Monday, Feb 4, 2019

صفحه نخست » در زمستانم، رضا مقصدی

Reza_Maghsadi.jpg

چه کسی گفت
فصل
فصل تنهاییِ گل‌ها نیست؟
دشت، بی رقصِ نفس‌های تو سرگردان‌ست
یاس‌ها
بوی دستانِ ترا می‌جویند.

zemestan.jpgاز تو با خنده‌ی آب
از تو با ناب‌ترین زمزمه، در لحظه‌ی تنهایی
از تو با همهمه‌ی پنجره‌ی دورترین خانه، سخن می‌گویم.

در زمستانم.
وقتی آن چشم نه، آن آتش
ازمن وُ دل، دورست
در زمستانم.

آه... می‌دانم، می‌دانم
این هراسی که میان من وُ ما می‌گذرد
زخم‌هایی‌ست که بر عاطفه، می‌مانَد.

فصل
فصل تنهایی گل‌ها نیست؟
از تو می‌پرسم‌ای تنها!
این‌همه، فاصله، نامش چیست؟

برف می‌بارد در من، برف
چشم‌های تو کجاست؟

سال ۶۸ خورشیدی

Reza.maghsadi1@gmail.com



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy