یکشنبه 24 فروردین 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

علی مطهری: آيا غربی ها کم کم به سمت ازدواج با حيوانات پيش نخواهند رفت؟

نماينده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: حقوق بشر از نظر اسلام مبتنی بر برخی اصول و مبانی فکری اجتماعی مانند آزادی و انسانيت است. البته نگاه اسلام به مقولاتی مانند آزادی و انسان‌شناسی با نگاه غرب متفاوت است. در مسئله آزادی ما معتقديم مرز آزادی فرد علاوه بر آزادی ديگران، مصلحت خود فرد و مصلحت جامعه نيز هست يعنی اين دو عامل هم آزادی فرد را محدود می کند. در حالی که از نظر غربی‌ها مرز آزادی فرد فقط مخدوش شدن آزادی ديگران است.

دکتر علی مطهری در مورد انتقاد پارلمان اروپا به وضعيت حقوق بشر در ايران و اين که اصولا علل اختلاف ما با آنها در بحث حقوق بشر چيست، به خبرنگار مهر گفت: ما در بخشی از حقوق بشر با غربی‌ها اختلاف مبنايی داريم. يعنی در مبانی و اصول فکری اختلاف داريم. غربی‌ها فقط ميل انسان را مبنای قضاوت در حقوق بشر می‌دانند و معتقدند که هرچه بشر به آن تمايل داشته باشد بايد بتواند انجام دهد تا زمانی که مزاحم آزادی ديگران نباشد. يعنی آنها استعدادهای انسانی و استعدادهای حيوانی در وجود انسان را از هم تفکيک نمی‌کنند و صِرف تمايل انسان را ملاک قرار می‌دهند، در حالی که ما معتقديم قوای حيوانی انسان بايد تحت مديريت قوای انسانی انسان باشد و به عبارت ديگر شهوت و غضب انسان بايد تحت حکومت عقل و اراده انسان باشد و اصولا انسانيت انسان به استعدادهای انسانی او و به عقل و اراده اوست، استعدادهای حيوانی ميان انسان و حيوان مشترک است و فضيلتی برای انسان نيست. به طور خلاصه اسلام در بحث حقوق بشر مبانی و اصول منطبق بر فطرت انسان دارد. جالب اينجاست که اخلاق ارسطويی و افلاطونی که بر وظيفه و فضيلت انسانی استوار است، ريشه غربی دارد ولی خود غربی‌ها – البته دولت‌های آنها – به اين اخلاق ملتزم نيستند و در واقع به گذشته خود هم پشت کرده‌اند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وی ادامه داد: در واقع ما و اروپايی‌ها در بخشی از موضوع حقوق بشر حسن تفاهم نداريم و حرف يکديگر را نمی‌فهميم. مثلا فلسفه قصاص يا حدودی که در اسلام وجود دارد برای آنها قابل فهم نيست. ما معتقديم آن کسی که عمداً و با برنامه انسانی را کشته و اساساً اين امر برای او تبديل به يک عادت شده، او ديگر از انسانيت خارج شده و ديگر انسان نيست و بايد جامعه از وجود او پاک شود، همان طور که بدن انسان بايد از وجود ميکروب پاک شود. در واقع وقتی ما او را اعدام می‌کنيم يک انسان را اعدام نکرده‌ايم بلکه يک غير انسان را اعدام کرده‌ايم. همين طور درباره حکم زنای محصنه و از اين قبيل.

وی با بيان اينکه بالاخره هرکدام از اينها يک فلسفه‌ای دارد گفت: ولی در انسان‌شناسی و حقوق بشر غربی اين چيزها ديده نشده است. لذا ما با آنها اختلاف مبنايی داريم و در نتيجه در يک جاهايی آنها حرف ما را نمی‌فهمند و ما حرف آنها را نمی‌فهميم، ولی گاهی در موارد مشترک، آنها انتقادهايی به عدم رعايت حقوق بشر می‌کنند که ممکن است اين انتقادات وارد باشد. اما بحث اين است که فقط آنها نيستند که حق ورود به مسائل ما را داشته باشند، ما هم حق داريم در مسائل آنها دخالت کنيم و وضعيت حقوق بشر آنها را ارزيابی کنيم. اين که بعضی افراد برای پاسخ دادن به اين انتقادات غربی‌ها به اين مسئله تمسک می‌کنند که اينها دخالت در امور داخلی کشورها و محکوم است استدلال قوی‌ای نيست، برای اين که ما معتقديم که اسلام به ما اجازه داده و گاهی ما را مکلف کرده که در امور داخلی ديگران دخالت کنيم.

عضو فراکسيون رهروان ولايت با اشاره به اين مطلب که اساساً امر به معروف و نهی از منکر خودش يک نوع دخالت در امور ديگران است، گفت خود پيامبر اسلام در امور کشورها دخالت می‌کرد. اگر ايشان در امور ايران باستان و روم قديم دخالت نکرده بود الان ما مسلمان نبوديم. ما در يک جاهايی مجازيم که در امور ديگران دخالت کنيم و در يک جاهايی وظيفه داريم دخالت کنيم. بنابراين اين استدلال، استدلال قوی‌ای نيست که کسی حق دخالت در امور داخلی ديگران را ندارد. ممکن است در عرف ديپلماتيک و در روابط سياسی کشورها اين يک اصل پذيرفته شده باشد، ولی از نظر اسلام پذيرفته نيست. مکتب به ما می‌گويد شما مکلف هستيد که اسلام را در سراسر جهان گسترش دهيد و حتی اگر حکومتی مانع گسترش اسلام و توحيد است و اجازه انتخاب آزاد به مردم خود نمی‌دهد آن را سرنگون کنيد.

وی اضافه کرد: به هرحال همان طور که آنها حق دخالت در امور ما را دارند ما هم حق دخالت در امور آنها را داريم. منتها ما کوتاهی می‌کنيم، به جای اينکه تهاجمی برخورد کنيم و اشکالات آنها را بيان کنيم آنها دائما از ما اشکال می‌گيرند. برای مثال ما بايد به آنها انتقاد کنيم که چرا خانواده در دنيای غرب اساس و پايه‌ای ندارد و در حال انقراض است. يا چرا برخی زنان و مردان غربی مثل حيوانات، عريان و نيمه عريان در مجامع عمومی ظاهر می‌شوند؟ چرا در برخی کشورهای غربی پوشش اسلامی اجازه داده نمی‌شود؟ چرا نژادپرستی در کشورهای غربی اين همه قربانی می‌گيرد و بر مهاجران جنايت روا می‌دارند؟ چرا غرب به سوی حيوانيت در حال حرکت است و امور خلاف طبع بشر مانند همجنس‌گرايی را ترويج می‌کند؟ آيا کم‌کم به سوی ازدواج با حيوانات نخواهند رفت؟ و ده‌ها مورد ديگر. همين طور کشتارها و غارت‌هايی که در بين ملتهای ديگر می‌کنند و در حال حاضر آفريقای مرکزی شاهد عينی اين واقعيت است. چون ما وارد نمی‌شويم آنها می‌آيند ابتکار عمل را به دست می‌گيرند و بعد ما انفعالی برخورد می‌کنيم.

مطهری درباره قطعنامه اخير پارلمان اتحاديه اروپا گفت: اين قطعنامه در مجموع منفی است ولی نقاط مثبت هم دارد. برای مثال برای اولين بار مسئله تهاجم نظامی را از مصوبه خودشان حذف کردند. مسئله مهم اين است که اين قطعنامه آنها کاری است که هرسال انجام می‌دهند و ضمانت اجرايی هم ندارد و ما نبايد حساسيت بيش از حد نشان دهيم، خصوصا اگر با دولت‌ آقای روحانی مشکل داريم آن را برای تضعيف اين دولت و مذاکرات هسته‌ای علم نکنيم.

راه حل همان است که ما به مسئله حقوق بشر آنها ورود کنيم و قبل از آن که آنها به ما انتقاد کنند ما به آنها انتقاد کنيم و پاسخ بخواهيم. مثلا سازمان کنفرانس اسلامی بايد درخواست کند که در کشورهای اروپايی دفتری داشته باشد که وضع حقوق بشر آنجا را رصد کند، همان طور که آنها درخواست تأسيس دفتر در کشورهای ما را دارند. از آن طرف، ما هم نبايد بهانه به دست آنها بدهيم. برخی سخت‌گيريها که با مخالفان و منتقدان می‌شود، ضمن اين که با موازين اسلام و با درايت و تدبير سازگار نيست و هيچ سودی هم به حال ما ندارد، بهانه به دست آنها می‌دهد که عليه ما اقدام کنند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016