سه شنبه 15 بهمن 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ما در سوريه به آتش‌بس از هر نوعی نياز داريم، گفتگوی فرانکفورترآلگماينه با محمدجواد ظريف، برگردان از الاهه بقراط

محمدجواد ظريف
صحبت ما بر سر آنهايی است که با پول و سلاحی که از خارج به سوريه می‌آيد دست‌شان به خون آلوده است. اين توهم را که می‌توان بدون اسد راه حلی يافت بايد يک بار برای هميشه به خاک سپرد. آنهايی که اين فکر را هنوز ترويج می‌کنند بايد به خاطر خونريزی در سوريه به محاکمه کشاند. ما بايد نيروهای خودمان را روی هم بگذاريم تا يک آتش‌بس برقرار شود و نه اينکه درباره اين صحبت کنيم که چه کسی بايد بر سوريه حکومت کند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ويژه خبرنامه گويا

روزنامه آلمانی «فرانکفورتر آلگماينه» در گفتگويی با محمدجواد ظريف وزير امور خارجه جمهوری اسلامی که برای شرکت در پنجاهمين کنفرانس امنيتی مونيخ به آلمان سفر کرده بود، نظر وی را درباره اوضاع سوريه و بی‌اعتمادی غرب نسبت به رژيم ايران جويا شد. اين گفتگو روز دوشنبه ۳ فوريه به چاپ رسيد.

اينکه سخنان ظريف در اين گفتگو، مانند ديگر گفتگوها و مقالاتی که از وی در رسانه‌های خارجی منتشر می‌شود تا چه اندازه با واقعيت ساختاری و عقيدتی رژيم اسلامی ايران و موازنه قدرت در داخل جمهوری اسلامی و هم چنين کشورهای منطقه همخوانی دارد، موضوعی است که بايد منتظر ماند ديد که آيا اين نظرات هستند که روزی به واقعيت تبديل خواهند شد، و يا واقعيات موجود هستند که دلربايی‌های سياسی برای جامعه جهانی را زير فشار سنگين خود دوباره به امتناع تغيير خواهند داد.

*****

فرانکفورترآلگماينه - آقای وزير، بان کی مون دبيرکل سازمان ملل موقعيت سوريه را يک فاجعه انسانی ناميده است. ايران برای بهبود اين موقعيت چه می‌تواند بکند؟ آيا شما روی اسد نفوذ داريد؟
محمدجواد ظريف
- بله، يک فاجعه انسانيست. يک مصيبت است که امنيت همه منطقه را تهديد می‌کند. اين فاجعه پيامد توهمات گمراه‌کننده تصميم گيرندگانی در خارج و اپوزيسيون سوريه است که آن را به وجود آوردند. همه بايد تلاش کنند تا واقع‌گرايی بر اوضاع تسلط پيدا کند. و اين به آتش بس بدون هرگونه پيش‌شرطی نياز دارد. اينکه حالا يک آتش بس کلی باشد يا يک آتش بس محدود، تفاوتی ندارد. خونريزی بايد پايان پيدا کند.
اين به کمک‌های انسانی در همه مناطق و برای همه گروه‌های کشور احتياج دارد. همه سوری‌ها بايد از آن برخوردار شوند. ما بايد به آنها کمک کنيم تا يک راه حل سياسی برای درگيری‌های خود پيدا کنند. اين بايد در يک روند سوری صورت گيرد که هيچ شرطی برای ديگران نگذارد. ما در خارج می‌توانيم طرفين درگير را تشويق کنيم که به يک توافق برسند.

* ارزيابی‌تان از اينکه دعوت شما در کنفرانس ژنو پس گرفته شد چيست؟ آيا قصد داشتيد با وجود اين، تشکيل يک دولت انتقالی را بپذيريد؟
- اين شرط و شروط‌ها به هيچ جا راه نمی‌برد. ما از همان اول معتقد بوديم که نبايد برای شرکت ما پيش‌شرطی گذاشته شود و موضوع را هم اين‌طور نفهميديم که برای ما شرطی گذاشته شده. بعدا طوری فشار آورده شد که دبيرکل سازمان ملل دعوت خودش رابايد پس می‌گرفت. نبايد گذاشت گروه‌هايی که هيچ پشتيبانی در سوريه ندارند از آدم سوءاستفاده کنند.

* آمريکا در پی آن است که نيروهای اسد درون رهبری سوريه کنار گذاشته شوند. آيا يک نامزد آماده توافق در ميان اين نيروها برای ايران قابل قبول خواهد بود؟
- اصلاً صحبت کردن در اين باره يعنی فراموش کردن واقعيت. به آمريکايی‌ها ربطی ندارد که بخواهند در اين باره تصميم بگيرند. به ما هم مربوط نيست. سوری‌ها خودشان بايد در اين مورد تصميم بگيرند. ما در خارج نبايد مسير بن‌بست را در پيش بگيريم درست همان طوری که آمريکايی‌ها پيشاپيش همين مسير را رفتند و حالا به دنبال راه خروج می‌گردند. ما بايد نيروهای خودمان را روی هم بگذاريم تا يک آتش‌بس برقرار شود و نه اينکه درباره اين صحبت کنيم که چه کسی بايد بر سوريه حکومت کند. من نمی‌گويم که بلافاصله يک انتخابات می‌تواند برگزار شود ولی ما بايد راه را برای يک انتخابات آزاد باز کنيم نه اينکه توجه‌مان را روی يک نفر متمرکز کنيم.

* ترديدی نيست که ايران از اسد حمايت می‌کند و هم چنين ترديدی نيست که او دستانش به خون آلوده است. تا چه اندازه می‌توان به او اعتماد کرد؟ آيا او متحد نامناسبی برای ايران نيست که در حال حاضر دارد تلاش می‌کند به آغوش جامعه جهانی باز گردد؟
- صحبت ما بر سر آنهايی است که با پول و سلاحی که از خارج می‌آيد دست‌شان به خون آلوده است. هيچ‌ کس نمی‌تواند خودش را از ديگری بالاتر بداند. اين توهم را که می‌توان بدون اسد راه حلی يافت بايد يک بار برای هميشه به خاک سپرد. اين تا حالا فقط رنج مردم را بيشتر کرد. آنهايی را که اين فکر را هنوز ترويج می‌کنند بايد به خاطر خونريزی در سوريه به محاکمه کشاند.

* اختلاف سنی و شيعه بيش از پيش در مرکز درگيری‌های سوريه قرار می‌گيرد
- اين خطرناک است چرا که افراطی‌گری که در سوريه شکل می‌گيرد تنها منطقه را به خطر نمی‌اندازد بلکه در خيابان‌های اروپا نيز خود را نشان خواهد داد. قدرت‌هايی وجود دارند که سعی می‌کنند با تحولات بهار عربی نقشه سياسی جهان را از نو ترسيم کنند. اينها هستند که پول، سلاح و جنگجويان خارجی را به سوريه آورده‌اند.

* اين قدرتها کی‌ها هستند؟
- هر کسی خودش بايد فکر کند که اينها کی هستند. اين کار من نيست که از آنها اسم ببرم.

* آيا بين ايران و عربستان سعودی درباره سوريه هيچ گفتگويی وجود دارد؟
- ما روابط ديپلماتيک داريم و از طرف ما آمادگی برای گفتگو وجود دارد. من خودم مانند قبل آماده هستم به عربستان سعودی سفر کنم. ما با عربستان سعودی اختلافات جدی داريم و معتقديم که اين کشور در سوريه سياستی را پيش می‌برد که به زيان منافع خودش و همه منطقه است.

* جهت فشار جهاديست‌ها در سوريه بيش از پيش ضدشيعی می‌شود
- چنين افراطيونی حتا با يکديگر هم می‌جنگند. آنها رقبای خودشان را سر می‌بُرند و سرهايشان را به دروازه‌های شهر آويزان می‌کنند. وقتی آنها اين کارهای بی‌رحمانه غيرانسانی را به عنوان نبرد مذهبی قلمداد می‌کنند، ديگر با مردم است که آيا به اين مزخرفات باور بکنند يا نه.

* ايران و غرب هر دو از اين افراطيون نگران هستند و تلاش می‌کنند در زمينه‌های بسياری يک اعتماد دوجانبه به وجود آورند. آيا نمی‌شود در اين مورد کمی فشرده‌تر همکاری کرد؟
- در اين صورت آنهايی بايد به خود بيايند که از يک سو اين طور وانمود می‌کنند که عليه تروريسم می‌جنگند و از سوی ديگر گروه‌های خطرناک تروريستی را حمايت می‌کنند، اعتماد خيابان يک‌طرفه نيست.

* آيا ايجاد همين اعتماد الان يک وظيفه فوری نيست؟ فرصت برای يک توافق نهايی در برنامه اتمی تنگ است.
- خيلی چيزها هست که بايد درباره‌اش صحبت کرد. رسيدن به يک توافق نهايی در صورت وجود يک برنامه مشترک و کنار گذاشتن توهمات، چندان مشکل نيست. هدف مشترک اين است که برنامه اتمی ايران صلح‌آميز باقی بماند. اما هميشه در اين باره توهم وجود داشت. برای مثال، توهم درباره غنی‌سازی ايران. اين توهم حالا وجود ندارد. آن هم نه داوطلبانه بلکه به اين دليل که پرزيدنت اوباما فهميد که با تحريم‌ها نمی‌شود ايران را مجبور کرد. حالا بايد اين را فهميد که راه حل ساده وجود ندارد ولی ما می‌خواهيم با حسن نيت و اطمينان درباره همه مشکلات صحبت کنيم.

* ولی نسبت به نيات ايران بی‌اعتمادی وجود دارد.
- آدم‌هايی را که به هر حال می‌خواهند بی‌اعتماد باشند نمی‌توان قانع کرد. ما آماده هستيم درباره شفافيت و کنترل حرف بزنيم. ولی اگر يک طرف مصمم هست که [هميشه] ناراضی باشد، ديگر نمی‌توان کاری کرد. کسی که نمی‌خواهد ياد بگيرد، نمی‌توان چيزی به او آموخت. ما اين را هم نبايد فراموش کنيم که اين بی‌اعتمادی از سوی هر دو طرف وجود دارد. مردم ايران هم به غرب اعتماد ندارند و فکر می‌کنند که غرب می‌خواهند مانع پيشرفت تکنولوژيک در ايران شود. غرب هم بايد اين بی‌اعتمادی را از بين ببرد.

* شما مدت طولانی در غرب زندگی کرديد. واقعا فکر می‌کنيد که غرب می‌خواهد مانع پيشرفت تکنولوژيک ايران شود؟
- من فکر نمی‌کنم که غرب يک بلوک متحد است. ايران هم [يک بلوک متحد] نيست. معتقدم که در غرب نيروهايی وجود دارند که دلشان نمی‌خواهد ايران اصلا وجود داشته باشد. چنين جريان‌های افراطی هم درست مانند کسانی که برای رسيدن به يک توافق اتمی تلاش می‌کنند وجود دارد.

* شما چگونه می‌خواهيد اين ترس را که با وجود همه اينها ممکن است ايران به دنبال بمب اتمی باشد، از بين ببريد؟
- ابزارهای کنترل و بازرسی بی‌شماری وجود دارد که از سال‌ها پيش به کار بسته می‌شوند. بعلاوه، بايد موقعيتی را به وجود آورد که باقی ماندن ايران به عنوان بخشی از سيستم، منطقی و سودآور باشد نه اينکه از پيمان منع گسترش سلاح‌های اتمی خارج شود. بهترين راه برای تضمين رعايت يک قرارداد بين‌المللی اين است که برای همه طرفين قرارداد يک توازن متناسب بين سود و هزينه، حقوق و وظايف تضمين شده باشد.

* آيا ايران آماده ارائه حداکثر شفافيت هست؟
- ما آماده‌ايم درباره هر نوع شفافيتی بر اساس ابزار بين‌المللی که در اختيار داريم مذاکره کنيم. اين بخشی از مذاکرات بر سر يک پيمان بلندمدت است.

* اگرچه شما اين را قبول نداريد، ولی اين ارزيابی وجود دارد که تحريم‌ها طرف ايرانی را بر سر ميز مذاکره کشاند.
- تحريم‌ها به شدت اقتصاد را نشانه گرفتند و برای مردم بسيار دردآور هستند. به واقعيت‌ها نگاه کنيد. قبل از تحريم، ايران فقط ۲۰۰ سانتريفوژ داشت حالا ۱۹هزارتا دارد. تحريم‌ها چی آوردند؟ ۱۸ هزار سانتريفوژ ديگر و طرد غرب از سوی مردم معمولی که تحريم‌ها آنها را نشانه گرفته است. اگر ايرانيان يک رييس جمهوری ديگر انتخاب می‌کردند، آن وقت همه چيز مثل قبل پيش می‌رفت. دولت جديد به يک سياست سازنده اعتقاد دارد. نه به خاطر تحريم‌ها بلکه به اين دليل که بهبود روابط با غرب را در دستور کار دارد. تحريم‌ها فساد دولتی به بار آوردند. يک عده خيلی ثروتمند شدند و عده‌ای ديگر به زير خط فقر رفتند.

* در شبه جزيره عربستان پيشاپيش درباره نزديکی احتمالی ايران و آمريکا نگرانی‌هايی وجود دارد. بعضی‌ها در شورای همکاری کشورهای عرب خليج فارس از برتری ايران در منطقه هراس دارند. درباره اين نگرانی‌ها چه می‌گوييد؟
- اول از همه اينکه همسايگان ما در خليج فارس بايد خيلی خوشحال باشند که يک بحران حل می‌شود و از يک رويارويی که می‌توانست در منطقه گسترش پيدا کند، جلوگيری می‌شود. در اين صورت آنها يکی از قربانيان اين رودررويی می‌بودند. من خودم در يکی از روزنامه‌های مهم عربی نظرم را در يک مقاله نوشتم تا اطمينان دهم که ايران برای همکاری در منطقه تلاش می‌کند. در توزيع قدرت کشورهای منطقه خليج فارس عدم توازن‌هايی وجود دارد. در شورای همکاری کشورهای عربی خليج فارس نيز اين عدم توازن هست. هميشه وقتی چنين عدم توازنی وجود دارد، آنهايی که کمتر قدرت دارند، نگران هستند. ما به دنبال برتری (هژمونی) در منطقه نيستيم. ما ثبات می‌خواهيم. ما نمی‌خواهيم در مسائل ديگران دخالت کنيم. ما می‌خواهيم مکانيسمی در منطقه به وجود آوريم که بتوان مسائل را در يک همکاری منطقه‌ای سر و سامان داد. اگر اروپا پس از دو جنگ جهانی می‌تواند اين کار را بکند، پس ما هم خواهيم توانست. ما خيلی پيش از اينها می‌بايست اين کار را می‌کرديم. ولی دير رسيدن بهتر از هرگز نرسيدن است.

نسخه چاپی فرانکفورتر آلگماينه؛ دوشنبه ۳ فوريه ۲۰۱۴؛ شماره ۲۸؛ صفحه ۶


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016