديکی بين برداشتها ايجاد شود. آقای روحانی بايد در واقع بتواند تصويری درست از دولت خود به افکار عمومی ارائه کند و از سوی ديگر بايد توجه داشته باشد که مردم بر اساس برداشت خود قضاوت میکنند. دولت اگر تصوير زشتی از خود ارائه دهد، برداشت مردم نيز زشت خواهد بود. اين فعال سياسی افزود: به نظر میرسد که دکتر روحانی در تعامل با رسانهها، هنرمندان و کسانی که میتوانند برداشت مردم را مديريت کنند، بايد تصويری درستی از خود و دولتش ايجاد کند وگرنه وضعيت دولت روحانی سختتر از احمدینژاد و خاتمی خواهد بود. وی با بيان اينکه "دولت که در حد وسط باشد، در زمان دعوا از هر دو طرف میخورد و اگر خوب عمل کند، از هر دو طرف سود میبرد"، گفت: ما وظيفه داريم به عنوان يک ايرانی به دولتی که به خواست مردم بر سر کار آمده کمک کنيم و نيروها و توانايیهای خود را در اختيار ايشان بگذاريم. محبيان در پاسخ به اين صحبت يکی از حاضران که "به نظر میرسد در فضای سياسی جامعه، اصلاحطلبان در اکثريت هستند و اصولگرايان در اقليت"، گفت: من معتقد هستم که ملت در اکثريت هستند و اصولگرايان و اصلاحطلبان نيروهای سياسیاند که هرچقدر نظر مردم را تامين کنند، در نزد مردم مورد پذيرشتر قرار میگيرند. وی همچنين در مورد شخصيت هاشمی رفسنجانی اظهار کرد: هاشمی دارای شخصيتی زيرک و از سوی ديگر کلاسيک است و در پی انتقامگيری شخصی و عقدهگشايی نيست. مثلا موقعی که عدم احراز صلاحيت ايشان اعلام شد، میتوانست در اين مورد مسالهسازی کند ولی اين کار را نکرد. اين تحليلگر مسايل سياسی در بخش ديگری از صحبتهای خود با بيان اينکه "نيازمند بازتعريف اصولگرايی هستيم"، ادامه داد: بدنه اجتماعی اصلاحطلبان در انتخابات از روحانی حمايت کرد ولی در داخل همين جريان، برخی از اصلاحطلبان بودند که به خاتمی انتقاد میکردند که چرا يک نيروی دانشگاهی را که میتوانست نزديکتر به آنها باشد مجبور کرد به نفع حسن روحانی کنار برود. محبيان با بيان اينکه "خاتمی در چارچوب عقلانيت و اعتدال عمل کرد و اجازه نداد افراطيون ميدانداری کنند"، گفت: همانطور که اشاره شد، در درون اصلاحطلبان دو گروه در جريان انتخابات حضور داشتند کسانی که از روحانی حمايت کردند و افراد ديگری که چارهای جز حمايت نداشتند و برای ايجاد فضای تنفس برای خودشان از حسن روحانی حمايت کردند. وی همچنين به اهميت استفاده از ادبيات ديپلماتيک و فاخر در عرصه بينالملل و در داخل کشور اشاره و ابراز عقيده کرد: به نظر میرسد خبرسازی در دولت آقای احمدینژاد به جنجالسازی کشيده شد و حرفهايی زده میشد که بهانه به دست همه میداد. محبيان در پايان تاکيد کرد: بهانهسازی، فرد را مطرح و مشهور میکند ولی محبوب نمیکند. برخی افراد تفاوت بين محبوبيت و مشهور بودن را نمیدانند و آقای روحانی با استفاده از ادبيات فاخر میتواند هم مشهور باشد و هم محبوب. Copyright: gooya.com 2016
|