سایت انقلاب اسلامی- فرح پهلوی و پهلوی طلبها بارها این دروغ را تکرار میکنند که شاه نمیخواست تاج و تختش را با ریختن خون مردم نگاه دارد. غیر از اینکه، در تمام دوران حکومت شاه، شکنجه و اعدام مخالفین سیاسی از امور روزمره بود، گشودن آتش بروی مردم، از جمله در ایام بعد از کودتا ۲۸ مرداد و خرداد ۱۳۴۲ و در طول انقلاب، واقعیتهایی نیستند که بتوان انکار کرد. تیراندازی ارتشیان بسوی مردم که کشتار میدان ژاله، یکی از کشتارهای حاصل تیراندازیها بود، گویا کشتارها به قصد ادامه رﮊیم استبداد نبودهاند!
قبلاً سایت انقلاب اسلامی گزارشهای مقامات امریکائی در این باره که شاه برای کشتار بیشتر مردم، از حکومت امریکا حمایت کتبی میخواستهاست، را آورده است. کارتر و برژنسکی حمایت شفاهی میکردند و حتی مرتب افرادی را برای ابلاغ حمایت نزد شاه میفرستادند اما نمیتوانستند متنی کتبی در اختیار شاه قرار دهند. زیرا هم نقض منشور ملل متحد و حقوق بینالمللی و حقوق انسان بود و هم در برابر افکار عمومی امریکا و جهان نمیتوانستند پاسخگو باشند.
بنابر سندی که در زیر خوانندگان ملاحظه میکنند، در ۱۰ مرداد ۱۳۵۷، شاه خواستار آن شدهاست که نیروهای نظامی برروی تظاهرکنندگان تیراندازی کنند. چرایی شدت گرفتن رویه شاه را این سند توضیح میدهد. در ۱۲ تیر ۱۳۵۷، خمینی جشنهای نیمه ماه شعبان را تحریم کرد. در ۳۰ تیر ۱۳۵۷، جشنهای پانزدهم شعبان به تظاهرات ضد دولتی تبدیل شد و در ۱ مرداد ۱۳۵۷، درگیری و تیراندازی در صحن حرم امام رضا در مشهد وقوع یافت. بنا بر این سند، تا اواخر تیر، شاه امیدوار بود که بین روحانیان جدایی ایجاد کند. او که از طریق دربار مرتب با آیةالله شریعتمداری در ارتباط بود، امیدوار بود آیةالله شریعتمداری خط خود را از خمینی علناً جدا کند تا به اتکای «نیروی میانه رو» جنبش مردم را متوقف کند. اما با مشاهده ناتوانی آیةالله شریعتمداری از اتخاذ سیاستی مستقل از خمینی، شاه از ایجاد یک جبهه در مقابل خمینی ناامید شد و راه حل را استفاده از مشت آهنین دانست و دستور تیراندازی به مردم را داد که منجر به برقراری حکومت نظامی و منجمله کشتار میدان ژاله گشت. هدایت اسلامی نیا، رئیس اتاق اصناف تهران بود. به گفته فردوست، اسلامی نیا از سوی دربار با بعضی از روحانیون تماس داشت. هفتهای دو سه بار به دیدن هویدا، نخستوزیر میرفته و در قم با آیةالله شریعتمداری دیدار میکرده و پیامهای هویدا را که در واقع نظرات محمدرضا شاه بوده به وی میرساندهاست. مقامات عالی رتبه سفارت آمریکا، از جمله خود سفیر، سلیوان، در تهران به خانه اسلامی نیا نیز رفت و آمد داشتهاند. فردوست در خاطراتش نیز از سعی شاه و دربار در مقابله کردن آیةالله شریعتمداری و خویی در مقابل خمینی نوشته است که در زمستان ۱۳۵۶، در جلسهای بدعوت هویدا و با حضور نخست وزیر آن وقت، آموزگار، هویدا گفته بود: شاه دستور داده که در این کمیسیون ۳نفره صحبت شود و فردی معین شود که در مقابل آیةالله خمینی تقویت گردد و بتواند روحانیت ایران را اداره کند. او ابتدا از من سؤال کرد که آیا چنین فردی را میشناسید؟ گفتم: من با روحانیون تماس نداشتهام و بعلاوه خود شما با شریعتمداری در ارتباط روزانه هستید، دیگر با چه کسی میخواهید تماس برقرار کنید!؟ هویدا گفت: «بله، بله، شما که همه چیز را میدانید!» سپس از آموزگار پرسید که نظر شما چیست؟ آموزگار بدون مکث گفت: «اصولا در بین روحانیون صحیح نیست که با مقامات مختلف تماس داشت، بلکه باید با یک نفر تماس برقرار کرد و او خود مسائل را با روحانیون حل و فصل خواهد کرد و من [آموزگار] مرید یک نفر هستم و او آیةالله خوئی است.» هویدا گفت: «کاملا موافقم. شما با آیةالله خوئی تماس بگیرید و تا وصول نتیجه کار شما، با شریعتمداری هیچ گونه تماسی گرفته نخواهد شد.»
در این جلسه تصویب شد که آموزگار با آیةالله خوئی در نجف تماس بگیرد و من گزارش ماوقع را به اطلاع محمدرضا رساندم. یکی دو هفته بعد از طریق اسلامی نیا مطلع شدم که هویدا کماکان با شریعتمداری رابطه دارد که مفهومش این بود که آموزگار در جلب آیةالله خوئی موفق نبودهاست. به هر حال، این ستاد در دربار به ریاست هویدا تشکیل شد و او از طریق رابطین متعدد با عناصری در میان روحانیت و بازار ارتباط داشت و پولهای زیاد در این راه هزینه شد و گاه در این رابطه شکایتهایی به دست من میرسید که به فلانی زیاد دادهاند و به فلانی کم و از این قبیل. یکی از افرادی که از سوی دربار با بعضی از روحانیون تماس داشت اسلامی نیا بود.
هدایت اسلامی نیا پس از خروج از کشور به آمریکا میرود. در سال ۱۹۸۴ توسط پسر بزرگش از همسر اولش، بخاطر ستاندن سهمی از اموالش، به قتل میرسد.
❋ از سفارت امریکا در ایران به وزارت امور خارجه امریکا
تاریخ ۱ اوت ۱۹۷۸ معادل با ۱۰ مرداد ۱۳۵۷
موضوع: وضیعت سیاسی نامطمئن، تحولات مذهبی، برخورد تندتر شاه با تظاهرکنندگان
خلاصه: منبع که کمک کرده، واسطه دربار با نیروهای مذهبی تماس برقرار کند، ناخرسندی خود را از روند مسائل، خصوصاً حاضر نشدن آیةالله شریعتمداری به این که، بطور علن، راه خود را از راه آیةالله خمینی جدا کند، ابراز میکند و میگوید: روحیه شاه و همچنین سلامت او، موجب نگرانی مقامات دربار شدهاست. بنابر قول این منبع، شاه به دنبال شورش روزهای ۲۶ تا ۲۹ ژوئیه، دستور برخورد خشنتری را با تظاهرکنندگان دادهاست. مسئله فساد میتواند مسئله مهمتری بشود. خمینی و کمونیستها تا این لحظه، نیروهای مخالف اصلی هستند. دولت هنوز سرگردان است. منبع نظرات بدبینانه نسبت به محیطهای مختلف ابراز میکند، ولی به احتمال، نظرات بدبینانهِ او نسبت به موقعیت فعلی خیلی اغراق آمیز است. تائید نظرات او را نزد بعضی عناصر در محیطهای مختلف میتوان یافت. هر چند که روحیه ایرانیان سیاسی در چند ماه اخیر زیاد بالا و پایین میرود.
هدایت اسلامی نیا که در چند ماه گذشته با مقامات سیاسی سفارت راجع به موقعیت مذهبیها گفتگو کرده، در دیدارش در ۲۵ ژوئیه، روحیه ضعیفی داشت. موقعیت مذهبیها رو به تحکیم و قوت است. ژنرال فردوست و مقدم، رئیس ساواک، به اسلامی نیا گفتهاند آنچه بیشتر از همه شاه را نگران کردهاست، اینست که آیةالله شریعتمداری، در علن، راه خود را از راه آیةالله خمینی جدا نکرده است و با دعوت آقای خمینی از مردم به تحریم شرکت در سالگرد میلاد امام دوازدهم، در ۲۱ ژوئیه که رنگ سیاسی به آن دادهاست، مخالفت نکرده است. اسلامی نیا میگوید آیةالله شریعتمداری و هوادارانش دشمنی خود را نسبت به خمینی تا حد نفرت افزایش دادهاند چون هواداران خمینی آنها را تهدید و شانتاژ کردهاند که یا مغازههای خود را به این مناسبت در بازار میبندند و یا مغازههایشان به آتش کشیده خواهد شد.
با احترام به آیةالله شریعتمداری، اسلامی نیا میگوید حوادث اخیر نگرانیهای او را برای موقعیت خودش افزایش داده است. خمینی از یک احترام عرفانی نزد قشر بیسواد برخوردار است و شریعتمداری احساس میکند نمیتواند موضعی اتخاذ کند که با موضع خمینی زیاد تفاوت داشته باشد. (توضیح: مطمئن نیستیم در حال حاضر نا چه حد شریعتمداری مستقل است). اسلامی نیا میگوید تمام آیةاللههای بزرگ در ایران در پی تحصیل موقعیت برای خود هستند. و این میتواند موقعیتی را ایجاد کند که، در آن، میانهروهای مذهبی مشکل بتوانند موضع سیاسی میانهای را در تقابل گروههای تندرو در پیش گیرند.
بدنبال طوفانی که در ۲۱ و ۲۲ ژوئیه برپا شد، شاه در ۲۲ ژوئیه با ژنرال فردوست و مقدم، رئیس ساواک به مشورت نشست تا ببیند چه سیاستی را در مقابله با تظاهرکنندگان در پیش بگیرد. اسلامی نیا که از نزدیکان هم فردوست و هم ژنرال مقدم میباشد، میگوید شاه خیلی پریشان و آشفته از حاصل تظاهرات مذهبیها است. بعد از جلسه با مشاوران، متزلزل همچون جیوه، در تصمیم گیری برای برخورد با تظاهرکنندگان، شاه به اعتراض و گرفتن ایراد به ژنرال مقدم پرداخت و بالاخره دستور داد که با تظاهرکنندگان برخورد شود و به ارتش اجازه داده شود که به روی تظاهرکنندگان آتش گشوده شود. در پاسخ به یک سئوال، اسلامی نیا گفت: او مدت سه روز سعی کرده که این تصمیم را عوض و یا ملایمتر کند. ولی شاه و مشاوران اصلی او متقاعد شدهاند که کنار آمدن با رهبران مذهبی دیگر امکان پذیر نیست. اسلامی نیا معتقد است این موضع گیری افراطی است و خوشبختانه میتواند تغییر کند. اما مسلم است که شاه یک مشی خشنتری بر ضد مخالفان، بدنبال ناتوان بودن و یا نخواستن شریعتمداری در موضع گیری علنی در مقابل خمینی، اتخاذ کردهاست. برای مثال، شاه اکنون مخالف آناست که فلسفی واعظ در بین مردم ظاهر شود و سخنرانی کند. او نگران است که موجب جرقه زدن به یک شورش شود. در ضمن اسلامی نیا گفت که فردوست و مقدم که از دوستان نزدیک او هستند، نگرانی خود را از سلامتی شاه ابراز میکنند. مقام سیاسی سفارت در باره شایعه گسترده در تهران در این باره که حتماً خبری (در باره بیماری شاه) باید وجود داشته باشد، پرسید. اسلامی نیا فوری جواب داد که شاه از نظر جسمانی حالش خوب است ولی از نظر روحی، ضعیف شده است. بنابر گفته اسلامی نیا به شاه توصیه شده که یک آزمایش خون بدهد تا بفهمند که آیا مسئله جسمی وجود دارد. او بعداً در ادامه گفتگوها گفت که امریکا و بقیه باید شاه را تحت نظر داشته باشند که اگر اتفاقی افتاد، بتوانند او را متقاعد کنند که شورای سلطنت تشکیل بدهد. و ایران را برای یک تغییر آماده سازد و مثل پدرش نشود که این کار را ناگهانی انجام داد. وقتی مقام سیاسی سفارت اظهار داشت که این کار خیلی زودرس است، اسلامی نیا لبخند غمگینی زد و اظهار داشت که در باره این موضوع زودتر باید فکر شود. غایب بودن شاه در دید مردم باعث شایعات زیادی شده است. اسلامی نیا نگران است. نزدیکان شاه که او هم با آنها آشنا است، نگران هستند. این وضیعت نتیجهای ببار آورده که شاه را ناگزیر کردهاست در طول تعطیلات چند بار خود را نشان بدهد. سفارت برایش مسلم نیست که بگوید مسئلهای وجود دارد اما شایعات در حال جان گرفتن هستند. وقتی از اسلامی نیا سئوال شد که نظر رهبرای مذهبی راجع به تغییر وزرا چیست، او آهی کشید و گفت «مهم نیست که ظرف آشغالها را چطور بچینند». نخست وزیر و اعضای کابینه کاری در مبارزه با مذهبیها و سیاسیها انجام نمیدهند و اصرار دارند که این مسئله مربوط به شاه و ساواک میباشد. فقط خود شاه و وزیر دربار نگران این مسئله هستند و زمان سریع میگذرد. وضعیت بدی در حال شکل گرفتن است. چون حزب توده و گروههای افراطی خیلی صریح پشت خمینی ایستادهاند. آنها برنامهشان اینست که با حمایت گروههای نزدیک به خمینی، نمایندگان مورد نظر خود را به مجلس ببرند. و وقتی انتخاب شدند، هویت اصلی خود را علنی سازند و با نظام وارد جنگ شوند. اسلامی نیا معتقد است که این تاکتیک خوب عمل خواهدکرد چون دولت ایران فعلاً در وضیعت سیاسی بهم ریختهای است. حزب رستاخیز مغشوش است و نخست وزیر با سرعت کافی عمل نمیکند تا نیروهای خود را منسجم کند. اسلامی نیا اسامی چهرههای سیاسی را که میشود از آنها بعنوان سخنگو استفاده کرد، نام برد. همه از فعالان سیاسی هستند که برای رهبران مذهبی و همچنین سیاسی احترام قائلند: سعید وزیری، رحیم زهتاب فرد جز حزب رستاخیز از آذربائیجان شرقی که کمی قبل از شورشهای ماه فوریه در تبریز اسعفا کرد. محمود طلوعی، عبدالحسن طباطبائی که قاضی و نماینده سابق مجلس است و دکتر شکرانی، نماینده سابق از قم که روابط بسیار حسنهای با طرفداران شریعتمداری دارد. این افراد و افرادی مانند آنها باید فعالیت سیاسی را شروع کنند تا که کارمندان موضع درخوری را پیدا کنند و در ماه سپتامبر که دانشگاه باز هستند، علنی شود. اگر این کار انجام نپذیرد، حرکتهای دانشجویی کاملاً دست یک یا دو گروه از مخالفان خواهند افتاد که در کوی دانشگاه سعی میکنند بیشترین اعتماد دانشجویان را جلب کنند. مسئله مهمتری که اسلامی نیا را نگران میکند، مسئله فساد است. تعدادی از بازرگانان کلیدی بازار و اکثریت رهبران آنها، نامهای به وزارت دارائی نوشته و، در آن، خواستهاند که به رسیدگی به بعضی معاملات واردکنندگان ثروتمند ارجحیت داده شود. اسلامی نیا از سه نفر از آنها نام میبرد. علی رضایی که دو میلیون تن آهن وارد کرده به قیمت هر کیلو بیست ریال و بدون پرداخت گمرک، آن را به کیلویی ۳۶ ریال فروخته است. مغازههای کوچک آهن فروشی یا سودشان خیلی کم است یا سودی ندارند. آنها سرشان به سنگ میخورد وقتی رضایی سود هنگفتی آیدش میشود. آقای یاسینی که پارچه فروشی دارد و یکی از دوستان نزدیک والاحضرت اشرف میباشد، دو میلیون متر پارچه وارد کرده بدون آنکه حق گمرکی از او خواسته شده را بپردازد. او پارچهها را عملاً دوبرابر قیمت آنچه خریده، فروخته است. لاجوردی هم که پارچه فروشی دارد، پارچهها را ارزان وارد میکند و به قیمت بالا میفروشد. در مجموع، تعدادی از واردکنندگان اتوموبیل که معروف است به والاحضرت اشرف نزدیک هستند، اتوموبیلها را به قیمتهای خیلی بالا بدون هیچگونه توجیهی به خرده فروشها میفروشند. بنابراین، سودهای سرشار بدست میآورند. بنابر قول اسلامی نیا، نتیجه این میشود که موج جدیدی از نفرت به خانواده شاه و دولت آغاز میشود و مسئله فساد بعنوان مسئله مهم سیاسی مطرح میشود. اسلامی نیا میگوید بهتر است شاه خود ابتکار را دردست بگیرد قبل از اینکه تجار خرده پا و بعضی از کارخانه دارها معتقد شوند که منافع آنها را مخالفین بهتر تأمین میکنند. (توصیح: از آنجا که مسئلهِ فساد دلنگرانی دائم اسلامی نیا بوده، سفارت از شماری از منابع در باره زد و بندهای مالی و معاملات فسادآلود که خانواده سلطنتی و دوستان در آنها دست دارند، اطلاع کسب کرده که بنابر آنها، فساد شروع به تاثیر گذاشتن بر تعداد زیادی از مردم عادی و تجار کرده و اینان جسارت آن را پیدا کردهاند که آن را در جامعه طرح کنند.)
توضیح: این صورت جلسه را با ارگرام گزارش دادیم زیرا چند نکته را در بردارد که در باره آنها در محلهای مختلف گفتگو شدهاست. در ماه گذشته بارها در باره وضع مبهم نظام سیاسی ایران شنیدهایم: ۱- نگرانی در باره سلامتی شاه؛ ۲- مشکلات فزاینده برسر راه همراه کردن رژیم و رهبران مذهبی؛ ۳- نگرانی روزافزون درباره فساد و مسائل ناشی از پاشیدگی سیاسی دولت ایران.
وضیعت فعلی در واقع بدین بدی که بدبینان آنرا توصیف میکنند، نیست. در محیطهای سیاسی، احساس عدم اطمینان و دلهره شدید وجود دارد که سوظنها و افکار یأس و کزکردگی آمیز را افزایش دادهاست که در چهرههای سیاسی ایرانی قابل مشاهده است. سیاسیون ایرانی بیتردید در حال به پایان بردن تابستان نارضایتیها هستند. اتحادهای جدید میتوانند یا نمیتوانند انجام بگیرند. با اینحال، ناظران نباید زود این نتیجه را بگیرند که اوضاع کشور در حال بشدت وخیم شدن است. اوضاع ناشی از وضعیتی است از مدیریت تغییرات سیاسی درد آوری که باید قبلا صورت میگرفتند (در حال صورت گرفتن میباشند) در شرایط غیر ایده آل.