عصر ایران - جعفر محمدی - بار دیگر ایران شاهد سانحه هواپیما بود؛ این بار بوئینگ ۷۰۷ ارتش.
چند نکته در این باره قابل تأمل است:
۱ - بوئینگ ۷۰۷، هواپیمایی متعلق به قرن گذشته است. تولید این هواپیما در شرکت بوئینگ در سال ۱۹۵۸ آغاز شد و تا ۱۹۷۹ ادامه یافت. هواپیمای سانحه دیده بیش از ۴۰ سال عمر داشت.
ای کاش جریان تنش زدایی با جهان که در دوره اصلاحات آغاز شده و در برجام به نقاط مثبتی رسیده بود ادامه مییافت تا در کنار همه برکات حاصل از ارتباطات جهانی، ناوگان هوایی ایران نیز نوسازی میشد تا شاهد حوادث اینچنینی نباشیم.
ما چارهای جز بهبود روابط با جهان نداریم. این البته بدان معنا نیست که اگر با جهان روابط حسنه داشته باشیم مشکلات مان حل میشود ولی قطعاً به این معنا هست که دیگر درگیر مشکلات مازاد نمیشویم.
ممکن است بعد از بررسیها بگویند خطای خلبان عامل این اتفاق بود و لزوم نوسازی را کمرنگ کنند. اما بهتر است بدانیم که سیستمهای جدید هواپیمایی به حدی هوشمند شدهاند که خطای انسانی را تا حد بسیاری پوشش میدهند و حوادث را به حداقل میرسانند.
۲ - در اردیبهشت ۱۳۹۲ خبری منتشر شد مبنی بر این که آخرین هواپیمای ۷۰۷ جهان در ایران زمینگیر شد. حمیدرضا پهلوانی، رییس وقت سازمان هواپیمایی کشوری بعد از سوانحی که برای هواپیماهای ۷۰۷ ساها پیش آمده بود گفته بود: هواپیماهای یک شرکت هواپیمایی [ساها] داخلی به علت فرسوده بودن و بالا بودن سن ناوگان، زمینگیر شدهاند. شرکت هواپیمایی مذکور باید اسناد مورد نیاز سازمان هواپیمایی کشوری را به منظور ایمنبودن هواپیماها ارائه کند یا هواپیمای نو بخرد.
بعد از آن، دیگر هیچ هواپیمای هفتصد و هفتی مسافرگیری نکرد، گو این که اسناد ایمن بودنشان به سازمان هواپیمایی ارائه نشد.
با این حال امروز خبر رسید که یک هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ که از قرقیزستان گوشت میآورد حین فرود در فرودگاه پیام دچار سانحه شده است.
سوال این است که وقتی هواپیمایی از استانداردهای ایمنی برخوردار نبوده، چرا مجدداً به آن اجازه پرواز میدهند، ولو آن که مسافری نباشد. آیا جان ارتشیانی که با این هواپیماهای فرسوده و قدیمی پرواز میکنند، به اندازه مسافران هواپیماها ارزش ندارد؟
وقتی هواپیما بدان حد غیر ایمن است که سازمان هواپیمایی اجازه پرواز به آن نمیدهد، دیگر نباید فرقی بین مسافری و باری و نظامی و غیر نظامیاش وجود داشته باشد؛ جان همه انسانها عزیز است.
۳ - هواپیما به جای فرودگاه پیام - که باند مناسبی برای فرود هواپیماهای بزرگ دارد - در فرودگاه نزدیک آن، یعنی فرودگاه فتح فرود آمده است. فتح، باندی کوتاه برای هواپیماهای کوچک دارد. به همین دلیل هواپیما از انتهای باند خارج شده و سانحه آفریده است. یک فرودگاه دیگر هم در منطقه وجود دارد که از نظر جغرافیایی درست پایین باند فرودگاه پیام قرار دارد.
این که خلبان اشتباهی فرود آمده یا ناگزیر شده، موضوعی است که در بررسیهای فنی مشخص خواهد شد ولی نکته اینجاست که چه لزومی دارد سه فرودگاه در فاصله بسیار اندکی از همدیگر با باندهای تقریباً همسو وجود داشته باشد؟
این اولین باری نیست که خلبانها این فرودگاهها را اشتباه گرفتهاند. ایرلاین پرس در آبان امسال گزارش داد که یک فروند هواپیما با ۱۵۰ مسافر که از مشهد عازم فرودگاه پیام کرج بود، اشتباهاً در فرودگاه فتح فرود آمد و یک متر مانده به زمین، خلبان متوجه اشتباه شد و مجدداً اوج گرفت و در پیام فرود آمد. اگر خلبان در آخرین لحظه متوجه نمیشد، یک فاجعه بزرگ با دهها کشته شکل میگرفت.
با این اوصاف هیچ بعید نیست در آینده نیز شاهد چنین اتفاقاتی باشیم به ویژه آن که فرودگاه پیام اخیراً وارد چرخه حمل و نقل مسافری شده و ترافیک هوایی استان البرز بر دوش آن قرار گرفته است.
لذا باید به طور ویژه و سریع، تکلیف فرودگاه هاب موازی و نزدیک به پیام مشخص شود تا شاهد تکرار این قبیل حوادث نباشیم.
۴ - انتهای باند کوتاه فرودگاه فتح، دیواری است و درست پشت دیوار، یک مجتمع مسکونی! هواپیما نیز بعد از عبور از دیوار فرودگاه وارد محوطه مسکونی شده و خسارت هایی را به خانههای مردم زده است.
سوال است است که با کدام عقل سلیم و منطق شهرسازی یا فرودگاه سازی، خانه و انتهای باند در کنار هم ساخته شدهاند؟ آیا خانهها اول بودهاند و بعد فرودگاه را بی توجه به خانههای مردم بنا کردهاند یا اول فرودگاه بوده و سپس بی اعتنا به آن، مجوز ساخت در انتهای باند را دادهاند؟!
از بخت نیک، خانهای که هواپیما به آن خورده بود، خالی از سکنه بود و الا آمار تلفات بالاتر بود.
۵ - سازمان هواپیمایی کشوری در اولین اطلاع رسانیهای خود مدعی شد که هواپیمای سانحه دیده، متعلق به کشور قرقیزستان بوده است. با این حال، خبرنگاران در بررسیهای خود متوجه شدند هواپیما متعلق به ارتش بوده است.
این نحوه اطلاع رسانی بسیار غیرحرفهای و ناامید کننده بود و جا دارد سازمان هواپیمایی در این باره توضیح دهد و عذر بخواهد.
۶ - همه هواپیماها مشخصات دارنده خود را در بدنهشان مینگارند. حتی هواپیماهای جنگی نیز چنیناند و حتی شده به اختصار (مانند IRIAF) نامی را درج میکنند.
از عجائب است که هواپیمای سانحه دیده که متعلق به ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده، هیچ نشانه مشخصی روی بدنه و دم خود نداشت و افکار عمومی در این باره سوال دارند که چرا؟!
۷ - در همه جای دنیا، شبکههای خبری هنگام مواجهه با چنین حوادثی خبرهای عادی خود را قطع میکنند و موضوع را به طور زنده پوشش میدهند. شبکه خبر صدا و سیما که چند روز قبل انفجاز گاز در یک نانوایی در پاریس را پخش مستقیم میکرد، خبر سانحه هوایپمایی در کرج را به صورت کوتاه پخش کرد و سپس به موضوعات دیگری مانند تنظیم بازار مرغ پرداخت. این در حالی است که مردم تشنه اطلاعات دست اول بودند. صدا و سیما بیش از هواپیما سقوط کرده است.
حسین محب اهری درگذشت
چرا هواپیمای سانحه دیده نوشته و آرم ندارد؟