گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
26 شهریور» آيتالله خامنهای: با نرمش قهرمانانه موافقم20 شهریور» رهبر جمهوری اسلامی: اميدواريم رويکرد جديد آمريکا در قبال سوريه، جدی باشد 14 شهریور» رهبر جمهوری اسلامی: نرمش و انعطاف نبايد به معنای عبور از خط قرمزها و توجه نکردن به آرمان ها باشد 9 مرداد» فتواهای جديد خامنهای: بهاييان دشمن ديناند، گوش دادن به کمبودها جايز نيست 24 تیر» رهبر جمهوری اسلامی: بعضی کارهای ملموس دولت را نيز انکار میکنند
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! خامنه ای: کشور ما کشور ۱۵۰ ميليونی است ، حالا ما دستِ کم را گرفتيم؛ بيشتر هم میشود گفتپايگاه خبری تحليلی انتخاب (Entekhab.ir): رهبر معظم انقلاب اسلامی در پيام به همايش ملی «تغييرات جمعيتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» با اشاره به اهميت موضوع جمعیّت و ضرورت فرهنگ سازی برای اقناع نخبگان در ارتباط با نياز کشور به افزايش جمعيت، خاطرنشان کردند: مسئلهی نمای جوان برای کشور يک مسئلهی اساسی، مهم و تعيين کننده است و کشورهايی که در دنيا دچار پيری جمعيت شدهاند به دشواری راه علاجی برای مشکلات ناشی از آن يافته اند که لازم است برای حل اين مشکل کار علمی، عميق و اساسی صورت پذيرد. به گزارش «انتخاب» ، متن پيام حضرت آيتالله خامنهای که برگرفته از بيانات ايشان در ديدار اعضای دستاندرکار برگزاری همايش ملی تغييرات جمعيتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه در تاريخ ۱۳۹۲/۸/۶ است، و صبح امروز (پنجشنبه) در اين همايش در شهر قم قرائت شد، به شرح زير است: «بسم الله الرّحمن الرّحيم مسئلهی جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئلهی بسيار مهمّی است. بلاشک از نظر سياست کلّی کشور، کشور بايد برود به سمت افزايش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل. همهی اشکالات و ايرادهايی که وارد میشود -که بعضی از اشکالاتی را هم که مطرح میکنند ما ديدهايم - قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است. آنچه مهم است اين است که کشور ما با ظرفیّت طبيعی و با ويژگی جغرافيای سياسی خود احتياج دارد به يک جمعیّت بيشتر؛ علاوه بر اين -همان طور که قبلاً هم گفتهايم- مسئلهی نمای جوان برای کشور يک مسئلهی اساسی و مهم و تعيين کننده است. آن طوری که اهل علم و اهل تحقيق بررسی کردهاند و جوانب قضیّه را ملاحظه کردهاند و آمارها را مورد مداقّه قرار دادهاند، ما اگر چنانچه با اين شيوهای که امروز داريم حرکت میکنيم پيش برويم، در آيندهی نه چندان دور، يک کشور پيری خواهيم بود که علاج اين بيماری پيری هم در حقيقت در دسترس نيست؛ حالا نه اينکه در دسترس ما نيست، بلکه در دسترس هيچ کس نيست؛ يعنی امروز کشورهايی که در دنيا دچار پيری شدهاند و قدرت زاد و ولد خودشان را از دست دادهاند، بدُشواری میشود گفت که راه علاجی برای حلّ اين مشکل دارند. ما هم طبعاً با همين مشکل مواجه خواهيم شد؛ و نبايد بگذاريم به اينجا برسد. البتّه مبانی اسلامی و تفکّر اسلامی در زمينهی جمعیّت و افزايش جمعیّت و با توجّه به وضع جغرافيای سياسی منطقه و کشور جمهوری اسلامی، يک چيزهای روشن و واضحی است. همايشی(۱) که آقايان گذاشتيد، به نظر من جزو کارهای بسيار خوب است. يعنی ما نمیخواهيم اين قضیّه را با شعار و با اينکه «صلوات بفرست تمام بشود» و مانند اينها پيش ببريم؛ میخواهيم مسئله به شکل عميق و علمی حل بشود، گرههای ذهنیای که وجود دارد باز بشود، حقيقت قضیّه روشن بشود و به اعتقاد من ما میتوانيم اين کار را بکنيم؛ يعنی متفکّرين ما و صاحبان دانشِ مرتبط با مسئلهی جمعیّت- در هر بخشی از بخشها- میتوانند در اين زمينه منطق صحيح و قابل قبولی را ارائه کنند. اين همايش البتّه قدم اوّل است، يعنی قدم ابتدايی است، امّا از گذاشتن قانون به نظر من مهمتر است(۲)، چون فرهنگ سازی در اين مسئله مثل خيلی از مسائل ديگر اجتماعی، حرف اوّل را میزند؛ بايد فرهنگ سازی بشود که متأسّفانه امروز اين فرهنگ سازی نيست، تعطيل است؛ با اينکه گفته شده، ما هم گفتهايم، ديگران هم گفتهاند، در مجلس هم مطرح شده، بعضیها هم کم و بيش اينجا و آنجا بحث میکنند، ليکن کار فرهنگی به معنای صحيح انجام نگرفته. به نظر من اين کار شما کار خوبی است، کار مناسبی است؛ منتها اکتفا نکنيد به اينکه يک ميزگردی تشکيل بشود و سخنرانیای گذاشته بشود و مثلاً تعدادی مقاله چاپ بشود؛ اينها کارهای لازمی است، امّا ناکافی است؛ بايستی از امکاناتی که در کشور وجود دارد استفاده کنيد، فکر را در کشور بگسترانيد؛ آن وقت فکری هم که گسترش پيدا میکند، بايد فکر عميق و اساسی و منطقی و قانع کننده برای هر کسی باشد؛ بنابراين بايد کار بشود روی اين مسئله که لابد آقايان اين کار را کردهايد. من معمولاً وقتی گروهها و افرادی دنبال اين هستند که مثلاً يک گردهمايی و همايشی را ترتيب بدهند، هميشه سفارش میکنم، میگويم شما اَمَد(۳) را نزديک قرار ندهيد؛ يعنی فرصت قرار بدهيد برای اينکه بتوانيد کار بکنيد، تا آنچه بروز میکند در اين همايش، يک چهره و نمای مطلوبی داشته باشد، آبرومند باشد. و لابد آقايان اين کار را کردهايد، چون بحمدالله شما اهل فضل و اهل تحقيق هستيد و مؤسسهی شما، مؤسسهای است که سابقهی خوبی در اين زمينهها دارد؛ ليکن کار را به اينجا متوقّف نکنيد. جوانب قضیّه را بسنجيد، ببينيد چه چيزهايی است که موجب میشود جامعه ما دچار ميل به کم فرزندی بشود. اين ميل به کم بودن فرزند، يک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبيعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجيح میدهند افرادی که فقط يک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجيح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به شکلی، مرد به شکلی پرهيز میکنند از فرزند داری؟ اينها را بايستی نگاه کرد و ديد عواملش چيست؛ اين عوامل را پيدا کنيد، بر روی علاج اين عوامل بيماری زا -که به اعتقاد بنده اينها عوامل بيماری زاست- متخصّصين و صاحبان انديشه را بخواهيد فکر کنند. فرض کنيد مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ بلاشک يکی از چيزهايی که باروری را محدود میکند، بالارفتن سنّ ازدواج است؛ خب، اين يکی از کارهايی است که بايد در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتياج ندارد به اطفاء نياز جنسی و غريزهی جنسی؟ ما بايد اين را فکر کنيم. خب، از آن طرف میگويند که اينها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببينيم چگونه میشود کاری کرد که همهی اينها با هم جمع بشود. ما نبايد تصوّر بکنيم که حتماً بايستی يک نفری خانهی مِلکی داشته باشد، يک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِنَ یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهمُ اللهُ مِن فَضلِه؛(۴) اين قرآن است که با ما دارد اينجور حرف میزند. يعنی همهی آن گرههای ذهنیای را که وجود دارد در اين زمينه، بايد شما باز کنيد، يعنی شأن شما و همايشی از اين قبيل، اين است که بايستی اين کار فکری و علمی را بکند؛ يعنی صرفاً بيان فکر، بيان خواست و حتّی شعارهايی در اين زمينه نباشد. واقعاً کار بشود، کار فکری بشود؛ عوامل کاهش جمعیّت و موجبات افزايش جمعیّت به نحو مطلوب و با اعتدالِ متناسب، درست سنجيده بشود، مطرح بشود تا اقناع بشوند افکار نخبگان. در اين زمينه خب الان عامّهی مردم، بعضیها متدیّنند، بعضیها متعبّدند، وقتی گفته میشود، میروند سراغ باروری بيشتر؛ لکن نخبگان جامعه بايد قانع بشوند، بايد مسئله را قبول کنند؛ اگر نخبگان قبول کردند، کار سهل میشود، کار فرهنگ سازی آسان میشود. در اين زمينهها انشاءالله بايستی آقايان تلاش کنيد و اميدواريم انشاءالله موفّق باشيد. بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج ميليونی نيست، کشور ما کشور صد و پنجاه ميليونی است ، حالا ما دستِ کم را گرفتيم گفتيم صد و پنجاه ميليون؛ بيشتر هم میشود گفت. قطعاً اين کشور با اين سطح وسيع، با اين تنوّع آب و هوايی، با اين امکانات فراوان زيرزمينی، با اين استعداد بالقوّهی علمی که در اين کشور وجود دارد، میتواند يک کشور پر جمعیّتی باشد و انشاءالله خودش هم اين جمعيت را اداره کند؛ يعنی همچنان که ما فکر میکنيم که اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش يک خانواده وضع زندگيشان چگونه خواهد شد، فکر اين را هم بکنيد که اين چهار پنچ بچّه وقتی بزرگ شدند و کاری پيدا کردند و شغلی پيدا کردند چه کمکی میتوانند به پيشرفت کشور بکنند؛ يعنی اين را هم بايد فکر کرد. يک نگاه مقلّدانهای به زندگی غربی يا به زندگی اروپايی وجود داشته که به اينجاها منتهی شده و ميراث آن به ماها رسيده؛ ما هم در يک برههای از زمان غفلت کرديم، کاری که بايد انجام بدهيم انجام نداديم. در حالی که امروز در بعضی از همين کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زيان میبينند، پشيمانند؛ و در بعضی از کشورهای غربی مطلقاً کاهش باروری وجود ندارد؛ يعنی خانوادههای پر جمعیّت؛ مثلاً خانوادهی آمريکايی با ده دوازده بچّه، چطور خانوادهی ايرانی که میخواهد از او تقليد کند بايد حتماً يک بچّه داشته باشد يا دو بچّه! که اين الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از اين واقعیّت به ما اطلّاع میدهد. انشاءالله که موفّق و مؤیّد باشيد. والسلام عليکم و رحمة الله» ـــــــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|