آواز "شواليه" برای کودکان شين‌آباد

شهرام ناظری: بخشی از عوايد کنسرتم را به دختران پيرانشهری اختصاص می‌دهم

روزنامه شرق ـ پرويز براتی ـ آتشی که بر جان و تن دختران مدرسه «شين‌آباد» نشست، دل هر دردمندی را سوزاند. عکس‌ها و گزارش‌های روز يکشنبه «شرق» از آخرين وضعيت اين کودکان، حاکی از عمق فاجعه‌ای بود که دختران پيرانشهری در آستانه سال تحصيلی جديد با آن دست به‌گريبانند. در اين ميان، هنرمندان اين مرزوبوم هم خود را با غم اين کودکان شريک می‌دانند؛ همچنان‌که «شهرام ناظری» موسيقيدان مردمی اين‌سال‌ها، قصد دارد بخشی از عوايد کنسرت روزهای ۲۸ و ۲۹ شهريور (پنجشنبه و جمعه) خود را در سالن ميلاد نمايشگاه بين‌المللی تهران، به درمان اين کودکان اختصاص دهد. هنرمندی که طی سه‌دهه گذشته بی‌هيچ قيل‌وقالی در سختی‌ها و ناملايمات جامعه با آثار خود همراه مردم بوده، اين‌بار هم می‌خواهد با طنين صدايش به ياری اين دختران بشتابد که دست‌کم ۲۰نفر از آنها همچنان با مشکل هزينه‌های بالای جراحی پلاستيک روبه‌رويند. خواننده‌ای که معتبرترين مدال‌ها و افتخارات جهانی را برای موسيقی و آواز اين مرزوبوم به ارمغان آورده، هفته گذشته نيز کنسرتی خيريه برای بيماران نيازمند سرطانی استان کردستان برپا کرد. او تا ۲۰روز ديگر هم مهيای اجرای کنسرتی در مهاباد به‌نفع بيماران جذامی خواهد شد. در همين زمينه گفت‌وگوی کوتاهی با ايشان ترتيب داده‌ايم که در ادامه می‌خوانيد.

* ‌اگر ممکن است در ابتدا درباره اختصاص بخشی از عوايد اجرای کنسرت روزهای ۲۸ و ۲۹ شهريور به دختران حادثه‌ديده روستای «شين‌آباد» بگوييد...

- هر هنرمندی، صرفنظر از ابعاد هنری و زيباشناختی کارش، يک انسان است. طبيعتا درد مردم، درد او و شادی آنها شادی اوست. من نيز خود را از اين قاعده مستثنا نمی‌دانم. به‌شخصه بر اين باورم که از موفقيت خودم و اطمينانی که جامعه به من به‌عنوان هنرمندی ملی دارد، برای امور خيريه و کمک به مردم نيازمند و به‌خصوص بيماران نيازمند بهره ببرم. با گذشت ۹ماه از حادثه دلخراش مدرسه «شين‌آباد» پيرانشهر همچنان اين رخداد تلخ، نمادی از دردهای اجتماع است. از اين‌رو زمانی که پی بردم هنوز مشکلات کودکان آسيب‌ديده در آن حادثه رفع نشده و اين کودکان در زمينه تامين هزينه‌های درمان خود با مشکل مواجه هستند، تصميم گرفتم با تخصيص بخشی از عوايد کنسرت پيش‌رو در حدی که امکانش وجود دارد برای معالجه و تامين داروهايشان سهيم باشم دلم می‌خواهد با ساير هنرمندان در اين حرکت انسانی با هم همراه شويم تا اين‌قبيل اقدامات در قالب فعاليت‌های خيرخواهانه صنفی تداوم يابد.

* ‌گويا هفته گذشته هم کنسرت خيريه‌ای برپا کرده بوديد. آن کنسرت کجا و به چه منظور برپا شد؟
- پنجشنبه و جمعه‌ای که گذشت (روزهای ۲۱ و ۲۲ شهريورماه) در سنندج کنسرتی را همراه با گروه «مولوی» به‌نفع «انجمن خيريه حمايت از بيماران سرطانی استان کردستان» برگزار کرديم. البته در کنار اين برنامه‌ها قصد داريم ظرف يک‌ماه آينده کنسرت ديگری را به‌نفع جذاميان شهرستان مهاباد برگزار کنيم.
‌
* حرکت‌ها و برنامه‌هايی که اخيرا شما در برپايی کنسرت‌های خيريه در پيش گرفته‌ايد آيا قرار است صورت منسجم‌تری به‌خود بگيرد؟
- فکر می‌کنم در آينده‌ای نزديک با همياری و مشورت ديگر هنرمندان بنيادی تشکيل دهيم تا بتوانيم از طريق برپايی کنسرت و همچنين از طريق کمک گرفتن از مراکز ديگر اين اقدامات را به شکلی منسجم‌تر و سريع‌تر پيش ببريم. بخشی از تمرکز ما در اين دسته برنامه‌ها، روی منطقه کردنشين است. يک دليل اين امر آن است که من خود يک کرد هستم. از طرف ديگر می‌دانيم که کردها در تاريخ خيلی لطمه ديدند. اين برنامه را شروع کرده‌ايم و منسجم‌تر دنبال خواهيم کرد تا بتوانيم از مراکز ديگر هم کمک بگيريم. مثلا شرکت «کار و انديشه» در اين زمينه با ما همکاری خواهد کرد.

* ‌موسيقی هميشه با حس انسانی همراه بوده است. چه انگيزه و نيتی در وجود شما هست که سبب شده اين فعاليت‌ها و برنامه‌ها را برای مردم کردستان و ديگر مناطق کشور تدارک ببينيد؟
- همه اينها نشات‌گرفته از عاطفه درونی من است. به هر حال انرژی‌های بزرگی هست که از سوی مردم به من می‌رسد. همه اينها، کار قلب است و عشقی که به اين مردم دارم. طبيعتا در اين کار يک بهره معنوی و درونی می‌برم. انسان در زندگی هر کاری که انجام می‌دهد چيزی در مقابلش دريافت خواهد کرد؛ در حقيقت همه صداها به خود آدم برمی‌گردد. بنابراين چرا ما بايد در اين زمينه کوتاهی کنيم؟ الان ديگر وقتش فرارسيده است که عميق‌تر و منسجم‌تر تا حدی که از دست من و ديگر هنرمندان برمی‌آيد کاری انجام دهيم.

* ‌به تاسيس بنياد اشاره کرديد. اين بنياد چه خط‌مشی‌ای دارد؟
- ما قصدمان خدمت است. هر کاری که به نفع مردم نيازمند باشد، همان را انجام می‌دهيم. در زمانی مناسب ضمن مشورت با ديگر هنرمندان نام و خط مشی‌ای را برای اين انجمن در نظر خواهيم گرفت.

* ‌آيا فعاليت‌های اين بنياد در عرصه بين‌المللی هم گسترش خواهد يافت؟
- اين قدم اول ماست. فعلا تمرکزمان را گذاشته‌ايم روی منطقه کردنشين و ديگر نقاط کشور عزيزمان. در حال حاضر برنامه مشخصی برای فعاليت بين‌المللی اين بنياد در ذهن نداريم. فکر می‌کنم در ايران آنقدر خرابی، مشکلات و بيماری و مردم بی‌بضاعت وجود دارد که اولويت با آنهاست. فعلا انرژی و ذهنمان را روی جغرافيای کشورمان می‌گذاريم ولی بعدا نمی‌دانيم چه پيش می‌آيد. البته هر قدر دايره اين فعاليت‌ها وسيع‌تر باشد بهتر خواهد بود. اين ديگر سعادت ماست که به صورت وسيع‌تری فعاليت کنيم.

‌* در کنسرت ۲۸ و ۲۹ شهريور کدام قطعات را اجرا خواهيد کرد؟
- به درخواست مردم در اين برنامه هم قصد دارم آثار نوستالژيکام را روی صحنه ببرم. کارهايی که با آنها زندگی کرده‌ايم. اينها قطعاتی هستند که به قول بعضی‌ها با آنها بزرگ شده‌اند؛ مثل «ما درس سحر در ره ميخانه نهاديم»، «يادگار دوست»، «اندک اندک جمع مستان می‌رسد»، «دلا نزد کسی بنشين که او از دل خبر دارد»، «آتش در نيستان»، «الايا ايها ساقی، ادرکاسا ونا ولها/ که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»، بخشی از «لوليان» و «چه دانستم که اين سودا مرا زين‌سان کند مجنون». همچنين بخشی از اين کنسرت به موسيقی پر شور کردی اختصاص دارد. در اين کنسرت گروه «مولوی» مرا همراهی خواهد کرد. به طور کلی اين کنسرت اشاره‌هايی به کارهای گذشته‌ام دارد؛ کارهايی که ازآنها خاطره داريم و با آنها زندگی کرده‌ايم. برپايی اين کنسرت بنابر درخواست مردم روز‌های پنجشنبه و جمعه همين هفته به ياد دختران مدرسه «شين‌آباد» پيرانشهر اجرا خواهد شد.