دویچه وله - کورنلیوس آدبار، مشاور سیاسی و تحلیلگر آلمانی از سفر ایران بازگشته و مشاهدات خود را بر روی کاغذ آورده است. به باور او، مردم امیدشان را به اصلاحات از دست دادهاند، اما کسی خواستار تکرار انقلاب خونین در ایران نیست.
کورنلیوس آدبار، مشاور سیاسی مستقلی است که از سال ۲۰۰۶ به این سو، برای انجمن آلمانی سیاست خارجی کار میکند. او بارها به ایران سفر کرده و حتی در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ همراه خانواده خود در ایران زندگی کرده است. آدبار از سفر اخیر خود به ایران میگوید.
گزارش مشاهدات کورنلیوس آدبار از ایران در هفتهنامه آلمانی "دی سایت" منتشر شده است؛ گزارشی مفصل که هم اوضاع سیاسی حاکم بر ایران را میکاود و هم نگاهی دارد به باورها و انتظارات مردم و به ویژه جوانان آن کشور.
بین سفر اخیر او به ایران و سفر پیشین او به این کشور یک سال میگذرد. ایران ظرف این یک سال شاهد تحریمهای گسترده اقتصادی بوده است.
آدبار بر این باور است که اگر بخواهیم به دنبال مشاهده تغییر و تحول در ایران باشیم، نتیجه چندانی نصیبمان نمیشود. در همان فرودگاه، در همان ساعات بامدادی رسیدن مسافران پروازهای کشورهای اروپایی مشاهده تصویر خمینی و خامنهای حکایت از دیرپایی حکومت اسلامی دارد.
او میگوید که انقلاب ایران و حکومت اسلامی برخاسته از آن حتی جانسختتر از حکومت آلمان شرقی است. حکومت آلمان دموکراتیک یک ماه پس از برگزاری جشن چهلمین سال تاسیس خود، در هم شکست. اما حکومت اسلامی عمری طولانیتر از آلمان شرقی دارد.
👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله
آدبار به سادهاندیشی کسانی اشاره میکند که پس از فروپاشی حکومت پهلوی در سال ۱۹۷۹ و پیروزی انقلاب اسلامی برای حکومت برخاسته از این انقلاب عمر کوتاهی قائل بودند.
نشانی از تغییر نیست
این تحلیلگر و مشاور سیاسی بر این باور است که مردم ایران امید خود را به تغییر وضعیت حاکم بر ایران از دست دادهاند. او میگوید به خیابانها که نگاه میکنی، شاهد همان خودروهایی هستی که اوایل دهه جاری نیز در تردد بودند. پیکان و پژو. شاید هم تک و توک هیوندای.
به تحریمها اشاره میکند و به عقب نشینی شرکتهای بزرگ از فعالیت در ایران. به فولکسواگن و بنز اشاره میکند. او میگوید که هر بار مشکلات بیشتر میشود و فشار بر حکومت افزایش مییابد، خیابانها رنگینتر میشوند. از کسی این را نقل میکند و میگوید شاید این ترفندی است برای منحرف کردن ذهن مردم.
به باور آدبار، اوضاع حاکم بر ایران بیشباهت به سال ۲۰۰۴ نیست. در آن هنگام نیز کشورهای اروپایی در ارتباط با مناقشه هستهای با ایران گفتوگو کرده بودند، اما خواستهای آمریکا مانع از به فرجام رسیدن گفتوگوها شده بود.
آدبار نتیجه شکست مذاکرات آن زمان سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا را تقویت مواضع نیروهای محافظهکار و تندرو میداند. پس از شکست این مذاکرات، محمود احمدینژاد به قدرت میرسد و اصلاحطلبان پیرامون خاتمی متحمل شکست میشوند.
او معتقد است که اوضاع کنونی نیز شاید منجر به تقویت محافظهکاران در ایران بشود.
قطع امید از اصلاحطلبان
آدبار معتقد است که مردم امید خود را به اصلاحطلبان از دست دادهاند. به نقل از جوانان ایران میگوید که حکومت مشروعیت خود را از دست داده است. اوضاع کمابیش شبیه به ماههای پیش از وقوع انقلاب اسلامی است. با این تفاوت که به باور او کسی دل در گروی یک تحول انقلابی خونین ندارد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی گفته است که در سایه کاهش محبوبیت اصلاحطلبان و زدایش امید و انتظار به بهبود و تغییر اوضاع، بر محبوبیت رضا پهلوی در بین جوانان افزوده شده است.
او بر این باور است افزایش محبوبیت رضا پهلوی برخاسته از آگاهی مردم از برنامه سیاسی او نیست، بلکه تنها میدانند که اگر او به قدرت برسد حکومتی غیردینی بر جامعه حاکم خواهد کرد. بنا بر اظهارات او، جوانان سودای عظمت ایرانی را در سر میپرورانند که با سقوط حکومت پهلوی از بین رفته است.
آدبار به وقوع سیل در ماههای گذشته اشاره میکند و معتقد است که مسئولان سرگرم دست و پنجه نرم کردن با مخالفان خود بودند و بیشتر خوش داشتند از کمکها سخن بگویند، تا توجهی به وضعیت مردم بکنند.
او معتقد است که رژیم در حال حاضر درگیر مشکلات خود شده و چندان به فکر حمایت و پشتیبانی از مردم نیست.
در انتهای گزارش خود از سفرش به ایران، آدبار میگوید مردم به فال حافظ پناه بردهاند. نه به این علت که فال حافظ میتواند کمکی باشد برای رفع کمبودها، برای حل مشکل بیکاری و مسکن، بلکه فال حافظ به این امید آنها مجال تنفس میدهد که بههر روی عمر ایران از عمر حکومت اسلامی طولانیتر است.
آخوند کشی ها کار کیست؟
تنش در خاورمیانه؛ قیمت دلار افزایش یافت