جمعه 22 فروردین 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اقتصاد مقاربتی! احمد وحدت‌خواه

ahmat-vahdatkhah1.jpg
سروسامان دادن به اقتصاد ایران در فرای مرزهای کشور و تغییر اساسی در سیاست خارجی آن نهفته است. یا جمهوری اسلامی فاتحه انقلابی گری کذایی خود را می خواند و آنطور که جناح رفسنجانی-روحانی دولا دولا آن را می خواهد همرنگ با اقتصاد جهان آزاد و سیاست های آنها می شود و یا آنکه در بر همان پاشنه اقتصاد مورد نظر خامنه ای می چرخد که این هم یعنی رشته کردن همه پنبه هایی که بر سر معامله هسته ای با غرب برای حکومت بدست آمده است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ویژه خبرنامه گویا

یکی از شاخه های مطالعات فلسفی رشته «فلسفه ریاضیات» است که به نقش معادلات و قوانین ریاضی در تنظیم امور زندگی انسانها و شناخت بهتر آنها از قوانین طبیعی و کارکرد علوم می پردازد.

چگونگی ورود ریاضیات و ارقام و معادلات خشک و گاه بی انتها و سرگیجه آور به جهان اندیشه های فلسفی و تخیلی انسان هم از آنجا سرچشمه می گیرد که امروز در پناه دستاوردهای عظیم علمی و مهندسی و فضایی و غیره بر هر کودک دبستانی هم روشن است که میان اندیشه انسان و این دستاوردهای شگفتی آور یک رابطه منطقی وجود دارد که زبان بیان آن از راه ارقام و معادلات ریاضی می گذرد.
به زبان ساده، حرارت ۴۰ درجه بدن یعنی انسان تب دارد. و یا نور لامپ ۱۰۰ واتی قویتر از نوع ۴۰ آن است و کسی که بیشتر از ۵۰۰۰ کالری در روز غذا بخورد باید انتظار فربه شدن را هم داشته باشد و غیره و ذلک.

به عبارت دیگر، به هر بخش از فعالیت های انسانی که نگاه شود نقش ارقام و ریاضیات و محاسبه در آنها تعیین کننده نوع کارکرد و نتیجه این فعالیت ها می باشد و این امر در هیچ فعالیت دیگر در جوامع انسانی به اندازه امور اقتصادی در آن اهمیت ویژه خود را ندارد. زیرا اگر در سایر فعالیت های انسانی ارقام و اندازه گیریها تابع و نمودار آنها هستند، فعالیت اقتصادی چیزی جز خود بالا و پایین رفتن این ارقام و قوانین ریاضی برای سنجش کارکرد صحیح یا رکود و ورشکستگی آنها نیست. که البته این هم مربوط به آن دسته جوامعی است که در آنها عقلانیت و منطق و شعور حاکمیت می کند، نه کشوری به نام ایران جاییکه آقای خامنه ای برای سال جدید آن نام سال «مقاومت اقتصادی» را تعیین کرده است.
حواریون ایشان هم که گویا وحی تازه ای بر آنها نازل شده است در ستایش و تبلیغ آن از یک دیگر گوی سبقت گرفته اند چنانکه گویی کشفی جدید در علوم اقتصادی برای سعادت جاودانی انسان به دست آمده است.

که البته چنین نیست و «اقتصاد مقاومتي» خامنه ای همان نسخه رنگ و لعاب زده اقتصاد دوران جنگ با عراق است که با تمرکز بخشیدن به فعالیت های اقتصادی دولت به عنوان بزرگترین شرکت تجارت داخلی و خارجی در واکنش به فشارهای فلج کننده تحریمها عرضه شده است.
بی جهت نیست که قدرتمندترین جناح حکومتی و ثروتمندترین تاجر امروز ایران، یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بی هیچ درنگی به طرح خامنه ای لبیک گفته است.

بدین ترتیب اقتصادی که آقای خامنه ای در پی تثبیت آن برای جامعه ایرانی است بیشتر مقاربتی است تا مقاومتی!

همه کسانی که تابلوهای پزشکان ایرانی بر سر در مطب آنها را دیده باشند می دانند که متخصصان بیماریهای مقاربتی به درمان بیماریهای آمیزشی و عفونی می پردازند. نزدیکی بدن انسان سالم با ویروس بیماریهای مقاربتی می تواند هم مرد و هم زن مبتلا به این ویروسهای عفونی را اگر هلاک نکند برای باقیمانده عمر آنها عقیم کند.

نفوذ و قبضه کردن اقتصاد ایران توسط سپاه و صدها شرکت تجاری وابسته به بیت رهبری و مراکز مذهبی و سازمانهای ظاهرا خیریه و بازاریان دلال دقیقا همان ویروس هایی هستند که در دهه های گذشته در مقاربت با بدن اقتصاد ایران آن را به وضع فلاکت بار و عقیم امروز آن انداخته اند.

بی جهت نیست که وقتی ریس جمهوری آمریکا از ده دقیقه پیام آشتی جویانه خود به مناسبت نوروز چند ثانیه هم به نقش سران رژیم ایران در مصیبت های وارده بر اقتصاد و زندگی ملت ما اشاره می کند آقای خامنه ای در پاسخ به او فریاد می زند که «به درک که تحریم ها را بر نمی دارید» تا قدرتهای خارجی را مسول اصلی این اوضاع فلاکت بار اقتصادی نشان دهد.

در عین حال سروسامان دادن به اقتصاد ایران در فرای مرزهای کشور و تغییر اساسی در سیاست خارجی آن نهفته است. یا جمهوری اسلامی فاتحه انقلابی گری کذایی خود را می خواند و آنطور که جناح رفسنجانی-روحانی دولا دولا آن را می خواهد همرنگ با اقتصاد جهان آزاد و سیاست های آنها می شود و یا آنکه در بر همان پاشنه اقتصاد مقاربتی مورد نظر خامنه ای می چرخد که این هم یعنی رشته کردن همه پنبه هایی که بر سر معامله هسته ای با غرب برای حکومت بدست آمده است. راه حل سومی وجود ندارد. این را دو دوتا چهارتای ریاضیات به ما می گوید.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016