یورونیوز - «امنیت برای همه یا هیچکس» این موضع ایران درباره تامین امنیت خلیج فارس است که نخستین بار در بحبوبه جنگ ۸ ساله در نامه نماینده ایران به دبیرکل سازمان ملل متحد مطرح شد.
ایران از آن پس تا کنون بارها، بهویژه زمانی که در برابر تهدیدهای جدی امنیتی قرار میگیرد از «بستن تنگه هرمز» به عنوان اهرم فشار استفاده میکند.
یکی از آخرین موارد زمانی بود که حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در پاسخ به تحریمهای جدید آمریکا علیه تهران گفت که اگر جلوی صادرات نفت ایران گرفته شود «هیچ نفتی از خلیج فارس عبور نخواهد کرد.»
اهمیت تنگه هرمز برای ایران آنچنان است که آن را در قلب سیاست دفاعی کشور قرار داده است.
چرا تنگه هرمز مهم است؟
تنگه هرمز مهمترین آبراه تامین انرژی در جهان است، باریکهای که خلیج فارس را به دریای عمان و اقیانوس هند متصل میکند. عرض تنگه هرمز ۳۸ کیلومتر است، با این وجود مسیری است که ۴۰ تا ۴۶ درصد از نفت جهان از آن میگذرد.
بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا روزانه بیش از ۱۷ میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور میکند، در مقام مقایسه تنگههای داردانل و بسفر مسیر عبور تنها ۲.۹ میلیون بشکه در روز است.
این در حالیست که بر اساس پیشبینی سازمان بینالمللی انرژی، میزان صادرات نفت تا سال ۲۰۳۰ میلادی سالانه ۲ درصد افزایش خواهد داشت و تا ۱۰ سال آینده بیش از شصت نفت جهان از خلیج فارس و تنگه هرمز تامین خواهد شد.
اما نفت تنها کالای استراتژیک صادراتی از خلیج فارس نیست، گاز طبیعی نیز بخش مهمی از صادرات از طریق این آبراه را تشکیل میدهد. بر اساس آمارها هر ساله ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز از ایران و قطر به سایر نقاط جهان بهویژه کشورهای آسیایی صادر میشود.
به همین دلیل است که کوچکترین تنشی در این منطقه که منجر به قطع یا کاهش صادرات منابع انرژی شود تاثیر محسوسی در اقتصاد جهانی خواهد گذاشت.
ایران نیز به عنوان کشور ساحلی تنگه هرمز به خوبی از این اهمیت آگاه است و با تکیه بر همین آگاهی از تهدید بستن تنگه هرمز به عنوان اهرمی برای پیشبرد سیاستهای خود استفاده میکند.
«تهدید دائم»
از زمان جنگ عراق علیه کویت تا کنون، نیروهای آمریکایی حضور پررنگی در منطقه دارند. تهران حضور این نیروها در منطقه را تهدیدی علیه خود میداند، بهویژه با توجه به این که تنش ۴۰ ساله میان ایران و آمریکا روز به روز نه تنها کاهش نمییابد بلکه بر شدت آن نیز افزوده میشود.
بر اساس همین سیاست و رویکرد است که ایران دکترین دفاعی خود را بنا کرده است.
دکترین دفاع نامتقارن
ایران برای مقابله با تهدید احتمالی حمله آمریکا سیاست دفاع نامتقارن، یا به بیان دیگر دفاع ضعیف در مقابل قوی را پیش گرفته است.
بر اساس این سیاست، با توجه به قدرت بالا و توفق نظامی آمریکا در مقابل ایران، رویارویی نظامی میان دو طرف یک درگیری نامتقارن خواهد بود. استراتژی نظامی در جنگهای نامتقارن تفاوتهای فراوانی با جنگهای کلاسیک دارد.
به این معنی که در برخورد نظامی احتمالی، هدف ایران حمله به خاک آمریکا، مانند آنچه در جنگهای کلاسیک روی میدهد نیست، بلکه هدف منافع آمریکا در سراسر جهان، به ویژه در خلیج فارس است.
از دید تهران مسدود کردن تنگه هرمز و توقف صادرات نفت و گاز خلیج فارس موثرترین و سریعترین تهدید علیه منافع ایالات متحده است که از طریق آن میتواند اقتصاد جهانی را تحت قرار دهد و هزینه رویارویی نظامی را بالا ببرد.
نقش سپاه پاسداران در خلیج فارس
علی خامنهای، رهبر ایران و فرمانده کل قوا در سال ۱۳۸۵ خورشیدی مسئولیت تامین امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز را به سپاه واگذار کرد.
این واگذاری حامل پیامی مهمی برای جهان است. سپاه، زیر نظر مستقیم رهبر و کاملا مستقل از نهادهای قانونی مانند دولت و مجلس شورای اسلامی عمل میکند. سپاه با عملکرد و موضعگیریهای خود نشان داده که نه تنها یک سازمان نظامی مانند ارتش است، بلکه بیشتر یک نهاد نظامی-سیاسی است که فرماندهان آن در امور سیاست خارجی و دیپلماتیک اظهار نظر میکنند و حتی دیدگاههای متفاوت از نهادهای دیپلماتیک مانند وزارت امور خارجه دارند.
بستن تنگه هرمز از جمله مواردی است که تا کنون بارها از زبان فرماندهان سپاه شنیده شده است.
«بستن تنگه هرمز از آب خوردن راحتتر است»
تقریبا هر ساله نیروهای نظامی ایران در دریای عمان، خلیج فارس و تنگه هرمز رزمایش برگزار میکنند تا علاوه بر آزمایش سلاحهای جدید، توان نظامی خود را در پیشبرد جنگهای نامتقارن به نمایش بگذارند.
به گفته فرماندهان سپاه، بستن تنگه هرمز برای نیروهای نظامی ایران «از آب خوردن راحتتر است.»
سلاحها و ابزارهای نظامی که ایران اقدام به ساخت و توسعه آن کرده است نیز بیانگر استراتژی جنگ نامتقارن در جریان مخاصمه احتمالی با آمریکاست.
از این جمله میتوان به ساخت و توسعه موشکهای ضدکشتی «خلیج فارس» با برد ۳۰۰ کیلومتر، «نور» با برد بیش از ۱۷۰ کیلومتر، موشک ضدکشتی «قادر» با برد بیش از ۲۰۰ کیلومتر و موشک ضدکشتی «نصر ۱» با برد کوتاه و توان نابودی کشتیهای ۱۵۰۰ تن اشاره کرد.
قایقهای تندرو با قدرت مانور بالا که میتوانند با سرعت به سمت هدف حرکت کنند و آنها را مورد حمله قرار دهند نیز در قلب این سیاست دفاعی قرار دارند.
اینها تنها بخشی از ابراز نظامی است که ایران مشخصا برای جنگ احتمالی در خلیج فارسی توسعه داده است. اما سرنگونی پهپاد آمریکایی در دریای عمان نشان داد که ایران خود را برای هر اقدامی در آبهای جنوبی خود آماده و توانش را بر روی تنگه هرمز و خلیج فارس متمرکز کرده است.
سامانه سوم خرداد چیست؟
ایران ادعا میکند که پهپاد آمریکایی بر فراز دریای عمان با استفاده از سامانه دفاع هوایی سوم خرداد سرنگون شده است. این نخستین استفاده عملیاتی نیروهای ایرانی از این سامانه بود.
به گفته ایران این سامانه پدافندی ۵ سال پیش توسط متخصصان داخلی ساخته شده است. اما به نظر میرسد این سامانه کپی توسعه یافتهای از سیستم دفاع هوایی بوک ام ۳، ساخت روسیه است.
پدافند سوم خرداد برای نخستین بار در نمایشگاه توانمندیهای سپاه در سال ۱۳۹۳ به نمایش درآمد. در آن زمان گفته شد که برد این سامانه ۵۰ کیلومتر است، اما پس از سرنگونی پهپاد آمریکایی برد موشکها ۷۵ کیلومتر اعلام شد. با فرض صحت این اطلاعات به نظر میرسد در طول این سالها کارشناسان ایرانی اقدام به توسعه این سامانه کرده باشند. پیش از این گفته شده بود نسلهای بعدی ۱۰۰ و ۲۰۰ کیلومتر برد خواهند داشت، چیزی شبیه سامانه اس ۳۰۰ روسیه.
بر اساس اطلاعات منتشر شده این سامانه توانایی رهیابی ۴ هدف و شلیک همزمان ۸ موشک را دارد.
چه شد که از بختیار جدا شدم؟ مهرداد خوانساری