پيامهای چند پيام نوروزی، الاهه بقراط
اين پرسش که چرا مقامات خارجی به دولتها و ملتهای ديگر که نوروز در آنها جشن گرفته میشود پيام نمیدهند و يا چرا مثلا پوتين يا رهبران چين هيچ وقت پيام نوروزی به جمهوری اسلامی و يا مردم ايران نمیدهند ولی رهبران کشورهای غربی، آن هم در چند سال گذشته، فکر میکنند حتما بايد نوروز را به ايرانیها تبريک گفت، خود، يک موضوع سياسی است به ويژه وقتی توجه داشته باشيم که روابط جمهوری اسلامی با چين و روسيه بهتر از کشورهای غربی است، پس اتفاقا رهبران اين دو کشور بايد با شوق بيشتری به رهبران رژيم ايران پيام نوروزی بفرستند!
www.alefbe.com
www.kayhanlondon.net
پيام سال نو از سوی سياستمداران، چه در قدرت و چه در اپوزيسيون، در همه کشورهای جهان مرسوم است. پيامهايی همراه با تعارفات رايج و معمولا با نگاهی کوتاه به سال گذشته و ابراز اميدواری درباره سال آينده. اشاره به همين دو سال برای چنين پيامهايی کافيست چرا که اين پيامها سالانه هستند و هيچ دليلی ندارد که تاريخ گذشته و بيم و اميدهای انبوه سالهای نيامده را در آنها جاسازی کرد.
سياست در پيامهای نوروزی
پيام نوروزی در ايران، چه از سوی رهبران خارجی و چه از سوی مقامات وقت، هميشه بار سياسی دارد به ويژه زمانی که اوضاع مملکت نابسامان باشد. حتا اين پرسش که چرا مقامات خارجی به دولتها و ملتهای ديگر که نوروز در آنها جشن گرفته می شود پيام نمیدهند و يا اينکه چرا مثلا پوتين يا رهبران چين هيچ وقت پيام نوروزی به جمهوری اسلامی و يا مردم ايران نمیدهند ولی رهبران و مقامات کشورهای غربی، آن هم در چند سال گذشته، فکر میکنند حتما بايد نوروز را به ايرانیها تبريک بگويند، خود، يک موضوع سياسی است به ويژه وقتی توجه داشته باشيم که روابط جمهوری اسلامی با چين و روسيه بهتر از کشورهای غربی است، پس اتفاقا رهبران اين دو کشور بايد احساس صميميت بيشتری با رهبران رژيم ايران داشته باشند و برايشان پيام نوروزی بفرستند! (البته پوتين به حامد کرزای تبريک گفت).
در اين ميان، پيام نوروزی رؤسای جمهوری آمريکا به «سياستسنج» تبديل شده است و به شدت هم از طرف حکومت و هم از طرف ايرانيان مورد دقت قرار میگيرد. بدون آنکه در عمل، اين پيامها هيچ نقش مهمی در سياست عملی طرفين بازی کرده باشند. اما از آنجا که اقدامات واقعی دو طرف از مردم پنهان نگاه داشته میشود، افکار عمومی گاه چارهای جز سبک و سنگين کردن اين پيامها ندارد تا بلکه بتواند موقعيت واقعی را از آنها دريابد.
در اين نوشته، نگاه کوتاهی به پيام اوباما، پيام آيتالله سيدعلی خامنهای رهبر سياسی و مذهبی رژيم اسلامی ايران، پيام حجتالاسلام حسن روحانی رييس جمهوری کنونی رژيم، پيام آيتالله علی اکبر هاشمی رفسنجانی يکی از بنيانگذاران و رييس جمهوری پيشين اين رژيم، پيام حجتالاسلام محمد خاتمی رييس جمهوری پيشين رژيم (توجه داريد که تا اينجا به غير از اوباما، بقيه همه ملا هستند) پيام ابوالحسن بنیصدر نخستين رييس جمهوری اسلامی ايران و از شخصيتهای اپوزيسيون رژيم، پيام بانو فرح پهلوی ملکه پيشين ايران، و پيام رضا پهلوی از شخصيتهای اپوزيسيون رژيم و همسرش بانو ياسمين پهلوی میاندازيم تا ببينيم غير از تعارفات رايج چه پيامی برای ايرانيان داشته و تا چه اندازه مختصات پيام سال نو را رعايت کردهاند.
پيام باراک اوباما: «حقوق جهانی» به جای حقوق بشر
امسال نيز پيام باراک اوباما، رييس جمهوری آمريکا، حدس و حديثهايی را در ميان ايرانيان سبب شد که به نظر من مطلقا آن اهميتی را ندارد که به آن نسبت داده میشود. رييس جمهوری آمريکا در همان آغاز پس از شادباش، يادآور میشود که میخواهد «از اين فرصت برای سخن گفتن مستقيم با مردم و رهبران جمهوری اسلامی ايران» استفاده کند و آنگاه از «فرصتی» سخن میگويد که به «حکومت ايران» داده است تا «به تعهدات بينالمللیاش» عمل کند. وی از «رابطه ای نو بين دو کشور» میگويد و نويد میدهد که اگر حکومت ايران به آن تعهدات عمل کند «ايران می تواند بازگشتن به جايگاه راستينش در ميان جامعه ملل را آغاز کند.» تا اينجا اين پيام خطاب به حکومت اسلامی ايران بود.
اوباما آنگاه در جملات بعدی به طور غيرمستقيم به مردم ايران پيام میدهد که فعاليتهای لابیهای جمهوری اسلامی در واشنگتن و بغل گوش وی بسيار موفقآميز بوده است. وی در حالی که همه از جمله لابیگران رژيم میدانند که شرايط يک انتخابات آزاد در ايران هرگز از جمله در ۲۴ خرداد ۹۲ هم فراهم نبوده است، مدعی میشود که «مردم ايران» با برگزيدن «دکتر حسن روحانی به عنوان رييس جمهور جديد» همانا «صدای خود» را به گوش رساندند! چرا که «او [روحانی] در مبارزات انتخاباتی اش به تقويت اقتصاد ايران، بهبود زندگی مردم ايران و تعامل سازنده با جامعه جهانی تعهد داد – و او با حمايت قوی شما انتخاب شد.»
اين را که نظام بسته جمهوری اسلامی تا چه اندازه امکان تحقق وعدههای شيخ حسن روحانی را خواهد داد، بماند. اما واقعيت اين است که روحانی بر اساس يک «مهندسی» هدفمند و در نتيجه فشار تحريمهای فراگير از جمله عليه مقامات و نهادهای اقتصادی وابسته به مافيای آخوندی و نظامی رژيم روی کار آمد. آنچه روحانی را بر سر کار آورد، نه «حمايت مردم» که به مراتب نقش کمتری از «انتخابات» خرداد ۸۸ داشتند، بلکه حمايت رهبری رژيم آن هم به دليل تحريمها بود.
اوباما با به رسميت شناختن «حمايت مردم» از گزينش حسن روحانی در انتخاباتی که بويی از «انتخابات آزاد» نبرده بود، و با يادآوری خوش و بش خويش با مقامات جمهوری اسلامی، به سيدعلی خامنهای استناد میکند که گفته است «ايران در حال ساخت سلاح هستهای نيست»! و آنگاه از يک سو برای پيشبرد «ديپلماسیِ» مماشات و از سوی ديگر برای بستن دهان کسانی که از وی انتظار بيشتری از يادآوری مسئله اتمی در پيام نوروزی دارند، به جای حقوق بشر از مفهومی مبهم استفاده می کند که نه سيخ بسوزد و نه کباب: حقوق جهانی! وی میگويد: «يک توافق جامع بر سر مسئله هستهای، و ايرانی که حقوق جهانی را در داخل و خارج حمايت می کند، کمک میکند تا ايران در مسير جديدی که بسياری از ايرانيان خواهان آن هستند حرکت کند». البته که حقوق بشر، حقوقی «جهانی» است اما امتناع از به کار بردن «حقوق بشر» خود پيام ديگريست به حکومت اسلامی و به مردم ايران.
پيام اوباما اگرچه کمی طولانی ولی از نظر فرم، مختصات يک پيام سالانه را داراست ولی از نظر محتوای سياسی برای بسياری از ايرانيان، بدون اميدی برای سال آينده و به معنای فدا کردن منافع مردم ايران به پای بهبود مناسبات ديپلماتيک با رژيم اسلامی است.
پيام سيدعلی خامنهای: حماسه اقتصادی و فرهنگی و ملّی و مديريتی و جهادی
خامنهای در پی نامگذاریهای زائد و بیمعنی و آبروبرانهای که سالانه صادر میکند، سال ۱۳۹۳ را سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مديریّت جهادی» ناميد. وی نيز پس از تعارفات رايج و گريز به صحرای کربلای صدر اسلام، و سخنان توخالی درباره «تجربه» و «بصيرت» و «شادی» و «امنيت روانی» و «آرامش روحی» و... برقرار ماندن رژيم و مهندسی «انتخابات» ۹۲ را که با موفقيت انجام شد به حساب «حماسه سياسی» سال ۹۲ نوشت و درباره «حماسه اقتصادی» که آن هم قرار بود در سال گذشته اتفاق بيفتد اعتراف کرد: «اتفاق نيفتاد»!
از همين رو، وی پس از ۳۵ سال که از انقلاب اسلامی و برپايی نظام برآمده از آن میگذرد، بار ديگر چنگ در «اقتصاد مقاومتی» انداخت آن هم در حالی که بنا به پيام اوباما، دولت حسن روحانی با پشتيبانی خامنهای دارد تلاش میکند تا با بهبود روابط خود با غرب و به ويژه آمريکا اين «اقتصاد مقاومتی» را سر و سامان بخشد!
خامنهای با اين نتيجه گيری که «حماسه سياسی» در سال ۹۲ با موفقيت انجام گرفت، امسال را نوبت تکميل «حماسه اقتصادی» و حماسه «فرهنگی» اعلام کرد و البته اين بار از به کار بردن واژه «حماسه» خود داری نمود. وی با تأکيد بر پشتيبانی «مردم» و «توکل به خدا» ابراز اميدواری کرد که در سال ۹۳ «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مديريت جهادی» شکوفا شود!
پيام خامنهای مانند سخنرانیهايش طولانی و خستهکننده بود و حرف تازه و مهمی هم نداشت. و با توجه به اينکه تمام بلندگوهای تبليغاتی کشور در انحصار سران حکومت است، بهتر اين میبود که وی دست کم در پيام نوروزی خود، جانب اختصار را رعايت میکرد چرا که کمتر ايرانی است که بنشيند و به اين پيامها گوش فرا دهد يا آنها را بخواند.
پيام علیاکبر هاشمی رفسنجانی: ديو چو بيرون رود فرشته درآيد!
پيام بسيار کوتاه و دوپهلويی، حاوی هم اميد و هم تهديد، از وی منتشر شد که من در سايت رسمی او آن را نيافتم. اما همانجا گفتگوهای نه چندان کوتاه وی با رسانهها با همين مضمون منتشر شده است. رفسنجانی در اين پيام، بدون مخاطب معين، سال نو را تبريک گفته و با آوردن بيتی از غزل معروف حافظ «صبر و ظفر هر دو دوستان قديماند» نوشته است: «بر سر آنم که گر ز دست برآيد، دست به کاری زنم که غصه سرآيد» و آنگاه «سالی سرشار از سازندگی، شکوفايی و رونق را در سايه اعتدال و در پناه امن الهی برای آحاد ملت ايران» آرزو کرده است.
از نظر سياسی، پيامی کوتاه و گويا. بسيار کوتاهتر از يک پيام سال نو که بايد بيشتر به سال گذشته و سال آينده میپرداخت و بسيار گوياتر از پيامِ خامنهای رهبر رژيم اسلامی ايران به رقبايش. پيامی که در آن هم اميد و هم تهديد همراه با بیاطمينانی نسبت به توازن قوا در ساختار سياسی رژيم وجود دارد.
البته اگر حافظه تاريخی فقط يک سال ياری کند، سال آينده میتوان به بررسی امسال نشست و ديد آيا رفسنجانی واقعا بر سر آن بود؟! آيا ز دستش کاری بر آمد؟! و آيا اگر هم دست به کاری زد، غصه سر آمد يا نه؟!
شايد با يک يادآوری کوتاه بتوان به حدی از يک پيشبينی دست يافت. از قول هاشمی رفسنجانی در پايگاه اطلاعرسانی خودش آمده است که او «به عنوان هديه نوروزی به مردم، اصول حقوق شهروندی در قانون اساسی» را بر شمرده و گفته است: «اگر خطايی هست از عملکردهاست نه ساختار نظام»!
با اين همه معنای پيام دوپهلوی رفسنجانی شايد زمانی بهتر روشن شود که غزل حافظ را به طور کامل بخوانيم چرا که چه رفسنجانی خواسته باشد و چه نخواسته باشد، بخشی از پيام وی در آن ابياتی است که وی در پياماش نياورده است. بگذريم از اينکه از يک سو «ديو» را خود رفسنجانی از شيشه در آورد و بر مسند «رهبری» نشاند، و از سوی ديگر تا چشم کار میکند، «فرشته»ای در نظام جمهوری اسلامی يافت نمیشود!
بر سر آنم که گر ز دست بر آيد/ دست به کاری زنم که غصه سر آيد
بگذرد اين روزگار تلختر از زهر/ بار ديگر روزگار چون شکر آيد
بلبل عاشق! تو عمر خواه که آخر/ باغ شود سبز و شاخ گل به بر آيد
صبر و ظفر هر دو دوستان قديماند/ بر اثر صبر، نوبتِ ظفر آيد
صالح و طالح متاع خويش نمودند/ تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد
خلوت دل نيست جای صحبت اضداد/ ديو چو بيرون رود، فرشته در آيد!
بر در ارباب بیمروت دنيا/ چند نشينی که خواجه کی به در آيد؟
صحبت حکام ظلمت شب يلداست/ نور ز خورشيد خواه، بو که بر آيد
غفلت حافظ در اين سراچه عجب نيست/ هر که به ميخانه رفت، بی خبر آيد!
پيام حسن روحانی: خودشيفته و درباره همه چيز
پيام حجتالاسلام حسن روحانی نيز از چهارچوب آنچه در فکر خامنهای و رفسنجانی وجود دارد، فراتر نمیرود. وی نيز پس از تعارفات معمول به ادبيات عوامپسند و «مهرورزانه» احمدی نژاد روی آورد و از مهر و محبت و حماسهها سخن گفت. وی نيز ادعاهايی از جمله در زمينه اقتصادی و با تکيه بر «آمار» مطرح کرد که به طور واقعی در جامعه لمس نمیشوند. وی وعده داد که «در سال آينده اقدامات مجدانهای برای کاهش رشد تورم خواهيم داشت.» و «سال آينده، سالِ رونق اقتصادی خواهد بود و در کنار رونق اقتصادی، شاهد رشد و شکوفايی صنعت، کشاورزی و بخشهای خدمات در اقتصاد [از جمله کشاورزی] خواهيم بود.»
روحانی آنگاه به دستاوردهای دولت خود در سياست خارجی پرداخت و مدعی شد: «امروز صدای ملت ايران در دنيا بهتر شنيده می شود» و «در سياست خارجی، چهره جمهوری اسلامی ايران در صحنه جهانی کاملاً عوض شده است.» حسن روحانی به همه در همه زمينهها قول «زندگی راحتتر و نگرانی کمتر» داد، از اعتدال و اخلاق و انتقاد و دست به دست هم دادن و «هويت ايرانی و اسلامی» و «عطر دلانگيز کوثر» و نزديکی به «خاندان رسالت» و محيط زيست و «زمين، هوا، دريا و تالابها»ی ايران نيز سخن گفت.
پيام نوروزی حسن روحانی يک پيام تقريبا طولانی و مانند همه سخنان وی در طول چند ماه گذشته سرشار از خودشيفتگی و «کيش شخصيت» نسبت به خودش و تواناهايی دولتاش بود. و مانند سخنرانیهايش، همراه با انتقاد از دولت گذشته و پر از وعده و وعيد برای سالی که در پيش است.
پيام محمد خاتمی: با فال حافظ
حجتالاسلام محمد خاتمی ظاهرا اکنون هيچ مقام رسمی در حکومت ندارد. با اين همه، احتمالا به عنوان «رييس جمهوری اصلاحات» که به گفته خودش «تدارکاتچی» بيش نبود، هر سال پيام نوروزی میدهد. خاتمی نيز مانند خامنهای و روحانی و اوباما بر «انتخابات» خرداد ۹۲ تأکيد کرد و آن را «حماسه سياسی» ناميد با اين افسوس که «حصرها و حبسها» و «محدوديتها از کسانی که دچار محدوديت شدهاند» رفع نشد.
وی نيز به وجود مشکلات اقتصادی اعتراف کرد و با پشتيبانی از طرحهای دولت روحانی ابراز اميدواری کرد «همه دستگاهها و نهادها» از آن پشتيبانی کنند تا «چهره زيبای ايرانی، چهرۀ رحمانی اسلام، بهتر و بيشتر به جهانيان نشان داده شود.»
خاتمی نسبت به بالابردن «توقعات» از دولت روحانی هشدار داد ولی نسبت به آينده ابراز اميدواری کرد. او از دولت خواست که «زمينه را برای فعاليت آزاد احزاب، گروهها، تشکلها و بخش خصوصی فراهم بياورد». وی تأکيد که که ما «دلبستۀ انقلاب خود هستيم و نظام خود را برقرار و سرفراز میخواهيم» و «اميدواريم در سال پيش رو شاهد اصلاحات همهجانبه در درون نظام خودمان و برای تقويت نظام خودمان و برای تقويت پايههای امنيت ملی و رفاه اجتماعی باشيم». خاتمی نيز مانند رفسنجانی نقبی به حافظ زد و يک غزل دوپهلو هم او خواند: نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد، عالم پير دگرباره جوان خواهد شد...
پيام محمد خاتمی برای کسی که ظاهرا مسئوليت مقامی را در نظام جمهوری اسلامی بر عهده ندارد، کمی طولانی و پر از توصيفات انشايی و سخنان کلی بود. جمله او درباره حبس و حصر و محدوديتها، محتاطانهتر از آن بود که بتوان جدیاش گرفت.
پيام ابوالحسن بنی صدر: حرفهايی برای همه سالهای جمهوری اسلامی
ابوالحسن بنیصدر نخستين رييس جمهوری اسلامی ايران که توسط روحالله خمينی رهبر انقلاب اسلامی عزل شد و از ايران به فرانسه گريخت نيز هر سال پيام نوروزی میدهد. پيام ويدئويی بنیصدر، طولانیترين پيام و به شدت پراکنده و نامنظم بود. او نخست به تاريخچه نوروز در شش روايت پرداخت و در يکی از آنها روز تولد زرتشت را به روز خلافت علی ربط داد و آخرسر هم نتيجه گرفت که «نوروز امسال ما با هيچ کدام از آن شش روايت نمیخواند».
به غير از اين شش روايت، بقيه سخنان بنیصدر به هر مناسبت ديگری میشد بيان شود بدون آنکه ربطی به نوروز داشته باشد. بنی صدر در پيام نوروزی خود نگاهی به يک به سال گذشته و به يک سال آينده نمیاندازد بلکه به همه سالهای گذشته میپردازد، تا همه سالهای آينده را تصوير کند و مخاطبان را به مبارزه فرا میخواند و از آنها میخواهد نخست خود «به ميزان عدل» تغيير کنند تا بتوانند تغيير بدهند. انتشار اين پيام در سايتی که خود «انقلاب اسلامی در هجرت» نام دارد، و هيچ احساس اينکه ممکن است تغييری صورت گرفته باشد، جز هجرت و جابجايی مکانی، به شنونده دست نمیدهد، جذابيتی برای شنونده ايجاد نمیکند. به ياد میآورم در آن زمانی که بنیصدر هنوز رييس جمهوری اسلامی بود، در يکی از سخنرانیهای پيش از خطبههای نماز جمعه «يازده نوع شهيد» بر شمرده بود! و يک جملهاش که چند بار به دليل فشار و شلوغی جمعيت تکرار کرد، ما را که هنگام کار حرفهايش را از راديو میشنيديم به شدت به خنده انداخت: اينقدر فشار ندهيد تا من به شما بگويم شهيد بر چند نوع است!
چنين پيامهايی آن هم به عنوان پيام نوروزی و سال نو، که هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا به شدت نامناسب هستند، مخاطبان را از خود فراری میدهد.
پيام فرح پهلوی: سرانجام نور بر تاريکی پيروز خواهد شد
فرح پهلوی در پيام مختصر و مفيد خود که نمونه يک پيام نوروزی اميدوارکننده است، مانند سالهای گذشته آرزو میکند که «دوران تاريکی هر چه زودتر در ايران عزيز به سر آيد و در آيندهای نه چندان دور همه ايرانيان بتوانند در کنار خانواده و در خاک ميهن در ايرانی آزاد، پيشرفته و سربلند اين روز فرخنده را با شکوه هر چه بيشتر جشن بگيرند». پيامی که آرزوی قلبی ميليونها ايرانی است.
شهبانو فرح پهلوی نوروز را اگرچه به درستی همواره با شادی نمیداند، ولی آن را «پيامآور همبستگی همه ايرانيان» میخواند. «اميد به آينده» و وام گرفتن از اعتقاد ديرينه ايرانيان مبنی بر پيروزی نور بر تاريکی، پيام نوروزی فرح پهلوی را بهاری کرده و بر سرشت ملّی اين جشن باستانی و نقش آن در ميان ايرانيان تأکيد مینمايد بدون آنکه به مسائل مشخص سياسی و اجتماعی بپردازد.
پيام شخصيتهايی مانند فرح پهلوی، بيشتر از آنکه يک عمل سياسی باشد، يک اقدام فرهنگی برای انجام آداب نوروزی است که اين ملکه ايرانی همواره با جملاتی کوتاه و روشن از عهده آن به خوبی برآمده است.
پيام رضا پهلوی و ياسمين پهلوی: نوروز است وليکن بهار برای همه نيامده است
در پيام ويدئويی شاهزاده رضا پهلوی، در لحظات آخر، همسرش بانو ياسمين پهلوی نيز به وی میپيوندد و با تأکيد بر چند مسئله اجتماعی، نوروز را شادباش میگويد. از نظر پرداختن به مسائل مشخص جامعه ايران، اين پيام، ويژگی يک پيام مربوط به سال نو را به خوبی برآورده میکند.
اما هيچ دليلی ندارد که در يک پيام نوروزی به تاريخ اين جشن و مراسم آن و سخنانی از اين دست نيز پرداخت چرا که نوروز هزاران سال است وجود دارد و دادن يک پيام نوروزی که هر سال انجام میشود جايی برای پرداختن به تاريخچه و مراسم آن نمیگذارد. از اين رو پيام نوروزی رضا پهلوی میتوانست بسيار مختصر و مفيدتر از آنچه گفت، باشد. در شرايطی که ايرانيان به سر میبرند، مخاطبان انتظار دارند موضوعات جدی و مهم را در اين پيامها بشنوند به اضافه چشماندازی اميدوارکننده برای سالی که در پيش است. بخش توصيفی و تاريخی پيام نوروزی رضا پهلوی میتوانست در شرايطی مطرح شود که ايرانيان اين همه مشکلات نمیداشتند.
در کنار حضور همسرش، «شادباش ويژه» رضا پهلوی به مهاجران و تبعيديان يکی ديگر از نقاط قوت پيام وی بود. اشاره وی به آنچه در «سال آينده» در پيش داريم، اگرچه مبهم است اما نشانگر تأکيد هميشگی وی بر تلاش مشترک برای آن چيزی است که او آن را در اين پيام «منافع ملت ايران» خوانده است. رضا پهلوی يادآوری میکند که «به ياد داشته باشيم که نوروز است و ليکن بهار برای همه نيامده است». او از مردم میخواهد به تماشای اعدام محکومان در خيابانها نروند. او جايی برای عزيزان از دست رفته در پيام خود در نظر میگيرد. خانوادههای زندانيان سياسی را يادآوری میکند و بيماران و معلولان را از قلم نمیاندازد و عيدی کودکان بیخانمان و بیسرپرست را هم فراموش نمیکند و در پايان به «مبارزان آزادیخواه» درود میفرستد.
همسر رضا پهلوی، بانو ياسمين پهلوی نيز در چند جمله کوتاه نوروز را به زنان و مردان و جوانان و کودکان شادباش میگويد و برای همه ايرانيان در سراسر جهان تندرستی آرزو میکند.
نتيجه
اساسا در جهان شتابان امروز، پيامهای به چنين مناسبتی وقتی بيش از پنج دقيقه باشند، مخاطب خود را خيلی زود از دست میدهند چرا که شنونده يا خواننده متوجه میشود که پيامدهنده وقت بيشتری از او طلب میکند و هنگامی که در همان يکی دو دقيقه نخست حرف جالب توجهی نشنود، کششی برای شنيدن بقيه پيام پيدا نمیکند. در عين حال بايد جنبه «فرماليته» و يا تشريفاتی بودن پيامهای سال نو را در نظر داشت و دانست که اين پيامها «برنامه سياسی» نيستند اگرچه بنا به موقعيت، حاوی پيامهای سياسی هستند.
حال با مخاطبان است که قضاوت کنند کدام يک از اين پيامهای نوروزی از نظر فرم و محتوا بيشتر ويژگیهای يک پيام به مناسبت سال نو را داشته و کدام يک، آنها را بيشتر به خود جلب کرده است. چنين پيامهايی يک اقدام مهم در برقراری روابط عمومی سياستمداران است و داشتن مشاوران با تجربه در اين زمينه، نقشی اساسی در آن بازی میکند. از همين روست که مثلا رهبران کشورهای خارجی تلاش میکنند دو سه واژه يا يک جمله فارسی نيز در پيام خود بگنجانند ولی زمامداران حکومت اسلامی که همهشان در همه چيز «علاّمه دهر» هستند، نيازی به مشاوره ندارند و به همين دليل پيام نوروزی خود را که به مناسبت يک جشن ماندگار از ايران باستان است، با زبان عربی، آن هم الکن، شروع کرده و با همان عربی الکن هم به پايان میبرند!
ــــــــــــــــــــــــــــــ
*[پیام نوروزی پوتین به حامد کرزای]؛ سایت افغانستان دات رو (این سایت روسوفیل به زبانهای پشتو، فارسی، روسی و انگلیسی از روسیه منتشر میشود)
*[پیام نوروزی باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا]؛ سایت فارسی وزارت خارجه آمریکا
*[پیام نوروزی سیدعلی خامنهای رهبر سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی]؛ سایت رسمی خامنهای
*[پیام نوروزی علی اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس جمهوری اسلامی پیشین]؛ خبرگزاری ایسنا
*[گفتگو با رفسنجانی: عیدی هاشمی به مردم ایران؛ پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی]
*[گفتگو با رفسنجانی: دست به کاری زنم که غصه سر آید؛ پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی]
*[پیام نوروزی حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی]؛ سایت ریاست جمهوری اسلامی ایران
*[پیام محمد خاتمی رییس جمهوری اسلامی پیشین]؛ سایت بنیاد باران
*[پیام ابوالحسن بنی صدر نخستین رییس جمهوری اسلامی]؛ سایت انقلاب اسلامی در هجرت
*[پیام شهبانو فرح پهلوی ملکه پیشین ایران]؛ سایت رسمی فرح پهلوی
https://www.youtube.com/watch?v=tyXkth-9uDM
*[پیام شاهزاده رضا پهلوی و همسرش بانو یاسمین پهلوی]؛ سایت رضا پهلوی