دوشنبه 3 تیر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سازماندهی به‌ جای بحث‌های عاطفی، ناصر کاخساز

ناصر کاخساز
مِلاک حقانيتِ هر تغيير سياسی و اجتماعی و ميزان جدی بودن آن با ميزان پيدا شدن امکان‌های جديد سازماندهی اجتماعی و سياسی سنجيده می‌شود. به‌ جای فضاسازی‌های سياه و سفيد با استفاده از امکان‌های اجتماعی جديد، يعنی با ايجاد و گسترش سازماندهی می‌توان به امر "تغيير" چهره‌ای جدی‌تر بخشيد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


از سياه و سفيد کردن رويدادها طرفی نخواهيم بست. بحث مخالفت يا موافقت با رييس جمهور منتخب مطرح نيست .بحث تغيير است .نظام و در راس آن ولی فقيه متوجه زمينه پيدا کردن انقلاب يا جنگ و فرو پاشی نظام شده است . با اين همه چون نظام حاضر نيست يا نمی تواند از نگرش سوسيال فاشيستی خود دست بکشد، تغيير را در کمترين حد ممکن پذيرفته است. اين را من در « کی برد کی باخت» تشريح کردم. اما در آنجا به نقش مردم اشاره ايی نکردم. مردم با هوش غريزی خود مجبور شدن رژيم به همين حداقل تغيير را به سبک خود جشن گرفتند. به سبک خود، يعنی به شيوه‌ای که از ديدِ حاکمان ضد اسلامی انگاشته می‌شود. پس برنده بودن خامنه‌ای در رابطه با اپوزيسيونِ درون حاکميت مطرح است نه در رابطه با مردم،که هوشمندانه از تضادهای بالايی‌ها استفاده می کنند. مردم شيفته‌ی روحانی و يا حتا موسوی نبوده و نيستند و به همين سبب فردا دچار ياس نخواهند شد. دچار ياس و نوميدی کسی می‌شود که بازی می خورَد. مردم اما بازی خودشان را می‌کنند. ابراز شادی که به خودی خود ابزاری غير حکومتی و حتی ضد حکومتی است، اين حقيقت را نشان داد. پس خامنه‌ای تنها از اپوزيسيون سازشکار بِرده است چون او را بازی داده است و با دادن کمترين امتياز او را در برابر وضعيت انفجاری امروز سپر بلا کرده است. يعنی در ترميم وضعيت انفجاری ساختار جمهوری اسلامی به کمک او اميد بسته است، غافل از اين که مردم پيرو اپوزيسيون نيستند؛ همانگونه که در جنبش سبز نيز از اپوزيسيون پيروی نکردند. اکنون شايد حتا بتوان از جنبش مستقل مردم سخن گفت جنبش مستقلی که آستانه‌ی فرا روييدن به يک جنبش ملی سراسری است. اگر امکان سازماندهی مانند گذشته – يعنی تا پيش از مجبور شدن ولی فقيه به پذيرفتن حداقلی از تغيير- ناممکن باشد، اميد به تغيير - در اسرع وقت - چون حبابی خواهد ترکيد. جنبش مستقل مردم، که عاملی اصلی بحران رژيم است، خوشبختانه تا کنون نه از ولی فقيه و نه از هيچکس ديگر رودست نخورده است، چون سرتاپای حاکميت را به درستی می‌شناسد و بازی مستقل خودش را می‌کند. جنبشی که طرفدار ترديد ناپذير دموکراسی و مدرنيته است. نسل جوان ايرانی به حق می‌خواهد مانند نسل جوان در جامعه‌ی آمريکايی و اروپايی زندگی کند. اين خواست غيرقابل مقاومت است و راه گريزی از آن متصوَر نيست. اين خواست حداکثر بر همه‌ی خواست‌های حداقل سايه می‌اندازد و تفکيک کامل آن‌ها از يکديگر در جهان امروز ناممکن است.

مِلاک حقانيتِ هر تغيير سياسی و اجتماعی و ميزان جدی بودن آن با ميزان پيدا شدن امکان های جديد سازماندهی اجتماعی و سياسی سنجيده می‌شود. بجای فضاسازی‌های سياه و سفيد با استفاده از امکان‌های اجتماعی جديد، يعنی با ايجاد و گسترش سازماندهی می‌توان به امر «تغيير» چهره‌ای جدی‌تر بخشيد. و اين به عهده‌ی کنش اجتماعی و امر سازماندهی است که تکليف داوری در مورد اين شخص يا آن شخص را روشن می‌کند. بدون مشارکت در کنش اجتماعی و امر سازماندهی اين گونه داوری‌ها از عنصر ذهنی و عاطفی نيرومندی برخوردار است.

هدف مقدم در هر تغيير اجتماعی، مستقل از اين که چگونه ايجادشده باشد، منسجم کردن انرژی های يله شده در فضا است. يعنی سازماندهیِ توانايی‌های باالقوه‌ای که بدون سازماندهی سرنوشتی جز به هرز رفتن ندارند. کار تشکيلاتی توقعات فوق مرحله‌ای را، بدون اين که نفی کند، کنترل می‌کند. در مبارزات آزادی‌خواهانه‌ی دوران ما، ديوار چين‌ای بين کارِ مرحله‌ای و اهداف فوق مرحله‌ای وجود ندارد. حسن کار تشکيلاتی مسطح (extensiv) در اين است که اشتغال تشکيلات با خودش را- که تنگ‌نظری ايمانی بوجود می‌آورد- به اشتغال بيرونی فرامی‌روياند. تنها چاره‌ی کار، تلاش برای سازماندهی ملی است، اما سازماندهی عمودی در شرايط کنونی قابل فرا روييدن به سازماندهی ملی نيست. سازماندهی ملی يک سازماندهی مسطح و افقی است که به انديشه‌ی فرا ساختاری و ملی مجهز است. سازمان‌های سياسی پيشين يا سنتی می‌توانند با استفاده از تجارب خود در امر سازماندهی ملی نقش جالب توجهی ايفا کنند. تمرکز نيرو بر امر سازماندهی اين حسن را نيز دارد که از به هدر رفتن نيرو در فضای عاطفه‌های جوشان سازمان نيافته و بحث‌های پراکنده جلوگيری خواهد کرد. راهِ تبديل تشکيلات سنتی به تشکيلات مدرن افقی، فرعی شدن منافع تشکيلات خودی نسبت به امر سازماندهی ملی است. در اين شيوه‌ی کار، تبليغ برای سازمان خودی در ترويج سازماندهی ملی گم يا کمرنگ می‌شود. با اين شيوه‌ی کار، تلفات تشکيلاتی کاهش می‌يابد و مسئله‌ای بنام بانک اطلاعات در تشکيلات موضوعيت خود را از دست می‌دهد. در جريان گسترش سازماندهی ملی، کنش اجتماعی ادامه‌ی راه را نشان خواهد داد. به قول شاعر: خود راه بگويدت که چون بايد رفت .

ناصر کاخساز
http://www.hadewasat.com/


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016