مهاجمی که ۴ بار دروازه‌ رئال را فروريخت

لواندوفسکی، گلزنی که عذرش را خواستند تا به گلزنی قابل تبديل شود

فارس ـ ستاره لهستانی که ۴ گل به کهکشانی‌های مادريدی زد، ۶ سال قبل عذرش توسط يک تيم باشگاهی خواسته شد اما هيچگاه ترديد به دل خود راه نداد تا امروز گلزنی مطرح شود.

به گزارش خبرگزاری فارس، روبرت لواندوفسکی که چهارشنبه شب در ديدار رفت مرحله نيمه نهايی ليگ قهرمانان اروپا هر ۴ گل تيمش را در برد ۴ بر يک مقابل رئال،‌ به مادريدی‌ها زد،‌ داستان زندگی عجيبی دارد.

اين ستاره ۲۴ ساله که اکنون مورد درخواست تيم‌های بزرگ اروپا است، ۶ سال قبل که هنوز اسم و رسم کنونی را نداشت،‌ بازيکن تيم «لژيا ورشو» ‌از ليگ کشورش «لهستان» بود. در آن موقع با وجود راهيابی به تيم چنين مطرحی، ‌مورد اقبال و توجه کادر فنی قرار نگرفت. حتی در چنين سن و سال حساسی از کادر حرفه‌ای‌‌های باشگاه خط خورد با اين توجيه که قد و قامت‌اش به درد فوتبال نمی‌خورد.

ظاهرا کسانی که ۶ سال قبل در اين تيم لهستانی با لواندوفسکی برخورد کردند، نمی‌‌دانستند روزی فرا خواهد رسيد که همين بازيکن به ظاهر غير مفيد، می‌تواند به تنهايی دروازه غولی همچون رئال مادريد را نه يکبار، بلکه ۴ بار در يک بازی بگشايد!

اين مهاجم توانمند با گل‌های خود به سفيد‌پوشان مادريدی، ‌کاری کرد که نامش در تاريخ فوتبال دورتموند، آلمان و اروپا ثبت شود. او با استفاده از توانمندی با پای‌ چپ، راست و سر در کنار زيرکی در بازی،‌ بيش از پيش محبوب دل‌ هواداران شد.

عدم یأس در کنار حمايت خانواده

وی در مورد اين نکته که ۶ سال قبل چه اتفاقی در زندگی‌ ورزشی‌اش رخ داد تا مصمم و جدی به کارش ادامه داده و اکنون به بالاترين درجه از موفقيت برسد، می‌گويد: پس از آنکه از لژيا ورشو همکاری با مرا نخواست، مايوس نشدم. خوشبختانه خانواده‌ از من حمايت کرد و با حمايت‌های آنان توانستم آن روزهای سخت را پشت سر گذارم. بديهی است به وضعيت بدنی‌ام توجه کردم. چون می‌خواستم مهاجمی خوب و شايسته شوم، لازم بود از فيزيک خيلی بهتری برخوردار شوم. بنابراين خيلی بيشتر از گذشته روی فيزيکم کار کردم و وضعيت تغذيه‌ام را مورد دقت قرار دادم.

وی ادامه می‌دهد: اکنون با نظر سرمربی تيم، در تمرينات قوای جسمانی شرکت می‌کنم تا همچنان به فيزيک بهتری برسم. حتی امور تغذيه را کاملا مورد دقت قرار می‌دهم.

توصيه‌های ارزشمند همسر آينده

لواندوفسکی جدا از اين دقت‌ها، بخشی از موفقيت خود را مرهون لطف «آنا استاخورچکا» نامزدش می‌داند. خانمی که تابستان سال جاری لواندوفسکی قصد ازدواج با وی را دارد، خود يک کارشناس امور تغذيه است و بهترين توصيه‌ها و برنامه‌های غذايی را به شريک زندگی‌اش می‌دهد.

اين خانم همچنين در دانشگاه‌ دوره‌های پيشرفته بدنسازی را گذرانده است. استاخورچکا که خود در سال ۲۰۰۸ به عنوان عضو تيم ملی کاراته بانوان لهستان، به مدال برنز جام جهانی رسيد، در مسابقات جام جهانی کاراته نيز سوم شد. او اطلاعات و تجربيات ورزشی که خود کسب کرده، به روبرت منتقل کرده است.

اين خانم می‌گويد: واقعا از موفقيت‌ روز‌افزون روبرت خوشحالم. او روز به روز موقعيت و جايگاهی بهتر در فوتبال کسب می‌کند. خوشحالم با توصيه‌هايی که به او کردم، مسير بهتری را برای رسيدن به موفقيت طی کرده است.

حمايت پدر و مادری ورزشکار

علاوه بر شريک زندگی آينده‌اش،‌ روبرت لواندوفسکی از اين موهبت بزرگ برخوردار بوده که در خانواده‌ای ورزشی به دنيا آمده و رشد کرده است.

او در واقع وقتی ۶ سال قبل از لژيا ورشو کنار گذاشته شد،‌ زير نظر پدر و مادرش که هر ۲ معلم ورزش بوده‌اند، سعی کرد ضعف‌های جسمانی خود را به دقت برطرف کند.

پدرش که قهرمان جودو و فوتبال بود،‌ با استفاده از يکسری فنون آماده‌سازی خاص قهرمانان ‌به او سرعت بيشتر و چابکی را آموخت. مادرش نيز به عنوان قهرمان واليبال اسبق لهستان، نيز آموزش سرعت و تيزهوشی داد.

با اين حمايت‌ها پدر و مادرش خوب می‌دانستند که فرزند‌شان چه علاقه‌ای به فوتبال دارد و به همين دليل کمکش کردند تا گام‌هايی برای پيشرفت بردارد.

البته پدرش زمانی که او هنوز کم سن بود، ‌درگذشت. روبرت می‌‌گويد: متاسفانه پدرم اکنون حضور ندارد که از نزديک نتيجه تلاش‌هايش را در مورد من ببيند. البته من فکر می‌کنم روح او حی و حاضر است و مرا می‌بيند و به وجودم افتخار می‌کند.

او ادامه می‌دهد: متاسفانه او اولين بازی که به عنوان بازيکن حرفه‌ای فوتبال انجام دادم، را نتوانست ببيند. اما من تمام گل‌های که زده‌ام را برای شادی روح‌اش،‌ به پدرم هديه کرده‌ام. بر اين اساس ۴ گلی هم که به رئال زدم، به او هديه کردم که همواره خواهان موفقيتم است.


گذر از سختی‌های فراوان

لواندوفسکی همچنين می‌گويد: با وجودی که سن زيادی ندارم اما تاکنون سختی‌های زيادی در زندگی تحمل کرده‌ام. در کنار بی‌توجهی که در ليگ فوتبال کشورم به من شد و همين برايم مشکلاتی را ايجاد کرد، مهم‌ترين سختی من، مرگ پدرم بود. آن هم زمانی که هنوز نوجوان بودم. در آن هنگام مجبور بودم مثل يک مرد رفتار کرده و باعث خوشحالی خانواده‌ام باشم. مرگ پدرم هرچند سخت بود اما به من آموخت تا جايی که امکان دارد به خودم متکی باشم.

ترجمه: محمدرضا سروش