-علی ربیعی (عباد) سخنگوی دولت تهدید کرده بدون تردید، پاسخ متناسب برای طراحان حمله بزدلانه به نفتکش ایران در دریای سرخ اتخاذ خواهد شد.
-علی شمخانی: سرنخها به دست آمده و ایران پاسخ حمله موشکی را خواهد داد.
- روزنامه کیهان تهران که پیش از اقدام خرابکارانه علیه نفتکشهای خارجی در خلیج فارس و حمله به پالایشگاههای عربستان بارها در مورد آن اخطار داده بود پس از حمله به نفتکش ایرانی در دریای سرخ آن را حماقتی خواند که بیجواب نخواهد ماند.
- سپاه پاسداران فاز جدیدی از عملیات دریایی علیه کشتیهای آمریکا و متحدان آن در خلیج فارس و تنگه هرمز را تدارک میبیند که محور آن قایقها و پهپادهای انتحاری است.
- آمریکا اما به دنبال جنگ نیست و فشارهای اقتصادی را شدت میبخشد.
حامد محمدی - کیهان لندن
کمتر از یک ماه پس از حمله به تأسیسات نفتی آرامکو در عربستان، در روز جمعه ۱۹ مهرماه یک نفتکش ایرانی متعلق به شرکت ملی نفتکش در ۶۰ مایلی جده در دریای سرخ هدف دو موشک قرار گرفت و جمهوری اسلامی انگشت اتهام را به سوی سعودیها دراز کرد.
روزنامه کیهان تهران پیش از اقدام خرابکارانه علیه نفتکشهای خارجی در خلیج فارس و حمله به پالایشگاههای عربستان چندین بار در مطالب مختلف اخطار داده بود که حمله ب نفتکش ایرانی در دریای سرخ حماقتی بوده که بیجواب نخواهد ماند.
در شرایطی که مذاکره با آمریکا بر سر فعالیتهای اتمی و برجام راه به جایی نبرده و جمهوری اسلامی به دلیل تحریمها زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی قرار دارد، به نظر میرسد اخاذی و اقدامات ایذایی تنها ابزاری است که حکومت ایران پیش از تسلیم و تمکین به آمریکا نیاز دارد تا برای تغییر معادلات و امتیازخواهی بر آن تکیه کند.
علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی نیز با اشاره به حمله موشکی به نفتکش ایرانی گفت، «سرنخهای اصلی این ماجراجویی خطرناک به دست آمده و شرارت در آبراههای بینالمللی که با هدف ناامنسازی رفت و آمد شناورهای تجاری انجام میشود، بدون پاسخ نخواهد ماند.»
با این همه، از قرار معلوم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنان مرحلهی دیگری از عملیات دریایی علیه کشتیهای آمریکا و متحدان آن در خلیج فارس و تنگه هرمز را تدارک میبیند. قایقهای «رادارگریز» و «بدون سرنشین» که ۱۷ مهرماه در جریان «همایش ملی شناورهای تندرو» در دانشگاه علوم دریایی در زیباکنار بندر انزلی استفاده شدند ظاهرا ابزارهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای اقدامات تازه خواهد بود.
یکی از این قایقها، قایقی تندرو با نام «یا مهدی» است که هم مجهز به پرتابگر راکت است و هم برای حمل مواد منفجره طراحی شده و میتواند به یک بمب متحرک در دریا تبدیل شده و به بدنه ناوها یا نفتکشها اصابت کند. این نوع قایق سال ۱۳۹۳ در جریان مانور «پیامبر اعظم۹» آزمایش شد.
همچنین این احتمال وجود دارد که نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روی عملیات انتحاری سرمایهگذاری کرده باشد. در همین رابطه آبان سال ۱۳۹۵ از یک هواپیمای بدون سرنشین رونمایی شد که میتواند با «حمل مواد منفجره شدیدالانفجار» تا سطح نیم متری آب پایین آمده و پرواز کند و خود را به بدنه کشتیها بکوبد. این پهپاد قابلیت پرواز تا ارتفاع سه هزار پایی و همچنین نشستن و برخاستن روی آب را دارد.
فرماندهان نیروی دریایی سپاه پاسداران میگویند انهدام یک ناو آمریکایی ۵۰ ثانیه طول میکشد.
ریختن مین در دریا، موشکپرانی، زدن پهپادها و تأسیسات نفتی و گروگانگیری شهروندان از جمله اقدامات جمهوری اسلامی است اگرچه با هدف حفاظت از نظام به کار گرفته شده اما آن را گام به گام به یک بحران سرنوشتساز نزدیک کرده است.
پیش از این مجموعه عوامل بیرونی و درونی در کنار هم قرار گرفت تا جنگ اول نفتکشها در خلیج فارس پدید آید و اکنون ظاهراً به شکلی دیگر دومین جنگ نفتکشها در این منطقه به راه افتاده است.
بیش از سی سال پیش، همزمان با تصویب قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۶ آمریکا اسکورت نفتکشهای کویتی در خلیج فارس را زیر عنوان «عملیات ارنست ویل» با هدف تأمین امنیت کشتیها به عهده گرفت. رویدادی مشابه آنچه امروز در مورد خلیج فارس تحت ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا اجرا میشود.
آن زمان جمهوری اسلامی مدعی بود که کویت پشتیبان عمده مالی عراق در جنگ با ایران است و اسکورت نفتکشهای کویت توطئهی آمریکا با هدف تأمین امنیت صادرات نفت عراق است.
عملیات «ارنست ویل» در ژوئن ۱۹۸۷ آغاز شد و سپتامبر ۱۹۸۸ به اتمام رسید و جغرافیای آن از امتداد خلیج فارس از سواحل کویت آغاز میشد و تا دهانه اقیانوس هند و دریای عمان ادامه داشت
کویت بندر «الشعیبیه» را براى تخلیه اسلحه و تجهیزات و مهمات وارداتى در اختیار عراق قرار داد و پایگاه هوایى بندر «على السالم» و حریم هوایی خود را برای نیروی هوایی صدام آزاد گذاشت.
نظامیهای ایران گزارش این ماجرا را به آیتالله روحالله خمینی رهبر جمهوری اسلامی رساندند و از او دستور خواستند. وی در پاسخ گفت «اگر من بودم ناوها را میزدم!»
علی خامنهای رئیس جمهور اسلامی وقت نیز پس از چراغ سبز خمینی در سخنانی تهدیدآمیز گفت: «جنگ خلیج فارس، جنگ ناوگانهاى مدرن نیست، براى این جنگ یک شگرد و تاکتیک نظامى لازم است و آن عملیات استشهادى است که امروز در تمامى منطقه تنها جمهورى اسلامى مجهز به این تاکتیک و شگرد میباشد.»
خامنهای معتقد است، «عملیات استشهادی اوج عظمت یک ملت و اوج حماسه است.»
دو روز بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸ دو نفتکش «گس پرنس» و «بریجتون» از بنادر امارات با اسکورت ناوهای آمریکایی از تنگه هرمز گذشتند اما حوالی «جزیره فارسی» نفتکش «بریجتون» با یک مین قدرتمند برخورد کرد. جمهوری اسلامی هر گونه دخالت در این خرابکاری را رد کرد و زمامدارانش از آن به عنوان «تیر غیب» یاد کردند. میرحسین موسوی نخست وزیر خامنهای این اقدام را «نه انفجار نفتکش کویتى بلکه انفجار حیثیت آمریکا» خواند!
سه ناو جنگی «کید»، «فوکس» و «کروملین» نفتکش بریجتون با ظرفیت ۲.۵ میلیون بشکه نفت را اسکورت میکردند اما کشتی مینروب در کار نبود و نفتکش به مین برخورد کرد که برای دولت ریگان که روی این عملیات حساب ویژه باز کرده بود شکست بزرگی محسوب میشد
یک هفته پس از این اقدام یعنی در دهم امرداد ۱۳۶۶ زائران ایرانی در سفر حج و در مراسم «برائت از مشرکین» علیه آمریکا و عربستان شعار دادند و در برخورد مأموران امنیتی عربستان سعودی با آنها صدها نفر کشته و زخمی شدند و حکومت ایران اعلام کرد انتقام خون آنها را خواهد گرفت.
سه روز بعد خمینی در پیامی رسمی اعلام کرد «ما آمریکا را مسئول تمام این جنایات میدانیم و به خواست خدا، در یک فرصت مناسب با آن مقابله میکنیم.»درگیری حجاج و ماموران امنیتی عربستان در شرایطی رخ داد که جنگ لفظی بین رهبران تهران و ریاض به اوج خود رسیده بود و هر دو طرف علیه یکدیگر دست به اقدامات تحریک کننده زده بودند اما جمهوری اسلامی در موضع ضعف قرار داشت و اقتصاد آن تحت تاثیر جنگ به شدت آسیب دیده بود
۱۳ امرداد ۶۶ یک فروند موشک «silk worm» (کرم ابریشم) به بندر «الاحمدى» کویت اصابت کرد که جمهوری اسلامی پشت این حمله بود. ۲۰ امرداد ۶۶ نفتکش آمریکایی «تکزاکور کاربین» در دریای عمان با مین برخورد کرد.
قایقهای تندرو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مزاحم شناورهای خارجی میشدند در چند نوبت به کشتیهای انگلیس، آمریکا، سنگاپور، عربستان و کویت حمله کردند و پس از انجام عملیات ضربتی به سرعت دور میشدند و در جزایر خلیج فارس از جمله «جزیره فارسی» یا اطراف سکوهای نفتی ایران استتار میکردند.
۳۰ امرداد ۶۶ نفتکش «جنتل ریز» در خلیج فارس مورد حمله قایقهای تندرو ایرانی قرار گرفتند. یک روز بعد هلیکوپترهای آمریکایى کشتى تدارکاتى «ایران اجر» را هدف قرار دادند که تعدادی از نیروهای ایرانی کشته و چندین نفر اسیر شدند. آمریکا اعلام کرد این کشتی در حال ریختن مین در دریا شناسایی شده. این اتفاق درست یک روز پیش از سخنرانی علی خامنهای رئیس جمهوری اسلامی وقت در مجمع عمومى سازمان ملل در نیویورک روی داد!
خامنهای در سخنرانی خود تأکید کرد قطعنامهی ۵۹۸ فقط برای فشار بر جمهوری اسلامی تهیه شده است. موضعی که شبیه آن را امروز در مورد برجام تکرار میکند در حالی که در عمل چه آن زمان و چه امروز چارهای جز پذیرفتن آنها نداشت.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز ۱۳ شهریور ۱۳۶۶ برای اجرای یک عملیات ایذایی علیه عربستان در منطقه نفتی «رأس الخفجى» برنامه ریخت اما عملیات به دلایل مختلف متوقف شد. با این حال حملات ایذایی نیروی دریایی سپاه علیه کشتیهای خارجی ادامه پیدا کرد و با اطلاع خمینی وارد فاز استشهادی شد.
ناوگروه منطقه دوم دریایی سپاه پاسداران تحت فرماندهى نادر مهدى مأموریت انتحاری علیه هلیکوپترهاى آمریکایی را طراحی و اجرا کرد. این تیم ویژه «ناوگروه نوح نبی» بودند که ۱۶ شهریور وارد عملیات شدند.
نادر مهدوی فرمانده ناوگروه منطقه دوم دریایى سپاه پاسداران و فرمانده نخستین تیم ویژه عملیات انتحاری نیروی دریایی این سپاه محافظ نظام، در واپسین سالهای جنگ ایران و عراق بود.
در این درگیری یکی از قایقهای سپاه پاسداران خود را به هلیکوپتر کوبید و آن را سرنگون کرد اما سه فروند از قایقها هدف قرار گرفتند و تعدادی پاسدار کشته و شماری اسیر شدند. یک هفته بعد نیرویهای ایران در دو روز پیاپی دو نفتکش آمریکایی را هدف موشک قرار دادند. یکی از آنها پرچم لیبریا و دیگری پرچم آمریکا را داشت.
این اقدام با پاسخ کوبنده نیروی دریایی آمریکا مواجه شد. ایالات متحده به میادین و سکوهای نفتی ایران حمله کرد. در این حملات سکوهای «رشادت» و «رسالت» بطور کامل توسط آمریکا از بین رفت. بخشی از نیروی دریایی و چند کشتی ایران نیز در حملات غرق شدند.
سه روز بعد ایران با موشک ابریشم بار دیگر بندر «الاحمدى» کویت را هدف قرار داد و مسئولیت آن را به عهده نگرفت. همزمان نیروی هوایی عراق در چند مرحله تأسیسات استراتژیک و زیرساختهای اقتصادی ایران را هدف قرار داد.
در جریان جنگ اول نفتکشها جمهوری اسلامی به بنادر و کشتیهای خارجی حمله میکرد اما وقتی با واکنش متقابل روبرو میشد اسم آن را «اقدام تروریستی» میگذاشت
۲۵ فروردین ۱۳۶۷ ناو آمریکایی «ساموئل بی رابرتز» در خلیج فارس به یک مین دریایی اصابت کرد، اما حکومت ایران مسئولیت آن را نپذیرفت. چهار روز بعد در ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ نیروهای آمریکایی به انتقام اقدام علیه ناو «ساموئل بی رابرتز» در عملیات «آخوندک» به سکوهای نفتی در نصر و سلمان حمله کردند.
درگیری به اوج خود رسید اما زور نیروی دریایی و هوایی رژیم ایران به آمریکا نمیرسید و در نهایت دو ناو «جوشن» و «سهند» به همراه سه قایق تندرو ایران غرق شدند و ناوچه «سبلان» خسارات سنگین دید و حدود ۶۰ نیروی ایرانی کشته شدند.
جنگ هشت ساله با عراق که در سالهای انتهایی خود پس از ستیز جمهوری اسلامی با آمریکا و عربستان و امارات به آبهای جنوب نیز کشیده شد خسارات جبرانناپذیری برای ایران باقی گذاشت که برخی پیامدهای آن هنوز هم پابرجاست
در این درگیریها یک هلیکوپتر کبرای آمریکایی سرنگون شد و دو خلبان آن کشته شدند. در این فاصله چندین کشتی دیگر از جمله یک کشتی بریتانیایی هدف قرار گرفت.
اکبر هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود در به تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ مینویسد: «خبر رسید که آمریکا به دو سکوی نفتی نصر و سلمان حمله کرده و به آتش کشیده است. دستور داده شد که به سکوی نفتی امارات حمله کنند. پس از حمله ما یک یدککش آمریکایی که در آنجا بود غرق شد و یک کشتی نفتی انگلیس آتش گرفت و سپس به دو کشتی نفتی دیگر هم در آن منطقه حمله کردیم. آمریکاییها به ناوچه موشکانداز ما حمله کرده و آن را غرق کردند و چند نفر از خدمه آن شهید شدند.»
هاشمی رفسنجانى رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در هشداری گفت «در صورتى که عراق حملات خود را علیه اهداف نفتى ایران متوقف نسازد ایران با اتکا به خداوند و در اختیار داشتن تیرهاى نامرئى موثرترى از آنها استفاده میکند.»
سپس شرکت هواپیمایى «پان آمریکن» دوم آبان ۶۶ در کویت بمبگذاری شد.
جنگ اول نفتکشها فاجعهبار بود و گزارشها حاکیست تا زمان آتشبس حدود ۵۶۰ حمله صورت گرفت و شمار زیادی از کشتیهای تجاری غرق شدند و دهها کشته و زخمی بر جای ماند. فصل آخر جنگ نفتکشها اما آبستن تلخترین وقایع بود. یک ناو آمریکایی در روز ۱۲ تیر ۱۳۶۷، کمی پیش از نوشیدن جام زهر توسط خمینی، هواپیمای مسافربری «ایران ایر» را با ۲۹۰ سرنشین هدف قرار داد و همه مسافران آن جان باختند.
جمهوری اسلامی در نهایت ۲۷ تیر ۱۳۶۷ مجبور به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل شد. خمینی مجبور به تسلیم شد و جام زهر را سرکشید. درگیریها اما تمام نشد و پنج ماه بعد در ۳۰ آذر ۱۳۶۷ «دست غیب» دوباره بیرون زد و بمبگذاری در هواپیمای پانآمریکن در لاکربی اتفاق افتاد. جمهوری اسلامی پس از جنگ هشت ساله بیشتر به اعدام و ترور در داخل و خارج کشور روی آورد.
کاری که ترامپ کرد و ریگان نکرد
جنگ اول نفتکشها که از عوامل تأثیرگذار در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت توسط رژیم ایران بود آتشی بود که به جان اصلیترین شریان اقتصادی جمهوری اسلامی یعنی نفت افتاد. جمهوری اسلامی افتخار میکند که در طول جنگ هشت ساله حتی یک روز صادرات نفت قطع نشد. درواقع حتی زیر بمباران سکوها و میادین نفتی سردمداران ایران تا جایی که توانستند نفت صادر کردند و جنگ را ادامه دادند و هزینههای آن را تا به امروز روی دوش مردم گذاشتند. اما آنجا که دیگر جیبشان برای ادامه این فاجعه خالی شد از «جنگ جنگ تا پیروزی» و رسیدن به قدس از راه کربلا منصرف شدند.
آنچه دونالد ترامپ در پیش گرفت و رونالد ریگان نکرد، رساندن صادرات نفت ایران به «صفر» بدون جنگ است. ترامپ ترجیح داده به نفع عربستان و امارات و دیگران دست به اقدام نظامی تلافیجوانه نزند. ایالات متحده حتی در جایی که رژیم ایران انتظار پاسخ نظامی را در تلافی ساقط شدن پهپاد آمریکا داشت دست به اقدام نظامی نزد اما کارزار فشار اقتصادی را سختتر کرده و چشم به تحولات داخل ایران دوخته است.
عملکرد جمهوری اسلامی نشان میدهد که برای به راه انداختن یک جنگ دیگر بیمیل نیست اما تفاوت اینجاست که در جریان جنگ ایران و عراق، مردم برای دفاع از کشور با جمهوری اسلامی همراهی میکردند و ادوات نظامی برجای مانده از دوران پهلوی که سی چهل سال پیش هنوز مجهز و نو بودند نیازهای نظامی ایران در جنگ، آنهم با عراق، را تأمین میکرد؛ اینبار اما در صورت بروز جنگی دیگر، آنهم با آمریکا و عربستان و اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه، نه نظام مشروعیت سالهای نخست انقلاب را دارد و نه در خزانه پولی برای جنگ باقیمانده و نه تجهیزات جنگی قابلیت برابری دارند.
در این میان، شاهزاده رضا پهلوی، چهرهی شاخص مخالف رژیم ایران، میگوید این نظام برای بقای خودش حاضر به تحمیل جنگ به مردم است اما مردم ایران و جامعه جهانی خواهان جنگ نیستند و مردم ایران باید به روشنی نشان دهند که از جنگطلبی نظام حمایت نمیکنند و به رژیم بفهمانند که نمیتواند در آشوبآفرینی روی حمایت مردم حساب کند.
تمام موضوع نیز بر سر همین است که نه فقط کشورهای دیگر و نیروهای خارجی بلکه مردم ایران در داخل پشت این نظام را عملا خالی کرده و در برابر آن بایستند. این را زمامداران و مقامات بالای جمهوری اسلامی نیز خوب فهمیدهاند که از یکسو برخی از آنها ممنوع الخروج شدهاند تا فرار نکنند، برخی دست به افشاگریهای اقتصادی زده و مبارزه با فساد را پیش میبرند، برخی دیگر به دنبال پروژههای جدید برای انتخابات استصوابی مجلس شورای اسلامی در اسفند ۹۸ هستند و برخی نیز تبلیغ «مقاومت» و مبارزات «عاشورایی» میکنند تا با شهادت در آخرین نبرد، با شکست جمهوری اسلامی در این دنیا، اجرشان در بهشت و آن دنیا داده شود.