علی خسروجردی، خبرنگار انصاف نیوز: همه متفقالقولاند که شرایط کشور ویژه و حتی اندکی سخت است و هرکسی در این شرایط در پیشهی خود وظایفی دارد. از آن جمله هنرمندان نقشی پررنگ در جامعه دارند، آنها که میتوانند با واسطه یا بیواسطه با مردم ارتباطی عمیق برقرار کنند
انصاف نیوز پرسیده است است که آیا هنرمندان برای کمک به مردم و اوضاع کشور در شرایط کنونی چکار میتوانند بکنند؟ دیدن یا شنیدن اثری هنری تا چه اندازه میتواند کمککننده باشد و اشکال مختلف این کمک چگونه است؟
کامبوزیا پرتوی فیلمنامهنویس و کارگردان سینما میگوید: این شرایط نیز فرصتی برای مردم است تا یک طور دیگر فکر کنند. نه اینکه در شرایط فعلی، فقط مردم را بخندانیم و آنها را از چیزی که هست دور کنیم.
آروند دشتآرای کارگردان تئاتر اما از لزوم ارتباط هنرمند با مردم سخن میگوید با تاکید بر اینکه رویکرد مثبت یا منفی را نمیتوان به هنرمند تزریق کرد میگوید: «مهم این است که ما دور یکدیگر جمع بشویم. نظر من این است که مردم، دور یکدیگر زیر سقف تئاتر جمع شوند و باهم برای ۲ تا ۳ ساعت به چیز دیگری فکر نکنند؛ همین موضوع کافی است.» او همچنین با انتقاد از عدم ارتباط سیاستمدان و هنرمندان در سیاستگذاریهای کلان، میگوید: « میشد صدای مردم ایران را به وسیلهی هنرمندان مستعد و موفقی که تعداد آنها کم نیست به گوش دیگران برسانیم.»
لوریس چکناواریان نیز بر تولید آثار فاخر تاکید میکند و معتقد است که «با صحبت کردن و سخنرانی کردن نمیشود کاری کرد و از یک گوش میآید و از گوش دیگر بیرون میرود؛ ولی اگر یک شعر خوب بسرایی، یک نقاشی زیبا بکشیم، آهنگی و سمفونی خوبی بنویسیم، آن آثار ماندگار است و مثل چراغ راهنما عمل میکند»
لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبر ارکستر، کامبوزیا پرتوی فیلنامهنویس و فیلمساز و آروند دشت آرای کارگردان و طراح صحنهی تئاتر در گفتوگوهایی با انصاف نیوز به این مقوله پرداختهاند که وظیفهی هنرمند در شرایط کنونی چیست؟
متن گفتوگوهای انصاف نیوز با این هنرمند را در ادامه میخوانید:
دشتآرای: ارتباط بین سیاستمداران با هنرمندان در سیاستگذاریهای کلان قطع است
آروند دشت آرای کارگردان تئاتر و طراح صحنه دربارهی وظیفهی تئاتر در شرایط کنونی کشور به انصاف نیوز گفت: «هنر همیشه تعامل مستقیم با جامعه دارد و رابطهی هنر با جامعه رفت و برگشتی است. آن چیزی که در جامعه وجود دارد، باید در یک چرخه وارد تئاتر شود و سپس از تئاتر به طور مستقیم به جامعه بازگردد. در تئاتر ارتباط مستقیم وجود دارد و آدمها یکدیگر را تماشا میکنند، به همین دلیل تئاتر به طور طبیعی میتواند تاثیر متفاوتی نسبت به سینما، تلویزیون و اینترنت روی مردم و جامعه بگذارد.»
این کارگردان تئاتر در ادامه گفت: « به دلیل اینکه، تئاتر همهگیر نیست و در کل سطح کشور پخش نمیشود، نمیتواند خیلی تاثیر عمومی داشته باشد و صرفا روی بخشهای کوچکتری از جامعه تاثیر گذار است. اما تصور میکنم، هرچقدر تئاترها در مناطق مختلف رونق داشته باشد و وضعیت جامعه را به یک شکل انسانی بازنمایی بکنند به طبع بزهکاری و ناامیدی در جامعه کمتر میشود؛ منظورم از انسانی این است که در هر محلهای که زندگی میکنیم یک تئاتر باشد و بچهها از هفت هشت سالگی با مفهوم تئاتر، مفاهیم اخلاقی و انسانی آن آشنا شوند.»
دشتآرای توضیح داد: «اتفاقاتی که در زندگی روزمرهی یک شهر میافتد، میتواند وارد تئاتر شود و سپس به جامعه بازگردد. بسیار مهم است که در شرایط کنونی هنرمندان ما بتوانند جامعه شناسی، جهان بینی و طرز تفکرشان را به شکلی تنظیم کنند و آن را در تئاتر ارائه بدهند تا بتوانند روشنگری کنند و بازهای از تلاش را ایجاد کنند. زمانیکه در فشار هستیم، باید بیشتر کار و تلاش بکنیم؛ بسیار اهمیت دارد که هنرمندان بتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند و این فشار را به نحوی با یکدیگر تقسیم کنند.»
او دربارهی ایجاد جهان بینی مثبت از سوی هنرمندان توضیح داد: «وقتی هنرمند و جامعه تحت فشار است، نمیشود این کار را کرد. من خیلی به مثبت و منفی اعتقادی ندارم، مهم این است که ما دور یکدیگر جمع بشویم. نظر من این است که مردم، دور یکدیگر زیر سقف تئاتر جمع شوند و باهم برای ۲ تا ۳ ساعت به چیز دیگری فکر نکنند؛ همین موضوع کافی است. رویکرد را نمیشود خیلی به هنرمند تزریق کرد. در این شرایط که هنرمند تحت فشار اجتماعی، اقتصادی و روانی قرار دارد، از هنرمند نمیتوان انتظار داشت که یک تئاتر بسیار مثبت اندیش بگذارد.»
این کارگردان تئانر در ادامه گفت: « ما در وضعیتی هستیم، که سیاستمدار نمیداند چه اتفاقی خواهد افتاد و هنرمند هم نمیتواند مثبت اندیش باشد. من تصور میکنم تئاتر باید اجرا شود، برای مثال یک نفر از شمیرانات برای دیدن تئاتر به مرکز شهر میآید و با هموطن و همشهری خود زیر یک سقف برای دو-سه ساعت یک نمایش را ببیند و به چیز دیگری فکر نکند. فکر میکنم تزکیهی او اتفاق افتاده است.»
این کارگردان تئاتر در ادامه درباره حفظ جایگاه هنر گفت: « ارزش در تجربیات انسانی اتفاق میافتد، این موضوع بسیار چند وجهی است. بازهم میگویم همین که تئاتر اجرا شود و مردم را دور هم جمع بکند، برای من یک اتفاق مثبت است و اگر بتواند تفکر ایجاد بکند بهتر است.»
دشت آرای اینگونه توضیح داد که: «جدا از سوال شما، من همیشه اینگونه تصور میکنم که ما جامعهای هستیم که ارتباط بین سیاستمداران با هنرمندان در سیاستگذاریهای کلان به شدت قطع است. اگر ما میتوانستیم در حوزهی روابط عمومی بینالمللی، یکسری هنرمندان را دور هم جمع میکردیم تا از این ظلمی که به کشورمان میرود جشنواره، تئاتر، فیلم کوتاه بسازیم، میشد صدای مردم ایران را به وسیلهی هنرمندان مستعد و موفقی که تعداد آنها کم نیست به گوش دیگران برسانیم. متاسفانه ما بیشتر فشار را روی هنرمندان میآوریم، اگر ما هنرمندانمان را تقویت و آنها را بینالمللی میکردیم تا در جاهای مختلف دنیا صدای آنها شنیده بشود، میتوانستیم با صدایی رسا و با زبان هنر به دنیا بگوییم که چرا یک آمریکایی که منافع جامعهی کاپیتالیستی برایش اهمیت دارد ما را به نابودی بکشاند و اقتصاد ما را تحت فشار قراردهد؟! ما میتوانستیم این مسایل را به راحتی با هنر نشان دهیم ولی متاسفانه آخرین چیزی که سیاستمداران به آن فکر میکنند و برایشان اهمیت دارد هنرمندان هستند.»
چکناواریان: آثار ماندگار مثل چراغ راهنماست
چکناواریان دربارهی وظیفه هنرمندان گفت: «باید از هنرمندان حمایت شود، اگر نقاش است آثارش گالری شود، هنرپیشه صحنه تئاتر را داشته باشد و آهنگساز کارهایش اجرا شود. هنرمندان باید فعال باشند و فعالیت داشته باشند و از سوی دیگر باید تامین باشند.»
وی ادامه داد: «باید کار خوب نوشته شود. در این دنیا، هیچ کسی نمیتواند معلم باشد، معلم با کار و رفتار خودش معلم است. همانطور که در زرتشت میگویند «گفتار نیک، رفتار نیک، کردار نیک» هنرمند باید بتواند این ویژگیها را داشته باشد.
حافظ و سعدی، بتهوون با نوشتن کار خوب راه را باز کردهاند. با صحبت کردن و سخنرانی کردن نمیشود کاری کرد از یک گوش میآید و از گوش دیگر بیرون میرود. ولی اگر یک شعر خوب بسرایی، یک نقاشی زیبا بکشیم، آهنگی و سمفونی خوبی بنویسیم، آن آثار ماندگار است و مثل چراغ راهنماست.»
چکناواریان دربارهی تاثیر آن آثار فاخر بر جامعه گفت: « اثر مهم هنری، خود به زمان نیاز دارد. این مدت زمان بستگی به آن دارد که یک اثر هنری چقدر ارزش دارد. هرچقدر ارزش یک اثر هنری بیشتر باشد، زمان قبول کردن آن اثر زیادتر میشود. برای مثال ممکن است ۲۰ یا ۵۰ سال طول بکشد، تا یک نسل متوجه یک اثر هنری بشوند؛ یک هنرمند همیشه از محیط خود جلوتر است.»
وی در ادامه اینچنین گفت: «همیشه میگویند خودت را جدی نگیر، کارت را جدی بگیر. نسل آینده ارزش تو را تعیین میکند، نه این نسلی که خودت در آن زندگی میکنی. اگر بخواهی همین نسل کار تو را درک کند، موسیقی پاپ مینویسی. اگر بخواهی اثری ماندگار بنویسی، باید برای درک آن اثر هنری حتما بعد از مرگ حساب بکنی و نسل آینده آن را تعیین میکند.»
چکناواریان در ادامه گفت: « فرهنگ و هنر هر ملتی از خانه و مادر بیرون میآید. ارزش یک ملت از مادر، پدر، خانه به وجود میآید و اینکه یک بچه چگونه بزرگ میشود. در شرایط امروزی پدر و مادر کار میکنند و وقت کافی ندارند، من امیدوارم وقت بگذارند و بچه را از کوچکی با ادبیات، موسیقی، نقاشی خوب آشنا کنند. متاسفانه در مدارس ما موسیقی نداریم که فاکتوری حیاتی است. همان چهار، پنج سال اول زندگی بچهها در خانه با اثر هنری ارزشمند آشنا میشوند. بیشتر هنرمندان بزرگ دنیا از چنین مادر و پدری آمدهاند.»
او در پایان اشارهای هم به وضیفهی خبرنگاران در این آگاهسازی کرد و گفت: «شما خیلی خیلی مهم هستید تا این پیغامها را به مردم برسانید. شما مثل فرهاد کوه کن هستید، شما کوه را میکنید. شما خبرها را میکنید و به جلو میروید تا مردم آگاه شوند.»
کامبوزیا پرتوی: هنر باید برای ایجاد تفکر در انسان از این شرایط استفاده کند
کامپوزیا پرتوی، یکی از رکورددارهای عرصهی سینمایی کشور است و موفق به دریافت ۴ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه از جشنوارهی فیلم فجر شده است. او که فیلمنامههای با وجوه انسانی پررنگ را در کارنامهی خود دارد دربارهی وظیفهی هنر در شرایط فعلی به انصاف نیوز گفت: «نظر من خیلی شخصی است؛ بهنظرم هنر به هیچ وجه شرایط را نمیفهمد. اصلا شرایط نباید برای هنر مهم باشد، ولی هنر باید از شرایط استفاده کند تا فرصتی برای تفکر پیش بیاورد. مکث انسان در هر موضوعی که مربوط به انسانیت است؛ این موضوع فقط ما را وادار میکند تا فکر کنیم که انسان کجاست؟ جایگاه و پایگاه انسان چیست؟»
این کارگردان سینما دربارهی سوال خبرنگار انصاف نیوز مبنی بر اینکه هنر چه تاثیر مثبتی در شرایط کنونی میتواند داشته باشد، ادامه داد: «اگر بخواهیم به این موضوع از دیدگاه شما بنگریم، همین فیلمهای مفرح خوب است تا مردم بیخیال شوند. من فکر میکنم این شرایط نیز فرصتی برای مردم است تا یک طور دیگر فکر کنند. نه اینکه در شرایط فعلی، فقط مردم را بخندانیم و آنها را از چیزی که هست دور کنیم.»
پرتوی دربارهی فیلمهای مفرح و خدشهدار شدن هنر گفت: « فیلمهای مفرح دائم از ارشاد مجوز میگیرند و اکران میشوند. این فیلمهای مفرح و سرگرم کننده پایگاهی برای ارشاد هستند تا پاسخگوی چیزی نباشد.»
او دربارهی تاثیر آنی یا درازمدت آثار سینمایی بر مردم گفت: «برخی مواقع فیلمی مثل "Z" یا «حکومت نظامی» تاثیرگذار است. البته آن فیلمها شرایط خودشان را داشتند. من به یاد میآورم که هرکسی برداشت خودش را فیلمهای سیاسی آن زمان داشت.»
پرتوی در ادامه دربارهی پرورش انسان توسط هنر گفت: «به هر حال هنر پرورش دهنده و تربیت کننده است. هنر به انسان نگاه میدهد. دلیل حضور فیلمها در جشنوارهها همین است. برخی در جشنوارهها سلیقههای مختلف دارند و سعی میکنند مخاطبین خودشان را در آن جشنوارهها پیدا بکنند و دیدگاه خودشان را رواج بدهند.»
او در پایان با مثالی توضیح داد: «فیلمهایی مثل «گنج قارون» و نه تنها این فیلم، بلکه تمام فیلمهای هندی یک آرمانگرایی دارند که به صورت خود به خود، بخشی از تفکر و نیاز ما را پاسخگو است. فیلمهایی تاثیر آنی میگذارند که فقط پاسخگوی نیاز انسان باشند. مثل فیلمهای آرمانی که در هند ساخته میشود.»
پرواز «پرستوها» بر «آشیانه» نظام
چرا ناو هواپیمابر لینکلن وارد آب های خلیج فارس نشد