کیهان لندن - صبح سهشنبه، ۲۲ امرداد، وزارت خارجه آمریکا پیامی از سوی برایان هوک مسئول اتاق ایران وزارت خارجه ایالات متحده خطاب به مردم ایران منتشر کرد.
هوک در این پیام میگوید، «ما میدانیم که مردم ایران چه میگویند و آن را با آنچه رژیم میگوید مقایسه میکنیم، و ما به این نتیجه رسیدهایم که رژیم ایران مرتباً نظرات مردم را به گونه دیگری جلوه میدهد. دهههاست که میشنویم رژیم همیشه میگوید مرگ بر آمریکا، اما ما میدانیم که مردم ایران اینطور فکر نمیکنند و آنها مردم ایران را به شکل دیگری به دنیا معرفی میکنند.»
او در ادامه گفت، «پس وقتی ما این هشتگها را میبینیم که میگویند: سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن، و اینکه ما این زندگی را انتخاب نکردیم، این چیزی است که وزیر خارجه آن را دنبال میکند، من دنبال میکنم، در تمام دولت اینها را دنبال میکنند، میدانم اعضای کنگره آن را دنبال میکنند و ما آنها را تشویق میکنیم که نظراتشان را بیان کنند.»
پس از تحریم علی خامنهای، واشنگتن در اجرای سیاست «حمایت از صداهای ایرانی» گامهای جدیتری برداشت که تحریم محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی و تغییر آئین نامه تحریم فلزات و قرار دادن آن ذیل تحریمهای حقوق بشری بخشی از آن است.
مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، ژوییه ۲۰۱۸ (تیرماه ۹۷)، در کتابخانه رونالد ریگان در کالیفرنیا در جمع ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی گفته بود «ملایان مثل خدایان زندگی میکنند» و «ما از تلاش مردم ایران برای آزادی و تعیین سرنوشت خود حمایت میکنیم.»
با آغاز تحریمهای جمهوری اسلامی، رهبران آمریکا بارها در سخنرانیها و موضعگیریهای خود تاکید کردند هدف آنها از تحریم، «تغییر رفتار رژیم» است و «نه تغییر رژیم». کاخ سفید به همین منظور ۱۲ مورد را برای مذاکره با ایران اعلام و تاکید کرد برای رسیدن به آنها آماده مذاکره است. اغلب زمامداران رژیم این ادعای آمریکا را باور نکردند و معتقد بوده و هستند که دولت ترامپ در پی سرنگونی نظام است اما بخشی از حاکمیت از جمله دولت و اصلاحطلبان روزنههای مذاکره با آمریکا را باز میدیدند.
در مقابل، آنچه مخالفان جمهوری اسلامی و ایرانیان مدافع دمکراسی از دولت آمریکا انتظار داشتند نشان دادن حمایت علنی از اعتراضات و مطالبات مردم است. آنها بر این باورند که تحریم با هدف تغییر رفتار رژیم انتظاری تقریباً غیرممکن است. یکی از آنها شاهزاده رضا پهلوی است که بارها تاکید کرده «این رژیم نماینده مردم ایران نیست و هیچ امیدی برای تغییر رفتار یا اصلاح آن وجود ندارد.» پیشنهاد او به اروپا و آمریکا همواره «حمایت از خیزش مردم ایران برای گرفتن قدرت از رژیم» بوده است.
اکنون که تحریمهای آمریکا پس از ۹ ماه تغییری در رفتار جمهوری اسلامی ایجاد نکرده، بیش از پیش رهبران آمریکا خود را در مدار مطالبات مردم قرار دادهاند. باید اشاره کرد اگرچه از تیرماه ۱۳۹۷ اعتراضات و اعتصابات سراسری فروکش کرد اما اکنون در هفتههای اخیر در داخل و خارج ایران فعالان سیاسی با حرکتهای مدنی گامهایی برداشتهاند که میتواند جامعه جهانی را بیش از پیش در حمایت از صدای مردم ترغیب کند.
نامه ۱۴ فعال مدنی- سیاسی داخل کشور برای استعفای علی خامنهای و تغییر قانون اساسی و «نه به جمهوری اسلامی»، و موج حمایتی که از آنها به راه افتاد و سازماندهی تجمع اعتراضی در مقابل دفتر «شورای ملی ایرانیان آمریکا» (نایاک) بخشی از این حرکتهاست.
از سوی دیگر حتی وفاداران سابق نظام که همچنان دلبسته اصلاحات احتمالی رژیم بودند نیز به آخر خط رسیدهاند.
بیش از ۸۷۰۰ نفر از حامیان میرحسین موسوی در نامهای به حسن روحانی خواستار رفع حصر رهبران «جنبش سبز» شدهاند. در بخشی از این نامه تاکید شده حوادث سال ۸۸ ستمی بود که بر انقلاب و جمهوری اسلامی وارد شد. اما پس از انتشار این نامه ابوالفضل قدیانی مشاور میرحسین موسوی در نامهای جداگانه خطاب به حسن روحانی ضمن تاکید بر رفع حصر نوشت، «بر همگان از جمله نویسندگان محترم نامه روشن است که حسن روحانی اختیاری در رفع حصر ندارد کما اینکه در بسیاری از موارد دیگر هم مسلوبالاختیار است چون شجاعت ایستادگی در مقابل مستبد امروز ایران را ندارد و حاضر نیست برای اجرای وظایفش سر سوزنی خطر کند... مردم خود میدانند که شکستن حصر رهبران جنبش سبز یک مانع دارد و آن علی خامنهای است که با لجاجت و کینهتوزی و انتقامجویی اجازه رفع حصر را نمیدهد.»
او در ادامه گفته، «همین خودپرستیهای مستبد امروز ایران است که کشور را به وضعیت اسفبار رسانده و اکثریت ملت ایران را دچار فقر و استیصال کرده است. تا زمانی که آقای خامنهای بر مسند حکمرانی تکیه زده و بر حکومت نامشروع خود اصرار میورزد ملت ایران روی آرامش و سعادت را نخواهد دید. او باید دست از سر ملت ایران بردارد و برود تا راه برای رفراندوم تغییر نظام فراهم گردد و نظام جمهوری اسلامی جای خود را به نظام جمهوری دمکراتیک سکولار بدهد تا مردم بتوانند به دست خود سرنوشت خود را تعیین کنند.»
نامهی قدیانی از یکسو نشان میدهد انشقاق در جریان اصلاحطلب که باراک اوباما و جان کری با محاسبات غلط برای تغییر رفتار نظام روی آنها حساب ویژه بازکرده بودند تا چه اندازه عمیق شده و از سوی دیگر آشکار میکند حتی شماری از اطرافیان میرحسین موسوی نیز به نقطهای رسیدند که راه رهایی را در تغییر رژیم و تبدیل به یک نظام سکولاردموکرات میدانند.
اما در عین حال باید توجه داشت که جامعهی ایران نیز از دیماه ۹۶ مسیر دیگری را در پیش گرفته که بیش از گذشته از نظام جمهوری اسلامی و افرادی که در درون آن پرورش یافتهاند، فاصله میگیرد و اگر سیاستورزان به مطالبات این مردم که شعارهایشان از تجلیل پهلویها تا «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» را در بر میگیرد، بیتوجهی و یا لجبازی کنند، ایران را دچار انشقاق اجتماعی نیز خواهند کرد و این همان هدفی است که سردمداران نظام جمهوری اسلامی و مشروعهخواهان از گور برآمده دنبال میکنند: جمهوری اسلامی سرنوشت محتوم ایران است و کشور بدون این نظام دچار خطرات و تهدیدات میشود! حال آنکه جامعهی جوان ایران ظرفیتهای کمنظیری برای برپا خاستن و بازسازی خود دارد به شرط آنکه نه تنها سدّ این نظام از سر راه برداشته شود بلکه جامعه بتواند با درایت و در فرصت و آرامش برای ساختار سیاسی و تأمین و تضمین حقوق و حاکمیت ملی خود تصمیم بگیرد و بار مسئولیت این تصمیم را نیز با تکیه بر احزاب و رسانههای آزاد و مستقل بپذیرد.
رشوه آمریکا به بریتانیا برای همراهی علیه ایران؟
یک ناو جنگی دیگر بریتانیایی عازم آبهای خلیج فارس شد