اختلاف آيت‌الله مصباح با علمای قم، ريحانه طباطبايی

روزنامه بهار ـ جبهه پايداری و آيت‌الله مصباح‌يزدی اين روز‌ها بيش از هر جريان و شخصيت سياسی زير تيغ انتقاد هستند. درواقع بعضی در جريان اصولگرايی شکست خود در انتخابات را بر گردن اين جريان انداخته است. راست‌سنتی يا همان اصولگرايان ميانه‌رو در اين انتخابات سعی کردند تا آنجا که می‌توانند در مواجهه با رقبا سکوت کنند يا حداقل با نقدهای ملايم مرزبندی خود با اصلاح‌طلبان و رقبا را نشان دهند و فقط در مقابله با دولت بی‌رحم باشند. اصولگرايان برخلاف سال‌های ۸۸ و ۸۹ کمتر نسبت به رفتار اصلاح‌طلبان واکنش نشان دادند و حتی متهمان فتنه‌گری را تغيير دادند. واکنش‌ها نسبت به سيدمحمد خاتمی و اصلاح‌طلبان حامی او کمتر شد. اما در مقابل جبهه پايداری و کامران باقری‌لنکرانی قرار داشتند. کامران باقری‌لنکرانی از روزی که تصميم به حضور در انتخابات گرفت در اکثر سخنرانی‌هايش بيشترين حملات را به هاشمی‌رفسنجانی و اصلاح‌طلبان داشت. او بارها به سران جريان اصلاح‌طلبی و رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام تاخت و تاکيد کرد که مردم جواب آن‌ها را در انتخابات خواهند داد. درواقع کامران باقری‌لنکرانی تنها نبود. او از حمايت آيت‌الله مصباح‌يزدی برخوردار بود. آيت‌الله سال‌هاست که با آيت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی، سيدمحمد خاتمی و درمجموع جريان اصلاح‌طلبی مشکل دارد و در مقابل اين جريان نيز با آيت‌الله تا به حال وارد چالش‌های اساسی و جدی شده است. آيت‌الله بی‌توجه به ديگر جريان‌های اصولگرا در انتخابات يازدهم خواست که خود به تنهايی تعيين‌کننده انتخابات باشد و اعلام حضور وزير بهداشت دولت نهم و سپس حمايت از سعيد جليلی خط خود را از دوست و دشمن جدا کند.

آيت‌الله مصباح‌يزدی اختلاف با علما را کنار بگذارد
اصولگرايان آمده بودند که بازی انتخابات را تمام کنند. يک رييس‌جمهوری وفادار به اصولگرايان می‌خواستند، اما آنچه تندروی و تک‌روی می‌خوانندش تمام بازی‌شان را به‌هم زد. هرچند باقری‌لنکرانی تلاش می‌کند تا رای حسن روحانی را رای مخالفان دولت بداند که از سياست‌های جاری ناراضی هستند، اما اصولگرايان به خوبی دريافته‌اند که اين رای در واقع «نه» به تفکر تماميت‌خواه و اقتدارگرايی بوده است. مردم نه فقط از سياست‌های هشت‌ساله محمود احمدی‌نژاد خسته شده بودند که تفکرات شکل‌گرفته اطراف او را نيز نمی‌خواستند. اصولگرايان اين پيام را به خوبی گرفته‌اند و برای همين اين روزها تلاش می‌کنند تا خود را از جريان به اصطلاح تندرو دور و به جريان اعتدال‌گرايی که توانسته به پاستور راه يابد، نزديک کنند. اين روزها جبهه پايداری، آيت‌الله مصباح‌يزدی و جبهه پايداری‌ها بيش از همه زير بار انتقاد تند اصولگرايان قرار دارند.
در همين ارتباط دبيرکل جامعه اصناف و بازار به ايلنا گفت: «آيت‌الله مصباح‌يزدی متاسفانه ساز جدايی در بين علمای قم می‌زند که اين حرکت ناپسند و ناشايسته است. ايشان در انتخابات نيز دچار رفتار‌های متناقض شده بودند به‌طوری که پيش از انتخابات لنکرانی را به عنوان گزينه اصلح معرفی می‌کردند و از ناکارآمدی جليلی سخن می‌گفتند ولی به محض عدم احراز صلاحيت لنکرانی، جليلی را به عنوان گزينه اصلح عنوان کردند.»
وی با تاکيد بر اين‌که دولت در اين دو دوره به جای برخورد با فساد همواره حافظ منافع مفسدان بود، گفت: «آيت‌الله مصباح‌يزدی متاسفانه ساز جدايی در بين علمای قم می‌زند که اين حرکت ناپسند و ناشايسته است؛ بهتر بود ايشان اين اختلاف و جدايی با علما را کنار بگذارند و به جبران آن بپردازند.»
دبيرکل جامعه اصناف و بازار با تاکيد بر اين‌که بايد همه نظرات جامعه را با آغوش باز پذيرفت، گفت: «معتقديم انتخاب هاشمی در مقام رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام نشان می‌دهد که وی همواره شخصيت مورد تاييد رهبری بوده است و هيچ‌کسی حق اهانت به هاشمی و ديگر شخصيت‌ها را ندارد. اين کار، کار افراط‌گرايان است که تلاش می‌کنند کشور را همواره دچار التهاب کنند.»
حسين کنعانی‌مقدم، فعال سياسی اصولگرا، درباره سرنوشت طيف‌های افراطی موجود در جناح اصولگرا گفت: «به نظر می‌رسد جريان افراطی اصولگرا با شرايطی که به‌وجودآمده به دنبال اين باشد که تجديدنظری در تفکر، انديشه و سازمان خود بکند و شايد ما شاهد چهار سال سکوت و چهار سال تهاجم تبليغاتی آن‌ها عليه اصلاح‌طلبان باشيم. جريان افراطی از سال ۸۸ و به مدت چهار سال فرصت داشت که به مجموعه اصولگرايی بپيوندد، اما متاسفانه هم در انتخابات مجلس و هم در انتخابات شوراها و رياست‌جمهوری راه خود را رفتند و بعيد می‌دانم که آن‌ها گفتمان اصولگرايی را بخواهند ادامه بدهند مگر آن‌که با همان تفکر تندروی و خروج از جريان اصولگرايی باشد.»

احمدی‌نژاد استاد را فراموش کرد
اما فقط اين اصولگرايان نيستند که فراموش کردند چطور يک زمان دنبال حمايت آيت‌الله مصباح‌يزدی بودند. محمود احمدی‌نژاد و همراهانش نيز لطف آيت‌الله را فراموش کردند و اين روزها بيش از همه عليه حامی ديروز می‌نويسند. شبکه ايران نزديک به دولت در مطلبی روز گذشته نوشت: «نام آيت‌الله مصباح‌يزدی در فضای سياسی کشور، يادآور يک ادعای بزرگ است. آيت‌الله مصباح‌يزدی و حاميانش در هشت سال گذشته بارهاوبارها مدعی شده‌اند که پيروزی احمدی‌نژاد در انتخابات رياست‌جمهوری در پی حمايت‌های آنان محقق شده است. در اين مدت رسانه‌های نزديک به آيت‌الله مصباح برای اثبات مدعای خود به خبر منتشرشده در يکی از سايت‌های ضدانقلاب در سال ۸۴ استناد کرده‌اند. با نگاهی به وضعيت سياسی بغرنج و انزوای سياسی آيت‌الله مصباح در سال ۸۴ که در پی حملات رسانه‌های اصلاح‌طلب پديد آمده بود، ميزان صحت ادعای اطرافيان آيت‌الله مصباح روشن می‌شود. با وجود اين ناظران سياسی، انتخابات رياست‌جمهوری يازدهم و حضور مستقل جبهه پايداری را بهترين آزمون برای روشن‌شدن وزن سياسی و اجتماعی اين حزب نوپا اما پرسروصدا عنوان کردند. درواقع، نتايج انتخابات رياست‌جمهوری فرصتی است تا شايد مقاومت شديد پايداری در برابر کسب خودآگاهی سياسی و فهم واقعيت‌ها شکسته شود.»

در بخش ديگری از اين نوشته آمده است: «احمدی‌نژاد دو سال قبل شرايط کنونی مصباح‌يزدی و اطرافيانش را پيش‌بينی کرده بود. رييس‌جمهوری در جمع هوادارانش گفته بود: «به آقايی که تندروی کرد و گفت اين‌ها بزرگ‌ترين خطر از صدر اسلام تاکنون هستند و هفته بعد گفت اين‌ها عددی نيستند، پيغام دادم که نگران شما هستم. آن شخصی که می‌خواست پيام را ببرد گفت به چه دليلی اين حرف را می‌زنی؟ گفتم: دولت نهم را خدا سر کار آورد. احمدی‌نژاد فقط يک فلش جهت‌نما بود. اگر کسی در ذهنش خطور کند که اين دولت را او سر کار آورده خدا يک‌جا حالش را می‌گيرد و به او نشان می‌دهد که هيچ کاره بوده است.»

همه اشاره‌ها به او
امروز جريان پايداری و آيت‌الله مصباح مقصر اصلی قلمداد می‌شوند. حتی رييس دفتر آيت‌الله مهدوی‌کنی نيز گلايه می‌کند و می‌گويد: «شاهديم به‌دليل همين وزانت و سابقه حتی حجت‌الاسلام روحانی که در جريان اصولگرايی تعريف نمی‌شدند و حتی آقای عارف که به‌عنوان نماينده اصلاح‌طلبان نامزد شده بودند، از چند ماه پيش آمدند و استشاره و احترام کردند، اما بعضی دوستان حتی شده برای حفظ ظاهر هم اين کار را نکردند و يک‌دفعه تصميم گرفتند و وارد صحنه انتخابات شدند. به‌هرحال ما که اعتراض نکرديم ‌چرا نامزد شديد؟ ولی آن‌ها هم نبايد اعتراض کنند‌چرا حمايت نکرديد؟» به‌نظر می‌رسد اين مشاوره‌نکردن و کنارزدن ديگر علما و روحانيون در قم در گلايه رييس دفتر‌ رييس مجمع خبرگان خودش را نشان داده است.
آيت‌الله مصباح مدت‌هاست که راه خود را جدا کرده و شاگردانی چون آيت‌الله غرويان از او جدا شده‌اند و ترجيح می‌دهند بيشتر انتقاد کنند تا تبعيت.